لطفاً در صورت امکان، ویژگیهای افراد وسواسی را بیان کنید و عوامل آن را برایم بگویید. شایعترین ویژگیهای افراد وسواسی عبارت است از: 1. همواره افکار و اعمال خاصی، ذهن این گونه افراد را اشغال میکند. 2. آنان احساس میکنند این اشتغالات ذهنی (افکار وسواس)، به صورت اجباری و به صورت مداوم، ذهن آنها را اشغال کرده است. 3. افکار و اعمال وسواسی، برای اشخاص مبتلا رنجآور، غیرقابل کنترل و نامطلوب و غیرقابل قبول است. 4. فرد مبتلا، افکار و اعمال وسواسی را غیرمنطقی میداند؛ اما قادر به کنترل آنها نیست. 5. چنین شخصی احساس میکند باید با این افکار و اعمال وسواسی، مقابله کند؛ اما میترسد اضطرابش افزایش یابد(اقتباس از: حسین آزاد، آسیبشناسی روانی، انتشارات بعثت، چاپ چهارم، پاییز 1376.) 6. احساس اضطراب شدید میکند. علل به وجود آمدن وسواس تحقیقات انجام گرفته توسط متخصصان در زمینه آسیبشناسی بیماری وسواس، عوامل گوناگونی را در بر دارد که به صورت خلاصه به آنها اشاره میشود: 1. عوامل زیست شناختی الف. براساس مطالعاتی که روی سیستم عصبی و مغز افراد مبتلا به وسواس شده است، در افراد مبتلا به وسواس شدید، بطنهای چپ مغزی گشادتر و حجم هستههای دمدار کمتر باشد. ب. توارث: مطالعات ژنتیکی نشان میدهد در موارد بسیار کمی، این اختلال ارثی است. تحقیقاتی که روی دوقلوهای یک تخمکی شده، نشان میدهد میزان بروز این اختلال نسبت به دوقلوهای دو تخمکی بیشتر است. همچنین در خویشاوندان نسبی درجه اول این اختلال بیشتر دیده میشود(اقتباس از: کاپلان سادووک، خلاصه روانپزشکی، ترجمه نصراللَّه پور افکاری.) 2. عوامل محیطی عوامل محیطی مثل یادگیری و مشاهده الگوها، نقش بسیار مؤثری در شکلگیری وسواس دارد. برخی نیز اضطراب، ترس و کمرویی، عدم امنیت، ضعف روحی و تحولات ایام بلوغ را در ایجاد وسواس، مؤثر میدانند و بعضی هم منشأ اجتماعی را در آن دخیل میدانند و عواملی را در تشدید وسواس مؤثر میبینند؛ از قبیل بیماری و ناتوانی جسمانی و یا محیط زندگی، اختلافات خانوادگی، توقعات بیش از حد والدین از فرزندان (سختگیریهای بیمورد، نسبت به فرزندان)، عدم اطلاع کافی از احکام دینی و... . به طور کلی افرادی که در چنین شرایط خانوادگی قرار گیرند، یا برخی از اعضای خانواده به وسواس مبتلا باشند و همین طور عوامل اضطرابزا در فرآیند رشد آنها وجود داشته باشد، زمینه ابتلا به بیماری وسواس را بیشتر از دیگران دارند. ابوالقاسم بشیری
لطفاً در صورت امکان، ویژگیهای افراد وسواسی را بیان کنید و عوامل آن را برایم بگویید.
شایعترین ویژگیهای افراد وسواسی عبارت است از:
1. همواره افکار و اعمال خاصی، ذهن این گونه افراد را اشغال میکند.
2. آنان احساس میکنند این اشتغالات ذهنی (افکار وسواس)، به صورت اجباری و به صورت مداوم، ذهن آنها را اشغال کرده است.
3. افکار و اعمال وسواسی، برای اشخاص مبتلا رنجآور، غیرقابل کنترل و نامطلوب و غیرقابل قبول است.
4. فرد مبتلا، افکار و اعمال وسواسی را غیرمنطقی میداند؛ اما قادر به کنترل آنها نیست.
5. چنین شخصی احساس میکند باید با این افکار و اعمال وسواسی، مقابله کند؛ اما میترسد اضطرابش افزایش یابد(اقتباس از: حسین آزاد، آسیبشناسی روانی، انتشارات بعثت، چاپ چهارم، پاییز 1376.)
6. احساس اضطراب شدید میکند.
علل به وجود آمدن وسواس
تحقیقات انجام گرفته توسط متخصصان در زمینه آسیبشناسی بیماری وسواس، عوامل گوناگونی را در بر دارد که به صورت خلاصه به آنها اشاره میشود:
1. عوامل زیست شناختی
الف. براساس مطالعاتی که روی سیستم عصبی و مغز افراد مبتلا به وسواس شده است، در افراد مبتلا به وسواس شدید، بطنهای چپ مغزی گشادتر و حجم هستههای دمدار کمتر باشد.
ب. توارث: مطالعات ژنتیکی نشان میدهد در موارد بسیار کمی، این اختلال ارثی است. تحقیقاتی که روی دوقلوهای یک تخمکی شده، نشان میدهد میزان بروز این اختلال نسبت به دوقلوهای دو تخمکی بیشتر است. همچنین در خویشاوندان نسبی درجه اول این اختلال بیشتر دیده میشود(اقتباس از: کاپلان سادووک، خلاصه روانپزشکی، ترجمه نصراللَّه پور افکاری.)
2. عوامل محیطی
عوامل محیطی مثل یادگیری و مشاهده الگوها، نقش بسیار مؤثری در شکلگیری وسواس دارد.
برخی نیز اضطراب، ترس و کمرویی، عدم امنیت، ضعف روحی و تحولات ایام بلوغ را در ایجاد وسواس، مؤثر میدانند و بعضی هم منشأ اجتماعی را در آن دخیل میدانند و عواملی را در تشدید وسواس مؤثر میبینند؛ از قبیل بیماری و ناتوانی جسمانی و یا محیط زندگی، اختلافات خانوادگی، توقعات بیش از حد والدین از فرزندان (سختگیریهای بیمورد، نسبت به فرزندان)، عدم اطلاع کافی از احکام دینی و... .
به طور کلی افرادی که در چنین شرایط خانوادگی قرار گیرند، یا برخی از اعضای خانواده به وسواس مبتلا باشند و همین طور عوامل اضطرابزا در فرآیند رشد آنها وجود داشته باشد، زمینه ابتلا به بیماری وسواس را بیشتر از دیگران دارند.
ابوالقاسم بشیری
- [آیت الله فاضل لنکرانی] شخص وسواسی در طهارت و نجاست، چه حکمی دارد و آیا وسواس داشتن اشکال شرعی دارد؟
- [آیت الله بهجت] شخص وسواسی در طهارت و نجاست چه حکمی دارد؟ آیا راهی برای نجات وی از وسوسه هست؟
- [سایر] از کجا بفهمیم که شخص مورد نظرمان برای ازدواج، خانواده اصیلی دارد و چرا اینقدر بر ویژگی اصالت تأکید میشود؟
- [آیت الله مظاهری] آیا برای درمان شخص وسواسی میتوان گفت وظیفهای در قبال نجاسات ندارد و چیزی برای او نجس نیست؟ و یا حتّی در مورد اشیاء نجس به او دروغ گفت؟
- [آیت الله مظاهری] حکم حضرتعالی در مورد وسواسی چیست؟
- [آیت الله سیستانی] آیا یقین فرد وسواسی در حکم شک می باشد؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] وظیفه وسواسی چیست و راه نجات او چه می باشد؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] آیا لازم است وسواسی را از وسوسه منع کرد؟
- [سایر] چرا عارضه وسواسی بیشتر در خانوادههای مذهبی مشاهده میگردد؟
- [آیت الله مظاهری] کثیرالشّک و وسواسی در طواف چه وظیفهای دارند؟
- [آیت الله مظاهری] برای رفع این رذیله چارهای نیست جز بیاعتنایی به شک بلکه به یقین، و عمل کردن به آنچه بر نفع اوست و به آنچه متعارف میان مردم است. مثلاً وسواسی در طهارت و نجاست اگر شک کرد بلکه یقین کرد که از زمین متنجّس یا از عین نجس به او ترشّح شده است، اعتنا نکند، و وسواسی در نماز اگر شک یا یقین کرد کلمهای را غلط گفته و یا چیزی را کم یا زیاد کرده است، اعتنا نکند، و وسواسی در حقّالنّاس اگر شک کرد که مدیون کسی است یا دین خود را ادا نکرده است، اعتنا نکند و وسواسی در کارهای اجتماعی اگر نمیتواند تصمیم بگیرد، فوراً یک طرف را انتخاب کند و به شکّ خود، بلکه به یقین خود عمل نکند.
- [آیت الله علوی گرگانی] کسی که در نماز وسواس دارد وفقط در صورتی که نماز را با جماعت بخواند، از وسواس راحتمیشود، باید نماز را با جماعت بخواند در صورتی که وسواسی او بحدّی است که مبطل نماز باشد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اشخاص وسواسی باید به یقین و شک خود عمل نکنند بلکه مطابق اشخاص معمولی عمل کنند خواه یقین برای آنها حاصل شود یا نه، و الا در بسیاری از موارد نمازشان باطل خواهد بود.
- [آیت الله مظاهری] یکی از مهلکات که مفاسدی بر آن مترتّب میشود و غالباً گناهانی را در بر دارد، وسواس است، و چون وسوسه برای وسواسی یک رذیله است، از نظر ما حرام و مبارزه با آن از اوجب واجبات است، و فرقی نیست که در طهارت و نجاست باشد یا در عبادات، در اعتقادات باشد یا در اعمال، در حقّ اللَّه باشد یا در حقّالنّاس، در کارهای عبادی باشد یا در کارهای اجتماعی. و خلاصه کلام اینکه حالت افراطگری و وسواسی در هرچه باشد، حرام و باید با آن مبارزه شود تا ریشهکن شود، و علامت آن این است که زیاد شک کند و یا زود یقین کند و از متعارف مردم در شک و یقین بیرون باشد، و همین مقدار که از حالت متوسّط که در میان مردم در کارها متعارف است بیرون رفت و حالت افراط یا تفریط در کارها پیدا کرد، وسواسی است و باید دست از آن حالت بردارد و بر طبق آن حالت عمل نکند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] در معامله سلف اگر فروشنده جنسی را که قرارداد کرده بدهد، مشتری باید قبول کند، ولی اگر جنس دیگری بدهد لازم نیست مشتری قبول کند، هر چند بهتر از جنسی باشد که قرار گذاشتهاند، البتّه گاه تعیین یک ویژگی برای جنس از باب حدّاقل مقدار لازم است که در این صورت اگر جنسی با ویژگی بهتر تحویل دهد، چون همان جنسیست که قرار گذاشتهاند، بر مشتری لازم است آن را قبول کند.
