در برخی پایان نامه های رشته دامپزشکی تاکید شده است که، حکم نجاست سگ سند و مبنای معتبری ندارد؛ چون در قرآن کریم که منبع اصلی اسلام و بیان کننده همه احکام اسلام است هیچ اشاره ای به آن نشده است و این حکمی یهودی است که از زمان خلیفه دوم در اسلام وارد شده است؟
در برخی پایان نامه های رشته دامپزشکی تاکید شده است که، حکم نجاست سگ سند و مبنای معتبری ندارد؛ چون در قرآن کریم که منبع اصلی اسلام و بیان کننده همه احکام اسلام است هیچ اشاره ای به آن نشده است و این حکمی یهودی است که از زمان خلیفه دوم در اسلام وارد شده است؟ چندی پیش انجمن حمایت از حیوانات (IRAN S.P.C.A.)طی بروشوری مطلب زیر را در موضوع (نجاست سگ) به صورت گسترده ای در برخی سایت های علمی و غیر علمی و حتی دولتی منتشر نمود. در بخشی از این بروشور چنین آمده است: بر اساس آخرین مطالعات علمی که در دانشکده دامپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ... انجام و منجر به انتشار یک رساله علمی در این دانشگاه گردید، مشخص شد که تنها دینی که به نجاست سگ باور دارد، دین یهود است! این رساله تحقیقی در دو بخش تدوین شده است، در بخش اول که نجاست سگ با فرض انتقال بیماری مورد بررسی قرار گرفته است، با مقایسه میزان بیماری های مشترک انسان و دام های اهلی مختلف و با توجه به آن که میزان بیماری های مشترک انسان با سگ بسیار کمتر از بیماری های مشترک با حیواناتی مانند گاو و گوسفند است نتیجه گرفته شده است که عامل نجس شمرده شدن سگ نمی تواند بیماری باشد. در بخش دوم رساله که به بررسی تاریخی و دینی موضوع نجاست سگ پرداخته شده است، ادیان مختلف مورد بررسی قرار گرفته و این موضوع که تنها دین یهود معتقد به نجاست سگ است به اثبات رسیده است. توجه ویژه این پایان نامه به مطالب موجود در دین اسلام با برسی کتب معتبر اسلامی و در رأس آن ها قرآن آغاز گردیده است. این پایان نامه علمی! در انتها به این نتیجه می رسد که سگ نه از نظر علم دام پزشکی و نه از نظر دینی، نجس نیست و نجاست سگ ریشه در برخی خرافات های تاریخی دارد. در مورد این که نجاست سگ از زمان خلیفه دوم عمر در بین جوامع اسلامی رواج یافته و قبل از آن در زمان پیامبر صلوات الله علیه بحثی در مورد آن نبوده است!! برخی فلسفه بافی ها نیز با تحریک حس ناسیونالیستی مخاطب در این متون به ظاهر علمی شده است که نقل آن بد نیست: ( راویان روایات نقل کرده‌اند: سگ، به عنوان نگهبان گله و خانه، در ایران باستان، از ارج و قربی زیاد برخوردار بود. خانه‌ای که یک یا چند سگ داشت، از دستبرد غیر مصون می‌ماند. به این دلیل، صاحبان کاخ و باغ و گله و خانه و مزرعه، هرکدام یک یا چند سگ داشتند. شکم آن‌ها را هم آن قدر سیر نگه می‌داشتند که با دیدن تکه گوشت و استخوانی، وظیفه پاسداری و نگهبانی را فراموش نکنند و به دزد راه ندهند. هنگامی که سواران عرب خاک ایران را زیر سم ستوران خود گرفتند، این سگ‌ها، در دفاع از مال و منال صاحبان ایرانی خود، نقشی تاریخی ایفا کردند. آن‌ها، با شنیدن صدای سم ستوران عرب، شروع کردند به پارس کردن به سوی اسب‌ها. اسب‌ها هم، رم کردند و سواران خود را بر زمین کوفتند و آن‌ها کشته یا اسیر شدند. عمر، خلیفه دوم، که فرمان فتح امپراتوری رو به زوال ساسانی را صادر کرده بود، وقتی این خبر را شنید، سگ را نجس اعلام کرد و به لشگریان خود دستور داد به هرجا می‌تازند، اول سگ‌ها را سر به نیست کنند، زیرا غیرت آنان برای دفاع از ملک خویش، بیشتر از صاحبانشان بود.) در مورد این مطالب ذکر چند نکته اجمالی ضرورت دارد: نکته اول: در یک نگاه ابتدایی به وجود ده ها اشکال عمده و فاحش از نظر روش شناسی تحقیق و هم از نظر مطالب ماهوی و شکلی در این بورشور که از پایان نامه علمی اقتباس شده است، می توان پی برد. با این وجود، بروشورمذکور در مدت کوتاه و به طور وسیع درسایت ها و وبلاگ های مختلفی انعکاس یافت و در تالارهای گفتمان صوتی و نوشتاری به موضوعی داغ بین دانشجویان و دیگر مراجعان این سایت ها تبدیل شد و نقطه نظرات متفاوتی را به دنبال داشت. نکته جالبی که در اولین برخورد با این بروشور توجه همگان را جلب می کند این است که در مقالات علمی قاعدتا باید موضوع مرتبط با آن علم بررسی شود. چگونه است که دانشگاه دامپزشکی متکفل تحقیقات و مباحث دینی در مورد حکم نجاست سگ (که یک موضوع شرعی و فقهی است) شده است. به نظر می رسد، دانشجوی محترم و اساتید راهنما و مشاور ایشان، مفهوم نجاست را با مفهوم کثافت اشتباه گرفته اند. نکته دوم: این که چنین توجیه تاریخی به چه استنادی مطرح شده است وظیفه مدعی آن است که آن را ثابت کند، لکن در مقام رد این مطلب که در زمان پیامبر صلوات الله علیه بحثی در مورد حکم سگ مطرح نبوده می توان گفت: اولا، روایاتی که از ائمه معصومین علیهم السلام در مورد نجاست سگ وارد شده در حقیقت بازگوکننده احکام و قوانین دین جدشان رسول الله (ص) بوده و از طرف خود مجاز به تشریع هیچ حکمی نیستند. ثانیا، روایات متعدد صادر شده ازخود پیامبر معظم اسلام که از طرق شیعه و سنی نقل شده است نیز چنین ادعایی را رد می نماید. در این جا به چند روایت که از طرق معتبر شیعی نقل شده است را عنوان می نماییم: از نبی مکرم اسلام (ص)به کرات و در روایات متعدد نقل شده است که :جبرییل به ایشان فرموده است که من در خانه ای که در آن سگ وجود داشته باشد وارد نمی شوم. یا در روایت دیگری که به طرق مختلف نقل شده است پیامبر مکرم اسلام در مورد خرید و فروش سگ عنوان می فرماید: پولی که از طریق خرید و فروش سگ بدست می آید حلال نیست مگر در مورد سگ شکار. نکته سوم: قرآن منبع اصلی احکام اسلام است و به تعبیر خود قرآن (تبیان لکل شی) است یعنی هر آن چه را انسان برای تعالی وسعادت نیازمند است، در قرآن وجود دارد. یکی از احکام قرآن، لزوم مراجعه به پیامبر مکرم اسلام و اولوالامر صلوات الله علیهم اجمعین و اطاعت از فرمایشات و احکامی است که به وسیله ایشان تبیین می گردد؛ چرا که قرآن نه کتاب فقهی صرف است و نه گنجایش توضیح و بیان همه احکام الهی را دارد. اگر قرار بود احکام فقهی همه توسط قرآن بیان می شد لازم بود به جای یک جلد حداقل بیش از 30 کتاب می بود. همه آیاتی که در قرآن در مقام بیان احکام فقهی بوده است حدود 600 آیه است در حالی که به عنوان مثال ما فقط در مورد نماز بیش از سه هزار حکم داریم. در قرآن فقط وجوب نماز بیان شده ولی این که نماز را چگونه بخوانیم، چند رکعت بخوانیم، چه اذکار و آیاتی در آن بخوانیم، وهزاران حکم دیگر در قران بیان نشده است و ناگذیر باید از ائمه معصومین علیهم السلام که بیان کننده و مفسر راستین قرآن هستند احکام را دریافت کنیم. لذا این گفته که چون در قرآن اشاره ای بر نجاست سگ نشده پس پاک است حرف بی پایه ای است. اما در مورد سند معتبر باید گفت که خوشبختانه روایات بسیار متعدد و در حد تواتر در مورد نجاست سگ وجود دارد که ذکر بعضی از آن ها گذشت. روایت متواتر یعنی تعداد این روایات آن قدر زیاد و امکان تواطی بر کذب آن، آن قدر ضعیف است که یقین به صحت آن ایجاد می شود. کسانی که ادعا می کنند روایات حتی متواتر هم نمی تواند سند احکام الهی باشند یا معنی تواتر را نمی دانند و یا ... !! چرا که خود قرآن هم به وسیله روایت متواتر به ما رسیده است.
عنوان سوال:

در برخی پایان نامه های رشته دامپزشکی تاکید شده است که، حکم نجاست سگ سند و مبنای معتبری ندارد؛ چون در قرآن کریم که منبع اصلی اسلام و بیان کننده همه احکام اسلام است هیچ اشاره ای به آن نشده است و این حکمی یهودی است که از زمان خلیفه دوم در اسلام وارد شده است؟


پاسخ:

در برخی پایان نامه های رشته دامپزشکی تاکید شده است که، حکم نجاست سگ سند و مبنای معتبری ندارد؛ چون در قرآن کریم که منبع اصلی اسلام و بیان کننده همه احکام اسلام است هیچ اشاره ای به آن نشده است و این حکمی یهودی است که از زمان خلیفه دوم در اسلام وارد شده است؟

چندی پیش انجمن حمایت از حیوانات (IRAN S.P.C.A.)طی بروشوری مطلب زیر را در موضوع (نجاست سگ) به صورت گسترده ای در برخی سایت های علمی و غیر علمی و حتی دولتی منتشر نمود. در بخشی از این بروشور چنین آمده است:
بر اساس آخرین مطالعات علمی که در دانشکده دامپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ... انجام و منجر به انتشار یک رساله علمی در این دانشگاه گردید، مشخص شد که تنها دینی که به نجاست سگ باور دارد، دین یهود است! این رساله تحقیقی در دو بخش تدوین شده است، در بخش اول که نجاست سگ با فرض انتقال بیماری مورد بررسی قرار گرفته است، با مقایسه میزان بیماری های مشترک انسان و دام های اهلی مختلف و با توجه به آن که میزان بیماری های مشترک انسان با سگ بسیار کمتر از بیماری های مشترک با حیواناتی مانند گاو و گوسفند است نتیجه گرفته شده است که عامل نجس شمرده شدن سگ نمی تواند بیماری باشد. در بخش دوم رساله که به بررسی تاریخی و دینی موضوع نجاست سگ پرداخته شده است، ادیان مختلف مورد بررسی قرار گرفته و این موضوع که تنها دین یهود معتقد به نجاست سگ است به اثبات رسیده است. توجه ویژه این پایان نامه به مطالب موجود در دین اسلام با برسی کتب معتبر اسلامی و در رأس آن ها قرآن آغاز گردیده است.
این پایان نامه علمی! در انتها به این نتیجه می رسد که سگ نه از نظر علم دام پزشکی و نه از نظر دینی، نجس نیست و نجاست سگ ریشه در برخی خرافات های تاریخی دارد.
در مورد این که نجاست سگ از زمان خلیفه دوم عمر در بین جوامع اسلامی رواج یافته و قبل از آن در زمان پیامبر صلوات الله علیه بحثی در مورد آن نبوده است!! برخی فلسفه بافی ها نیز با تحریک حس ناسیونالیستی مخاطب در این متون به ظاهر علمی شده است که نقل آن بد نیست:
( راویان روایات نقل کرده‌اند: سگ، به عنوان نگهبان گله و خانه، در ایران باستان، از ارج و قربی زیاد برخوردار بود. خانه‌ای که یک یا چند سگ داشت، از دستبرد غیر مصون می‌ماند. به این دلیل، صاحبان کاخ و باغ و گله و خانه و مزرعه، هرکدام یک یا چند سگ داشتند. شکم آن‌ها را هم آن قدر سیر نگه می‌داشتند که با دیدن تکه گوشت و استخوانی، وظیفه پاسداری و نگهبانی را فراموش نکنند و به دزد راه ندهند.
هنگامی که سواران عرب خاک ایران را زیر سم ستوران خود گرفتند، این سگ‌ها، در دفاع از مال و منال صاحبان ایرانی خود، نقشی تاریخی ایفا کردند. آن‌ها، با شنیدن صدای سم ستوران عرب، شروع کردند به پارس کردن به سوی اسب‌ها. اسب‌ها هم، رم کردند و سواران خود را بر زمین کوفتند و آن‌ها کشته یا اسیر شدند. عمر، خلیفه دوم، که فرمان فتح امپراتوری رو به زوال ساسانی را صادر کرده بود، وقتی این خبر را شنید، سگ را نجس اعلام کرد و به لشگریان خود دستور داد به هرجا می‌تازند، اول سگ‌ها را سر به نیست کنند، زیرا غیرت آنان برای دفاع از ملک خویش، بیشتر از صاحبانشان بود.)
در مورد این مطالب ذکر چند نکته اجمالی ضرورت دارد:
نکته اول: در یک نگاه ابتدایی به وجود ده ها اشکال عمده و فاحش از نظر روش شناسی تحقیق و هم از نظر مطالب ماهوی و شکلی در این بورشور که از پایان نامه علمی اقتباس شده است، می توان پی برد. با این وجود، بروشورمذکور در مدت کوتاه و به طور وسیع درسایت ها و وبلاگ های مختلفی انعکاس یافت و در تالارهای گفتمان صوتی و نوشتاری به موضوعی داغ بین دانشجویان و دیگر مراجعان این سایت ها تبدیل شد و نقطه نظرات متفاوتی را به دنبال داشت.
نکته جالبی که در اولین برخورد با این بروشور توجه همگان را جلب می کند این است که در مقالات علمی قاعدتا باید موضوع مرتبط با آن علم بررسی شود. چگونه است که دانشگاه دامپزشکی متکفل تحقیقات و مباحث دینی در مورد حکم نجاست سگ (که یک موضوع شرعی و فقهی است) شده است. به نظر می رسد، دانشجوی محترم و اساتید راهنما و مشاور ایشان، مفهوم نجاست را با مفهوم کثافت اشتباه گرفته اند.
نکته دوم: این که چنین توجیه تاریخی به چه استنادی مطرح شده است وظیفه مدعی آن است که آن را ثابت کند، لکن در مقام رد این مطلب که در زمان پیامبر صلوات الله علیه بحثی در مورد حکم سگ مطرح نبوده می توان گفت: اولا، روایاتی که از ائمه معصومین علیهم السلام در مورد نجاست سگ وارد شده در حقیقت بازگوکننده احکام و قوانین دین جدشان رسول الله (ص) بوده و از طرف خود مجاز به تشریع هیچ حکمی نیستند. ثانیا، روایات متعدد صادر شده ازخود پیامبر معظم اسلام که از طرق شیعه و سنی نقل شده است نیز چنین ادعایی را رد می نماید. در این جا به چند روایت که از طرق معتبر شیعی نقل شده است را عنوان می نماییم:
از نبی مکرم اسلام (ص)به کرات و در روایات متعدد نقل شده است که :جبرییل به ایشان فرموده است که من در خانه ای که در آن سگ وجود داشته باشد وارد نمی شوم.
یا در روایت دیگری که به طرق مختلف نقل شده است پیامبر مکرم اسلام در مورد خرید و فروش سگ عنوان می فرماید: پولی که از طریق خرید و فروش سگ بدست می آید حلال نیست مگر در مورد سگ شکار.
نکته سوم: قرآن منبع اصلی احکام اسلام است و به تعبیر خود قرآن (تبیان لکل شی) است یعنی هر آن چه را انسان برای تعالی وسعادت نیازمند است، در قرآن وجود دارد. یکی از احکام قرآن، لزوم مراجعه به پیامبر مکرم اسلام و اولوالامر صلوات الله علیهم اجمعین و اطاعت از فرمایشات و احکامی است که به وسیله ایشان تبیین می گردد؛ چرا که قرآن نه کتاب فقهی صرف است و نه گنجایش توضیح و بیان همه احکام الهی را دارد.
اگر قرار بود احکام فقهی همه توسط قرآن بیان می شد لازم بود به جای یک جلد حداقل بیش از 30 کتاب می بود. همه آیاتی که در قرآن در مقام بیان احکام فقهی بوده است حدود 600 آیه است در حالی که به عنوان مثال ما فقط در مورد نماز بیش از سه هزار حکم داریم. در قرآن فقط وجوب نماز بیان شده ولی این که نماز را چگونه بخوانیم، چند رکعت بخوانیم، چه اذکار و آیاتی در آن بخوانیم، وهزاران حکم دیگر در قران بیان نشده است و ناگذیر باید از ائمه معصومین علیهم السلام که بیان کننده و مفسر راستین قرآن هستند احکام را دریافت کنیم. لذا این گفته که چون در قرآن اشاره ای بر نجاست سگ نشده پس پاک است حرف بی پایه ای است.
اما در مورد سند معتبر باید گفت که خوشبختانه روایات بسیار متعدد و در حد تواتر در مورد نجاست سگ وجود دارد که ذکر بعضی از آن ها گذشت. روایت متواتر یعنی تعداد این روایات آن قدر زیاد و امکان تواطی بر کذب آن، آن قدر ضعیف است که یقین به صحت آن ایجاد می شود. کسانی که ادعا می کنند روایات حتی متواتر هم نمی تواند سند احکام الهی باشند یا معنی تواتر را نمی دانند و یا ... !! چرا که خود قرآن هم به وسیله روایت متواتر به ما رسیده است.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین