چرا خداوند به جمعیت ژاپن و چین پیامبری نفرستاده است؟ در ابتدای بحث ذکر چند نکه ضروری به نظر می رسد: 1- انگیزش پیامبران شناخته شده صاحب شریعت در مناطق یاد شده ، مساوی با نبودن پیامبر الهی در سایر مناطق نیست بلکه خداوند پیامبران زیادی را برانگیخته است که آیین و شریعت پیامبران اولوالعزم را تبلیغ کرده و پیام الهی را به همه نقاط جهان رساندهاند حتی شخصیتهایی چون بودا- که در هند، چین و بسیاری از مناطق جنوب شرق آسیا تحت تأثیر آیین او میباشند- بنا بر احتمالی از پیامبران الهی بودهاند و جالب این که در آثار به جای مانده از کنفوسیوس و بودا و ادیانی- که امروزه به عنوان (ادیان پنهان خدا) شناخته میشوند- نکاتی (همانند بشارتهای تورات و انجیل) درباره پیامبر اکرم (ص) وجود دارد. در این باره بهتر است مطالب زیر را مد نظر داشت تا مساله روشن تر گردد: نخست باید دانست یکی از مهمترین وظایف پیامبران به ویژه پیامبران اولوا العزم، هدایت و داوری میان مردمی است که به دلیل شکل گیری نظام اجتماعی و تزاحم منافع با همدیگر اختلاف پیدا کرده بودند زیرا انسان ها در ابتدا به صورت گروه های کوچک و به طور اشتراکی زندگی می کردند. اما رفته رفته با پیدایش آتش و فلز و گسترش امکانات، برخی بر برخی سلطه پیدا کردند و بسیاری از هدایت الهی دور شدند و آن یکپارچگی اولیه را از دست دادند. این بحران ها بیشتر در سرزمین های با تمدن کهن که به طور عموم در منطقه خاورمیانه بودند شکل گرفت. از این رو بیشتر پیامبران و به ویژه پیامبران اولوا العزم در این مناطق مبعوث شدند. چنان که در قرآن مجید نیز می خوانیم: (کان الناس امه واحده فبعث الله النبیین مبشرین و منذرین و انزل معهم الکتاب بالحق لیحکم بین الناس فیما اختلفوا فیه و ما اختلف فیه الا الذین اوتوه من بعد ماجاءتهم البینات بغیا بینهم فهدی الله الذین ءامنوا لما اختلفوا فیه من الحق باذنه والله یهدی من یشاء الی صراط مستقیم مردم، امتی یگانه بودند پس خداوند پیامبران را نوید آور و بیم دهنده برانگیخت و با آنان، کتاب [خود] را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند داوری کند. و جز کسانی که [کتاب] به آنان داده شد- پس از آن که دلایل روشن برای آنان آمد- به خاطر ستم [و حسدی] که میانشان بود [هیچ کس] در آن اختلاف نکرد. پس خداوند آنان را که ایمان آورده بودند، به توفیق خویش، به حقیقت آنچه که در آن اختلاف داشتند هدایت کرد و خدا هر که را بخواهد به راه راست هدایت می کند)( بقره، آیه 213) برای توضیح بیشتر نظر شما را به مطالب زیر جلب می کنیم: اولًا، یکی از لوازم نبوت عامه این است که هیچ مردمی بدون راهنما نیستند و ممکن نیست خداوند ملتی را بدون رهنما رها کند زیرا خدا مربی و مدبر انسان است و انسان مسافری است که عوالمی را پشت سر گذاشته و عوالمی پیش روی دارد انسان بدون راهنمایی وحی نمیداند از چه عوالمی آمده است و به کدام عوالم میرود قرآن کریم در این مورد میفرماید هیچ امتی بدون پیغمبر و راهنما نخواهد بود (ان من امه إلاخلا فیها نذیر)، (فاطر، آیه 24 )امکان ندارد جمعیتی در منطقهای زندگی کنند و خداوند برای آنان راهنما نفرستد خداوند مردم را خواه موحد و خواه غیر موحد از نبوت جدا نمیکند اصولًا نبوت از بشریت جدا نمیشود یعنی ممکن نیست در عصری یا نسلی در سرزمینی گروهی زندگی کنند و برای آنان نبوت نباشد و ممکن نیست جامعه بشری را بیافریند و وحی و سروش غیبی را خلق نکند زیرا جامعه بدون وحی حیات انسانی نخواهد داشت. انفکاک بشریت و نبوت ممکن نیست یا خود پیغمبر در یک جامعه معین به سر میبرد و یا نماینده و جانشین او و یا کتاب و تعالیمش. این که در غرب پیامبری ظهور کرده است یا نه باید گفت ممکن است در آن قسمتها جمعیتی نبوده و یا اگر بوده ما دلیلی نداریم که خداوند برای آنها انبیایی نفرستاده است چون همه انبیایی که آمار و نامشان در جوامع روایی هست تنها نام بعضی در قرآن ذکر شده است خدای سبحان میفرماید: (منهم من قصصنا علیک و منهم من لم نقصص علیک) ما پیش از تو رسولانی فرستادیم سرگذشت گروهی از آنان را برای تو باز گفته و گروهی را برای تو بازگو نکردهایم،( غافر، آیه 78) لذا شاید در غرب نیز انبیایی بودهاند که در قرآن قصه آنان نیامده است و علت عدم ذکر نام و قصه آنان در قرآن این است که کتاب و آثار تبلیغی آنها برای مردم مشرق زمین و خاورمیانه اصلًا آشنا نبود،( تفسیر موضوعی، ج 6، آیت عبدالله جوادی آملی) ثانیا، باید راهی ورای حس و عقل باشد که بتوان از آن برای هدایت مردم استفاده کرد اما فعلیت یافتن هدایت افراد مشروط به دو شرط است: یکی آنکه خودشان بخواهند از این نعمت الهی بهرهمند شوند، دوم آنکه دیگران موانعی برای هدایت آنان فراهم نکنند و محروم ماندن بسیاری از مردم از هدایت انبیاء در اثر سوء اختیار خودشان بوده است چنانکه محرومیت بسیاری دیگر در اثر موانعی بوده که دیگران در راه گسترش دعوت انبیاء بوجود آورده بودند. و پیامبران خدا همواره برای برداشتن این موانع میکوشیدند با دشمنان خدا و بویژه زورمندان و مستکبران به ستیز برمیخواستند بسیاری از ایشان در راه ابلاغ رسالت الهی و هدایت مردم جان خود را فدا کردند. نکته قابل توجه اینکه ویژگی اختیاری بودن حرکت تکاملی انسان ایجاب میکند که همه این جریانات به صورتی انجام یابدکه زمینه حسن یا سوء انتخاب برای طرفین حق و باطل فراهم باشد مگر اینکه تسلط زورمندان و اهل باطل بجایی برسد که راه هدایت دیگران را بکلی مسدود کند و نور حق و هدایت را در جامعه خاموش سازند در این صورت خدای متعال از راه های غیبی و غیر عادی طرفداران حق را یاری خواهد کرد اگر چنین موانعی بر سر راه انبیاء نمیبود دعوت ایشان بگوش همه جهانیان میرسید و همگی از نعمت هدایت الهی بوسیله وحی و نبوت بهرهمند میشدند پس گناه محرومیت بسیاری از مردم از هدایت انبیاء بگردن کسانی است که جلو گسترش دعوت ایشان را گرفتهاند،( آموزش عقاید ج 2 استاد محمد تقی مصباح یزدی) ثانیاً، باید راهی ورای حس و عقل باشد که بتوان از آن برای هدایت مردم استفاده کرد اما فعلیت یافتن هدایت افراد مشروط به دو شرط است: یکی آنکه خودشان بخواهند از این نعمت الهی بهرهمند شوند، دوم آنکه دیگران موانعی برای هدایت آنان فراهم نکنند و محروم ماندن بسیاری از مردم از هدایت انبیاء در اثر سوء اختیار خودشان بوده است چنانکه محرومیت بسیاری دیگر در اثر موانعی بوده که دیگران در راه گسترش دعوت انبیاء بوجود آورده بودند. و پیامبران خدا همواره برای داشتن این موانع میکوشیدند با دشمنان خدا و بویژه زورمندان و مستکبران به ستیز برمیخواستند بسیاری از ایشان در راه ابلاغ رسالت الهی و هدایت مردم جان خود را فدا کردند. نکته قابل توجه اینکه ویژگی اختیاری بودن حرکت تکاملی انسان ایجاب میکند که همه این جریانات بصورتی انجام یابدکه زمینه حسن یا سوء انتخاب برای طرفین حق و باطل فراهم باشد مگر اینکه تسلط زورمندان و اهل باطل بجایی برسد که راه هدایت دیگران را بکلی مسدود کند و نور حق و هدایت را در جامعه خاموش سازند در این صورت خدای متعال از راههای غیبی و غیر عادی طرفداران حق را یاری خواهد کرد اگر چنین موانعی بر سر راه انبیاء نمیبود دعوت ایشان بگوش همه جهانیان میرسید و همگی از نعمت هدایت الهی بوسیله وحی و نبوت بهرهمند میشدند پس گناه محرومیت بسیاری از مردم از هدایت انبیاء بگردن کسانی است که جلو گسترش دعوت ایشان را گرفتهاند، (آموزش عقاید ج 2 استاد محمد تقی مصباح یزدی).
چرا خداوند به جمعیت ژاپن و چین پیامبری نفرستاده است؟
در ابتدای بحث ذکر چند نکه ضروری به نظر می رسد:
1- انگیزش پیامبران شناخته شده صاحب شریعت در مناطق یاد شده ، مساوی با نبودن پیامبر الهی در سایر مناطق نیست بلکه خداوند پیامبران زیادی را برانگیخته است که آیین و شریعت پیامبران اولوالعزم را تبلیغ کرده و پیام الهی را به همه نقاط جهان رساندهاند حتی شخصیتهایی چون بودا- که در هند، چین و بسیاری از مناطق جنوب شرق آسیا تحت تأثیر آیین او میباشند- بنا بر احتمالی از پیامبران الهی بودهاند و جالب این که در آثار به جای مانده از کنفوسیوس و بودا و ادیانی- که امروزه به عنوان (ادیان پنهان خدا) شناخته میشوند- نکاتی (همانند بشارتهای تورات و انجیل) درباره پیامبر اکرم (ص) وجود دارد.
در این باره بهتر است مطالب زیر را مد نظر داشت تا مساله روشن تر گردد:
نخست باید دانست یکی از مهمترین وظایف پیامبران به ویژه پیامبران اولوا العزم، هدایت و داوری میان مردمی است که به دلیل شکل گیری نظام اجتماعی و تزاحم منافع با همدیگر اختلاف پیدا کرده بودند زیرا انسان ها در ابتدا به صورت گروه های کوچک و به طور اشتراکی زندگی می کردند. اما رفته رفته با پیدایش آتش و فلز و گسترش امکانات، برخی بر برخی سلطه پیدا کردند و بسیاری از هدایت الهی دور شدند و آن یکپارچگی اولیه را از دست دادند. این بحران ها بیشتر در سرزمین های با تمدن کهن که به طور عموم در منطقه خاورمیانه بودند شکل گرفت. از این رو بیشتر پیامبران و به ویژه پیامبران اولوا العزم در این مناطق مبعوث شدند.
چنان که در قرآن مجید نیز می خوانیم: (کان الناس امه واحده فبعث الله النبیین مبشرین و منذرین و انزل معهم الکتاب بالحق لیحکم بین الناس فیما اختلفوا فیه و ما اختلف فیه الا الذین اوتوه من بعد ماجاءتهم البینات بغیا بینهم فهدی الله الذین ءامنوا لما اختلفوا فیه من الحق باذنه والله یهدی من یشاء الی صراط مستقیم مردم، امتی یگانه بودند پس خداوند پیامبران را نوید آور و بیم دهنده برانگیخت و با آنان، کتاب [خود] را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند داوری کند. و جز کسانی که [کتاب] به آنان داده شد- پس از آن که دلایل روشن برای آنان آمد- به خاطر ستم [و حسدی] که میانشان بود [هیچ کس] در آن اختلاف نکرد. پس خداوند آنان را که ایمان آورده بودند، به توفیق خویش، به حقیقت آنچه که در آن اختلاف داشتند هدایت کرد و خدا هر که را بخواهد به راه راست هدایت می کند)( بقره، آیه 213)
برای توضیح بیشتر نظر شما را به مطالب زیر جلب می کنیم:
اولًا، یکی از لوازم نبوت عامه این است که هیچ مردمی بدون راهنما نیستند و ممکن نیست خداوند ملتی را بدون رهنما رها کند زیرا خدا مربی و مدبر انسان است و انسان مسافری است که عوالمی را پشت سر گذاشته و عوالمی پیش روی دارد انسان بدون راهنمایی وحی نمیداند از چه عوالمی آمده است و به کدام عوالم میرود قرآن کریم در این مورد میفرماید هیچ امتی بدون پیغمبر و راهنما نخواهد بود (ان من امه إلاخلا فیها نذیر)، (فاطر، آیه 24 )امکان ندارد جمعیتی در منطقهای زندگی کنند و خداوند برای آنان راهنما نفرستد خداوند مردم را خواه موحد و خواه غیر موحد از نبوت جدا نمیکند اصولًا نبوت از بشریت جدا نمیشود یعنی ممکن نیست در عصری یا نسلی در سرزمینی گروهی زندگی کنند و برای آنان نبوت نباشد و ممکن نیست جامعه بشری را بیافریند و وحی و سروش غیبی را خلق نکند زیرا جامعه بدون وحی حیات انسانی نخواهد داشت.
انفکاک بشریت و نبوت ممکن نیست یا خود پیغمبر در یک جامعه معین به سر میبرد و یا نماینده و جانشین او و یا کتاب و تعالیمش.
این که در غرب پیامبری ظهور کرده است یا نه باید گفت ممکن است در آن قسمتها جمعیتی نبوده و یا اگر بوده ما دلیلی نداریم که خداوند برای آنها انبیایی نفرستاده است چون همه انبیایی که آمار و نامشان در جوامع روایی هست تنها نام بعضی در قرآن ذکر شده است خدای سبحان میفرماید: (منهم من قصصنا علیک و منهم من لم نقصص علیک) ما پیش از تو رسولانی فرستادیم سرگذشت گروهی از آنان را برای تو باز گفته و گروهی را برای تو بازگو نکردهایم،( غافر، آیه 78) لذا شاید در غرب نیز انبیایی بودهاند که در قرآن قصه آنان نیامده است و علت عدم ذکر نام و قصه آنان در قرآن این است که کتاب و آثار تبلیغی آنها برای مردم مشرق زمین و خاورمیانه اصلًا آشنا نبود،( تفسیر موضوعی، ج 6، آیت عبدالله جوادی آملی)
ثانیا، باید راهی ورای حس و عقل باشد که بتوان از آن برای هدایت مردم استفاده کرد اما فعلیت یافتن هدایت افراد مشروط به دو شرط است: یکی آنکه خودشان بخواهند از این نعمت الهی بهرهمند شوند، دوم آنکه دیگران موانعی برای هدایت آنان فراهم نکنند و محروم ماندن بسیاری از مردم از هدایت انبیاء در اثر سوء اختیار خودشان بوده است چنانکه محرومیت بسیاری دیگر در اثر موانعی بوده که دیگران در راه گسترش دعوت انبیاء بوجود آورده بودند. و پیامبران خدا همواره برای برداشتن این موانع میکوشیدند با دشمنان خدا و بویژه زورمندان و مستکبران به
ستیز برمیخواستند بسیاری از ایشان در راه ابلاغ رسالت الهی و هدایت مردم جان خود را فدا کردند.
نکته قابل توجه اینکه ویژگی اختیاری بودن حرکت تکاملی انسان ایجاب میکند که همه این جریانات به صورتی انجام یابدکه زمینه حسن یا سوء انتخاب برای طرفین حق و باطل فراهم باشد مگر اینکه تسلط زورمندان و اهل باطل بجایی برسد که راه هدایت دیگران را بکلی مسدود کند و نور حق و هدایت را در جامعه خاموش سازند در این صورت خدای متعال از راه های غیبی و غیر عادی طرفداران حق را یاری خواهد کرد اگر چنین موانعی بر سر راه انبیاء نمیبود دعوت ایشان بگوش همه جهانیان میرسید و همگی از نعمت هدایت الهی بوسیله وحی و نبوت بهرهمند میشدند پس گناه محرومیت بسیاری از مردم از هدایت انبیاء بگردن کسانی است که جلو گسترش دعوت ایشان را گرفتهاند،( آموزش عقاید ج 2 استاد محمد تقی مصباح یزدی)
ثانیاً، باید راهی ورای حس و عقل باشد که بتوان از آن برای هدایت مردم استفاده کرد اما فعلیت یافتن هدایت افراد مشروط به دو شرط است: یکی آنکه خودشان بخواهند از این نعمت الهی بهرهمند شوند، دوم آنکه دیگران موانعی برای هدایت آنان فراهم نکنند و محروم ماندن بسیاری از مردم از هدایت انبیاء در اثر سوء اختیار خودشان بوده است چنانکه محرومیت بسیاری دیگر در اثر موانعی بوده که دیگران در راه گسترش دعوت انبیاء بوجود آورده بودند.
و پیامبران خدا همواره برای داشتن این موانع میکوشیدند با دشمنان خدا و بویژه زورمندان و مستکبران به ستیز برمیخواستند بسیاری از ایشان در راه ابلاغ رسالت الهی و هدایت مردم جان خود را فدا کردند. نکته قابل توجه اینکه ویژگی اختیاری بودن حرکت تکاملی انسان ایجاب میکند که همه این جریانات بصورتی انجام یابدکه زمینه حسن یا سوء انتخاب برای طرفین حق و باطل فراهم باشد مگر اینکه تسلط زورمندان و اهل باطل بجایی برسد که راه هدایت دیگران را بکلی مسدود کند و نور حق و هدایت را در جامعه خاموش سازند در این صورت خدای متعال از راههای غیبی و غیر عادی طرفداران حق را یاری خواهد کرد اگر چنین موانعی بر سر راه انبیاء نمیبود دعوت ایشان بگوش همه جهانیان میرسید و همگی از نعمت هدایت الهی بوسیله وحی و نبوت بهرهمند میشدند پس گناه محرومیت بسیاری از مردم از هدایت انبیاء بگردن کسانی است که جلو گسترش دعوت ایشان را گرفتهاند، (آموزش عقاید ج 2 استاد محمد تقی مصباح یزدی).
- [سایر] جبرئیل نزد پیامبر آمد و گفت: خداوند برای تو هدیهای فرستاده که بر هیچ پیامبری نفرستاده است، آن هدیه چه بود؟
- [سایر] چرا همه ی پیامبران ما عرب هستند و خداوند حتی یک پیامبر و یا امام ایرانی نفرستاده ولی باز با این حال ما به پیامبران ارزش قائل ایم؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] در عصر حاضر، ارتباط ما با کشورهای غیر مسلمان بر اساس کدام یک از عقود می باشد؟ آیا کشورهایی مثل ژاپن، کره و چین جزو کفار حربی هستند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] در عصر حاضر، ارتباط ما با کشورهای غیر مسلمان بر اساس کدام یک از عقود می باشد؟ آیا کشورهایی مثل ژاپن، کره و چین جزو کفار حربی هستند؟
- [سایر] چرا خداوند پیغمبری از جنس زنان برای بشریت نفرستاده است؟
- [سایر] چرا خدا به هر کس، وحی نفرستاده و تنها عده خاصی را برای این کار انتخاب کرده است؟
- [سایر] مسافری که در هواپیماهای غیر اسلامی (مانند هند، چین، ژاپن و امثال آن) سفر میکند و در آنجا غذاها بسته بندی شده است، ولی نمیداند چه کسانی آن را بسته بندی کردهاند. آیا شخص مسلمان میتواند از آن غذا استفاده نماید؟
- [سایر] شینتو آیین باستانی ژاپن چه مشخصاتی دارد؟
- [سایر] در آیه 33 سوره مبارکه اعراف آمده است؛ خداوند شرک ورزیدن به خود را برای چیزی که برای آن دلیل نفرستاده حرام کرده است. سؤال این است که مگر شرک ورزیدن به خدا برای چیزهایی که خداوند برایشان دلیل فرستاده حرام نیست؟!
- [آیت الله بهجت] آیا توپ های ورزشی چرمی که در بازار مسلمین فروخته می شود یا توسط دولت اسلامی از خارج وارد می شود و معمولاً واردات آن ها از کشورهایی (هم چون چین، ژاپن، تایوان، آلمان و سایر کشورهای) غیر مسلمان است که ذبح در آن جاها غیر شرعی است، از حیث طهارت و نجاست چه حکمی دارند؟ بازی کردن با آن ها که احتمال آلودگی به نجاست زیاد است چه حکمی دارد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] السلام علیْک ایها النبی و رحْمة الله و برکاته: سلام بر توای پیغمبر و رحمت خدا و برکات او بر تو باد. السلاْم علیْنا و علی عباد الله الصالحین: سلام بر ما و بر تمام بندگان صالح خدا. السلام علیْکمْ و رحْمة الله و برکاته: سلام بر شما ای جمعیت نمازگزاران و رحمت و برکات او بر شما باد.
- [آیت الله مظاهری] غیبت از یک جمعیّت نظیر غیبت از طایفهای یا ملّتی غیبت و حرام نیست، در صورتی که مراد گوینده و شنونده بعضی از آن جمعیّت باشد، امّا چون موجب قساوت قلب است، بهتر است پرهیز شود، ولی اگر مراد گوینده و شنونده همه جمعیّت باشد، غیبت و گناه آن نیز مضاعف میشود.
- [آیت الله اردبیلی] اگر مسلمانی منکر خدا یا پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم شود یا حکم ضروری دین یعنی حکمی که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند، مثل واجب بودن نماز و روزه را انکار کند، در صورتی که انکار آن حکم به انکار خدا یا پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم برگردد و با توجه به این موضع آن را انکار کند، (مرتدّ) است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه کسی پناه بر خدا به خدا، یا پیامبر(صلی الله علیه وآله) یا یکی از ائمه معصومین(علیهم السلام) یا فاطمه زهرا(علیهم السلام) دشنام و ناسزا گوید یا عداوت داشته باشد، کافراست.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مسلمانی که منکر خدا یا یگانگی خداوند یا رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله شود مرتدّ میشود و انکار حکم ضروری دین (یعنی حکمی که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند مثل واجب بودن نماز و روزه) با اعتراف به توحید و رسالت سبب ارتداد نیست، هر چند ضروری بودن آن را بداند، ولی در مسأله 1107 اشاره شد که کسی که یکی از ضروریات دین را انکار میکند و شبههای در حق وی نباشد و شک داریم که به دو اصل توحید و رسالت ایمان قلبی دارد، شرعاً کافر بشمار میآید، هر چند ضروری بودن آن حکم را نداند.
- [آیت الله اردبیلی] بنابر احتیاط حمد و ثنای پروردگار و صلوات بر پیامبر اکرم و آل پیامبر علیهمالسلام باید به عربی گفته شود و در حمد و ثنای خداوند و صلوات بر پیامبر اکرم و آل پیامبر علیهمالسلام و دعوت مردم به تقوا و خواندن یک سوره کامل در دو خطبه، باید ترتیب مراعات شود.
- [آیت الله نوری همدانی] کافر ، یعنی کسی که منکر خدا است یا برای خدا شریک قرار می دهد یا رسالت حضرت خاتم الانبیاء ، محمّد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله ) را قبول ندارد مگر اهل کتاب که درآخر مساله ذکر میشود و هخمچنین است اگر در یکی از اینها شک داشته باشد و نیز کسی که ضروری دین ، یعنی چیزی را که مسلمانان جزء دین اسلام می دانند منکر شود ، چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است و انکار آن چیزبرگردد به انکار خدا ، یا توحید ، یا نبوت ، نجس می باشد و اگر ضروری دین بودن آن را نداند ، به طوری که انکار آن به انکار خدا یا توحید یا نبوت برنگردد ، بهتر آن است که از او اجتناب کنند . کفاری که مانند یهود و نصاری اهل کتاب می باشند و تا هنگامی که علم به ملاقات بدن آنها با یکی از نجاسات که ذکر شد و می شود حاصل نشده است ، اجتناب لازم نیست .
- [آیت الله مظاهری] کافر (کسی که منکر خدا یا معاد است، یا برای خدا شریک قرار میدهد، یا پیامبری حضرت خاتم الانبیا محمد بن عبداللَّه صلی الله علیه وآله وسلم را قبول ندارد، یا در یکی از اینها شک داشته باشد، یا ضروری دین یعنی چیزی را که مثل نماز و روزه مسلمانان جزو دین اسلام میدانند منکر شود، در صورتی که بداند انکار آن چیز به انکار خدا یا توحید یا نبوت برمیگردد) احکام مسلمانان را ندارد، مثلاً نمیتواند زن مسلمان بگیرد، و نباید در قبرستان مسلمانان دفن شود.
- [آیت الله سیستانی] کسی که معترف به خدا یا به یگانگی او نباشد و همچنین غُلاة یعنی آنهایی که یکی از ائمه علیهمالسلام را خدا خوانده ، یا بگویند خدا در او حلول کرده است و خوارج و نواصب یعین آنهایی که به ائمه علیهمالسلام اظهار دشمنی مینمایند نجسند ، و همچنین است کسی که نبوّت یا یکی از ضروریات دین ، مانند نماز و روزه را منکر شود ، اگر به نحوی باشد که مستلزم تکذیب پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم بشود هر چند فی الجمله . و امّا اهل کتاب یعنی یهود و نصاری و مجوس محکوم به طهارتاند .
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر بخواهد خبری را که نمیداند راست است یا دروغ، نقل کند، بنا بر احتیاط نباید به خداوند یا پیامبر صلی الله علیه و آله یا امام علیهالسلام نسبت دهد، بلکه باید مثلاً چنین بگوید: چنین روایت شده است.