- [امام خمینی] سفته دوستانه را که شخص میدهد به دیگری که نزد ثالثی تنزیل کند و شخص ثالث، در موعد مقرر حق رجوع داشته باشد به صاحب سفته که شخص اول است به چند وجه میتوان تصحیح نمود: اول، آن که این امر برگشت کند به این که شخص اول، وکیل نموده شخص دوم را که در ذمه او معامله کند با شخص سوم، و بفروشد به عهده او مقداری اسکناس را که همان مقدار سفته است به معادل همان مقدار و وکیل باشد شخص دوم پولی را که گرفته است به قرض بردارد، و شخص اول که قرض دهنده است در موعدی که قرار میدهند، برای مطالبه قرض به شخص دوم رجوع کند، بنا بر این پس از معامله صاحب اول سفته که بدهکار نبود واقعاً، بدهکار میشود به شخص سوم، و پس از قرض نمودن شخص دوم، مقداری را که گرفته است از شخص سوم به صاحب اول سفته بدهکار میشود، بنا بر این پس از معامله شخص ثالث در موعد مقرر میتواند به شخص اول، رجوع کند و طلب خود را بگیرد و شخص اول پس از قرض میتواند رجوع کند به شخص دوم در موعد مقرر و طلب خود را بگیرد و اگر متعارف در این سفتهها آن است که اگر شخص اول، طلب را نداد شخص ثالث به شخص ثانی میتواند رجوع کند، با توجه به این امر شرط ضمنی است و میتواند رجوع کند. وجه دوم، آن که دادن سفته دوستانه را به شخص دوم که با شخص ثالث معامله کند و شخص سوم هم حق داشته باشد رجوع کند به دومی موجب دو امر است. یکی آن که به واسطه دادن سفته، گیرنده صاحب اعتبار میشود نزد سومی، از این جهت با خود او معامله میکند، و شخص دوم بدهکار میشود به شخص سوم دوم: آن که به واسطه معهود بودن در نزد این اشخاص شخص اول ملتزم میباشد که مقدار معلوم را اگر شخص دوم ندهد، او بدهد، بنا بر این پس از معامله، شخص ثالث در موعد میتواند رجوع کند به شخص دوم و اگر او نداد رجوع کند به شخص اول، و شخص اول اگر پرداخت، رجوع کند به شخص دوم، و چون این امور معهود است، قراردادهای ضمنی است و مانع ندارد، و بعض وجوه دیگر نیز برای صحت هست.
- [آیت الله اردبیلی] سفته دوستانه را که صادر کننده به دیگری میدهد تا نزد شخص ثالثی تنزیل کند و شخص ثالث در موعد مقرر، حقّ رجوع به صاحب سفته را که شخص اوّل است، داشته باشد به این وجه میتوان تصحیح نمود که دادنِ سفته دوستانه به شخص دوم به این خاطر است که با شخص ثالث معامله کند و شخص سوم هم حق رجوع به دومی را داشته باشد و این موجب دو امر است: یکی آن که به واسطه دادنِ سفته، گیرنده نزد سومی صاحب اعتبار میشود، از این جهت با خود او معامله میکند و شخص دوم به شخص سوم بدهکار میشود. دوم: آن که به واسطه معهود بودن در نزد این اشخاص، شخص اوّل ملتزم میباشد که اگر شخص دوم مقدار معلوم را ندهد، او آن را پرداخت نماید؛ بنابر این پس از معامله، شخص ثالث در موعد میتواند به شخص دوم رجوع کند و اگر او نداد، به شخص اوّل رجوع کند و شخص اوّل اگر پرداخت کرد، به شخص دوم رجوع میکند و چون این امور معهودند، قراردادهای ضمنی محسوب میشوند و مانعی ندارند.
- [آیت الله اردبیلی] کسی که به او حواله شده است، میتواند با موافقت طلبکار، او را به شخص ثالثی حواله دهد، خواه شخص ثالث بدهکار باشد یا نه، شخص ثالث نیز با موافقت طلبکار میتواند او را به دیگری حواله دهد.
- [آیت الله مظاهری] زنی که شوهرش مخارج او را نمیدهد، چنانچه نان خور شخص دیگر باشد، فطرهاش بر آن شخص واجب است، و اگر نانخور شخص دیگر نیست، در صورتی که فقیر نباشد باید فطره خود را بدهد.
- [آیت الله مظاهری] افراد وسواسی که زود اطمینان به نجاست چیزی پیدا میکنند، یا هنگام آب کشیدن چیزی به آسانی اطمینان پیدانمیکنند نباید به اطمینان خود اعتنا کنند بلکهباید بهطور متعارف عمل کنند و اعتنای اینگونه افراد به گمان بلکه به اطمینان خود حرام است و اعمال غیر متعارف آنها موجب خسران دنیا و آخرت است.