آیا اهل سنت اعتقاد دارند که خدا در آخرت دیده می شود؟ نظر قرآن در این باره چیست؟ در پاسخ به پرسش به نکاتی اشاره می شود: 1. غالب اهل سنت برای باورند که خداوند با چشم سر در روز قیامت دیده می شود. این دیدگاه مستلزم جسم انگاری و مرئی بودن خداوند است که بر خلاف براهین بساطت خداوند و نامحدودی او است. 2. با مراجعه به آیات قرآن کریم با آیاتی در این رابطه مواجه میشویم که به شدت رؤیت و دیدن خداوند را به طور مطلق چه در دنیا و چه در آخرت، نفی می کند: 1. (لا تُدْرِکُهُ اْلأَبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ اْلأَبْصارَ؛ هیچ دیده ای قادر به دیدن او نیست ولی او به دیده ها علم دارد.)(انعام/103) لا تدرکه الابصار اطلاق دارد هم شامل ندیدن خدادر دنیا می شود وهم درآخرت . 2. ( لَنْ تَرانی؛ ای موسی تو هرگز مرا نخواهی دید)(اعراف/143) در این تعبیر ( لَنْ) آمده که دلالت بر نفی همیشگی است یعنی تو هرگز و هیچ وقت من را نخواهی دید. 3. ( لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ؛ هیچ کس شبیه و مانند خداوند نیست.(شوری/11) این آیه که به تعبیر علامه طباطبایی(ره) محکمترین آیات محکمات در قرآن کریم است، مرئی بودن خداوند را که از صفات محسوسات است، نفی می کند. 4. ( وَ لا یُحیطُونَ بِهِ عِلْمًا؛ به خداوند نمی توان احاطه علمی پیدا نمود. این آیه مطلق احاطه علمی از جمله ادراک حسی به خداوند را نفی می کند.(طه/110) 5-. ( وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ؛ إِلی رَبِّها ناظِرَةٌ؛ در آن روز صورت هایی شاداب و مسرور است و به پروردگارش می نگرد.)(قیامت/22و23) در اینکه آیا منظور از دین خداوند در قیامت آیا دیدن حسی است یا احتمال دیگری وجود دارد باید گفت: ( با براهین قطعی عقلی و فلسفی ثابت شده که دیدن خداوند با چشم سر مستلزم جسمانیت خداوند است و جسم بودن خدا مستلزم محدود بودن و مرکب بودن اوست و این با واجب الوجود بودن او ناسازگار است. بنابراین دیدن خداوند با چشم سر عقلا محال و ممتنع است. بلکه منظور از نظر برخداوند در قیامت بر اساس قراین عقلی و نقلی متقن، دیدن با چشم دل و قلب است و یا منظور دیدن آثار رحمت خداوند در قیامت است. مرحوم علامه طبا طبایئ در ذیل آیه شریفه می فرمایند:مراد از نظرکردن به خدای متعال نظر کردن حسی که با چشم سر انجام می گیرد نیست چون برهان قاطع قائم است بر محال بودن دیده شدن خدا ،بلکه مراد نظر قلبی ودیدن قلب به وسیله حقیقت ایمان است . {المیزان ج20 ص178 }
آیا اهل سنت اعتقاد دارند که خدا در آخرت دیده می شود؟ نظر قرآن در این باره چیست؟
در پاسخ به پرسش به نکاتی اشاره می شود:
1. غالب اهل سنت برای باورند که خداوند با چشم سر در روز قیامت دیده می شود. این دیدگاه مستلزم جسم انگاری و مرئی بودن خداوند است که بر خلاف براهین بساطت خداوند و نامحدودی او است.
2. با مراجعه به آیات قرآن کریم با آیاتی در این رابطه مواجه میشویم که به شدت رؤیت و دیدن خداوند را به طور مطلق چه در دنیا و چه در آخرت، نفی می کند:
1. (لا تُدْرِکُهُ اْلأَبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ اْلأَبْصارَ؛ هیچ دیده ای قادر به دیدن او نیست ولی او به دیده ها علم دارد.)(انعام/103)
لا تدرکه الابصار اطلاق دارد هم شامل ندیدن خدادر دنیا می شود وهم درآخرت .
2. ( لَنْ تَرانی؛ ای موسی تو هرگز مرا نخواهی دید)(اعراف/143) در این تعبیر ( لَنْ) آمده که دلالت بر نفی همیشگی است یعنی تو هرگز و هیچ وقت من را نخواهی دید.
3. ( لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ؛ هیچ کس شبیه و مانند خداوند نیست.(شوری/11) این آیه که به تعبیر علامه طباطبایی(ره) محکمترین آیات محکمات در قرآن کریم است، مرئی بودن خداوند را که از صفات محسوسات است، نفی می کند.
4. ( وَ لا یُحیطُونَ بِهِ عِلْمًا؛ به خداوند نمی توان احاطه علمی پیدا نمود. این آیه مطلق احاطه علمی از جمله ادراک حسی به خداوند را نفی می کند.(طه/110)
5-. ( وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ؛ إِلی رَبِّها ناظِرَةٌ؛ در آن روز صورت هایی شاداب و مسرور است و به پروردگارش می نگرد.)(قیامت/22و23)
در اینکه آیا منظور از دین خداوند در قیامت آیا دیدن حسی است یا احتمال دیگری وجود دارد باید گفت: ( با براهین قطعی عقلی و فلسفی ثابت شده که دیدن خداوند با چشم سر مستلزم جسمانیت خداوند است و جسم بودن خدا مستلزم محدود بودن و مرکب بودن اوست و این با واجب الوجود بودن او ناسازگار است. بنابراین دیدن خداوند با چشم سر عقلا محال و ممتنع است.
بلکه منظور از نظر برخداوند در قیامت بر اساس قراین عقلی و نقلی متقن، دیدن با چشم دل و قلب است و یا منظور دیدن آثار رحمت خداوند در قیامت است. مرحوم علامه طبا طبایئ در ذیل آیه شریفه می فرمایند:مراد از نظرکردن به خدای متعال نظر کردن حسی که با چشم سر انجام می گیرد نیست چون برهان قاطع قائم است بر محال بودن دیده شدن خدا ،بلکه مراد نظر قلبی ودیدن قلب به وسیله حقیقت ایمان است . {المیزان ج20 ص178 }
- [سایر] آیا علمای شیعه و اهل سنت بر وجوب اعتقاد به ظهور مهدی (عج) اتفاق نظر دارند؟
- [سایر] هدف از مخالفت اهل سنت با اعتقاد به رجعت چیست؟
- [سایر] هدف از مخالفت اهل سنت با اعتقاد به رجعت چیست؟
- [سایر] آیا اهل سنت به امام مهدی علیه السلام اعتقاد دارند؟
- [سایر] آیا اهل سنت به ظهور منجی اعتقاد دارند؟
- [سایر] آیا اهل سنّت به امام مهدی (عج) اعتقاد دارند؟
- [سایر] آیا افراد سنی مذهب به معصومیت پیامبر(ص) و امامان و اهل بیت (ع) اعتقاد دارند؟
- [سایر] آیا می شود فردی که اهل سنت باشد و تنها به پیامبر اعتقاد داشته و از هیچ یک از مذاهب اهل سنت پیروی نکند؟
- [سایر] از نظر اهل تسنّن مقام خلفاءبالاتر است یا ائمه اربعه اهل سنت؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] به نام خدا سلام لطفا درباره ی ؛بداء؛ این که به چه معناست و تفاوت شیعه و سنی در اعتقاد به آن در چیست ؟ توضیح بفرمائید.
- [آیت الله مظاهری] مرد شیعه میتواند با زن سنّی ازدواج کند و همچنین زن شیعه میتواند به عقد سنّی درآید ولی سزاوار نیست که این کار عملی شود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چنانچه یکی از اولاد از نظر سنّی بزرگتر و دیگری از جهت بلوغ بزرگتر باشد قضاء نماز بر اولّی واجب است.
- [آیت الله سیستانی] نظر اهل سنّت آن است که مازاد سهمالارث میراث بر آن، به عَصَبه میت مانند برادر او داده میشود. لکن نظر مذهب امامیه خلاف آن است، مثلاً اگر مردی بمیرد و تنها دختری و برادری داشته باشد، از نظر امامیه باید نیمی از ارث را به دختر به عنوان سهمالارث و نیم دیگر را به عنوان ردّ به او بپردازند و به برادر میت سهمی تعلّق نمیگیرد. لکن نظر اهل سنّت آن است که در این فرض نیمی از ارث میت به برادر پرداخت میشود، چون که از عصبه میت به شمار میرود. حال اگر مذهب اهل سنّت بر وارث امامی مذهب نافذ باشد و مازاد سهمالارث به او پرداخت نشود، عصبه میت اگر امامی مذهب باشند، میتوانند از باب قاعده مقاصّه نوعی، مازاد سهمالارث وارثِ سنّی مذهب را بگیرند.
- [آیت الله سیستانی] بر طبق مذهب امامیه، زن مطلقه یائسه و صغیره اگر چه با آنها نزدیکی شده باشد عدّه ندارند. لیکن بر طبق مذاهب اهلسنّت با اختلافی که در شروط عدّه برای صغیره دارند عدّه بر آنان واجب است. حال اگر شوهر از اهلسنّت باشد، و زن یائسه یا صغیرهاش را با اعتقاد به لزوم عدّه برای صغیره طلاق دهد، ملزم به رعایت قواعد مذهب خود مانند فساد عقد خواهر مطلقه، و نکاح زنانی که جمع آنها با زن در دوران عدّه حرام است، میشود، بنابراین مرد شیعی میتواند با خواهر این مطلقه ازدواج کند هرچند آن مرد سنی با او عقد بسته باشد. و احتیاط واجب برای مرد شیعی نیز آن است که با این زن مطلقه پیش از تمام شدن عدهاش ازدواج نکند، و آن زن نیز اگر شیعه باشد و یا شیعه بشود تا پایان عدّه، ازدواج نکند. همچنین احوط آن است که در ایام عدّه از شوهر نفقه نگیرد، گر چه طبق مذهب شوهر واجبالنفقه او باشد، مگر آنکه از باب اجرای قاعده مقاصّه نوعی در صورت بودن شرایط آن، بتوان نفقه گرفت.
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت جمع میان عمه و برادرزادهاش یا خاله و خواهرزادهاش جایز نیست، بدین معنا که اگر هر دو را همزمان عقد کنند، هر دو عقد باطل است، و در صورتی که عقد یکی پس از دیگری باشد، عقد دومی باطل است. لکن از نظر فقه امامیه، عقد عمه پس از برادرزادهاش و خاله پس از خواهرزادهاش مطلقاً جایز است. همچنین عقد برادرزاده پس از عقد عمه و عقد خواهرزاده پس از عقد خاله، مشروط بر آنکه پیش از عقد عمه و خاله رضایت داده باشند و یا بعد از عقد رضایت بدهند جایز است. بنابراین اگر پیرو اهل سنّت، در نکاح میان عمه و برادرزادهاش و یا میان خاله و خواهرزادهاش جمع کند، پس اگر عقد آنها متقارن باشد چون به مذهب آنها عقد هر دو باطل است، برای پیرو مذهب امامیه جایز است بر هر یک از آنها و در صورت رضایت عمه یا خاله بر هر دو عقد کند. و اگر عقد مرد سنّی متقارن نباشد، عقد زن دوّم در فرض مذکور به مذهب آنها باطل است و مرد شیعی میتواند با او ازدواج کند. این حکم در مورد هر یک از آن دو زن در صورتی که امامی باشند، نیز جاری است.
- [آیت الله سیستانی] ابوحنیفه و شافعی برای مغبون قائل به خیار غبن نیستند، حال آنکه در مذهب ما این خیار ثابت است، و ظاهراً بحث ثبوت یا عدم ثبوت این خیار شامل موردی که بنای شخص مغبون بر بیتوجّهی به قیمت و خرید و فروش کالا به هر قیمتی باشد، نمیشود، در این فرض ظاهراً خیار غبن ثابت نیست. همچنین شامل جایی که بنای طرفین معامله نقلوانتقال طبق قیمت بازار است نه بیشتر و شخص مغبون بر ادّعای غابن مبنی بر بالا نبودن قیمت اعتماد کرده، نمیشود؛ زیرا ظاهراً از نظر همگان در اینجا خیار ثابت است، از جهت فریب دادن بایع. همچنین این خیار شامل جایی که بنا به شرط ارتکازی در عرف خاص، جز حقّ فسخ، حقّ دیگری مانند حقّ مطالبه مابهالتفاوت وجود دارد، نمیشود. در هر حال، هر جا که از نظر مذهب امامیه خیار غبن ثابت باشد و مذهب اهل سنّت، آن را منکر باشد، برای شخص امامی مذهب از باب مقاصّه نوعی جایز است که پیرو اهل سنّت را به نبود خیار غبن ملزم کند. این در جایی است که مذهب اهل سنّت بر همگان، از جمله شخص امامی مذهب نافذ و جاری باشد.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر چیزی را به اعتقاد این که راست است از قول خدا یا پیغمبر نقل کند و بعد بفهمد دروغ بوده ، روزه اش باطل نمی شود.
- [آیت الله بروجردی] اگر چیزی را به اعتقاد این که راست است از قول خدا یا پیغمبر نقل کند و بعد بفهمد دروغ بوده، روزهاش باطل نمیشود.
- [آیت الله خوئی] اگر چیزی را به اعتقاد این که راست است از قول خدا یا پیغمبر نقل کند و بعد بفهمد دروغ بوده، روزهاش باطل نمیشود.
- [آیت الله اردبیلی] اگر چیزی را با اعتقاد به این که راست است از قول خدا یا معصومان علیهمالسلام نقل کند و بعد بفهمد دروغ بوده، روزهاش باطل نمیشود.