ماهیت در اولین دسته‌بندی، به «جوهر» و «عرض» تقسیم می‌شود. جوهر را در اولین دسته‌بندی به پنج گروه تقسیم کرده‌اند: ماده، صورت، جسم، نفس و عقل. اما «عَرَض» از دیدگاه مشهور حکیمان «نُه» تا است، مقولات نه‌گانه عرض عبارتند از: کم، کیف، أین، متی، وضع، جِدَه، اضافه، فعل و انفعال. هفت مقوله پایانی عرض (أین، متی، وضع، جِدَه، اضافه، فعل و انفعال) را مقولات نسبی می‌گویند. این عقیده حکمای مشّا در مورد تعداد مقولات بود و مدرکشان هم استقرا است. فیلسوفان عرض را به عرض لازم(غیر مفارق) و عرض مفارق تقسیم کرده‌اند. عرض لازم، عرضی است که انفکاک و جدایی آن از ماهیت ممتنع است؛ مانند حرارت نسبت به آتش یا مانند کتابت بالقوّه نسبت به انسان. عرض مفارق، عرضی است که انفکاک و جدایی آن از شی‏ء، ممتنع نیست؛ مانند ایستادن یا نشستن برای انسان. عرض مفارق خود بر دو قسم است: یا زودگذر است مثل سرخی شرم و زردی ترس یا دیر گذر است مثل پیری و جوان.
ماهیت در اولین دستهبندی، به «جوهر» و «عرض» تقسیم میشود.
جوهر را در اولین دستهبندی به پنج گروه تقسیم کردهاند: ماده، صورت، جسم، نفس و عقل.
اما «عَرَض» از دیدگاه مشهور حکیمان «نُه» تا است، مقولات نهگانه عرض عبارتند از: کم، کیف، أین، متی، وضع، جِدَه، اضافه، فعل و انفعال. هفت مقوله پایانی عرض (أین، متی، وضع، جِدَه، اضافه، فعل و انفعال) را مقولات نسبی میگویند. این عقیده حکمای مشّا در مورد تعداد مقولات بود و مدرکشان هم استقرا است.
فیلسوفان عرض را به عرض لازم(غیر مفارق) و عرض مفارق تقسیم کردهاند. عرض لازم، عرضی است که انفکاک و جدایی آن از ماهیت ممتنع است؛ مانند حرارت نسبت به آتش یا مانند کتابت بالقوّه نسبت به انسان. عرض مفارق، عرضی است که انفکاک و جدایی آن از شیء، ممتنع نیست؛ مانند ایستادن یا نشستن برای انسان. عرض مفارق خود بر دو قسم است: یا زودگذر است مثل سرخی شرم و زردی ترس یا دیر گذر است مثل پیری و جوان.
- [سایر] نماز یکی از افعال انسان و عرض است، در حالیکه انسان جوهر است، پس چطور عرض میتواند جوهر را به کمال برساند. به عبارت دیگر، فعل چطور میتواند فاعل را به کمال برساند؟
- [سایر] با عرض سلام؛ منظور از جوهر، صفت و حالت در فلسفه اسپینوزا چیست؟
- [سایر] انواع فرقه های یهودیت را نام برده و توضیح دهید؟
- [سایر] جوهر در مواردی مثل جوهر وجود و جوهر مجرد از ماده به چه معناست؟ جوهر وجودی و جوهر مجرد از ماده را لطفا برایم توضیح دهید؟
- [سایر] آیا جوهر خودکار مانع وضو به حساب می آید؟
- [سایر] اگر مجردات تام معروض اعراض و دگرگونی ها قرار نمی گیرند پس چگونه است که جوهر بودن را به مجردات تام ممکن الوجود اطلاق می کنیم در حالیکه خدای متعال را که مجرد تام است از جوهر بودن کنار می دانیم؟ آیا اگر جوهر بودن را این گونه تعریف کنیم که : جوهر موجودی است که در موضوع نیست که شامل خدا هم می شود چه اشکالی پیش می آید؟
- [آیت الله جوادی آملی] در نماز آیا جوهر خودکارهای معمولی مانع از آب وضو میشود یا خیر؟
- [سایر] منظور از برزخ الخافی و جوهر الغاسق در سخن جناب شیخ سهروردی چه میباشد؟
- [آیت الله سیستانی] آیا جوهر خودنویس یا روانویس یا ماژیک مانعی برای رسیدن آب به دست است؟
- [آیت الله خامنه ای] آیا جوهر از موانعی است که وجود آن بر روی دست باعث بطلان وضو میشود؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] خرید و فروش تمام انواع مسکرات حرام و باطل است.
- [آیت الله اردبیلی] خوردن گوشت جانوران ریز و خزندگان و انواع حشرات مانند موش، مار، سوسمار، مارمولک، خرچنگ، عقرب، سوسک، زنبور، مورچه، مگس، پشه، شبپره و انواع کرمها حرام است.
- [آیت الله علوی گرگانی] بر مرد واجب است حمد وسوره نماز صبح ومغرب وعشا را بلند بخواند، وبر مرد و زن واجب است حمد وسوره نماز ظهر وعصر را آهسته بخوانند و بلند خواندن یعنی آنکه صدا جوهر داشته باشد بصورتی که اگر کسی نزدیک اوست صدای او را بشنود و آهسته خواندن یعنی اینکه صدا بدون جوهر باشد و باید به صورتی بخواند که اگر سر و صدایی نباشد خود صدایش را بشنود.
- [آیت الله وحید خراسانی] بیمه انواع و اقسام متعددی دارد مانند بیمه حیات و بیمه سلامت و بیمه مال و چون حکم انها یکی است نیازی به بیان اقسام و انواع ان نیست
- [آیت الله سبحانی] خرید و فروش تمام انواع مسکرات حرام و باطل است.
- [آیت الله اردبیلی] رنگ موهایی که افراد برای رنگ کردن مو یا ابروی خود به کار میبرند و نیز رنگ جوهر خودکار یا خودنویس که بر دست میماند، چنانچه جرم نداشته و تنها رنگ باشند، برای وضو اشکال ندارند.
- [آیت الله علوی گرگانی] کسی که بیاختیار خوابش برده، اگر نداند که در بین نماز خوابش برده یا بعد از آن، باید نمازش را دوباره بخواند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کسی که بی اختیار خوابش برده، اگر نداند که در بین نماز خوابش برده یا بعد از آن، بنابر احتیاط لازم، باید نمازش را دوباره بخواند.
- [آیت الله وحید خراسانی] کسی که بی اختیار خوابش برده اگر نداند که در بین نماز خوابش برده یا بعد از ان بنابر احتیاط واجب باید نمازش را دوباره بخواند
- [آیت الله خوئی] کسی که بیاختیار خوابش برده، اگر نداند که در بین نماز خوابش برده یا بعد از آن باید نمازش را دوباره بخواند.