انواع علم انسان را ذکر کنید ؟
انواع علم انسان را ذکر کنید ؟ پاسخ : گرچه از جهات مختلف می توان برای علم ، انواع و اقسام متفاوتی را در نظر گرفت ؛ ولی اولین و اصلی ترین تقسیمی که برای علم مطرح می گردد تقسیم آن به علم حضوری و علم حصول می باشد. توضیح اینکه : یکی از جهات تقسیم علم به لحاظ معلوم است ؛ زیرا معلوم یا وجود است یا مفهوم به معنای اعم که شامل ماهیّت نیز خواهد بود .اگر معلوم وجود بود و علم به وجود تعلق گرفت چنین علمی (شهودی) و (حضوری) است زیرا براساس اصالت وجود، عینیّت متن ِهویت آن است و هرگز وجود به ذهن نخواهد آمد وگرنه انقلاب ذات به معنای هویّت لازم می‌آید و انقلاب ذات مستلزم جمع دو نقیض و ممتنع است. بنابراین، در جریان علم به وجود، هیچ راهی جز حضور عالم در محضر معلوم و شهود عینی و حضوری آن نیست و هیچ‌گاه معلوم پیش عالم نخواهد آمد وگرنه معلوم عینی به مفهوم ذهنی منقلب می‌گردد و این همان انقلاب مستحیل است. اما اگر معلوم، مفهوم به معنای اعم بود، چنین علمی (حصولی) و (صوری) است یعنی صورتی از معلوم نزد عالم حاصل می‌گردد و عالم به وسیله صورت ذهنی به بیرون از خود آگاه می‌شود و از این رهگذر تقسیم علم به علم بی واسطه و علم با واسطه پدید می‌آید زیرا در علم حضوری بین عالم و معلوم واسطه‌ای نیست، ولی در علم حصولی بین عالم و معلوم صورت ذهنی واسطه است که عالم به وسیله آن صورت ذهنی به موجود عینی آگاه می‌شود. در علم حصولی آنچه نزد عالم بدون واسطه حاضر است آن را (معلوم بالذات) گویند و آنچه با واسطه حاصل است آن را (معلوم بالعرض) نامند. البته علم نفس به خود مفهوم ذهنی، حضوری و بی‌واسطه است، گرچه علم آن به خارج از ذهن حصولی است. از دیگر اقسام علم می توان به موارد زیر اشاره نمود. علم بدیهی و علم نظری علم عقلی و علم خیالی و حسّی علم عقلی و علم نقلی علم ذاتی (علم قبل از فعل) وعلم فعلی (علم بعد از فعل) برای مطالعه بیستر به کتاب آموزش فلسفه نوشته استاد مصباح یزدی ، ج 1، ص 169 مراجعه نمایید .
عنوان سوال:

انواع علم انسان را ذکر کنید ؟


پاسخ:

انواع علم انسان را ذکر کنید ؟

پاسخ : گرچه از جهات مختلف می توان برای علم ، انواع و اقسام متفاوتی را در نظر گرفت ؛ ولی اولین و اصلی ترین تقسیمی که برای علم مطرح می گردد تقسیم آن به علم حضوری و علم حصول می باشد.
توضیح اینکه :
یکی از جهات تقسیم علم به لحاظ معلوم است ؛ زیرا معلوم یا وجود است یا مفهوم به معنای اعم که شامل ماهیّت نیز خواهد بود .اگر معلوم وجود بود و علم به وجود تعلق گرفت چنین علمی (شهودی) و (حضوری) است زیرا براساس اصالت وجود، عینیّت متن ِهویت آن است و هرگز وجود به ذهن نخواهد آمد وگرنه انقلاب ذات به معنای هویّت لازم می‌آید و انقلاب ذات مستلزم جمع دو نقیض و ممتنع است.
بنابراین، در جریان علم به وجود، هیچ راهی جز حضور عالم در محضر معلوم و شهود عینی و حضوری آن نیست و هیچ‌گاه معلوم پیش عالم نخواهد آمد وگرنه معلوم عینی به مفهوم ذهنی منقلب می‌گردد و این همان انقلاب مستحیل است.
اما اگر معلوم، مفهوم به معنای اعم بود، چنین علمی (حصولی) و (صوری) است یعنی صورتی از معلوم نزد عالم حاصل می‌گردد و عالم به وسیله صورت ذهنی به بیرون از خود آگاه می‌شود و از این رهگذر تقسیم علم به علم بی واسطه و علم با واسطه پدید می‌آید زیرا در علم حضوری بین عالم و معلوم واسطه‌ای نیست، ولی در علم حصولی بین عالم و معلوم صورت ذهنی واسطه است که عالم به وسیله آن صورت ذهنی به موجود عینی آگاه می‌شود. در علم حصولی آنچه نزد عالم بدون واسطه حاضر است آن را (معلوم بالذات) گویند و آنچه با واسطه حاصل است آن را (معلوم بالعرض) نامند. البته علم نفس به خود مفهوم ذهنی، حضوری و بی‌واسطه است، گرچه علم آن به خارج از ذهن حصولی است.
از دیگر اقسام علم می توان به موارد زیر اشاره نمود.
علم بدیهی و علم نظری
علم عقلی و علم خیالی و حسّی
علم عقلی و علم نقلی
علم ذاتی (علم قبل از فعل) وعلم فعلی (علم بعد از فعل)

برای مطالعه بیستر به کتاب آموزش فلسفه نوشته استاد مصباح یزدی ، ج 1، ص 169 مراجعه نمایید .





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین