آیا عارف شدن به معنای واقعی کلمه (مثل امام خمینی) نیاز به آموزش دارد یا نه؟ تا آنجا که میدانیم امام دروس عرفانی در حوزه داشته اند؛ حال اگر عرفان علم مربوطه را میخواهد، چگونه میتوانیم آن علم را بیاموزیم؟ آنان که میخواهند به تزکیه نفس بپردازند و خود را از اسارتها، تعلقها و حجابها برهانند و با پشت سرگذاشتن مدارج و منازل، یکی پس از دیگری، به سوی حضرت حق و لقای وجه کریم او سفر کنند؛ باید به اندازه امکان از سه مسأله باخبر باشند: 1.بدانند که چه بودهاند؛ 2. چه گشتهاند؛ 3. چه میتوانند باشند. در نتیجه در مقام عمل و در مقام سلوک الی الله - در اینکه چه باید بکنند و چگونه باید به عبودیت و سلوک بپردازند - از بصیرت لازم برخوردار بوده و با معرفت به طریق الی الله، قدم بگذارند. بنابراین آموزش این موارد، امری بایسته و ضروری است}در این خصوص جلد اوّل کتاب (مقالات) نوشته استاد محمد شجاعی، خواندنی است.{ بسیاری از عارفان نامور - به خصوص عارفان پس از ابن عربی - معتقدند: فراگیری عرفان نظری، زمینه را برای عرفان عملی فراهم میسازد. (عرفان عملی)؛ یعنی، سیر و سلوک و وصول و فنا و (عرفان نظری)؛ یعنی، ضوابط و روشهای کشف و شهود}فرهنگ اصطلاحات عرفانی، ص577.{ اگر این تعریف از عرفان نظری را بپذیریم، این عرفان نیازمند آموزش است تا ما را در حوزه عمل مددکار باشد. امّا اگر مقصود از (عرفان نظری)، مجموعهای از معارف درباره خدا، جهان و انسان با مایهگیری از اصول کشفی باشد، در این صورت نیز فراگیری و آموزش آن،}نگا: آشنایی با علوم اسلامی، ج2، ص76.{ برای سلوکِ صحیح و متقن، لازم است؛ چون تکمیل قوه نظری و احاطه به مبانی نظری در علوم معارف مربوط به مبدأ و معاد در اوایل سلوک، یکی از دو وسیله رسیدن به مدارج یقین و از مراتب کشف و شهود است. به عبارت دیگر منشأ پرواز انسان از سرازیری ناسوت به عالم بی انتهای ربوبی، دو قوه است که حضرت حق در انسان به ودیعت نهاده است و این دو به منزله دو بال برای صعود انسان به قله (حقیقت) محسوب میشود. قوه اوّل (عقل نظری) و قوه دوّم (عقل عملی) است. به وسیله عقل نظری - که در عرفان نظری متجلی است - آدمی به مقام (علم الیقین) و به واسطه عقل عملی - که در عرفان عملی نمایان است - انسان به مقام (حق الیقین) و (عین الیقین) میرسد}نگا: شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم، صص 48، 53 و 54.{ مرحوم حاجی سبزواری در اسرارالحکم مینویسد: (این دو (عرفان نظری و عرفان عملی) به منزله دوبال انسانند که او باید با این دو بال پرواز کند و اوج بگیرد)}به نقل از: در آسمان معرفت، ص80.{ گفتنی است آموزش عرفان نظری برای عارف، جنبه مقدمی و فرعی دارد، نه هدف و اصلی؛ چنان که در عرفان عملی نیز سیر و سلوک، راهی برای وصول به حقیقت است. به هر حال عارف دنبال چشمی است که حقیقت را ببیند، نه اینکه بفهمد}آن که او را چشم دل شد دیدباندید/ خواهد چشم او عین العیان/با تواتر نیست قانع جان او/بل ز چشم دل رسد ایقان او. مثنوی، دفتر 6، ابیات 4405 و 4406.{ در خصوص چگونگی فراگیری عرفان نظری، باید پس از یادگیری منطق، برخی از کتابهای فلسفی چون الهیات شفا و نهایةالحکمة علامه طباطبایی و اشارات ابن سینا(ج3)، و آن گاه کتابهایی چون تمهیدالقواعد ابن ترکه یا فصوصالحکم ابن عربی با کمک استاد خوانده شود.
آیا عارف شدن به معنای واقعی کلمه (مثل امام خمینی) نیاز به آموزش دارد یا نه؟ تا آنجا که میدانیم امام دروس عرفانی در حوزه داشته اند؛ حال اگر عرفان علم مربوطه را میخواهد، چگونه میتوانیم آن علم را بیاموزیم؟
آیا عارف شدن به معنای واقعی کلمه (مثل امام خمینی) نیاز به آموزش دارد یا نه؟ تا آنجا که میدانیم امام دروس عرفانی در حوزه داشته اند؛ حال اگر عرفان علم مربوطه را میخواهد، چگونه میتوانیم آن علم را بیاموزیم؟
آنان که میخواهند به تزکیه نفس بپردازند و خود را از اسارتها، تعلقها و حجابها برهانند و با پشت سرگذاشتن مدارج و منازل، یکی پس از دیگری، به سوی حضرت حق و لقای وجه کریم او سفر کنند؛ باید به اندازه امکان از سه مسأله باخبر باشند:
1.بدانند که چه بودهاند؛ 2. چه گشتهاند؛ 3. چه میتوانند باشند. در نتیجه در مقام عمل و در مقام سلوک الی الله - در اینکه چه باید بکنند و چگونه باید به عبودیت و سلوک بپردازند - از بصیرت لازم برخوردار بوده و با معرفت به طریق الی الله، قدم بگذارند. بنابراین آموزش این موارد، امری بایسته و ضروری است}در این خصوص جلد اوّل کتاب (مقالات) نوشته استاد محمد شجاعی، خواندنی است.{ بسیاری از عارفان نامور - به خصوص عارفان پس از ابن عربی - معتقدند: فراگیری عرفان نظری، زمینه را برای عرفان عملی فراهم میسازد.
(عرفان عملی)؛ یعنی، سیر و سلوک و وصول و فنا و (عرفان نظری)؛ یعنی، ضوابط و روشهای کشف و شهود}فرهنگ اصطلاحات عرفانی، ص577.{
اگر این تعریف از عرفان نظری را بپذیریم، این عرفان نیازمند آموزش است تا ما را در حوزه عمل مددکار باشد. امّا اگر مقصود از (عرفان نظری)، مجموعهای از معارف درباره خدا، جهان و انسان با مایهگیری از اصول کشفی باشد، در این صورت نیز فراگیری و آموزش آن،}نگا: آشنایی با علوم اسلامی، ج2، ص76.{ برای سلوکِ صحیح و متقن، لازم است؛ چون تکمیل قوه نظری و احاطه به مبانی نظری در علوم معارف مربوط به مبدأ و معاد در اوایل سلوک، یکی از دو وسیله رسیدن به مدارج یقین و از مراتب کشف و شهود است.
به عبارت دیگر منشأ پرواز انسان از سرازیری ناسوت به عالم بی انتهای ربوبی، دو قوه است که حضرت حق در انسان به ودیعت نهاده است و این دو به منزله دو بال برای صعود انسان به قله (حقیقت) محسوب میشود. قوه اوّل (عقل نظری) و قوه دوّم (عقل عملی) است. به وسیله عقل نظری - که در عرفان نظری متجلی است - آدمی به مقام (علم الیقین) و به واسطه عقل عملی - که در عرفان عملی نمایان است - انسان به مقام (حق الیقین) و (عین الیقین) میرسد}نگا: شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم، صص 48، 53 و 54.{
مرحوم حاجی سبزواری در اسرارالحکم مینویسد: (این دو (عرفان نظری و عرفان عملی) به منزله دوبال انسانند که او باید با این دو بال پرواز کند و اوج بگیرد)}به نقل از: در آسمان معرفت، ص80.{
گفتنی است آموزش عرفان نظری برای عارف، جنبه مقدمی و فرعی دارد، نه هدف و اصلی؛ چنان که در عرفان عملی نیز سیر و سلوک، راهی برای وصول به حقیقت است.
به هر حال عارف دنبال چشمی است که حقیقت را ببیند، نه اینکه بفهمد}آن که او را چشم دل شد دیدباندید/ خواهد چشم او عین العیان/با تواتر نیست قانع جان او/بل ز چشم دل رسد ایقان او. مثنوی، دفتر 6، ابیات 4405 و 4406.{
در خصوص چگونگی فراگیری عرفان نظری، باید پس از یادگیری منطق، برخی از کتابهای فلسفی چون الهیات شفا و نهایةالحکمة علامه طباطبایی و اشارات ابن سینا(ج3)، و آن گاه کتابهایی چون تمهیدالقواعد ابن ترکه یا فصوصالحکم ابن عربی با کمک استاد خوانده شود.
- [سایر] غدیر در کلام امام خمینی(ره) را بیان کنید؟
- [سایر] چه رابطه ای در عرفان و سیاست امام خمینی ره وجود دارد؟
- [سایر] واژه امام برای حضرت ابراهیم و ائمه(علیهم السلام ) و حضرت امام خمینی(ره) چه تفاوتهائی با هم دارد؟
- [سایر] آیا فرقی بین یقین در علم کلام و یقین در علم اصول وجود دارد؟ دیدگاه امام خمینی در مورد حجیت قطع چیست؟
- [سایر] امام خمینی (ره) چه نگرانی هایی در مورد حوزه و روحانیت داشتند؟ و در مقابل روحانی نماها چگونه موضع گیری می کردند؟
- [سایر] اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی (ره) شامل چه حوزه هایی می شود؟ به عبارت دیگر، اندیشه سیاسی که می گوییم یعنی چه و شامل چه چیزهای سیاسی می شود و مصادیق اندیشه سیاسی حضرت امام چیست؟
- [سایر] واژه امام برای حضرت ابراهیم و ائمه (علیهم السلام ) و حضرت امام خمینی(رحمت الله علیه) چه تفاوتهائی با هم دارد؟
- [سایر] آیا پذیرش قطعنامه 598 خیانت بود؟ و عده ای سر امام خمینی در ماجرای پذیرش قطع نامه کلاه گذاشتند؟ علت تعبیر به جام زهر از سوی امام؟
- [سایر] آیا در علم رجال، داشتن اصل، تصنیف و کتاب دلالت بر مدح و توثیق راوی می کند؟ لطفاً در کنار نظریات علمای رجال، نظر امام خمینی (ره) هم در این مورد آورده شود؟
- [سایر] آیا باید برای مقام معظم و معزز رهبری حضرت آیت الله خامنه ای لفظ امام بکار ببریم یا نه؟( یعنی بگوییم امام خامنه ای) آیا ضرورت دارد یا نه؟ اگر نه چرا به آیت الله خمینی(ره) خطاب امام خمینی گفته می شود؟ ا