متأسفانه با مشکل خجالت رو به رو هستم. هنگام پرسیدن درس توسط استاد دچار اضطراب می شوم و دستهایم می لرزد و به خوبی نمی توانم جواب دهم. لطفاً کمکم کنید؟ آدمی موجودی اجتماعی و نیازمند ارتباط با دیگران است؛ خجالت و کمرویی، آفتی است که آدمی را از کاروان رو به تعالی و ترقّی باز می دارد؛ به قابلیتهای نهفته فرصت بروز نمی دهد و توانها و استعدادها را سرکوب و نابود می سازد. از دیدگاه روان شناختی، کمرویی توجهی غیر عادی و اضطراب آلود به خویشتن است که در یک یا چند موقعیت اجتماعی، تجلّی می کند و فرد را در انواع تنشهای روانی، شرایط نامناسب عاطفی و شناختی و نابسامانیهای جسمی و زیستی فرو می برد و موجب بروز رفتارهای خام و نسنجیده و واکنشهای نامناسب می گردد. این پدیده، با توجّه به ضعف و شدتش، انواع پیامدهای زیستی و روانی و شناختی؛ - مانند تشدید ضربان قلب، تغییر رنگ چهره، اختلال در تنفس، لرزش بدن و دستان، تغییر فرکانس صدا، لکنت زبان، خشکی دهان، انزواطلبی، عدم پذیرش، فرار از فعالیتها، عدم دفاع از خود، افت شخصیت، رکود علمی، مشکل دوستیابی و حتّی جهالت و نادانی - به دنبال می آورد. بنابراین خجالت، افزون بر اینکه انسان را از فعالیتهای فردی باز می دارد و زندگی شخصی را فلج می کند، زمینه فعالیتهای اجتماعی را نیز نابود می سازد و اندک اندک، سلامت جسم و بهداشت روان را در معرض تهدید قرار می دهد. همانگونه که به درستی تشخیص داده و اقدام کردهاید، با تصمیمی جدّی و همتی بلند، به مبارزه با خجالت و کمرویی بپردازید. تصمیم جدی بگیرید و با تکیه بر توانمندی واقعی خود، توان خدا دادی و استعداد نهفته وجودتان را هر چه زودتر، از چنگال غول خیالیِ عجز و بیکفایتی رهایی بخشید. همان گونه که می دانید وگاه تجربه کردهاید، خجالت و کمرویی، هرگز با ناتوانی برابر نیست. خجالتی بودن به معنای ناتوان شمردن خویش است، نه ناتوان بودن. از سوی دیگر، بیشتر صاحب نظران معتقدند: خجالت خصلتی ژنتیکی نیست تا خود را مقهور آن بدانید و در برابرش تسلیم شوید! این پدیده محصول شناخت نادرست خود و دیگران و سازش نایافتگیهای اجتماعی و حتّی رفتارهای غلط آموخته شده است. بیگمان با شناخت توانمندیهای خود، برخی عوامل مؤثر در بروز آنها و رعایت دقیق و مستمر و کامل راهکارهای ارائه شده، می توان به مطلوبترین سطح سازش یافتگی اجتماعی و مؤثرترین شکل ارتباط با دیگران دست یافت. فقط کافی است به تواناییتان ایمان داشته باشید. تواناییهای خود را در فعالیتهای گذشته مرور کنید و موفقیتهای هر چند ساده خویش را برشمرید. از آنجا که عوامل بروز خجالت و کمرویی، در نوعی شناخت غلط از خویشتن ریشه دارد، کافی است به شناختی صحیح و واقعبینانه از خود دست یابید تا این سدّ تعالی و ترقّی را پشت سر گذارید. به عبارت دیگر باید خودپندارهای که از خود دارید را اصلاح کنید. بر این اساس، به عنوان یک راهکار کلی، خوب است از بعضی عوامل مؤثر در بروز خجالت آگاه شوید تا با حذف آنها به مطلوب دست یابید. تربیت غلط خانوادگی، آلوده ساختن محیط خانه و فضای ذهن خویش به حالتهای رعب، وحشت، تهدید، ترس، دلواپسی، مراقبتهای شدید و افراطی از رفتارها و اعمال خود، مقایسه خود با دیگران، خود بزرگبینی و خود کوچکبینی افراط گونه و عدم آگاهی از مهارتهای اجتماعی، احساس تنهایی و ترس از طرد و مسخره شدن و مقبول واقع نشدن بخشی از عوامل کمرویی است. روشن است هر که در فضای آلوده بدین عوامل، به سر برد، با نوعی احساس شرم، ترس، دلهره، گنهکاری، بیعرضگی و حقارت رشد می کند. در نتیجه همیشه خود را فردی ضعیف میبیند و جرأت هیچ اقدامی در خویش نمی یابد! این فرد حتّی از قضاوت دیگران درباره اعمال و رفتارش می پرهیزد؛ خود را از انظار دیگران مخفی نگه می دارد و از انجام دادن عملی که مورد مشاهده و ارزیابی دیگران قرار می گیرد، اجتناب می ورزد. بی تردید با شناخت عوامل مؤثر در بروز خجالت و حذف آنها از صحنه زندگی و فضای ذهن خویش گام های مؤثری می توان برای درمان آن بردارید. سپس به راهکارهای زیر عمل کنید تا هر چه زودتر از چنگال مخوف کمرویی نجات پیدا کنید. راهکارهای عملی بر اساس شناختی که از علل بروز خجالت دارید، هرگز نباید درمان آن را در داروخانه ها و لابه لای اقدامات پزشکی و آرام بخش ها و تقویت کننده ها جست و جو کنید. اساس درمان بر تغییرات شناختی و اصلاح رفتاری و از یاد بردن رفتارهای مبتنی بر خود کمبینی استوار است و از روشهای شناخت درمانی و تغییر در باورها و نظام ارزشی و افزایش مهارتهای اجتماعی و تواناییهای شغلی و حرفهای و تحصیلی پیروی می کند. بر این اساس چند روش عملی ذکر می شود؛ امید است مفید و در راه نیل به هدف مؤثر باشد: الف. ایجاد تغییر و اصلاح در شناخت خود از خویشتن: باید شناخت خود از تواناییها، استعدادها، ویژگی های شخصیتی خویش را اصلاح کنید و با واقعیت تطبیق دهید. پس: 1. در برابر آینه ایستاده، جلوه های رفتاری خوشایند، حالات بدنی و برداشتهای مثبتی که از وضعیت ظاهری خود دارید، یادداشت کنید و روزی چند بار با صدای بلند بخوانید، مانند این جمله: (من خوش قامت هستم) و... . 2. فهرستی از ده لغت یا عبارت - که بیانگر ویژگیهای مثبت شخصیت شما است - تهیه کنید و روزی چند بار آنها را در قالب جمله کاملی بخوانید ؛ مثلاً بگویید: (من باهوش هستم) و... . 3. خاطرات و تجارب جالب خود را برای دوستان صمیمی تعریف کنید. 4. هرگز به اندیشه و شناختهای آزار دهنده (مانند احساس حقارت، ناتوانی، بیکفایتی، شرمندگی و...) اجازه ندهید فضای ذهن شما را اشغال کند. به محض ورود این افکار، ذهنیتهای مطلوب و ویژگیهای مثبت خود را با صدای بلند تکرار کنید. 5. هرگز تصور کمرو بودن را به ذهن خود راه ندهید و واژه ها و عبارتهایی چون: (من خجالتی هستم)، (من کمرو هستم) و (من جرأت بیان ندارم) را به زبان نیاورید، بلکه جرأت و شهامت را به خود تلقین کنید، و با صدای بلند در طول روز، چندین نوبت بگویید: من شهامت بیان این سخن، عمل و فعالیت را دارم. اجازه ندهید خاطره شکستهای قبلی به اندیشه شما راه یابد. موفقیتهای گذشته را به خاطر آورید. 6. شناخت خود از جنس مخالف را تصحیح کنید. او نیز شخصی مانند شما و همه انسانهای دیگر است. البته رعایت حیا و عفت در مقابل نامحرم امری مطلوب و شایسته است و هیچگاه شرم و حیا، در مقابل نامحرم را مساوی با کمرویی و خجالت نگیرید. ب. اصلاح رفتار و تغییرات رفتاری بکوشید در جهت مخالف کمرویی رفتار کنید؛ پس: 1. هرگز خود را سرزنش نکنید. 2. بر اساس شناختی که از خود دارید، برای خویش هدفی در نظر بگیرید و برای رسیدن به آن، برنامهریزی کنید برای مثال بر اساس شناخت از خود، ارائه یک گزارش را به عهده بگیرید ؛ برای تهیه و کیفیت ارائه آن، برنامهریزی کنید و با تمرین در خلوت و نیز ارائه آن نزد دوستان صمیمی و گروه های کوچک، خود را برای ارائه در کلاس آماده سازید. 3. هنگام سخن گفتن، خود را گرفتار آداب و رسوم و تکلّفهای بیمورد نسازید. ساده، راحت و عاری از هرگونه آداب خاصّ، هدفتان را بیان کنید. در فعّالیّتهای آغازین، خواسته و هدف خود را به صورت یک جمله بنویسید و نوشته را بخوانید. 4. پرسشها و مطالب اولیه را کوتاه و مختصر انتخاب کنید. 5. ارتباط بصری با مخاطب را حفظ کنید. 6. همیشه سخن را با مقدمه، یا یک کلمه جالب آغاز کنید و از به کارگیری کلمات پیچیده بپرهیزید. کلمات آغازین باید متدوال و جذاب باشند. 7. قبل از سخن گفتن، مطلب مورد نظر را نوشته، در ذهن مرور و تمرین کنید و شکل بیان و مهارت لازم را فراهم آورید. 8. هنگام سخن گفتن، به دیگران و قضاوت و حرکات و سکناتشان هرگز توجّه نکنید. گفتارتان را پیگیرید و با خونسردی به هدف بیندیشید. 9. موانع احتمالی و افکار و اعمال مزاحم را شناسایی و ذهن خود را برای مقابله با آن آماده سازید ؛ مثلاً اگر خنده حاضران از ادامه سخن باز می دارد، شما نیز بخندید. 10. به کار خود پاداش دهید. یک نفس عمیق، به خود آفرین گفتن، یا باز گفتن تفصیلی و با آب و تاب آن برای نزدیکان، می تواند پاداش به شمار آید. 11. از جزئیات بکاهید و اصل سخن را به صورت خلاصه و گویا بیان کنید. 12. اجازه سوء استفاده به دیگران ندهید. کافی است به کار خود ادامه داده، در صورت روبهرو شدن با واکنش آنان، خود را در مقابل آنان احساس نکنید. 13. در انجام رفتارهای اجتماعی کوچک و در محیطهای دیگر - که بیشتر احساس راحتی می کنید - فعال باشید. این کار را از سلام کردن، احوالپرسی، جواب سلام دادن، نگاه کردن، تعارف کردن و تعارف شنیدن آغاز کنید و با تمرین به کارهای بزرگتر و مهمتر گسترش دهید. 14. با افراد فعّال و پر تحرکی که احساس خجالت نمی کنند، بیشتر مأنوس باشید و از خجالتیها فاصله بگیرید. 15. همیشه کلامی برای گفتن و عمل یا هنری برای ارائه به جمع داشته باشید و آن را ارائه کنید. در جاهایی که کمتر احساس کمرویی می کنید و شبیه کلاس است، فعّالتر باشید. 16. توجه داشته باشید تا زمین نخورید، راه رفتن نمی آموزید. پس باید نقد دیگران و تمسخر آنها باشد، تا شما مجال رشد بیابید. بنابراین، اگر با عکس العمل دیگران روبهرو شدید، یا در فعالیتهای آغازین احساس ناتوانی کردید، از ادامه سخن یا عمل چشم بپوشید ؛ هر چند می توانید آن را ارائه کنید و از این راه، برای ارائه بهتر و کاملتر مطالب آماده شوید. در پایان باید یادآور شد، این مقصود اندک اندک به دست می آید؛ نه با چند جلسه تمرین و خواندن چند جلد کتاب. اجرای پیوسته دستور العملها، تکنیکها و رفتارها در رسیدن به هدف سودمند است. موفقیت روز افزون شما جوانان جویای دانش و دوستدار پاکی آرزوی ما است.
متأسفانه با مشکل خجالت رو به رو هستم. هنگام پرسیدن درس توسط استاد دچار اضطراب می شوم و دستهایم می لرزد و به خوبی نمی توانم جواب دهم. لطفاً کمکم کنید؟
متأسفانه با مشکل خجالت رو به رو هستم. هنگام پرسیدن درس توسط استاد دچار اضطراب می شوم و دستهایم می لرزد و به خوبی نمی توانم جواب دهم. لطفاً کمکم کنید؟
آدمی موجودی اجتماعی و نیازمند ارتباط با دیگران است؛ خجالت و کمرویی، آفتی است که آدمی را از کاروان رو به تعالی و ترقّی باز می دارد؛ به قابلیتهای نهفته فرصت بروز نمی دهد و توانها و استعدادها را سرکوب و نابود می سازد. از دیدگاه روان شناختی، کمرویی توجهی غیر عادی و اضطراب آلود به خویشتن است که در یک یا چند موقعیت اجتماعی، تجلّی می کند و فرد را در انواع تنشهای روانی، شرایط نامناسب عاطفی و شناختی و نابسامانیهای جسمی و زیستی فرو می برد و موجب بروز رفتارهای خام و نسنجیده و واکنشهای نامناسب می گردد. این پدیده، با توجّه به ضعف و شدتش، انواع پیامدهای زیستی و روانی و شناختی؛ - مانند تشدید ضربان قلب، تغییر رنگ چهره، اختلال در تنفس، لرزش بدن و دستان، تغییر فرکانس صدا، لکنت زبان، خشکی دهان، انزواطلبی، عدم پذیرش، فرار از فعالیتها، عدم دفاع از خود، افت شخصیت، رکود علمی، مشکل دوستیابی و حتّی جهالت و نادانی - به دنبال می آورد.
بنابراین خجالت، افزون بر اینکه انسان را از فعالیتهای فردی باز می دارد و زندگی شخصی را فلج می کند، زمینه فعالیتهای اجتماعی را نیز نابود می سازد و اندک اندک، سلامت جسم و بهداشت روان را در معرض تهدید قرار می دهد. همانگونه که به درستی تشخیص داده و اقدام کردهاید، با تصمیمی جدّی و همتی بلند، به مبارزه با خجالت و کمرویی بپردازید. تصمیم جدی بگیرید و با تکیه بر توانمندی واقعی خود، توان خدا دادی و استعداد نهفته وجودتان را هر چه زودتر، از چنگال غول خیالیِ عجز و بیکفایتی رهایی بخشید.
همان گونه که می دانید وگاه تجربه کردهاید، خجالت و کمرویی، هرگز با ناتوانی برابر نیست. خجالتی بودن به معنای ناتوان شمردن خویش است، نه ناتوان بودن.
از سوی دیگر، بیشتر صاحب نظران معتقدند: خجالت خصلتی ژنتیکی نیست تا خود را مقهور آن بدانید و در برابرش تسلیم شوید! این پدیده محصول شناخت نادرست خود و دیگران و سازش نایافتگیهای اجتماعی و حتّی رفتارهای غلط آموخته شده است. بیگمان با شناخت توانمندیهای خود، برخی عوامل مؤثر در بروز آنها و رعایت دقیق و مستمر و کامل راهکارهای ارائه شده، می توان به مطلوبترین سطح سازش یافتگی اجتماعی و مؤثرترین شکل ارتباط با دیگران دست یافت. فقط کافی است به تواناییتان ایمان داشته باشید. تواناییهای خود را در فعالیتهای گذشته مرور کنید و موفقیتهای هر چند ساده خویش را برشمرید. از آنجا که عوامل بروز خجالت و کمرویی، در نوعی شناخت غلط از خویشتن ریشه دارد، کافی است به شناختی صحیح و واقعبینانه از خود دست یابید تا این سدّ تعالی و ترقّی را پشت سر گذارید. به عبارت دیگر باید خودپندارهای که از خود دارید را اصلاح کنید.
بر این اساس، به عنوان یک راهکار کلی، خوب است از بعضی عوامل مؤثر در بروز خجالت آگاه شوید تا با حذف آنها به مطلوب دست یابید. تربیت غلط خانوادگی، آلوده ساختن محیط خانه و فضای ذهن خویش به حالتهای رعب، وحشت، تهدید، ترس، دلواپسی، مراقبتهای شدید و افراطی از رفتارها و اعمال خود، مقایسه خود با دیگران، خود بزرگبینی و خود کوچکبینی افراط گونه و عدم آگاهی از مهارتهای اجتماعی، احساس تنهایی و ترس از طرد و مسخره شدن و مقبول واقع نشدن بخشی از عوامل کمرویی است.
روشن است هر که در فضای آلوده بدین عوامل، به سر برد، با نوعی احساس شرم، ترس، دلهره، گنهکاری، بیعرضگی و حقارت رشد می کند. در نتیجه همیشه خود را فردی ضعیف میبیند و جرأت هیچ اقدامی در خویش نمی یابد! این فرد حتّی از قضاوت دیگران درباره اعمال و رفتارش می پرهیزد؛ خود را از انظار دیگران مخفی نگه می دارد و از انجام دادن عملی که مورد مشاهده و ارزیابی دیگران قرار می گیرد، اجتناب می ورزد.
بی تردید با شناخت عوامل مؤثر در بروز خجالت و حذف آنها از صحنه زندگی و فضای ذهن خویش گام های مؤثری می توان برای درمان آن بردارید. سپس به راهکارهای زیر عمل کنید تا هر چه زودتر از چنگال مخوف کمرویی نجات پیدا کنید.
راهکارهای عملی
بر اساس شناختی که از علل بروز خجالت دارید، هرگز نباید درمان آن را در داروخانه ها و لابه لای اقدامات پزشکی و آرام بخش ها و تقویت کننده ها جست و جو کنید. اساس درمان بر تغییرات شناختی و اصلاح رفتاری و از یاد بردن رفتارهای مبتنی بر خود کمبینی استوار است و از روشهای شناخت درمانی و تغییر در باورها و نظام ارزشی و افزایش مهارتهای اجتماعی و تواناییهای شغلی و حرفهای و تحصیلی پیروی می کند. بر این اساس چند روش عملی ذکر می شود؛ امید است مفید و در راه نیل به هدف مؤثر باشد:
الف. ایجاد تغییر و اصلاح در شناخت خود از خویشتن:
باید شناخت خود از تواناییها، استعدادها، ویژگی های شخصیتی خویش را اصلاح کنید و با واقعیت تطبیق دهید. پس:
1. در برابر آینه ایستاده، جلوه های رفتاری خوشایند، حالات بدنی و برداشتهای مثبتی که از وضعیت ظاهری خود دارید، یادداشت کنید و روزی چند بار با صدای بلند بخوانید، مانند این جمله: (من خوش قامت هستم) و... .
2. فهرستی از ده لغت یا عبارت - که بیانگر ویژگیهای مثبت شخصیت شما است - تهیه کنید و روزی چند بار آنها را در قالب جمله کاملی بخوانید ؛ مثلاً بگویید: (من باهوش هستم) و... .
3. خاطرات و تجارب جالب خود را برای دوستان صمیمی تعریف کنید.
4. هرگز به اندیشه و شناختهای آزار دهنده (مانند احساس حقارت، ناتوانی، بیکفایتی، شرمندگی و...) اجازه ندهید فضای ذهن شما را اشغال کند. به محض ورود این افکار، ذهنیتهای مطلوب و ویژگیهای مثبت خود را با صدای بلند تکرار کنید.
5. هرگز تصور کمرو بودن را به ذهن خود راه ندهید و واژه ها و عبارتهایی چون: (من خجالتی هستم)، (من کمرو هستم) و (من جرأت بیان ندارم) را به زبان نیاورید، بلکه جرأت و شهامت را به خود تلقین کنید، و با صدای بلند در طول روز، چندین نوبت بگویید: من شهامت بیان این سخن، عمل و فعالیت را دارم. اجازه ندهید خاطره شکستهای قبلی به اندیشه شما راه یابد. موفقیتهای گذشته را به خاطر آورید.
6. شناخت خود از جنس مخالف را تصحیح کنید. او نیز شخصی مانند شما و همه انسانهای دیگر است. البته رعایت حیا و عفت در مقابل نامحرم امری مطلوب و شایسته است و هیچگاه شرم و حیا، در مقابل نامحرم را مساوی با کمرویی و خجالت نگیرید.
ب. اصلاح رفتار و تغییرات رفتاری
بکوشید در جهت مخالف کمرویی رفتار کنید؛ پس:
1. هرگز خود را سرزنش نکنید.
2. بر اساس شناختی که از خود دارید، برای خویش هدفی در نظر بگیرید و برای رسیدن به آن، برنامهریزی کنید برای مثال بر اساس شناخت از خود، ارائه یک گزارش را به عهده بگیرید ؛ برای تهیه و کیفیت ارائه آن، برنامهریزی کنید و با تمرین در خلوت و نیز ارائه آن نزد دوستان صمیمی و گروه های کوچک، خود را برای ارائه در کلاس آماده سازید.
3. هنگام سخن گفتن، خود را گرفتار آداب و رسوم و تکلّفهای بیمورد نسازید. ساده، راحت و عاری از هرگونه آداب خاصّ، هدفتان را بیان کنید. در فعّالیّتهای آغازین، خواسته و هدف خود را به صورت یک جمله بنویسید و نوشته را بخوانید.
4. پرسشها و مطالب اولیه را کوتاه و مختصر انتخاب کنید.
5. ارتباط بصری با مخاطب را حفظ کنید.
6. همیشه سخن را با مقدمه، یا یک کلمه جالب آغاز کنید و از به کارگیری کلمات پیچیده بپرهیزید. کلمات آغازین باید متدوال و جذاب باشند.
7. قبل از سخن گفتن، مطلب مورد نظر را نوشته، در ذهن مرور و تمرین کنید و شکل بیان و مهارت لازم را فراهم آورید.
8. هنگام سخن گفتن، به دیگران و قضاوت و حرکات و سکناتشان هرگز توجّه نکنید. گفتارتان را پیگیرید و با خونسردی به هدف بیندیشید.
9. موانع احتمالی و افکار و اعمال مزاحم را شناسایی و ذهن خود را برای مقابله با آن آماده سازید ؛ مثلاً اگر خنده حاضران از ادامه سخن باز می دارد، شما نیز بخندید.
10. به کار خود پاداش دهید. یک نفس عمیق، به خود آفرین گفتن، یا باز گفتن تفصیلی و با آب و تاب آن برای نزدیکان، می تواند پاداش به شمار آید.
11. از جزئیات بکاهید و اصل سخن را به صورت خلاصه و گویا بیان کنید.
12. اجازه سوء استفاده به دیگران ندهید. کافی است به کار خود ادامه داده، در صورت روبهرو شدن با واکنش آنان، خود را در مقابل آنان احساس نکنید.
13. در انجام رفتارهای اجتماعی کوچک و در محیطهای دیگر - که بیشتر احساس راحتی می کنید - فعال باشید. این کار را از سلام کردن، احوالپرسی، جواب سلام دادن، نگاه کردن، تعارف کردن و تعارف شنیدن آغاز کنید و با تمرین به کارهای بزرگتر و مهمتر گسترش دهید.
14. با افراد فعّال و پر تحرکی که احساس خجالت نمی کنند، بیشتر مأنوس باشید و از خجالتیها فاصله بگیرید.
15. همیشه کلامی برای گفتن و عمل یا هنری برای ارائه به جمع داشته باشید و آن را ارائه کنید. در جاهایی که کمتر احساس کمرویی می کنید و شبیه کلاس است، فعّالتر باشید.
16. توجه داشته باشید تا زمین نخورید، راه رفتن نمی آموزید. پس باید نقد دیگران و تمسخر آنها باشد، تا شما مجال رشد بیابید. بنابراین، اگر با عکس العمل دیگران روبهرو شدید، یا در فعالیتهای آغازین احساس ناتوانی کردید، از ادامه سخن یا عمل چشم بپوشید ؛ هر چند می توانید آن را ارائه کنید و از این راه، برای ارائه بهتر و کاملتر مطالب آماده شوید.
در پایان باید یادآور شد، این مقصود اندک اندک به دست می آید؛ نه با چند جلسه تمرین و خواندن چند جلد کتاب. اجرای پیوسته دستور العملها، تکنیکها و رفتارها در رسیدن به هدف سودمند است. موفقیت روز افزون شما جوانان جویای دانش و دوستدار پاکی آرزوی ما است.
- [سایر] دختری 21 ساله هستم.هنگام پرسیدن درس دچار اضطراب میشوم ومورد تمسخر دیگران قرار میگیرم برای همین از دیگران کنارهگیری میکنم. البته وقتی در میان دختران صحبت میکنم دچار اضطراب نمیشوم،
- [سایر] با اینکه حافظه خوبی دارم در زمینه درس خواندن و علاقه به درس دچار مشکل شده ام و قدرت تحلیل ندارم راهنمایی شما چیست؟
- [سایر] با اینکه حافظه خوبی دارم در زمینه درس خواندن و علاقه به درس دچار مشکل شده ام و قدرت تحلیل ندارم راهنمایی شما چیست؟
- [سایر] سلام و خسته نباشد من حدود 5 سال هستش دچار اضطراب شدم و این اضطراب بدون هیچ دلیلی هست و همیشه نگرام هستم . مدام پاهام رو تکان میدم چون دست خودم نیست . تا موضوعی پیش مییاد یک جا نیمتونم بشینم و خیلی راه میرم و اضطراب نمیزاره خوب فکر کنم . این موضوع باعث شده که در زندگی اجتماعی دچار مشکل بشم . نمیتونم ارتباط خوب بر قرار کنم .لطف کنید کمکم کنید که چگونه بر این اضطراب قلبه کنم چون داره زندگیمو خراب میکنه
- [سایر] سلام خانم کهتری خواهش میکنم به سوال من جواب کامل بذید من شهرستان زندگی میکنم مشاور خوبی نداره برم پیشش بزرگترین مشکل من اضطراب و استرس من خیلی ادم استرسی هستم هر روز استرس دارم وقتی تلفن زنگ میزنه احساس میکنم میخان خبر بدی بدن وقتی 2 نفر با هم حرف میزنن احساس میکنم راجب من حرف میزنن تورو خدا کمکم کنین
- [سایر] چه کنیم تا فرزندانمان از ابتدای تحصیل، به خوبی درس بخوانند و دچار مشکلات تحصیلی نشوند.
- [سایر] چه کنیم تا فرزندانمان از ابتدای تحصیل، به خوبی درس بخوانند و دچار مشکلات تحصیلی نشوند.
- [سایر] سلام عرض سلام و خسته نباشید چند وقتیه که دچار مشکلی شدم اینکه نمیتونم سر تصمیماتم بمونم شدیدا متغیر الان یه چیزی میگم دو دقیقه دیگه پشیمون میشم حتی توی درس خوندنم هم دچار مشکل شدم تمرکزم از بین رفته عاش درس خوندنم ولی چند وقته که همش سهل انگاری میکنم ممنون میشم کمکم کنید
- [سایر] یک ماه است که عقد کرده ام و همسرم برای برقرار کردن ارتباط عاطفی دچار اضطراب میشود . مشکل کجاست ؟
- [سایر] یک ماه است که عقد کرده ام و همسرم برای برقرار کردن ارتباط عاطفی دچار اضطراب میشود . مشکل کجاست ؟