تقلید و اجتهاد به چه معنی است؟ و با وجود قران وکتاب های روایی چه نیاز به (توضیح المسائل) است و اصولاً توضیح المسایل نویسی از چه زمانی آغاز شد؟
تقلید و اجتهاد به چه معنی است؟ و با وجود قران وکتاب های روایی چه نیاز به (توضیح المسائل) است و اصولاً توضیح المسایل نویسی از چه زمانی آغاز شد؟ در ابتدا شایسته است که به تعریف اجتهاد و تقلید اشاره و سپس سابقه آن را بررسی نماییم. 1. تعریف تقلید و اجتهاد تقلید به معنای پیروی و دنباله روی است و در اصطلاح فقهی عبارت است از: عمل کردن به آن چه مجتهد در مسائل شرعی فتوا می دهد(امام خمینی، تحریر الوسیله، ج1، ص 5، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1366) (هر مکلفی که به درجه اجتهاد نرسیده باید در غیر ضروریات دین در تمام عبادات و معاملاتش حتی مستحبات و مباحات یا مقلد باشد یا محتاط به شرط آن که موارد احتیاط را بداند و آن موارد را کم کسی می داند. پس عمل عموم افراد که آشنا به موارد احتیاط نیستند اگر بدون تقلید باشد به تفصیلی که می آید، باطل است)(امام خمینی، رساله توضیح المسائل، ص5، چاپ سوم، 1365) گفتنی است: اگر چه واژه تقلید به معنای پیروی بدون چون وچرا، خوشایند نیست، اما در آموزه های فرهنگ اسلامی، مقلد کسی است که از حاصل تلاش مجتهد استفاده می کند و مسئولیت درستی و نادرستی استباط احکام را بر عهده مجتهد می گذارد و چه بساکاربرد واژه تقلید (برگرفته از قلادة به معنای گردن بند) به این منظور باشد.(سعید الخوری الشرتونی، اقرب الموارد فی فصح العربیه و الشوارد، جرجانی، التعریفات، انتشارات ناصر خسرو، ص 29) اجتهاد در لغت به معنای تلاش و کوشش تا سرحد توانایی، به گونه ای که با تحمل رنج و سختی همراه باشد. خلیل بن احمد فراهیدی (متوفی 175) در کتاب[ العین]، می نویسد: (الجهد بلوغک غایه الامرالذی لا تالوا عن الجهد فیه والجهد شیئی قلیل یعیش به المقل علی جهدالعیشن)؛ (جهد، به کار گرفتن تمام توان و تلاش برای دست یابی به هدف، و جهد چیزاندکی است که کم خواه با آن به زحمت و رنج زندگی کند).(خلیل بن احمد فراهیدی، العین، ج 3.386) اجتهاد در اصطلاح فقه عبارت است از: به کاربردن تلاش و کوشش خویش در راه به دست آوردن احکام شرعی از راه ها و منابعی که نزد فقیهان اسلام، معمول و متعارف است.(سیدابوالحسن اصفهانی، منتهی الوصول ، مقرر شیخ محمدتقی آملی ، 334) در نتیجه مجتهد کسی است که بتواند احکام را از روی دلیل به دست آورد و طبق رای و نظر خویش عمل کند. یکی از فقها در این زمینه می نویسد: (تعریف درست اجتهاد این است: به کارگیری همه توان در جهت به دست آوردن حجت براحکام شرعی یا تعیین وظیفه در صورت دسترسی نداشتن به آن).(سیدابوالقاسم خوئی، مصابح الاصول ، ج 3.437.( والصحیح ان یعرف الاجتهاد باستفراغ الوسع فی تحصیل الحجه علی الاحکام الشرعیه اوتعیین الوظیفه عند عدم الوصول الیها)) شهید مطهری (ره) در این باره می گوید: اجتهاد به معنای صحیح و منطقی، به کار بردن تدبر و تعقل در فهم ادله شرعی است؛ یعنی اهلیت و تخصص فنی.(مجموعه ‌آثار استاد شهید مطهری، ج ‌20، ص، 167) بنابراین، اجتهاد در لغت به معنای نهایت سعی و تلاش در کاری است، اما در اصطلاح فقهی، عبارت است از: به کار بردن توانایی های علمی و تلاش و کوشش فکری برای استنباط احکام شرعی از منابع آن (قرآن، سنت، عقل و اجماع). اجتهاد به این معنا، کار بسیار مهم و مقدسی است که خداوند در قرآن مجید آن را بر گروهی از مسلمانان واجب کرده است و می فرماید: (همه مؤمنان نمی توانند (برای جهاد و جنگ در راه خدا) به سفر بروند، و باید گروهی از مؤمنان سفر کرده تا در دین خدا تفقّه کنند و چون بازگشتند، مردم خود را هشدار دهند، باشد که (از زشتکاری) حذر کنند).(توبه، 122) یکی از دلایل لزوم تقلید می تواند این آیه شریفه باشد: (فَسْئَلُوا اَهْلَ الذِّکْرِ اِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ)؛ (بپرسید از اهل دانش و علم اگر خودتان به آنها عالم نیستید) و بدون شک هزاران مسئله شرعی را کسی بدون مراجعه به اهل علم نمی داند و تقلید هم چیزی جز پرسیدن مسائل از اهل دانش نیست. (فَلَوْلا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَهٍ مِنْهُمْ طائِفَهٌ لِیتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِینْذِرُوا قَوْمَهُمْ اِذا رَجَعُوا اِلَیهِمْ لَعَلَّهُمْ یحْذَرُونَ). در این آیه هم خداوند به صراحت می فرماید: (چرا از هر قوم و ملت ها گروهی و طایفه ای کوچ نمی کنند تا در مسائل دینی فقیه بشوند و بعد به سوی قوم خود برگردند و آن ها را نسبت به آن چه فرا گرفته اند تعلیم دهند تا در نتیجه آن مردم با تقلید و پیروی آن عالمان مسائل خودتان را فرا گیرند). پس طبق آیات قرآن پرسیدن و پیروی از عالمان مورد تأکید است، علاوه بر اینکه تقلید امری کاملا لازم است. ثانیا تقلید مطابق عقل و حکمت است زیرا هر عاقلی به خوبی می‌داند در اموری که نیاز به کارشناسی دارد باید به صاحبان نظر مراجعه کند همان طور که در نیاز پزشکی به طبیب و در کار ساختمانی به مهندس و در امور فنی به مکانیک و... مراجعه نموده و از نظرات آن ها پیروی می‌کند. از سوی دیگر، تقلید یک روش همگانی انسانها است و در همه ادیان و مذاهب استمرار و جریان دارد و هیچ عاقلی تاکنون پیدا نشده که این روش را مخالف عقل و حکمت بداند بنابر این کسانی که تقلید را بیهوده و باطل می‌دانند دچار اشتباه هستند و یا از روی تعصب ودشمنی با دین چنین نظری را بیان می‌کنند. 2. علت نیاز به توضیح المسایل همان گونه که بیان شد هر کس که لازم است به دستورات دین عمل کند؛ یا باید مجتهد باشد و خود احکام الهی را ازمنابع آن استخراج نماید و یا براساس احتیاط عمل نماید و یا از کسانی که در امور دینی و احکام الهی متخصص و کارشناس می باشند تقلید نمایند. روش اولی (دریافت احکام از قران و روایات) برای همه افراد امکان پذیر نیست و نیاز به دانش اجتهاد و فن استنباط دارد و روش دوم توام با مشکلات و سختی های زیادی است که غالباً از توان بسیاری از افراد خارج است و لذا تقلید یکی از مسائل پذیرفته شده نزد هر عقل سلیمی است و مشاهده می شود چنان که در هر قسمت از امور زندگی مردم به همان فرد مطلع و آگاه مربوطه مراجعه می کنند. از این رو گفته شده است؛ (کسانی که وظایف دینی و احکام شرعی را نمی دانند به مقتضای فطرت و عقل خود سراغ کسانی می روند که در مسائل دینی تخصص دارند و به درجه اجتهاد و فقاهت نایل آمده اند و از آنان تقلید می کنند.)(مصباح یزدی، نقش تقلید در زندگی انسان، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1388، ص44) به افرادی که در مسایل دینی و استنباط احکام الهی تخصص دارند (مرجع تقلید) می گویند و (توضیح المسائل) کتابی است که در آن فتاوی و نظرات مرجع تقلید جمع آوری شده است و چون در طول زندگی ممکن است سوالاتی برای ما پیش آید که جواب آن ها را نمی دانیم و از طرفی دسترسی به مرجع تقلید نیز مشکل است پس ضروری است که توضیح المسائل در دسترس باشد. (عقلا کسی را که رساله مرجع تقلید در اختیارش هست و به آن مراجعه نمی کند و خودسرانه تکالیف دینی اش را انجام می دهد و در آنها مرتکب خطا و اشتباه می شود نکوهش می کنند. اگر کسی به دانشمندان علوم دینی مراجعه نکرد و برخلاف دستورات الهی رفتار کرد عذری در پیشگاه خدا نخواهد داشت. پس مراجعه به عالم و استفاده از دانش و پیروی او امری معقول و فطری است. البته گاهی آن عالم به طور شفاهی رهنمود می دهد و افراد را به راه صواب هدایت می کند و گاهی دستور العمل کتبی ارائه می دهد و از این طریق روش و شیوه های صحیح را فرا روی دیگران می نهد).(همان، ص44) 3. سابقه توضیح المسایل توضیح المسایل نویسی سابقه طولانی دارد. علماء و مراجع تقلید در طول زمان، دریافته اند که مردم نیازمند دانستن چه مسائلی از خیل عظیم مسائل دینی و شرعی هستند؛ بنابراین مجموعه مسائل مورد نیاز مردم و ضروری رو در کتابی تحت عنوان (توضیح المسائل) یا نام های دیگر گردآوری کرده اند که گاه به آن (رساله عملیه) نیز گفته می شود. چرا که اعمال دینی در آن وارد شده است. ظاهرا نخستین رساله‌ای که توسط علمای شیعه در سده چهارم هجری نوشته شده رساله (علی بن بابویه)(قدس سره) پدر بزرگوار شیخ صدوق، و بعد از آن کتاب های (مقنع)، (هدایه) و (من لایحضره الفقیه) تالیف مرحوم صدوق (قدس سره) است. کتاب اخیر همان گونه که از نامش پیداست برای کسانی نوشته شده که دسترسی به علما و فقها نداشته‌اند. پس از آن نیز کتاب‌های دیگری چون: (مقنعه)، (ناصریات)، (مراسم)، (نهایه)، (شرایع)، (المختصر النافع)، (تبصره المتعلمین)، (تحریر)، (لمعه)، (جامع عباسی)، (نجاة العباد)، (العروه الوثقی)، (منتخب المسائل)، (مجمع الرسائل)، (ذخیره العباد) و...، توسط علما و مراجع تقلید در هر عصر و زمانی تهیه شده و در دسترس علاقه مندان قرار گرفته است. اولین رساله‌ای که در این زمینه به فارسی زبانان عرضه شد کتاب با ارزش (جامع عباسی) است، که توسط مرحوم شیخ الاسلام (شیخ بهائی) و شاگردش شیخ نظام الدین ساوجی (قدس سرهما) نوشته شده است. این کتاب در زمان خود نقش توضیح المسائل امروز را داشته است و شیعیان از آن بهره مند بوده‌اند، اما از آن جهت که متن رساله‌های فارسی در گذشته از اصطلاحات پیچیده فقهی و کلمات مشکل و نامانوس انباشته بود، و از سوی دیگر مردم برای فراگیری مسائل شرعی خود پیوسته از مراجع زمانشان می‌خواستند که نظرات فقهی خود را در یک مجموعه در اختیار آنان گذارند، بر این اساس متن رساله(توضیح المسائل) کنونی در زمان مرحوم آیت الله العظمی بروجردی قدس سره مطابق با نظرات و فتاوای ایشان تنظیم شد و به چاپ رسید. رساله معظم له نخستین رساله‌ای بود که برای رفع مشکلات دینی مردم و توضیح مسائل و احکام شرعی مورد نیاز جامعه تدوین شد و بدین جهت مورد استقبال مردم قرار گرفت. پس از مرحوم آیت الله العظمی بروجردی قدس سره رساله‌های مراجع معظم تقلید نیز بر همین پایه و اساس در اختیار مقلدین آنان قرار گرفته است.(. برای آگاهی بیشتر ر.ک: 1. الاجتهاد والتقلید، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی. 2. الاجتهاد و التقلید، سید رضا صدر، دفتر تبلیغات اسلامی. 3. اجتهاد و تقلید، علی رحمانی سبزواری، کنگره شیخ انصاری)
عنوان سوال:

تقلید و اجتهاد به چه معنی است؟ و با وجود قران وکتاب های روایی چه نیاز به (توضیح المسائل) است و اصولاً توضیح المسایل نویسی از چه زمانی آغاز شد؟


پاسخ:

تقلید و اجتهاد به چه معنی است؟ و با وجود قران وکتاب های روایی چه نیاز به (توضیح المسائل) است و اصولاً توضیح المسایل نویسی از چه زمانی آغاز شد؟

در ابتدا شایسته است که به تعریف اجتهاد و تقلید اشاره و سپس سابقه آن را بررسی نماییم.
1. تعریف تقلید و اجتهاد
تقلید به معنای پیروی و دنباله روی است و در اصطلاح فقهی عبارت است از: عمل کردن به آن چه مجتهد در مسائل شرعی فتوا می دهد(امام خمینی، تحریر الوسیله، ج1، ص 5، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1366) (هر مکلفی که به درجه اجتهاد نرسیده باید در غیر ضروریات دین در تمام عبادات و معاملاتش حتی مستحبات و مباحات یا مقلد باشد یا محتاط به شرط آن که موارد احتیاط را بداند و آن موارد را کم کسی می داند. پس عمل عموم افراد که آشنا به موارد احتیاط نیستند اگر بدون تقلید باشد به تفصیلی که می آید، باطل است)(امام خمینی، رساله توضیح المسائل، ص5، چاپ سوم، 1365)
گفتنی است: اگر چه واژه تقلید به معنای پیروی بدون چون وچرا، خوشایند نیست، اما در آموزه های فرهنگ اسلامی، مقلد کسی است که از حاصل تلاش مجتهد استفاده می کند و مسئولیت درستی و نادرستی استباط احکام را بر عهده مجتهد می گذارد و چه بساکاربرد واژه تقلید (برگرفته از قلادة به معنای گردن بند) به این منظور باشد.(سعید الخوری الشرتونی، اقرب الموارد فی فصح العربیه و الشوارد، جرجانی، التعریفات، انتشارات ناصر خسرو، ص 29)
اجتهاد در لغت به معنای تلاش و کوشش تا سرحد توانایی، به گونه ای که با تحمل رنج و سختی همراه باشد. خلیل بن احمد فراهیدی (متوفی 175) در کتاب[ العین]، می نویسد: (الجهد بلوغک غایه الامرالذی لا تالوا عن الجهد فیه والجهد شیئی قلیل یعیش به المقل علی جهدالعیشن)؛ (جهد، به کار گرفتن تمام توان و تلاش برای دست یابی به هدف، و جهد چیزاندکی است که کم خواه با آن به زحمت و رنج زندگی کند).(خلیل بن احمد فراهیدی، العین، ج 3.386)
اجتهاد در اصطلاح فقه عبارت است از: به کاربردن تلاش و کوشش خویش در راه به دست آوردن احکام شرعی از راه ها و منابعی که نزد فقیهان اسلام، معمول و متعارف است.(سیدابوالحسن اصفهانی، منتهی الوصول ، مقرر شیخ محمدتقی آملی ، 334) در نتیجه مجتهد کسی است که بتواند احکام را از روی دلیل به دست آورد و طبق رای و نظر خویش عمل کند. یکی از فقها در این زمینه می نویسد: (تعریف درست اجتهاد این است: به کارگیری همه توان در جهت به دست آوردن حجت براحکام شرعی یا تعیین وظیفه در صورت دسترسی نداشتن به آن).(سیدابوالقاسم خوئی، مصابح الاصول ، ج 3.437.( والصحیح ان یعرف الاجتهاد باستفراغ الوسع فی تحصیل الحجه علی الاحکام الشرعیه اوتعیین الوظیفه عند عدم الوصول الیها)) شهید مطهری (ره) در این باره می گوید: اجتهاد به معنای صحیح و منطقی، به کار بردن تدبر و تعقل در فهم ادله شرعی است؛ یعنی اهلیت و تخصص فنی.(مجموعه ‌آثار استاد شهید مطهری، ج ‌20، ص، 167)
بنابراین، اجتهاد در لغت به معنای نهایت سعی و تلاش در کاری است، اما در اصطلاح فقهی، عبارت است از: به کار بردن توانایی های علمی و تلاش و کوشش فکری برای استنباط احکام شرعی از منابع آن (قرآن، سنت، عقل و اجماع). اجتهاد به این معنا، کار بسیار مهم و مقدسی است که خداوند در قرآن مجید آن را بر گروهی از مسلمانان واجب کرده است و می فرماید: (همه مؤمنان نمی توانند (برای جهاد و جنگ در راه خدا) به سفر بروند، و باید گروهی از مؤمنان سفر کرده تا در دین خدا تفقّه کنند و چون بازگشتند، مردم خود را هشدار دهند، باشد که (از زشتکاری) حذر کنند).(توبه، 122)
یکی از دلایل لزوم تقلید می تواند این آیه شریفه باشد: (فَسْئَلُوا اَهْلَ الذِّکْرِ اِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ)؛ (بپرسید از اهل دانش و علم اگر خودتان به آنها عالم نیستید) و بدون شک هزاران مسئله شرعی را کسی بدون مراجعه به اهل علم نمی داند و تقلید هم چیزی جز پرسیدن مسائل از اهل دانش نیست.
(فَلَوْلا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَهٍ مِنْهُمْ طائِفَهٌ لِیتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِینْذِرُوا قَوْمَهُمْ اِذا رَجَعُوا اِلَیهِمْ لَعَلَّهُمْ یحْذَرُونَ). در این آیه هم خداوند به صراحت می فرماید: (چرا از هر قوم و ملت ها گروهی و طایفه ای کوچ نمی کنند تا در مسائل دینی فقیه بشوند و بعد به سوی قوم خود برگردند و آن ها را نسبت به آن چه فرا گرفته اند تعلیم دهند تا در نتیجه آن مردم با تقلید و پیروی آن عالمان مسائل خودتان را فرا گیرند). پس طبق آیات قرآن پرسیدن و پیروی از عالمان مورد تأکید است، علاوه بر اینکه تقلید امری کاملا لازم است. ثانیا تقلید مطابق عقل و حکمت است زیرا هر عاقلی به خوبی می‌داند در اموری که نیاز به کارشناسی دارد باید به صاحبان نظر مراجعه کند همان طور که در نیاز پزشکی به طبیب و در کار ساختمانی به مهندس و در امور فنی به مکانیک و... مراجعه نموده و از نظرات آن ها پیروی می‌کند. از سوی دیگر، تقلید یک روش همگانی انسانها است و در همه ادیان و مذاهب استمرار و جریان دارد و هیچ عاقلی تاکنون پیدا نشده که این روش را مخالف عقل و حکمت بداند بنابر این کسانی که تقلید را بیهوده و باطل می‌دانند دچار اشتباه هستند و یا از روی تعصب ودشمنی با دین چنین نظری را بیان می‌کنند.
2. علت نیاز به توضیح المسایل
همان گونه که بیان شد هر کس که لازم است به دستورات دین عمل کند؛ یا باید مجتهد باشد و خود احکام الهی را ازمنابع آن استخراج نماید و یا براساس احتیاط عمل نماید و یا از کسانی که در امور دینی و احکام الهی متخصص و کارشناس می باشند تقلید نمایند. روش اولی (دریافت احکام از قران و روایات) برای همه افراد امکان پذیر نیست و نیاز به دانش اجتهاد و فن استنباط دارد و روش دوم توام با مشکلات و سختی های زیادی است که غالباً از توان بسیاری از افراد خارج است و لذا تقلید یکی از مسائل پذیرفته شده نزد هر عقل سلیمی است و مشاهده می شود چنان که در هر قسمت از امور زندگی مردم به همان فرد مطلع و آگاه مربوطه مراجعه می کنند. از این رو گفته شده است؛ (کسانی که وظایف دینی و احکام شرعی را نمی دانند به مقتضای فطرت و عقل خود سراغ کسانی می روند که در مسائل دینی تخصص دارند و به درجه اجتهاد و فقاهت نایل آمده اند و از آنان تقلید می کنند.)(مصباح یزدی، نقش تقلید در زندگی انسان، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1388، ص44)
به افرادی که در مسایل دینی و استنباط احکام الهی تخصص دارند (مرجع تقلید) می گویند و (توضیح المسائل) کتابی است که در آن فتاوی و نظرات مرجع تقلید جمع آوری شده است و چون در طول زندگی ممکن است سوالاتی برای ما پیش آید که جواب آن ها را نمی دانیم و از طرفی دسترسی به مرجع تقلید نیز مشکل است پس ضروری است که توضیح المسائل در دسترس باشد. (عقلا کسی را که رساله مرجع تقلید در اختیارش هست و به آن مراجعه نمی کند و خودسرانه تکالیف دینی اش را انجام می دهد و در آنها مرتکب خطا و اشتباه می شود نکوهش می کنند. اگر کسی به دانشمندان علوم دینی مراجعه نکرد و برخلاف دستورات الهی رفتار کرد عذری در پیشگاه خدا نخواهد داشت. پس مراجعه به عالم و استفاده از دانش و پیروی او امری معقول و فطری است. البته گاهی آن عالم به طور شفاهی رهنمود می دهد و افراد را به راه صواب هدایت می کند و گاهی دستور العمل کتبی ارائه می دهد و از این طریق روش و شیوه های صحیح را فرا روی دیگران می نهد).(همان، ص44)
3. سابقه توضیح المسایل
توضیح المسایل نویسی سابقه طولانی دارد. علماء و مراجع تقلید در طول زمان، دریافته اند که مردم نیازمند دانستن چه مسائلی از خیل عظیم مسائل دینی و شرعی هستند؛ بنابراین مجموعه مسائل مورد نیاز مردم و ضروری رو در کتابی تحت عنوان (توضیح المسائل) یا نام های دیگر گردآوری کرده اند که گاه به آن (رساله عملیه) نیز گفته می شود. چرا که اعمال دینی در آن وارد شده است.
ظاهرا نخستین رساله‌ای که توسط علمای شیعه در سده چهارم هجری نوشته شده رساله (علی بن بابویه)(قدس سره) پدر بزرگوار شیخ صدوق، و بعد از آن کتاب های (مقنع)، (هدایه) و (من لایحضره الفقیه) تالیف مرحوم صدوق (قدس سره) است. کتاب اخیر همان گونه که از نامش پیداست برای کسانی نوشته شده که دسترسی به علما و فقها نداشته‌اند.
پس از آن نیز کتاب‌های دیگری چون: (مقنعه)، (ناصریات)، (مراسم)، (نهایه)، (شرایع)، (المختصر النافع)، (تبصره المتعلمین)، (تحریر)، (لمعه)، (جامع عباسی)، (نجاة العباد)، (العروه الوثقی)، (منتخب المسائل)، (مجمع الرسائل)، (ذخیره العباد) و...، توسط علما و مراجع تقلید در هر عصر و زمانی تهیه شده و در دسترس علاقه مندان قرار گرفته است.
اولین رساله‌ای که در این زمینه به فارسی زبانان عرضه شد کتاب با ارزش (جامع عباسی) است، که توسط مرحوم شیخ الاسلام (شیخ بهائی) و شاگردش شیخ نظام الدین ساوجی (قدس سرهما) نوشته شده است.
این کتاب در زمان خود نقش توضیح المسائل امروز را داشته است و شیعیان از آن بهره مند بوده‌اند، اما از آن جهت که متن رساله‌های فارسی در گذشته از اصطلاحات پیچیده فقهی و کلمات مشکل و نامانوس انباشته بود، و از سوی دیگر مردم برای فراگیری مسائل شرعی خود پیوسته از مراجع زمانشان می‌خواستند که نظرات فقهی خود را در یک مجموعه در اختیار آنان گذارند، بر این اساس متن رساله(توضیح المسائل) کنونی در زمان مرحوم آیت الله العظمی بروجردی قدس سره مطابق با نظرات و فتاوای ایشان تنظیم شد و به چاپ رسید. رساله معظم له نخستین رساله‌ای بود که برای رفع مشکلات دینی مردم و توضیح مسائل و احکام شرعی مورد نیاز جامعه تدوین شد و بدین جهت مورد استقبال مردم قرار گرفت.
پس از مرحوم آیت الله العظمی بروجردی قدس سره رساله‌های مراجع معظم تقلید نیز بر همین پایه و اساس در اختیار مقلدین آنان قرار گرفته است.(. برای آگاهی بیشتر ر.ک:
1. الاجتهاد والتقلید، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
2. الاجتهاد و التقلید، سید رضا صدر، دفتر تبلیغات اسلامی.
3. اجتهاد و تقلید، علی رحمانی سبزواری، کنگره شیخ انصاری)





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین