این مریضی را کجا باید برود درمان کند؟ (( روحانیت، برای ارتقاء نفس ماست. ما هم وقتی عِمامه را می بینیم باید به این بیاندیشیم که ما الآن از جنبه ی روحی نفس و جان، چه مشکلی دارم و کجای کارهای من گیر است. بعد بروم این آقائی که بالای سرش یک پارچه ی سفید یا سیاهی است که ایشان مخصوص این کارهاست، بروم بگویم آقا مشکل من چیه که من حال ندارم؟ چرا اهل نماز شب نمی شوم؟ چرا اهل نماز نمی شوم؟ آخه یک مریضی ای هست. )) (( این دختر وقتی می بیند بی حجاب به کوچه و خیابان می رود، خوب؛ این طفلی مریض شده، بالاخره یک مریضی روحی در او هست. )) (( باید اجتماع یک جوری بشود که وقتی او یک عِمامه به سری را می بیند، بگوید این گونه آقایون مخصوص درمان این مریضی های این جوری اند، بروم از ایشان سؤال کنم که (آقا؛ من بیچاره را چه شده که من نمی توانم ؛ چرا من به شکل این جوری می آیم بیرون. چرا ؟ چه مریضی در من هست ؟ نسخه اش چیه ؟ گرفتاری من چیه ؟ چی کار باید بکنم ؟ چرا من آمدم به دنبال یک جوان بگردم ؟ بالاخره مریضم و این هم یک مریضی است. این مریضی را کجا باید برود درمان کند؟ )) متن بیانات استاد صمدی آملی برگرفته از پایگاه : azha.blogfa.com
این مریضی را کجا باید برود درمان کند؟
(( روحانیت، برای ارتقاء نفس ماست. ما هم وقتی عِمامه را می بینیم باید به این بیاندیشیم که ما الآن از جنبه ی روحی نفس و جان، چه مشکلی دارم و کجای کارهای من گیر است.
بعد بروم این آقائی که بالای سرش یک پارچه ی سفید یا سیاهی است که ایشان مخصوص این کارهاست، بروم بگویم آقا مشکل من چیه که من حال ندارم؟ چرا اهل نماز شب نمی شوم؟ چرا اهل نماز نمی شوم؟ آخه یک مریضی ای هست. ))
(( این دختر وقتی می بیند بی حجاب به کوچه و خیابان می رود، خوب؛ این طفلی مریض شده، بالاخره یک مریضی روحی در او هست. ))
(( باید اجتماع یک جوری بشود که وقتی او یک عِمامه به سری را می بیند، بگوید این گونه آقایون مخصوص درمان این مریضی های این جوری اند، بروم از ایشان سؤال کنم که (آقا؛ من بیچاره را چه شده که من نمی توانم ؛ چرا من به شکل این جوری می آیم بیرون. چرا ؟ چه مریضی در من هست ؟ نسخه اش چیه ؟ گرفتاری من چیه ؟ چی کار باید بکنم ؟
چرا من آمدم به دنبال یک جوان بگردم ؟ بالاخره مریضم و این هم یک مریضی است.
این مریضی را کجا باید برود درمان کند؟ ))
متن بیانات استاد صمدی آملی
برگرفته از پایگاه : azha.blogfa.com
- [آیت الله نوری همدانی] پزشکان مریضی را از روزه گرفتن منع میکنند ولی خود شخص میداند که روزه برای او ضرر ندارد، چنین مریضی چه باید بکند؟
- [آیت الله بهجت] مریضی که نمی تواند غسل کند، چه وظیفه ای دارد؟
- [آیت الله مظاهری] آیا می توان گفت علت مریضی عذاب الهی است؟
- [آیت الله اردبیلی] مریضی است که اگر دیگران به او کمک کنند و به حالت نشسته او را نگه دارند، در آن حالت خودش میتواند وضو بگیرد، وگرنه قادر به گرفتن وضو نیست. وظیفه چنین مریضی وضو است یا تیمّم؟
- [آیت الله اردبیلی] کسی که به جهت مریضی نمیتواند روزه بگیرد و میداند که مریضی او تا سال بعد هم ادامه خواهد داشت، آیا میتواند کفّاره روزه خود را قبل از ماه رمضان پرداخت کند؟
- [سایر] فشار خون-دیابت(قند)دارم چه نوع غذاهایی رابخورم تا مریضی ام شدیدتر نشود
- [آیت الله بهجت] آیا حنا گذاشتن به خاطر مریضی در ایام عادت مکروه است؟
- [آیت الله اردبیلی] معامله مریض لاعلاج منجر به فوت در مدت مریضی چه احکامی دارد؟
- [سایر] باسلام در درمان دیسک کمر آیا پس از درمان قعطی امکان این هست که در mri دوباره وجود دیسک نشان بدهد( رد دیسک بر روی عصب سیاتیک باقی بماند)؟ اگر جواب مثبت هست معمولا چقدر طول میکشد تا رد آن برود؟
- [سایر] چرا پیامبراکرم(ص) در مریضی آخر عمرشان ابوبکر را برای نماز به مسجد فرستاد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] خوردن ماهی های کوچک زنده اشکال دارد، مگر برای درمان در مقام ضرورت.
- [آیت الله جوادی آملی] .هرگاه طبیب, درمان بیمار را به صورتی سرپرستی کند مثلاً به او دارو دهد یا وی را تزریق کند یا دستور خوردن دارو یا انجام دادن کاری را به او بدهد و در این طبابت اشتباه نماید و به بیمار زیان برسد یا بمیرد, ضامن است و اگر به هیچوجه دستور ندهد, بلکه فقط راه درمان بیماری را در مقالهای بنویسد یا در تدریس بیان کند و بیمار شخصاً به درمان خود اقدام نماید و آسیب ببیند، طبیب ضامن نیست.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] برای پنج نفر مستحب است در ماه رمضان - اگرچه روزه نیستند - از کاری که روزه را باطل می کند خودداری نمایند: اول مسافری که در سفر کاری که روزه را باطل می کند انجام داده باشد و پیش از ظهر به وطنش یا به جائی که می خواهد ده روز بماند برسد. دوم مسافری که بعد از ظهر به وطنش یا به جائی که می خواهد ده روز در آنجا بماند برسد. سوم مریضی که پیش از ظهر خوب شود و کاری که روزه را باطل می کند؛ انجام داده باشد. چهارم مریضی که بعد از ظهر خوب شود. پنجم زنی که در بین روز از خون حیض یا نفاس پاک شود.
- [آیت الله علوی گرگانی] برای شش نفر مستحبّ است در ماه رمضان اگرچه روزه نیستند، از کاری که روزه را باطل میکند خودداری نمایند: اوّل مسافری که در سفر کاری که روزه را باطل میکند انجام داده باشد و پیش از ظهر به وطنش یا به جایی که میخواهد ده روز بماند برسد. دوم مسافری که بعد از ظهر به وطنش یا به جایی که میخواهد ده روز در آنجا بماند برسد. سوم مریضی که پیش از ظهر خوب شود وکاری که روزه را باطل میکند، انجام داده باشد. چهارم مریضی که بعد از ظهر خوب شود. پنجم زنی که در بین روز از خون حیض یا نفاس پاک شود. ششم کافری که در روز مسلمان شود.
- [آیت الله اردبیلی] ضامن نبودن پزشک به وسیله نصب اطّلاعیه در محلّ درمان یا اعلان در رسانهها ثابت نمیشود، بلکه باید خود بیمار یا ولیّ او پس از آگاهی از کیفیّت درمان شرط عدم ضمان را به صورت کتبی یا شفاهی قبول کند و چنانچه قبول شرط از روی اضطرار و ناچاری باشد، اشکال ندارد؛ ولی اگر اجبار و اکراه در بین باشد، پزشک ضامن است.
- [آیت الله جوادی آملی] .زخمهای متعدد در بدن, گاهی به هم نزدیکاند که به همه آنها یک زخم گفته می شود، در این صورت , تا همگی درمان نشدند , نمازگزاردن با خون آنها در بدن یا لباس بیاشکال است و زمانی از هم دورند که هرکدام زخم جدا شمرده میشود; در این فرض خون هرکدام بعد از درمان, اگر بیش از درهم باشد, مانع صحت نماز است.
- [آیت الله اردبیلی] در مورد عیب عنّین بودن مرد، اگر احتمال درمان او را بدهند، زن باید به حاکم شرع مراجعه کند و حاکم شرع یک سال برای آزمایش و درمان به مرد مهلت دهد؛ پس اگر در این مدّت مرد هیچ نتوانست با زنی آمیزش نماید، زن حقّ فسخ دارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر پیش از آن که به هشت فرسخ برسد، مردد شود که بقیه راه را برود یا نه، و در موقعی که مردد است مقداری راه برود، و بعد تصمیم بگیرد که هشت فرسخ دیگر برود، یا چهار فرسخ برود و چهار فرسخ برگردد، تا آخر مسافرت باید نماز را شکسته بخواند.
- [آیت الله بروجردی] اگر پیش از آن که به هشت فرسخ برسد، مردد شود که بقّیهی راه را برود یا نه و در موقعی که مردد است مقداری راه برود و بعد تصمیم بگیرد که هشت فرسخ دیگر برود، یا چهار فرسخ برود و همان روز یا شب آن برگردد، تا آخر مسافرت باید نماز را شکسته بخواند.
- [آیت الله سیستانی] اگر پیش از آنکه به هشت فرسخ برسد ، مردّد شود که بقیه راه را برود یا نه ، و در موقعی که مردّد است مقداری راه برود و بعد تصمیم بگیرد که هشت فرسخ دیگر برود ، و یا تا جائی برود که رفت و برگشتش هشت فرسخ شود ، باید تا آخر مسافرت نماز را شکسته بخواند .