یه چیزی تو فکرمه که بهم دستور میده تو باید این کارو انجام بدی و من هر کاری می کنم نمی تونم ازش رها شم و فکر می کنم باید انجامش بدم چون درسته؛ ولی دیگران این کارو انجام نمیدن. فکرمی کنم خدا بهم دستور میده. آیا خدا تو فکر انسان بهش دستور میده؟ آرامش ندارم. احساس می کنم دارم دیوانه میشم.
یه چیزی تو فکرمه که بهم دستور میده تو باید این کارو انجام بدی و من هر کاری می کنم نمی تونم ازش رها شم و فکر می کنم باید انجامش بدم چون درسته؛ ولی دیگران این کارو انجام نمیدن. فکرمی کنم خدا بهم دستور میده. آیا خدا تو فکر انسان بهش دستور میده؟ آرامش ندارم. احساس می کنم دارم دیوانه میشم. با سلام و سپاس از اینکه مرکز ما را برای پاسخ و راهنمایی برگزیده اید. پرسشگر گرامی؛ این افکار ، افکار مزاحمی هستند که شما باید با آنها مقابله کنید، نه اینکه تصور کنید از طرف خداوند است و سعی کنید آنها را تقویت کنید. شما با تقویت این افکار وضعیت خود را بدتر کرده و بهبودی شما سخت تر امکان پذیر می شود. خداوند در قرآن کریم ملاکی به دست مومنین داده تا به وسیله آن تشخیص دهند که کدام اندیشه و عمل شیطانی است و کدام اندیشه و عمل الهی؛ قرآن کریم می فرماید که شیطان همیشه انسان را به بدی‌ها و پلیدی‌ها و پلشتی ها تشویق می کند و در عوض خداوند انسان را به نیکی ها و پاکی ها و آرامش دعوت می نماید، حال با این ملاک قرآنی به خود و افکارتان بنگرید آیا این افکار، نیکی و پاکی و آرامش برای شما به ارمغان آورده اند و یا بدی‌ و پلیدی‌ و پلشتی که افسردگی و اضطراب از جمله آنها است به شما هدیه کرده اند؟ جواب مشخص است زیرا اگر شما آرامش خاطر داشتید و از اضطراب و افسردگی به دور بودید با ما تماس نمی گرفتید؛ پس تکرار این افکار به صورت اجباری در ذهن شما از تلقینات شیطان است و به این وسیله می خواهد شما را از خدا دور سازد؛ حال که شما این مطلب را دانستید باید با توکل بر خدا از دام شیطان رها گردید. روانشناسان اینگونه افکار را وسواس فکری می نامند و کسانی که با این افکار روبرو می شوند در اصطلاح وسواس فکری دارند، که در زیر در مورد وسواس فکری و راهکارهای مقابله با آن برای شما توضیح می دهم : تعریف وسواس فکری : وسواس فکری عبارت است از تکرار غیر ارادی و آزار دهنده افکار در ذهن که فرد برخلاف میل خود آن را تکرار می‌کند. در وسواس فکری، فرد نمی‌تواند فکر را از ذهنش خارج کند؛یعنی یک فکر، عقیده و یا احساس مزاحم و تکرار شونده وجود دارد. راهکارهای مقابله با وسواس فکری : 1. تکنیک اول استفاده ازتنش زدایی (ریلکسیشن) است. با توجه به اینکه ریشه نشخوار فکری اضطراب است و تنش زدایی ضد اضطراب است، آموزش و به کار گیری این تکنیک می تواند در کاهش اضطراب و در نتیجه کاهش نشخوار فکری شما اثر تاثیر زیادی داشته باشد. پژوهشگران در پژوهش های خود پیرامون این تکنیک کاربردی (که در سایت های مختلف قابل رؤیت است)، اثبات کرده اند که به کار گیری این تکنیک در بسیاری از موقعیت های اضطراب زای زندگی، تاثیر بسزایی در کاهش اضطراب دارد. این محققان به حدود سی و پنج مشکل که با به کار گیری این تکنیک برطرف می شود اشاره کرده اند. شما می توانید با مراجعه به یکی از مراکز مشاوره و روان درمانی نسبت به آموزش یکی از روش های آن اقدام نمایید. من در زیر، برخی از مشکلاتی که با این تکنیک می توان بر آنها غلبه کرد را برایتان بر می شمارم : الف- سردرد ناشی از انقباض عضلات جمجمه و سردرد های مزمن تنشی به دلیل تنش بیش از حد در عضلات اسکلتی سر و گردن آغاز می شوند و آموزش تنش زدایی تدریجی در تقلیل سردرد تنشی اثر غیر قابل انکاری دارد. ب- میگرن که به عنوان ضربان یک جانبة سر درد (فقط در یک قسمت از سر) که از درون و یا اطراف چشمها آغاز می شود تعریف شده و اغلب به وسیلة یک بو، دل بهم خوردگی، تهوع و.... برانگیخته می‌شود و گاهی توام با روان بی اشتهایی، حالت تهوع، استفراغ، کج خلقی، حساسیت، اختلال بینایی است. البته بیمارانی که تمرین منظم خانگی داشته اند رضایت خیلی بیشتری از کاهش سردردها داشته اند. پ- تقلیل اضطراب و درمان انواع هراس ها مانند هراس از گربه و ... ؛ حساسیت زدایی نظام دار یکی از اصلی ترین شیوه های درمانگری در انواع هراس است و تنش زدایی یکی از مولفه های اصلی این روش به حساب می آید. ت- با کاهش اضطراب به دنبال تنش زدایی، بخاطر کم شدن دفاع های ایمنی بدن که در حالت اضطراب به راه می افتند، تحمل و صبر ما برای تحمل تنیدگی ها افزایش می یابد. ث- تقلیل رگه های اضطرابی و تظاهرات اضطرابی زنان باردار. ج- درمان اضطراب امتحان. چ- تقلیل اضطراب کودکانی که در مدرسه دچار اضطراب مفرط شده اند. ح- تقلیل عوامل اضطرابی شخصیت مانند تنش عصبی، ضعف من، اضطراب پارانویا گونه، نداشتن تصویر روشن از خود و ... . خ- درمان فشار خون. آرامش با افزایش سرم k+ در خون رابطه مثبت و معنی دار دارد و k+ نیز با سلامت روانی رابطة مثبتی دارد و تنش زدایی با کاستن از ضربان قلب باعث افزایش این سرم در خون می شود. د- درمان بی خوابی و اختلال های مربوط به خواب (تنش زدایی بدنی به این افراد کمک می کند که به سرعت بخواب روند). ذ- روش مقابله ای در بیماران مبتلا به سرطان و نیز تقلیل برانگیختگی این بیماران هنگام شیمی درمانی. ر- درمان و پیشگیری از عود و رشد بیماریهای روان- تنی. ز- بهبود بیماریهای تنی روان‌زاد. ژ- کاهش ناراحتی ها و تنیدگی‌های ناشی از بیماریهای قلب و عروق. ط- تقویت حافظه ( بهبود فرآیند ضبط، باز شناسی و اندوزش اطلاعات). ظ- تغییر و تقلیل رگه های اضطرابی شخصیت. ع-کنترل و غلبه بر لکنت زبان. غ- تقلیل حملات صرع. ف- بهبود کودکان مبتلا به فزون کنشی. ق- درمان بیماران مبتلا به آسم. ک- تقلیل دردهای مربوط به قاعدگی. گ- کاهش اسپاسم های عضلانی در بیماران مبتلا به فلج مغزی. ل- بهبود تمرین های ورزشی و دستیابی به استعدادهای کامل خود در ورزش. م- بهبود عملکردهای اجرایی و فعالیت های شغلی. ن- افزایش اعتماد به نفس در برخورد های اجتماعی. 2. دومین راهکار پیشنهادی ما در خصوص مشکلتان استفاده از تکنیک انحراف فکر است، این تکنیک به این صورت انجام می پذیرد که یک کش دور مچ خود بیندازید و وقتی چنین فکری به ذهنتان آمد این کش را گرفته و رها کنید و سپس یک عدد پیچیده مثل 958354 را در ذهن خود مجسم کنید و هفت تا هفت تا از آن کم کنید تا به کوچکترین عدد غیر قابل تقسیم برسید. این تکنیک بخاطر اینست که مکانیزم ذهن طوری است که در یک آن نمی تواند به دونقطه توجه کند و وقتی شما توجه جدی خود را به عدد فوق جلب می کنید، توجه ذهن از آن موضوع قبلی برگرادنه می شود و تدریجا می آموزد که مدیریت افکار را خود به عهده بگیرد و به افکار مزاحم اجازه حضور ندهد. 3. پیشنهاد دیگر ما استفاده از تکنیک تاخیر فکر است؛ یعنی شما برای آمدن اینگونه فکرها به ذهنتان وقتی تعیین کنید و وقتی این افکار خواستند به ذهنتان وارد شوند، به آنها بگویید که بروند و در فلان ساعتی که به آنها اختصاص داده اید بیایند و تدریجا با گذشت ایام، این ساعات را محدود تر کنید. فلسفه این تکنیک بر اینست که شما سازنده افکارتان هستید و بنابراین ارباب و صاحب اختیار آنها محسوب می شوید و در واقع آنها نوکر شما هستند؛ ولی در وسواس فکری آنها تبدیل به ارباب می شوند و جای شما را می گیرند و شما به نوکری آنها در می آیید و آنها به راحتی به شما امر و نهی می کنند که این امری بسایر منفی و مشمئز کننده و به دور از عزت و غیرت انسانی است، و لذا ما با این تکنیک می خواهیم شما را به جایگاه اصلی خویش برگرانیم و دوباره شما را اختیار دار و رییس افکارتان کنیم تا آنها طبق اراده و میل شما و با اجازه شما بیایند و بروند، نه اینکه هر وقت دلشان خواست بیایند و هر وقت دلشان خواست بروند. هدف اصلی ما آموزش مدیریت افکار تان به شما است، تا با قاطعیت تمام به مدیریت آنها بپردازید و به آنها بگویید که ذهن من طویله نیست که سرتان را بیندازید پایین و بدون اجازه بیایید و بروید، بلکه ذهن من ستاد فرماندهی است که همه چیز آن روی نظم و نظام است و حتی پشه هم برای پریدن در آن باید از من مجوز بگیرد. 4. چهارمین پیشنهاد ما در این خصوص استفاده از تکنیک توقف فکر است؛ یعنی وقتی شما قدرت کافی در کنترل و مدیریت افکار خود پیدا کردید، می توانید به راحتی دستور توقف به آنها بدهید و با ضرب مهر ورود ممنوع بر روی آنها، برای همیشه آنها را از ورود به ذهنتان محروم سازید. 5. تکنیک دیگر تبدیل فکر است؛ یعنی وقتی این افکار به ذهنتان می آید، به یک قدم قبل از آمدن این فکر به ذهنتان فکر کنید؛ به این معنی که به این فکر کنید که به چه چیزی فکر می کردید که این فکر به ذهنتان آمد و وقتی آن را پیدا کردید، دو باره به این فکر کنید که چه چیزی این فکر را به ذهنتان آورد و همین طور سلسله وار عمل نمایید و در مورد فکری قبل از فکر دیگر فکر کنید، تا به سرچشمه نهایی برسید؛ بزودی خواهید دید که استفاده از این روش قدرت مدیریتی زیادی به شما برای کنترل افکارتان می دهد. 6. از جمله کارهایی که شما می توانید برای رهایی از وسواس‌تان به آن متوسل شوید، مشغول کردن خودتان به کارهای اجتماعی و ورزش و تفریحات جمعی است؛ تا آنجا که می‌توانید از تنهایی بپرهیزید و خود را به کارهای مختلف مشغول کنید تا افکار وسواسی فرصت پیدا نکنند که به ذهن شما وارد شوند. 7. برای مطالعة درس هایتان هرگز در خانه و یا در اتاق خلوت نکنید؛ سعی نمایید که تمام مطالعاتتان در کتابخانه باشد. 8. با کارهای مختلف به تقویت ارادة خود بپردازید تا بتوانید به برخی از کارهایی که به صورت اجباری انجام می دهید یک (نه) بزرگ بگویید. 9. به برخی از آثار و پیامدهای زشت و سوء وسواس، فکر کنید و ببینید که این کارهای زشت و بی دلیل چگونه شما را پیش خانواده، دوستان و آشنایان خوار و خفیف ‌کرده و شما که قبلا شخصیّت خوب، مثبت و محترمی بین همگان داشتید، اکنون فردی سَبُک، مسخره و دلقک اطرافیان شده اید؛ و توجه داشته باشید که اگر به وسواس خود پایان ندهید اوضاع بسیار وخیم تر از الان خواهد شد و احتمالا کارتان به دارو درمانی و بیمارستان روانی خواهد کشید. 10. همیشه این ذکر را با توجه به معنی آن بر زبان و قلب خود جاری کنید که:(بِسم الله و بِالله، تَوکَلتُ علی الله، أعوذُ بِالله السمیعُ العلیم مِن الشیطانِ الرجیم). 11. توجه برگردانی فعال؛ به صورت ارادی به چیزی توجه کنید که مثبت است. پژوهش ها نشان داده اند افرادی که از این شیوه استفاده می‌کنند، طول مدت افسردگی آنها خیلی کمتر از کسانی است که از شیوه‌ مقابله‌ با نشخوار فکری استفاده می‌کنند. 12. با در پیش گرفتن فعالیت ذهنی دیگر، موقتا از آن حالت کناره گیری کنید؛ شما می‌توانید به بازی های فکری بپردازید. تلویزیون ببینید. یک فایل صوتی بشنوید که مستلزم به کارگیری فکر شماست. تلفن را بردارید و به دوستان و فامیل زنگ بزنید. خلاصه فقط ذهنتان را بی دلیل و یا با هر چیز کوچکی مشغول به هر چیزی کنید غیر از آن فکر منفی. 13. قلم و کاغذ به دست گیرید و همگی افکار منفی خود را بنویسید؛ نوشتن بار سنگین افکار را سبک کرده و گاه با خواندن نوشته ها ممکن است شما را به خنده یا شگفتی از افکار غیرمنطقی خود وا دارد. در عین حال وقتی فکرتان را نوشتید راحت تر می‌توانید آن را بررسی کنید و خطاهایش را شناسایی نمایید. 14. دست زدن به یک فعالیت؛ افراد در حالت افسردگی حوصله‌ هیچ کاری ندارد و دچار نوعی کندی و رکود هستند. با دست زدن به یک فعالیت که شما را در حالت برانگیختگی قرار دهد می‌توانید از حالت وسواس فکری فاصله بگیرید. ورزش فعالیتهای اجتماعی، پرهیز از تنهایی، پرهیز جدی از بیکاری زیرا فکر زائد مال وقت زاید است، سرزدن به خویشان و دوستان، تعمیر و به اصطلاح ور رفتن با وسایلی که علاقه به تعمیر آنها دارید، ساختن وسایل الکترونیکی ساده، همه و همه از فعالیتهایی هستند که می تواندد از انحراف فکر شما به سوی افکار وسواسی و نشخواری جلو گیری نمایند. 15. از آنجا که معمولا افکار مزاحم در تنهایی به ذهن افراد وارد می شود، حتی المقدور در مکان های خلوت و تنهایی به مدت زیاد اجتناب کنید و همانطور که گفته شد حتی سعی کنید مطالعات خود را در کتابخانه یا قرائت خانه های عمومی انجام دهید. 16. هرگاه احساس تنهایی کردید، با دیگران ارتباط برقرار کنید. 17. ارتباط خود را با افراد با نشاط و شاد و اجتماعی بیشتر کنید و از گوشه گیری بپرهیزید. 18. اوقات فراغت خود را به ورزش، مخصوصا ورزش های دسته جمعی ، مطالعه، کارهای هنری و... بگذرانید. 19. برای اوقات شبانه روز خود جدولی تهیه کنید و کارها و فعالیت های شبانه روزی خود را در آن یادداشت نموده و سعی نمایید که زمان خالی نداشته باشید؛ البته برنامه های تدوین شده باید متناسب با توانایی های جسمی و روانی شما باشد. این جمله طلایی ( که در بالا هم بدان اشاره شد) را بیاد داشته باشید که : وسواس از فکر زاید ناشی می شود و فکر زاید مال وقت زاید است لذا با مشغول کردن خود به فعالیتهای مختلف وقت زاید برای خود باقی نگذارید. 20. تقویت اعتماد به نفس و توجه شدید به ارزش ها؛ هر قدر اعتماد به نفس بیشتر شود، اضطراب های ناشی از وسواس های فکری کاهش می یابد. 21. غیر منطقی بودن این افکار را به خود یادآوری کنید و سعی کنید ذهن خود را به امر دیگری متمرکز کنید البته استفاده از جملات مثبت جایگزین هم موثر است. 22. در هنگام مواجه شدن با این افکار، می توانید از ذکر (لاحول و لاقوه الا بالله العلی العظیم) استفاده کنید. 23. هر روز به خودتان تلقین کنید که من قادرم افکار وسواسی ام را کنار بگذارم؛ زیرا تلقین از راههای مبارزه با افکار منفی است و وسواس فکری نیز چیزی جز یک فکر منفی مزاحم نیست. 24. اگر در محیط های خاصی دچار این افکار می شوید، سعی کنید از این محیط ها دوری کنید. 25. به افکار مزاحم توجه نکنید و نسبت به آنها بی اعتنا باشید. 26. عجولانه تصمیم نگیرید، زیرا ممکن شکست بخورید و شکست هم زمینه وسواس را بیشتر می کند. 27. هنگام تصمیم گیری ها تردید نکنید. 28. و در پایان اینکه، اگر این حالت در شما بسیار قوی است و واقعا با تکنیکهای یاد شده از پس آن بر نمی آیید ابتدا به یک متخصص اعصاب و روان(روانپزشک) مراجعه نمایید تا وی با تجویز چند قرص ساده به کنترل اضطراب شما بپردازد و بعد از یکی دو هفته که از مصرف قرص ها گذشت و شما اندکی برخود مسلط شدید، راهکارهای گفته شده را پی گیری نمایید تا درمان کامل گردد. پرسشگر گرامی؛ باید بدانید درمان وسواس فکری نیاز به حوصله و صبر و پشتکار شما دارد و در مواقعی هم نیاز به یک مشاور و روان شناس می باشد که بهبودی شما را تسریع کند. موفق باشید. باز هم با ما سخن بگویید. نویسنده : غلامرضا مهرانفر
عنوان سوال:

یه چیزی تو فکرمه که بهم دستور میده تو باید این کارو انجام بدی و من هر کاری می کنم نمی تونم ازش رها شم و فکر می کنم باید انجامش بدم چون درسته؛ ولی دیگران این کارو انجام نمیدن. فکرمی کنم خدا بهم دستور میده. آیا خدا تو فکر انسان بهش دستور میده؟ آرامش ندارم. احساس می کنم دارم دیوانه میشم.


پاسخ:

یه چیزی تو فکرمه که بهم دستور میده تو باید این کارو انجام بدی و من هر کاری می کنم نمی تونم ازش رها شم و فکر می کنم باید انجامش بدم چون درسته؛ ولی دیگران این کارو انجام نمیدن. فکرمی کنم خدا بهم دستور میده. آیا خدا تو فکر انسان بهش دستور میده؟ آرامش ندارم. احساس می کنم دارم دیوانه میشم.

با سلام و سپاس از اینکه مرکز ما را برای پاسخ و راهنمایی برگزیده اید.
پرسشگر گرامی؛ این افکار ، افکار مزاحمی هستند که شما باید با آنها مقابله کنید، نه اینکه تصور کنید از طرف خداوند است و سعی کنید آنها را تقویت کنید. شما با تقویت این افکار وضعیت خود را بدتر کرده و بهبودی شما سخت تر امکان پذیر می شود. خداوند در قرآن کریم ملاکی به دست مومنین داده تا به وسیله آن تشخیص دهند که کدام اندیشه و عمل شیطانی است و کدام اندیشه و عمل الهی؛ قرآن کریم می فرماید که شیطان همیشه انسان را به بدی‌ها و پلیدی‌ها و پلشتی ها تشویق می کند و در عوض خداوند انسان را به نیکی ها و پاکی ها و آرامش دعوت می نماید، حال با این ملاک قرآنی به خود و افکارتان بنگرید آیا این افکار، نیکی و پاکی و آرامش برای شما به ارمغان آورده اند و یا بدی‌ و پلیدی‌ و پلشتی که افسردگی و اضطراب از جمله آنها است به شما هدیه کرده اند؟ جواب مشخص است زیرا اگر شما آرامش خاطر داشتید و از اضطراب و افسردگی به دور بودید با ما تماس نمی گرفتید؛ پس تکرار این افکار به صورت اجباری در ذهن شما از تلقینات شیطان است و به این وسیله می خواهد شما را از خدا دور سازد؛ حال که شما این مطلب را دانستید باید با توکل بر خدا از دام شیطان رها گردید.
روانشناسان اینگونه افکار را وسواس فکری می نامند و کسانی که با این افکار روبرو می شوند در اصطلاح وسواس فکری دارند، که در زیر در مورد وسواس فکری و راهکارهای مقابله با آن برای شما توضیح می دهم :
تعریف وسواس فکری :
وسواس فکری عبارت است از تکرار غیر ارادی و آزار دهنده افکار در ذهن که فرد برخلاف میل خود آن را تکرار می‌کند. در وسواس فکری، فرد نمی‌تواند فکر را از ذهنش خارج کند؛یعنی یک فکر، عقیده و یا احساس مزاحم و تکرار شونده وجود دارد.

راهکارهای مقابله با وسواس فکری :
1. تکنیک اول استفاده ازتنش زدایی (ریلکسیشن) است. با توجه به اینکه ریشه نشخوار فکری اضطراب است و تنش زدایی ضد اضطراب است، آموزش و به کار گیری این تکنیک می تواند در کاهش اضطراب و در نتیجه کاهش نشخوار فکری شما اثر تاثیر زیادی داشته باشد. پژوهشگران در پژوهش های خود پیرامون این تکنیک کاربردی (که در سایت های مختلف قابل رؤیت است)، اثبات کرده اند که به کار گیری این تکنیک در بسیاری از موقعیت های اضطراب زای زندگی، تاثیر بسزایی در کاهش اضطراب دارد. این محققان به حدود سی و پنج مشکل که با به کار گیری این تکنیک برطرف می شود اشاره کرده اند. شما می توانید با مراجعه به یکی از مراکز مشاوره و روان درمانی نسبت به آموزش یکی از روش های آن اقدام نمایید. من در زیر، برخی از مشکلاتی که با این تکنیک می توان بر آنها غلبه کرد را برایتان بر می شمارم :
الف- سردرد ناشی از انقباض عضلات جمجمه و سردرد های مزمن تنشی به دلیل تنش بیش از حد در عضلات اسکلتی سر و گردن آغاز می شوند و آموزش تنش زدایی تدریجی در تقلیل سردرد تنشی اثر غیر قابل انکاری دارد.
ب- میگرن که به عنوان ضربان یک جانبة سر درد (فقط در یک قسمت از سر) که از درون و یا اطراف چشمها آغاز می شود تعریف شده و اغلب به وسیلة یک بو، دل بهم خوردگی، تهوع و.... برانگیخته می‌شود و گاهی توام با روان بی اشتهایی، حالت تهوع، استفراغ، کج خلقی، حساسیت، اختلال بینایی است. البته بیمارانی که تمرین منظم خانگی داشته اند رضایت خیلی بیشتری از کاهش سردردها داشته اند.
پ- تقلیل اضطراب و درمان انواع هراس ها مانند هراس از گربه و ... ؛ حساسیت زدایی نظام دار یکی از اصلی ترین شیوه های درمانگری در انواع هراس است و تنش زدایی یکی از مولفه های اصلی این روش به حساب می آید.
ت- با کاهش اضطراب به دنبال تنش زدایی، بخاطر کم شدن دفاع های ایمنی بدن که در حالت اضطراب به راه می افتند، تحمل و صبر ما برای تحمل تنیدگی ها افزایش می یابد.
ث- تقلیل رگه های اضطرابی و تظاهرات اضطرابی زنان باردار.
ج- درمان اضطراب امتحان.
چ- تقلیل اضطراب کودکانی که در مدرسه دچار اضطراب مفرط شده اند.
ح- تقلیل عوامل اضطرابی شخصیت مانند تنش عصبی، ضعف من، اضطراب پارانویا گونه، نداشتن تصویر روشن از خود و ... .
خ- درمان فشار خون. آرامش با افزایش سرم k+ در خون رابطه مثبت و معنی دار دارد و k+ نیز با سلامت روانی رابطة مثبتی دارد و تنش زدایی با کاستن از ضربان قلب باعث افزایش این سرم در خون می شود.
د- درمان بی خوابی و اختلال های مربوط به خواب (تنش زدایی بدنی به این افراد کمک می کند که به سرعت بخواب روند).
ذ- روش مقابله ای در بیماران مبتلا به سرطان و نیز تقلیل برانگیختگی این بیماران هنگام شیمی درمانی.
ر- درمان و پیشگیری از عود و رشد بیماریهای روان- تنی.
ز- بهبود بیماریهای تنی روان‌زاد.
ژ- کاهش ناراحتی ها و تنیدگی‌های ناشی از بیماریهای قلب و عروق.
ط- تقویت حافظه ( بهبود فرآیند ضبط، باز شناسی و اندوزش اطلاعات).
ظ- تغییر و تقلیل رگه های اضطرابی شخصیت.
ع-کنترل و غلبه بر لکنت زبان.
غ- تقلیل حملات صرع.
ف- بهبود کودکان مبتلا به فزون کنشی.
ق- درمان بیماران مبتلا به آسم.
ک- تقلیل دردهای مربوط به قاعدگی.
گ- کاهش اسپاسم های عضلانی در بیماران مبتلا به فلج مغزی.
ل- بهبود تمرین های ورزشی و دستیابی به استعدادهای کامل خود در ورزش.
م- بهبود عملکردهای اجرایی و فعالیت های شغلی.
ن- افزایش اعتماد به نفس در برخورد های اجتماعی.
2. دومین راهکار پیشنهادی ما در خصوص مشکلتان استفاده از تکنیک انحراف فکر است، این تکنیک به این صورت انجام می پذیرد که یک کش دور مچ خود بیندازید و وقتی چنین فکری به ذهنتان آمد این کش را گرفته و رها کنید و سپس یک عدد پیچیده مثل 958354 را در ذهن خود مجسم کنید و هفت تا هفت تا از آن کم کنید تا به کوچکترین عدد غیر قابل تقسیم برسید. این تکنیک بخاطر اینست که مکانیزم ذهن طوری است که در یک آن نمی تواند به دونقطه توجه کند و وقتی شما توجه جدی خود را به عدد فوق جلب می کنید، توجه ذهن از آن موضوع قبلی برگرادنه می شود و تدریجا می آموزد که مدیریت افکار را خود به عهده بگیرد و به افکار مزاحم اجازه حضور ندهد.
3. پیشنهاد دیگر ما استفاده از تکنیک تاخیر فکر است؛ یعنی شما برای آمدن اینگونه فکرها به ذهنتان وقتی تعیین کنید و وقتی این افکار خواستند به ذهنتان وارد شوند، به آنها بگویید که بروند و در فلان ساعتی که به آنها اختصاص داده اید بیایند و تدریجا با گذشت ایام، این ساعات را محدود تر کنید. فلسفه این تکنیک بر اینست که شما سازنده افکارتان هستید و بنابراین ارباب و صاحب اختیار آنها محسوب می شوید و در واقع آنها نوکر شما هستند؛ ولی در وسواس فکری آنها تبدیل به ارباب می شوند و جای شما را می گیرند و شما به نوکری آنها در می آیید و آنها به راحتی به شما امر و نهی می کنند که این امری بسایر منفی و مشمئز کننده و به دور از عزت و غیرت انسانی است، و لذا ما با این تکنیک می خواهیم شما را به جایگاه اصلی خویش برگرانیم و دوباره شما را اختیار دار و رییس افکارتان کنیم تا آنها طبق اراده و میل شما و با اجازه شما بیایند و بروند، نه اینکه هر وقت دلشان خواست بیایند و هر وقت دلشان خواست بروند. هدف اصلی ما آموزش مدیریت افکار تان به شما است، تا با قاطعیت تمام به مدیریت آنها بپردازید و به آنها بگویید که ذهن من طویله نیست که سرتان را بیندازید پایین و بدون اجازه بیایید و بروید، بلکه ذهن من ستاد فرماندهی است که همه چیز آن روی نظم و نظام است و حتی پشه هم برای پریدن در آن باید از من مجوز بگیرد.
4. چهارمین پیشنهاد ما در این خصوص استفاده از تکنیک توقف فکر است؛ یعنی وقتی شما قدرت کافی در کنترل و مدیریت افکار خود پیدا کردید، می توانید به راحتی دستور توقف به آنها بدهید و با ضرب مهر ورود ممنوع بر روی آنها، برای همیشه آنها را از ورود به ذهنتان محروم سازید.
5. تکنیک دیگر تبدیل فکر است؛ یعنی وقتی این افکار به ذهنتان می آید، به یک قدم قبل از آمدن این فکر به ذهنتان فکر کنید؛ به این معنی که به این فکر کنید که به چه چیزی فکر می کردید که این فکر به ذهنتان آمد و وقتی آن را پیدا کردید، دو باره به این فکر کنید که چه چیزی این فکر را به ذهنتان آورد و همین طور سلسله وار عمل نمایید و در مورد فکری قبل از فکر دیگر فکر کنید، تا به سرچشمه نهایی برسید؛ بزودی خواهید دید که استفاده از این روش قدرت مدیریتی زیادی به شما برای کنترل افکارتان می دهد.
6. از جمله کارهایی که شما می توانید برای رهایی از وسواس‌تان به آن متوسل شوید، مشغول کردن خودتان به کارهای اجتماعی و ورزش و تفریحات جمعی است؛ تا آنجا که می‌توانید از تنهایی بپرهیزید و خود را به کارهای مختلف مشغول کنید تا افکار وسواسی فرصت پیدا نکنند که به ذهن شما وارد شوند.
7. برای مطالعة درس هایتان هرگز در خانه و یا در اتاق خلوت نکنید؛ سعی نمایید که تمام مطالعاتتان در کتابخانه باشد.
8. با کارهای مختلف به تقویت ارادة خود بپردازید تا بتوانید به برخی از کارهایی که به صورت اجباری انجام می دهید یک (نه) بزرگ بگویید.
9. به برخی از آثار و پیامدهای زشت و سوء وسواس، فکر کنید و ببینید که این کارهای زشت و بی دلیل چگونه شما را پیش خانواده، دوستان و آشنایان خوار و خفیف ‌کرده و شما که قبلا شخصیّت خوب، مثبت و محترمی بین همگان داشتید، اکنون فردی سَبُک، مسخره و دلقک اطرافیان شده اید؛ و توجه داشته باشید که اگر به وسواس خود پایان ندهید اوضاع بسیار وخیم تر از الان خواهد شد و احتمالا کارتان به دارو درمانی و بیمارستان روانی خواهد کشید.
10. همیشه این ذکر را با توجه به معنی آن بر زبان و قلب خود جاری کنید که:(بِسم الله و بِالله، تَوکَلتُ علی الله، أعوذُ بِالله السمیعُ العلیم مِن الشیطانِ الرجیم).
11. توجه برگردانی فعال؛ به صورت ارادی به چیزی توجه کنید که مثبت است. پژوهش ها نشان داده اند افرادی که از این شیوه استفاده می‌کنند، طول مدت افسردگی آنها خیلی کمتر از کسانی است که از شیوه‌ مقابله‌ با نشخوار فکری استفاده می‌کنند.
12. با در پیش گرفتن فعالیت ذهنی دیگر، موقتا از آن حالت کناره گیری کنید؛ شما می‌توانید به بازی های فکری بپردازید. تلویزیون ببینید. یک فایل صوتی بشنوید که مستلزم به کارگیری فکر شماست. تلفن را بردارید و به دوستان و فامیل زنگ بزنید. خلاصه فقط ذهنتان را بی دلیل و یا با هر چیز کوچکی مشغول به هر چیزی کنید غیر از آن فکر منفی.
13. قلم و کاغذ به دست گیرید و همگی افکار منفی خود را بنویسید؛ نوشتن بار سنگین افکار را سبک کرده و گاه با خواندن نوشته ها ممکن است شما را به خنده یا شگفتی از افکار غیرمنطقی خود وا دارد. در عین حال وقتی فکرتان را نوشتید راحت تر می‌توانید آن را بررسی کنید و خطاهایش را شناسایی نمایید.
14. دست زدن به یک فعالیت؛ افراد در حالت افسردگی حوصله‌ هیچ کاری ندارد و دچار نوعی کندی و رکود هستند. با دست زدن به یک فعالیت که شما را در حالت برانگیختگی قرار دهد می‌توانید از حالت وسواس فکری فاصله بگیرید. ورزش فعالیتهای اجتماعی، پرهیز از تنهایی، پرهیز جدی از بیکاری زیرا فکر زائد مال وقت زاید است، سرزدن به خویشان و دوستان، تعمیر و به اصطلاح ور رفتن با وسایلی که علاقه به تعمیر آنها دارید، ساختن وسایل الکترونیکی ساده، همه و همه از فعالیتهایی هستند که می تواندد از انحراف فکر شما به سوی افکار وسواسی و نشخواری جلو گیری نمایند.
15. از آنجا که معمولا افکار مزاحم در تنهایی به ذهن افراد وارد می شود، حتی المقدور در مکان های خلوت و تنهایی به مدت زیاد اجتناب کنید و همانطور که گفته شد حتی سعی کنید مطالعات خود را در کتابخانه یا قرائت خانه های عمومی انجام دهید.
16. هرگاه احساس تنهایی کردید، با دیگران ارتباط برقرار کنید.
17. ارتباط خود را با افراد با نشاط و شاد و اجتماعی بیشتر کنید و از گوشه گیری بپرهیزید.
18. اوقات فراغت خود را به ورزش، مخصوصا ورزش های دسته جمعی ، مطالعه، کارهای هنری و... بگذرانید.
19. برای اوقات شبانه روز خود جدولی تهیه کنید و کارها و فعالیت های شبانه روزی خود را در آن یادداشت نموده و سعی نمایید که زمان خالی نداشته باشید؛ البته برنامه های تدوین شده باید متناسب با توانایی های جسمی و روانی شما باشد. این جمله طلایی ( که در بالا هم بدان اشاره شد) را بیاد داشته باشید که : وسواس از فکر زاید ناشی می شود و فکر زاید مال وقت زاید است لذا با مشغول کردن خود به فعالیتهای مختلف وقت زاید برای خود باقی نگذارید.
20. تقویت اعتماد به نفس و توجه شدید به ارزش ها؛ هر قدر اعتماد به نفس بیشتر شود، اضطراب های ناشی از وسواس های فکری کاهش می یابد.
21. غیر منطقی بودن این افکار را به خود یادآوری کنید و سعی کنید ذهن خود را به امر دیگری متمرکز کنید البته استفاده از جملات مثبت جایگزین هم موثر است.
22. در هنگام مواجه شدن با این افکار، می توانید از ذکر (لاحول و لاقوه الا بالله العلی العظیم) استفاده کنید.
23. هر روز به خودتان تلقین کنید که من قادرم افکار وسواسی ام را کنار بگذارم؛ زیرا تلقین از راههای مبارزه با افکار منفی است و وسواس فکری نیز چیزی جز یک فکر منفی مزاحم نیست.
24. اگر در محیط های خاصی دچار این افکار می شوید، سعی کنید از این محیط ها دوری کنید.
25. به افکار مزاحم توجه نکنید و نسبت به آنها بی اعتنا باشید.
26. عجولانه تصمیم نگیرید، زیرا ممکن شکست بخورید و شکست هم زمینه وسواس را بیشتر می کند.
27. هنگام تصمیم گیری ها تردید نکنید.
28. و در پایان اینکه، اگر این حالت در شما بسیار قوی است و واقعا با تکنیکهای یاد شده از پس آن بر نمی آیید ابتدا به یک متخصص اعصاب و روان(روانپزشک) مراجعه نمایید تا وی با تجویز چند قرص ساده به کنترل اضطراب شما بپردازد و بعد از یکی دو هفته که از مصرف قرص ها گذشت و شما اندکی برخود مسلط شدید، راهکارهای گفته شده را پی گیری نمایید تا درمان کامل گردد.
پرسشگر گرامی؛ باید بدانید درمان وسواس فکری نیاز به حوصله و صبر و پشتکار شما دارد و در مواقعی هم نیاز به یک مشاور و روان شناس می باشد که بهبودی شما را تسریع کند.
موفق باشید. باز هم با ما سخن بگویید.
نویسنده : غلامرضا مهرانفر





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین