پسری 6 ساله دارم که خیلی زود عصبانی می شود و گریه می کند و فحش می دهد؛ این پرخاشگری او، من و پدرش را سخت عصبی می کند و ما بعضی وقت ها او را کتک می زنیم. به نظرشما ما چگونه با او رفتار کنیم. لطفأ راهنمایی کنید. با سلام وعرض ارادت خدمت شما پرسشگر گرامی؛ از اینکه با ما سخن می گویید خوشحالیم و امیدواریم که ارتباط شما با این مجموعه تداوم داشته باشد. خواهر محترم؛ قبل از پاسخ دادن به سوال شما باید بگویم، تجربه مشاوره بنده نشان داده برخی از والدین نسبت به رفتارهای فرزندان خود قضاوت صحیحی ندارند و نسبت به آن دچار افراط می شوند. شما هم قبل از هر چیزی باید با دقت بررسی کنید که آیا نسبت به رفتار فرزند خود قضاوت درستی دارید یا نه؟ از آنجا که وجود برخی از رفتارهای پرخاشگرانه در کودک طبیعی است، باید بررسی کنید که آیا رفتارهای کودک شما از حد طبیعی بیشتر است یا نه؟ شاید توقعات شما از فرزندتان زیاد است و توقع دارید او در برابر رفتار دیگران بی تفاوت باشد و از خود هیچ عکس العملی نشان ندهد؟ به هر حال قبل از هر اقدامی باید با دقت این سوال مهم را جواب دهید آیا رفتار فرزندم از حد طبیعی فراتر است و یا اینکه من توقعات غیر عادی از او دارم؟ پرخاشگری چیست؟ بر طبق یک تعریف ، پرخاشگری رفتاری است که به قصد آزار کسی یا آسیب رساندن به چیزی ابراز می شود . در این تعریف نیت فرد پرخاشگر مستند است. حال میخواهیم به این سؤال مهم که گه گاه والدین از خود میپرسند جواب دهیم؛ (چرا فرزندم پرخاشگری میکند؟ با او چه کار کنم؟ آیا باید او را تنبیه کنم و سرجایش بنشانم یا اینکه صبر کنم و کوتاه بیایم به این امید که به مرور خوب میشود؟) در مطالعهای طولی (هیرسمن و همکاران، 1984) میزان پرخاشگری تعدادی کودک در زمانهای مختلف و طی سالهای متمادی (از 8 سال تا 30 سال) اندازهگیری شد؛ نتایج تحقیق نشان داد کودکانی که در 8 سالگی از سوی همسالانشان به عنوان پرخاشگر معرفی شده بودند در سالهای بعد نیز توسط دیگران به عنوان پرخاشگر معرفی میشدند. با در نظر گرفتن این تحقیق و تحقیقات مشابه دیگر، روانشناسان بر لزوم مداخله و اصلاح رفتار پرخاشگرانه کودک تأکید دارند و عوامل چندی را برای پرخاشگری دوران کودکی مهم میدانند. عوامل پرخاشگری در کودک 1. پایین بودن قند خون به عنوان یک عامل خصومت و تمایلات پرخاشگرانه عمل میکند. 2. از دیگر عوامل مهم رفتار پرخاشگرانه، اعمال شیوههای تربیتی مستبدانه و پرخاشگرانه در خانواده است. اگر کودک پرخاشگری میکند، بررسی شیوه تربیتی پدر و مادر نیز ضرورت دارد. پدر یا مادری که در خانواده پرخاشگری میکند، سرمشقی برای کودک خود میشود؛ کودک با مشاهده و تقلید رفتار پرخاشگرانه والدین، پرخاشگری را یاد میگیرد و از آن برای غلبه بر ناکامیها و کنار آمدن با موقعیتهای سخت زندگی، استفاده میکند. والدینی که از شیوههای تربیتی مستبدانه مثل تنبیه بدنی، دستورات مستقیم بدون توجیه کردن آنها ( تو باید این کار را انجام دهی چون من میخواهم)، تهدید (اگر این کار را انجام ندهی از بیرون رفتن خبری نیست) و محرومیت (حق نداری دوستت را به خانه بیاوری چون من از او خوشم نمیآید) استفاده میکنند، احتمال پرخاشگری فرزند خود را افزایش میدهند. همچنین در این خانوادهها روابط صمیمانه بین اعضاء، کمرنگ است؛ افراد خانواده احساس محبت و علاقه خود را به صورت کلامی و غیرکلامی به یکدیگر نشان نمیدهند، در نتیجه احساس طرد شدن و دوست داشتنی نبودن در ذهن کودک شکل می گیرد که تا حد زیادی رفتار پرخاشگرانه را در او افزایش میدهد. معمولاً والدین در چنین خانوادههایی، در پاداش و تنبیه رفتارهای کودکشان، طریقه ثابتی ندارند، یعنی وقتی والدین در حالت روانی خوبی هستند رفتارهای پرخاشگرانه را به شکلهای گوناگون (توجه کردن و یا برآورده کردن خواسته کودک) تقویت میکنند و زمانی که والدین در حالت روانی خوبی نبوده و حوصله ندارند، همان رفتار کودک را تنبیه و سرزنش میکنند. از اینرو شدت تنبیه به عمل و رفتار پرخاشگرانه کودک ارتباط چندانی ندارد، بلکه نوع احساسات والدین شدت آن را معین میکند. 3. یکی از دلایل تکرار رفتار پرخاشگرانه این است که کودک به این نتیجه میرسد که نه تنها رفتار پرخاشگرانهاش منجر به پیامد بدی نمیشود بلکه تقویت هم میشود. مثلاً والدین گاهی چون حوصله سر و صدا و داد و فریادهای کودک خود را ندارند یا از رفتارهای پرخاشگرانه او میترسند، هنگام بروز رفتار پرخاشگرانه از سوی کودک سریع او را به خواستهاش میرسانند تا او را آرام کنند، در نتیجه کودک یاد میگیرد برای رسیدن به خواستهاش پرخاشگری کند؛ گاهی هم کودک تنها برای جلب توجه والدین به خود و قراردادن خود در کانون توجه خانواده پرخاشگری میکند و والدین نیز بدون آنکه متوجه باشند با توجه به او (توجه مثبت مثل دلسوزی کردن)، او را به خواستهاش میرسانند و به این ترتیب احتمال اینکه در دفعات بعد برای جلب توجه والدین، پرخاشگری کند را افزایش میدهند. از طرف دیگر تصوری که کودک از پدر و مادرش در این سن دارد با گذشته تفاوت پیدا میکند؛ او در گذشته نظر بهتری نسبت به پدر و مادر و خانواده خود داشته، اما اکنون متوجه اشتباهات و نقایص آنها میشود و همین مسئله در کودکان ایجاد بحران میکند و باعث ناسازگاری کودک با والدین و نپذیرفتن خواستههای آنها میشود. ارزشهای والدین به تدریج برایش کمرنگ میشود و نسبت به این ارزشها دچار شک و تردید میگردد و حتی گاه آنها را آشکارا تحقیر میکند. 4. الگو پذیری؛ روان شناسان، دوران کودکی را دوران تقلید می دانند و از آن به دورانی که حس تقلید در کودک قوی می باشد یاد می کنند. اگر دوستان و افرادی که کودک در بیرون از خانه با آنها دوستی میکند، افرادی پرخاشگر و زورگو باشند، احتمال اینکه کودک نیز پرخاشگر شود افزایش مییابد، چون کودک مجبور است برای پذیرفته شدن در گروه دوستان خود، ارزشها و قوانین آنها را بپذیرد و مشابه آنها رفتار کند. به نظر میرسد اگر افرادی که کودک درصدد کسب تأیید آنهاست، افرادی باشند که خود به ارزشهای اخلاقی و انسانی از جمله همدلی با دیگران، توجه به حقوق دیگران، خوشخلقی و ... پایبند نباشند، یا اینکه اگر اطرافیان، کودک را مجبور به رعایت ارزشها کنند و یا وی را به دلیل عدم رعایت ارزشها تنبیه و تحقیر کنند، کودک نیز در خود نیازی برای رعایت این ارزشها نمیبیند و یا این ارزشهای تحمیلی برایش تبدیل به ضد ارزش شده و از آنها گریزان میشود. برای مقابله با پرخاشگری کودکان راهکارهایی وجود دارد که در زیر به آن اشاره می کنیم : 1. زمینه بروز این گونه رفتارها را در فرزند خود کاهش دهید. به عنوان مثال اگر تجربه نشان داده که مثلاً در برابر بوسه و نوازش هایی که با اعمال فشار و ... همراه است مقاومت نموده و واکنش خوبی ندارد، سعی کنید خود و دیگران چنین رفتاری با او نداشته باشید. 2. کودکان از نوع برخورد اطرافیان، واکنش بعدی را انجام می دهند؛ بنابراین شایسته است گاه در مقابل برخی از رفتارها و واکنش های او بی تفاوت باشید تا آن رفتار در وی خاموش گردد، زیرا چه بسا توجّه شما خود به خود باعث تقویت رفتار در کودک گردد. به عنوان مثال وقتی کودک می بیند شما در برابر یک کلمه خاصی برآشفته شدید تازه یاد می گیرد که برای آشفته شدن شما باید چه کند. 3. زمانی که کسی را مورد کتک کاری قرار می دهد، صبور بوده و زود از کوره در نروید. از چنین فرصت هایی برای آموزش کودک خود بهره بگیرید. به جای آنکه دعوایش کنید به سراغ کودک کتک خورده رفته، او را تا حدّی که کودکتان حسادت نورزد، نوازش کنید. احتمالاً این محبّت به کودک کتک خورده فرزندتان را به سوی شما خواهد کشاند، او را بپذیرید و از او بخواهید همراه شما کودک کتک خورده را نوازش نموده و معذرت خواهی نماید. 4. با توجّه به موقعیّتی که کتک کاری با کودکان دیگر اتفاق می افتد، سعی نمایید در برخی از مواقع از روش محروم سازی به جای تنبیه کلامی و رفتاری برای کاهش رفتار نادرست فرزند خود بهره گیرید؛ به این صورت که پس از اقدام وی به کتک کاری (مثلاً در پارک) به او اجازه ندهید با وسایل بازی، بازی نماید. او را از محیط دور کنید تا مهلت یابد که دریابد چرا او را از پارک و یا جایی که داشته لذت می برده، دور نموده اید ( برای مدت زیاد او را از محیط دور نکنید، زیرا در این صورت فراموش می کند که چرا چنین رفتاری با او داشته اید). به وی بگویید که اگر به شما قول دهد که دیگر این کار را تکرار نکند او را به محل بازی باز می گردانید. 5. تغییر برای اصلاح رفتار کودک خود را از محیط اطرافش شروع کنید. اگر بچه های دیگر عامل بد رفتاری کودکتان هستند او را از این افراد دور کرده و به جای آنها دوستان خوب و مؤدب را جایگزین نمایید، زیرا بسیاری از اوقات کودکان عامل بد رفتاری یکدیگرند و در مهد کودک و هر جای دیگر که بچه ها فرصت بازی و به ویژه درگیری با هم را پیدا کنند ممکن است این بدآموزی صورت گیرد. 6. در انتخاب فیلم و کارتون نیز دقت نموده و شرایطی فراهم آورید فیلمی که مناسب سن وی نیست را نبیند. 7. اگر بد رفتاری کودک نشانه اعتراض وی است، به او و اعتراضش گوش دهید، زیرا گاه بد رفتاری در بچه ها نشانه اعتراض آنهاست. این نوعی رفتار تلافی جویانه است که برخی از کودکان در پیش می گیرند، زیرا احساس می کنند فقط با ادای این گونه کلمات است که تخلیه هیجانی می شوند و می توانند نارضایتی خود را نشان دهند. 8. تا حد امکان از اطرافیان نیز بخواهید با دیدن رفتارهای نادست از کودک به او نخندند، بلکه در مراحل ابتدایی که وی هنوز در نیافته این کلمه به چه معناست در مقابل شنیدن چنین کلماتی بی تفاوت باشند تا عدم توجّه آنها باعث عدم تثبیت و خاموشی گردد و اگر هم کودک در مراحل بالاتر دریافته که معنای این کلمات چیست و یاد گرفته که در موارد مختلف از آن بهره گیرد پس از شنیدن، اخم کرده و با این روش به او نشان دهند حرف نادرستی زده است. 9. در موارد عدم پرخاشگری، رفتارهای مثبت کودک مورد تشویق و توجه قرار گیرد. جهت تقویت رفتارهای مثبت می توان از جدول رفتاری و امتیاز دادن بهره برد. البته در سنیم قبل از مدرسه، باید بیشتر به صورت دیداری باشد تا کودک بتواند بفهمد، یعنی قرار گرفتن و بالا رفتن امتیازات را ببیند. 10. در مخالفت های خود با کودک ، دقت داشته باشید که پای ( نه گفتن ) خود بایستید تا کودک تصمیمات را جدی بگیرد. جدیت شما، آرامش و امنیت را برای کودک به ارمغان می اورد. البته منظور ما از قاطعیت به موقع، خشونت و دیکتاتوری در برابر فرزند نیست (در تربیت او کم نه بگویید اما محکم). 11. آنچه می گویید واقعی و درست باشد؛ مثلاْ اگر بچه کار خوبی انجام داد و به او قول هدیه دادید، باید سر موقع هدیه اش را به او تحویل دهید؛ این کار باعث می شود که فرزند روی حرف والدینش حساب باز کند و برای تقویت رفتارهای خود و جلب رضایت پدر و مادرش، تمام تلاش خود را به کار گیرد؛ اما اگر به او قول دهید و در عمل به قولتان، سستی به خرج دهید، کودک به حرفتان اعتماد نمی کند و کم کم نسبت به انجام کارهای مفید و خوب بی رغبت می گردد. در مقابل اگر بچه کار اشتباه و عمدی را انجام داد و او را تنبیه محرومیتی کردید، باید حتماْ تنبیه محرومیتی خود را عملی کنید؛ اگر این کار را نکنید، کودکتان این برداشت را می کند که انجام کارهای اشتباه تنبیهی را برایش به همراه ندارد و تنبیه های ذکر شده توسط والدین، هرگز عملی نخواهد شد. 12. اگر کودک شما عصبانی و خشمناک شد، شما در برابر او عصبانی نشوید. نویسنده : محمدصادق آقاجانی
پسری 6 ساله دارم که خیلی زود عصبانی می شود و گریه می کند و فحش می دهد؛ این پرخاشگری او، من و پدرش را سخت عصبی می کند و ما بعضی وقت ها او را کتک می زنیم. به نظرشما ما چگونه با او رفتار کنیم. لطفأ راهنمایی کنید.
پسری 6 ساله دارم که خیلی زود عصبانی می شود و گریه می کند و فحش می دهد؛ این پرخاشگری او، من و پدرش را سخت عصبی می کند و ما بعضی وقت ها او را کتک می زنیم. به نظرشما ما چگونه با او رفتار کنیم. لطفأ راهنمایی کنید.
با سلام وعرض ارادت خدمت شما پرسشگر گرامی؛ از اینکه با ما سخن می گویید خوشحالیم و امیدواریم که ارتباط شما با این مجموعه تداوم داشته باشد.
خواهر محترم؛ قبل از پاسخ دادن به سوال شما باید بگویم، تجربه مشاوره بنده نشان داده برخی از والدین نسبت به رفتارهای فرزندان خود قضاوت صحیحی ندارند و نسبت به آن دچار افراط می شوند. شما هم قبل از هر چیزی باید با دقت بررسی کنید که آیا نسبت به رفتار فرزند خود قضاوت درستی دارید یا نه؟ از آنجا که وجود برخی از رفتارهای پرخاشگرانه در کودک طبیعی است، باید بررسی کنید که آیا رفتارهای کودک شما از حد طبیعی بیشتر است یا نه؟ شاید توقعات شما از فرزندتان زیاد است و توقع دارید او در برابر رفتار دیگران بی تفاوت باشد و از خود هیچ عکس العملی نشان ندهد؟ به هر حال قبل از هر اقدامی باید با دقت این سوال مهم را جواب دهید آیا رفتار فرزندم از حد طبیعی فراتر است و یا اینکه من توقعات غیر عادی از او دارم؟
پرخاشگری چیست؟
بر طبق یک تعریف ، پرخاشگری رفتاری است که به قصد آزار کسی یا آسیب رساندن به چیزی ابراز می شود . در این تعریف نیت فرد پرخاشگر مستند است.
حال میخواهیم به این سؤال مهم که گه گاه والدین از خود میپرسند جواب دهیم؛ (چرا فرزندم پرخاشگری میکند؟ با او چه کار کنم؟ آیا باید او را تنبیه کنم و سرجایش بنشانم یا اینکه صبر کنم و کوتاه بیایم به این امید که به مرور خوب میشود؟) در مطالعهای طولی (هیرسمن و همکاران، 1984) میزان پرخاشگری تعدادی کودک در زمانهای مختلف و طی سالهای متمادی (از 8 سال تا 30 سال) اندازهگیری شد؛ نتایج تحقیق نشان داد کودکانی که در 8 سالگی از سوی همسالانشان به عنوان پرخاشگر معرفی شده بودند در سالهای بعد نیز توسط دیگران به عنوان پرخاشگر معرفی میشدند.
با در نظر گرفتن این تحقیق و تحقیقات مشابه دیگر، روانشناسان بر لزوم مداخله و اصلاح رفتار پرخاشگرانه کودک تأکید دارند و عوامل چندی را برای پرخاشگری دوران کودکی مهم میدانند.
عوامل پرخاشگری در کودک
1. پایین بودن قند خون به عنوان یک عامل خصومت و تمایلات پرخاشگرانه عمل میکند.
2. از دیگر عوامل مهم رفتار پرخاشگرانه، اعمال شیوههای تربیتی مستبدانه و پرخاشگرانه در خانواده است. اگر کودک پرخاشگری میکند، بررسی شیوه تربیتی پدر و مادر نیز ضرورت دارد. پدر یا مادری که در خانواده پرخاشگری میکند، سرمشقی برای کودک خود میشود؛ کودک با مشاهده و تقلید رفتار پرخاشگرانه والدین، پرخاشگری را یاد میگیرد و از آن برای غلبه بر ناکامیها و کنار آمدن با موقعیتهای سخت زندگی، استفاده میکند.
والدینی که از شیوههای تربیتی مستبدانه مثل تنبیه بدنی، دستورات مستقیم بدون توجیه کردن آنها ( تو باید این کار را انجام دهی چون من میخواهم)، تهدید (اگر این کار را انجام ندهی از بیرون رفتن خبری نیست) و محرومیت (حق نداری دوستت را به خانه بیاوری چون من از او خوشم نمیآید) استفاده میکنند، احتمال پرخاشگری فرزند خود را افزایش میدهند. همچنین در این خانوادهها روابط صمیمانه بین اعضاء، کمرنگ است؛ افراد خانواده احساس محبت و علاقه خود را به صورت کلامی و غیرکلامی به یکدیگر نشان نمیدهند، در نتیجه احساس طرد شدن و دوست داشتنی نبودن در ذهن کودک شکل می گیرد که تا حد زیادی رفتار پرخاشگرانه را در او افزایش میدهد.
معمولاً والدین در چنین خانوادههایی، در پاداش و تنبیه رفتارهای کودکشان، طریقه ثابتی ندارند، یعنی وقتی والدین در حالت روانی خوبی هستند رفتارهای پرخاشگرانه را به شکلهای گوناگون (توجه کردن و یا برآورده کردن خواسته کودک) تقویت میکنند و زمانی که والدین در حالت روانی خوبی نبوده و حوصله ندارند، همان رفتار کودک را تنبیه و سرزنش میکنند. از اینرو شدت تنبیه به عمل و رفتار پرخاشگرانه کودک ارتباط چندانی ندارد، بلکه نوع احساسات والدین شدت آن را معین میکند.
3. یکی از دلایل تکرار رفتار پرخاشگرانه این است که کودک به این نتیجه میرسد که نه تنها رفتار پرخاشگرانهاش منجر به پیامد بدی نمیشود بلکه تقویت هم میشود. مثلاً والدین گاهی چون حوصله سر و صدا و داد و فریادهای کودک خود را ندارند یا از رفتارهای پرخاشگرانه او میترسند، هنگام بروز رفتار پرخاشگرانه از سوی کودک سریع او را به خواستهاش میرسانند تا او را آرام کنند، در نتیجه کودک یاد میگیرد برای رسیدن به خواستهاش پرخاشگری کند؛ گاهی هم کودک تنها برای جلب توجه والدین به خود و قراردادن خود در کانون توجه خانواده پرخاشگری میکند و والدین نیز بدون آنکه متوجه باشند با توجه به او (توجه مثبت مثل دلسوزی کردن)، او را به خواستهاش میرسانند و به این ترتیب احتمال اینکه در دفعات بعد برای جلب توجه والدین، پرخاشگری کند را افزایش میدهند. از طرف دیگر تصوری که کودک از پدر و مادرش در این سن دارد با گذشته تفاوت پیدا میکند؛ او در گذشته نظر بهتری نسبت به پدر و مادر و خانواده خود داشته، اما اکنون متوجه اشتباهات و نقایص آنها میشود و همین مسئله در کودکان ایجاد بحران میکند و باعث ناسازگاری کودک با والدین و نپذیرفتن خواستههای آنها میشود. ارزشهای والدین به تدریج برایش کمرنگ میشود و نسبت به این ارزشها دچار شک و تردید میگردد و حتی گاه آنها را آشکارا تحقیر میکند.
4. الگو پذیری؛ روان شناسان، دوران کودکی را دوران تقلید می دانند و از آن به دورانی که حس تقلید در کودک قوی می باشد یاد می کنند. اگر دوستان و افرادی که کودک در بیرون از خانه با آنها دوستی میکند، افرادی پرخاشگر و زورگو باشند، احتمال اینکه کودک نیز پرخاشگر شود افزایش مییابد، چون کودک مجبور است برای پذیرفته شدن در گروه دوستان خود، ارزشها و قوانین آنها را بپذیرد و مشابه آنها رفتار کند. به نظر میرسد اگر افرادی که کودک درصدد کسب تأیید آنهاست، افرادی باشند که خود به ارزشهای اخلاقی و انسانی از جمله همدلی با دیگران، توجه به حقوق دیگران، خوشخلقی و ... پایبند نباشند، یا اینکه اگر اطرافیان، کودک را مجبور به رعایت ارزشها کنند و یا وی را به دلیل عدم رعایت ارزشها تنبیه و تحقیر کنند، کودک نیز در خود نیازی برای رعایت این ارزشها نمیبیند و یا این ارزشهای تحمیلی برایش تبدیل به ضد ارزش شده و از آنها گریزان میشود.
برای مقابله با پرخاشگری کودکان راهکارهایی وجود دارد که در زیر به آن اشاره می کنیم :
1. زمینه بروز این گونه رفتارها را در فرزند خود کاهش دهید. به عنوان مثال اگر تجربه نشان داده که مثلاً در برابر بوسه و نوازش هایی که با اعمال فشار و ... همراه است مقاومت نموده و واکنش خوبی ندارد، سعی کنید خود و دیگران چنین رفتاری با او نداشته باشید.
2. کودکان از نوع برخورد اطرافیان، واکنش بعدی را انجام می دهند؛ بنابراین شایسته است گاه در مقابل برخی از رفتارها و واکنش های او بی تفاوت باشید تا آن رفتار در وی خاموش گردد، زیرا چه بسا توجّه شما خود به خود باعث تقویت رفتار در کودک گردد. به عنوان مثال وقتی کودک می بیند شما در برابر یک کلمه خاصی برآشفته شدید تازه یاد می گیرد که برای آشفته شدن شما باید چه کند.
3. زمانی که کسی را مورد کتک کاری قرار می دهد، صبور بوده و زود از کوره در نروید. از چنین فرصت هایی برای آموزش کودک خود بهره بگیرید. به جای آنکه دعوایش کنید به سراغ کودک کتک خورده رفته، او را تا حدّی که کودکتان حسادت نورزد، نوازش کنید. احتمالاً این محبّت به کودک کتک خورده فرزندتان را به سوی شما خواهد کشاند، او را بپذیرید و از او بخواهید همراه شما کودک کتک خورده را نوازش نموده و معذرت خواهی نماید.
4. با توجّه به موقعیّتی که کتک کاری با کودکان دیگر اتفاق می افتد، سعی نمایید در برخی از مواقع از روش محروم سازی به جای تنبیه کلامی و رفتاری برای کاهش رفتار نادرست فرزند خود بهره گیرید؛ به این صورت که پس از اقدام وی به کتک کاری (مثلاً در پارک) به او اجازه ندهید با وسایل بازی، بازی نماید. او را از محیط دور کنید تا مهلت یابد که دریابد چرا او را از پارک و یا جایی که داشته لذت می برده، دور نموده اید ( برای مدت زیاد او را از محیط دور نکنید، زیرا در این صورت فراموش می کند که چرا چنین رفتاری با او داشته اید). به وی بگویید که اگر به شما قول دهد که دیگر این کار را تکرار نکند او را به محل بازی باز می گردانید.
5. تغییر برای اصلاح رفتار کودک خود را از محیط اطرافش شروع کنید. اگر بچه های دیگر عامل بد رفتاری کودکتان هستند او را از این افراد دور کرده و به جای آنها دوستان خوب و مؤدب را جایگزین نمایید، زیرا بسیاری از اوقات کودکان عامل بد رفتاری یکدیگرند و در مهد کودک و هر جای دیگر که بچه ها فرصت بازی و به ویژه درگیری با هم را پیدا کنند ممکن است این بدآموزی صورت گیرد.
6. در انتخاب فیلم و کارتون نیز دقت نموده و شرایطی فراهم آورید فیلمی که مناسب سن وی نیست را نبیند.
7. اگر بد رفتاری کودک نشانه اعتراض وی است، به او و اعتراضش گوش دهید، زیرا گاه بد رفتاری در بچه ها نشانه اعتراض آنهاست. این نوعی رفتار تلافی جویانه است که برخی از کودکان در پیش می گیرند، زیرا احساس می کنند فقط با ادای این گونه کلمات است که تخلیه هیجانی می شوند و می توانند نارضایتی خود را نشان دهند.
8. تا حد امکان از اطرافیان نیز بخواهید با دیدن رفتارهای نادست از کودک به او نخندند، بلکه در مراحل ابتدایی که وی هنوز در نیافته این کلمه به چه معناست در مقابل شنیدن چنین کلماتی بی تفاوت باشند تا عدم توجّه آنها باعث عدم تثبیت و خاموشی گردد و اگر هم کودک در مراحل بالاتر دریافته که معنای این کلمات چیست و یاد گرفته که در موارد مختلف از آن بهره گیرد پس از شنیدن، اخم کرده و با این روش به او نشان دهند حرف نادرستی زده است.
9. در موارد عدم پرخاشگری، رفتارهای مثبت کودک مورد تشویق و توجه قرار گیرد. جهت تقویت رفتارهای مثبت می توان از جدول رفتاری و امتیاز دادن بهره برد. البته در سنیم قبل از مدرسه، باید بیشتر به صورت دیداری باشد تا کودک بتواند بفهمد، یعنی قرار گرفتن و بالا رفتن امتیازات را ببیند.
10. در مخالفت های خود با کودک ، دقت داشته باشید که پای ( نه گفتن ) خود بایستید تا کودک تصمیمات را جدی بگیرد. جدیت شما، آرامش و امنیت را برای کودک به ارمغان می اورد. البته منظور ما از قاطعیت به موقع، خشونت و دیکتاتوری در برابر فرزند نیست (در تربیت او کم نه بگویید اما محکم).
11. آنچه می گویید واقعی و درست باشد؛ مثلاْ اگر بچه کار خوبی انجام داد و به او قول هدیه دادید، باید سر موقع هدیه اش را به او تحویل دهید؛ این کار باعث می شود که فرزند روی حرف والدینش حساب باز کند و برای تقویت رفتارهای خود و جلب رضایت پدر و مادرش، تمام تلاش خود را به کار گیرد؛ اما اگر به او قول دهید و در عمل به قولتان، سستی به خرج دهید، کودک به حرفتان اعتماد نمی کند و کم کم نسبت به انجام کارهای مفید و خوب بی رغبت می گردد. در مقابل اگر بچه کار اشتباه و عمدی را انجام داد و او را تنبیه محرومیتی کردید، باید حتماْ تنبیه محرومیتی خود را عملی کنید؛ اگر این کار را نکنید، کودکتان این برداشت را می کند که انجام کارهای اشتباه تنبیهی را برایش به همراه ندارد و تنبیه های ذکر شده توسط والدین، هرگز عملی نخواهد شد.
12. اگر کودک شما عصبانی و خشمناک شد، شما در برابر او عصبانی نشوید.
نویسنده : محمدصادق آقاجانی
- [سایر] پسری 4 ساله دارم که من و پدرش را به ویژه در حضور دیگران کتک میزند و پرخاشگری میکند.
- [سایر] فرزند 6 ساله ام نابینا است و من نمی دانم چگونه باید با او رفتار کنم. لطفاً راهنمایی ام کنید.
- [سایر] سلام خسته نباشید پسری 25 ساله هستم مجرد وقتی خیلی سردم بشه یا عصبانی بشم یا استرس بهم وارد بشه یا اب انگو خربزه و هندوانه بخورم و یا وقتی ماینوکسیدیل به بدنم برخورد کنه و یا وقتی ورزش کنم یا فعالیت بدنی داشته باشم باعت میشه حالات عصبی و پرخاشگری بی حوصلگی بهم دست بده جوری که معده عصبی میگیرم روده عصبی میگیرم طوری که ممکنه سه یا چهار روز اجابت مزاج نداشته باشم وقتی اینجوری میشم میل جنسیم به شدت کم میشه یعنی کلا از بین میره و یه طپش توی شکمم ایجاد میشه که دائمی هستش و ریزش مو میگیرم نه فقط جلوی سر تمام نقط سرم ریزش پیدا میکنه بنظر شما مشکل از کجاست اکوی قلب انجام دادم نرمال بوده .بنظر شما چه ازمایشی باید انجام بدم یا بنظر شما علت از کدوم قسمت بدن میتونه باشه؟ممنون
- [سایر] با سلام خدمت شما خانمی 25 ساله هستم.یک پسر 4/5 ساله و یک دختر 6 ماهه دارم. از نظر روحی خیلی بهم ریخته و عصبی شده ام،با کوچکترین رفتار اشتباه پسرم عصبانی می شوم،بر سرش داد می کشم واو را تنبیه می کنم.به طوری که این رفتار من بر روی او نیز اثر منفی گذاشته و بسیار پرخاشگر شده است. خودم از این وضع خیلی خسته شده ام و واقعا نگران آینده ی فرزندم هستم. متاسفانه دور از خانواده خودم وشوهرم و در شهر دیگری زندگی می کنیم و تنهایی نیز مزید بر علت شده است. بعد از زایمان دچار افسردگی پس از زایمان شدم،اکنون نیز به علت شیردهی نمی خواهم دارویی مصرف کنم. لطفا مرا راهنمایی کنید.
- [سایر] سلام.دختری هستم 19 ساله و دانشجو.و تا به حال با پسری مصاحبت و دوستی نداشتم. با پسری در چت اشنا شدم و ایشون اسرار بر خواستگاری امدن من دارند و من نمی دونم موضوع را چگونه به خانواده ام بگویم.و نمی دانم با این اقا چگونه رفتار بکنم.از اینکه من را راهنمایی بکنید از قبل سپسگزارم
- [سایر] پنج ساله که ازدواج کرده ا م متاسفانه همسرم رفتار درستی در منزل نداردومرتب از فامیل من بد وبیراه می گوید در صورتی که در مقابل خودشان رفتار کاملا مناسبی داردواین رفتار او فوق العاده مرا عصبانی می کندوواکنش نشان می دهم واو به من می گوید تواخلاق فوق العاده بدی دارد واین مساله طوری شده که باعث شده تمام زندگی من تحت تاثیر همین مساله باشه لطفا مرا راهنمائی کنید
- [سایر] با سلام،پسری 4 ساله دارم به شدت از باد ،رعد و برق،طوفان می ترسد و به تازگی او را به مهد هم فرستاده ام اما نمی رود و حتما باید خودم همراهش باشم وگرنه گریه می کند،از سر و صدا هم بدش می آید اگر آهنگ بگذاریم یا قرآن آن را قطع می کند،در مهد هم همین مشکل را دارد و در زمان جشن گریه زاری راه می اندازد و شرکت نمی کند.منتظر راهنمایی شما هستم
- [سایر] پسر 6 ساله ام بسیار با هوش و عموما منطقی و قانع است با توجه به طرز تفکر و ترسی که من به عنوان مادر از اجتماع دارم هرگز اجازه نداده ام با کودکان بزرگتر بالاخص در خیابان البته غیر از مهد کودک بازی کند و تنها سرگرمی اش گاها پارک و پلی استیشن و کارتون بوده فرزندم به بازی های تهاجمی علاقه دارد زود عصبانی می شود میل به کتک زدن برادر هفت ماهه اش البته نه به شدت را دارد حتی نمی دانم در چه مدرسه ای ثبت نامش کنم غیر انتفاعی با محیطی کوچک یا یک مدرسه دولتی لطفا راهنمایی ام کنید.
- [سایر] باسلام دختری 24 ساله هستم که قبلا به مدت 2ماه با پسری عقد کردم وحالا یک خواستگار دارم که با عقد قبلی من مشکلی ندارد ولی خود میگوید که زود عصبی میشود طوری که یک بار بهم گفت به خاطراینکه دوستش سر کار گذاشته بود به او یک سیلی محکم زده خیلی به رفتار با مادرش حساس است وحالا من دودلم چون خیلی کم پیدا میشود کسی دختری که قبلا نامزد بوده رو بگیره میترسم دیگه کسی نیاد چیکار کنم؟باتشکر
- [سایر] با سلام دختری 19 ساله ام و در خانواده مذهبی بزرگ شدم چند وقت پیش با پسری 30 ساله آشنا شدم و با او قرار ملاقات داشتم فقط 1 بار اما از آن روز به بعد اسیر او شدم و به او ابراز علاقه کردم ولی او واکنش خاصی نشان نداد از آن به بعد من هم ارتباطم را با او قطع کردم ولی نمیتوانم او را فراموش کنم لطفا مرا راهنمایی کنید ... یک دنیا تشکر