در مورد شخصیت دکتر شریعتی و کتاب فاطمه فاطمه است و کویر نظرتانرا مرقوم فرمایید؟ دکتر شریعتی از نویسندگان و شخصیتهای انقلابی برجسته پیش از انقلاب بوده است وی نویسندهای توانا و پرسوز و درد بود که در دوران خفقان ستمشاهی با بیان و قلم خویش بر بازگشت جوانان به اسلام و قرآن تأکید میورزید. کتابهای مرحوم دکتر شریعتی اغلب کتابهایی سودمند و خواندنی هستند. کتاب (فاطمه فاطمه است) از بهترین کتابهایی است که درباره شخصیت آن حضرت نگارش یافته است. (کویر) نیز که بیشتر جنبه رمانی و ادبی دارد از آثار زیبای مرحوم شریعتی است. ولی آنچه درباره دکتر اتفاق افتاده است باید گفت: افراط و تفریط هایی میباشد که درباره شخصیت او و آثارش صورت گرفته است برخی او را مطلق پنداشته و هر چه را که نوشته و گفته است صد در صد حق دانسته و آن را پذیرفتهاند و برخی نیز در نقطه مقابل هر چه را او گفته با دید شک و تردید نگریسته و یکسره نفی کردهاند. همین افراط و تفریط ها موجب شده که زمینه مناسبی برای معرفی و نقد آثار او فراهم نگردد که البته از این بابت باید متأسف بود. در مجموع باید یک نکته را کاملا مد نظر داشت و آن این که: ما به جز قرآن مجید - که همه آن را حق و حقیقت دانسته و به آن معتقدیم - هیچ کتاب دیگری (حتی کتابهای احادیث) را خالی از نقد و نظر نمیدانیم. از افلاطون و ارسطو گرفته تا ملاصدرا و دکارت و انیشتین هیچ کدام دارای علم مطلق نبوده و خود نیز چنین ادعایی نداشتهاند. حال در مورد آثار دکتر شریعتی بیشتر باید با دیده انصاف و علم به آنها نگریسته شود مطالب مفید آن استفاده و مواد غیر قابل قبول آن نقد گردد.
در مورد شخصیت دکتر شریعتی و کتاب فاطمه فاطمه است و کویر نظرتانرا مرقوم فرمایید؟
دکتر شریعتی از نویسندگان و شخصیتهای انقلابی برجسته پیش از انقلاب بوده است وی نویسندهای توانا و پرسوز و درد بود که در دوران خفقان ستمشاهی با بیان و قلم خویش بر بازگشت جوانان به اسلام و قرآن تأکید میورزید. کتابهای مرحوم دکتر شریعتی اغلب کتابهایی سودمند و خواندنی هستند. کتاب (فاطمه فاطمه است) از بهترین کتابهایی است که درباره شخصیت آن حضرت نگارش یافته است. (کویر) نیز که بیشتر جنبه رمانی و ادبی دارد از آثار زیبای مرحوم شریعتی است. ولی آنچه درباره دکتر اتفاق افتاده است باید گفت: افراط و تفریط هایی میباشد که درباره شخصیت او و آثارش صورت گرفته است برخی او را مطلق پنداشته و هر چه را که نوشته و گفته است صد در صد حق دانسته و آن را پذیرفتهاند و برخی نیز در نقطه مقابل هر چه را او گفته با دید شک و تردید نگریسته و یکسره نفی کردهاند. همین افراط و تفریط ها موجب شده که زمینه مناسبی برای معرفی و نقد آثار او فراهم نگردد که البته از این بابت باید متأسف بود. در مجموع باید یک نکته را کاملا مد نظر داشت و آن این که: ما به جز قرآن مجید - که همه آن را حق و حقیقت دانسته و به آن معتقدیم - هیچ کتاب دیگری (حتی کتابهای احادیث) را خالی از نقد و نظر نمیدانیم. از افلاطون و ارسطو گرفته تا ملاصدرا و دکارت و انیشتین هیچ کدام دارای علم مطلق نبوده و خود نیز چنین ادعایی نداشتهاند. حال در مورد آثار دکتر شریعتی بیشتر باید با دیده انصاف و علم به آنها نگریسته شود مطالب مفید آن استفاده و مواد غیر قابل قبول آن نقد گردد.
- [سایر] چه نقدهایی بر کتاب تشیع علوی و تشیع صفوی دکتر شریعتی وارد است؟
- [سایر] آیا خواندن کتاب های دکتر علی شریعتی به درد می خورد؟
- [سایر] خواندن کتاب های اشخاصی مانند دکتر علی شریعتی چگونه است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] نظر معظم له در مورد خواندن کتاب های (جلال آل احمد) و (دکتر شریعتی) چیست؟
- [سایر] کتاب(تشیع صفوی-تشیع علوی) دکتر علی شریعتی( به عنوان نماد تفکر دانشگاه) را با کتاب( شیعه در اسلام) علامه طباطبایی( به عنوان نماد تفکر حوزه) مقایسه تحلیلی بفرمایید.
- [سایر] دکتر شریعتی چه دیدگاهی نسبت به امام خمینی(ره) داشت؟مرجع تقلید دکتر شریعتی که بود؟
- [سایر] همسران حضرت علی علیه السّلام چند تا بودند و تعداد فرزندان آنها را مرقوم فرمائید.
- [سایر] همسران حضرت علی علیه السّلام چند تا بودند و تعداد فرزندان آنها را مرقوم فرمائید.
- [سایر] چرایی انتقاد شریعتی نسبت به روحانیت؟
- [سایر] در کتاب اسلام شناسی دکتر شریعتی راجع به خاتمیت مطالبی آمده است که انسان را بی نیاز به وحی در عصر حاضر می داند و تمدن اسلام و یونان را قادر به هدایت انسان می داند. آیا چنین مطالبی درست بوده و به نظر پاسخ دهنده کتب ایشان (دکتر شریعتی) برای مطالعه توصیه می شود؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ مَهْرِها فَهِیَ طالِقَ ) مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل آنچه بذل کرده او، پس او رهاست. و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (عَلی مَا بَذَلَتْ بمَا بَذَلَتْ) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند؛ چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد؛ باید بگوید بارات زوجتی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کرده او از هم جدا شدیم پس او رها است. و اگر دیگری را وکیل کند؛ وکیل باید بگوید: عن قبل موکلی بارات زوجته فاطمه علی ما بذلت فهی طالق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی ما بذلت) ، (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ)؛ یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ) و در هر دو صورت اگر به جای کلمة (عَلی مَهْرِها) (بمَهْرها) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله خوئی] اگر شوهر بخواهد صیغ مبارات را بخواند، چنانچه مثلًا اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارأُتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلْتْ فَهِیَ طالِق) یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کردة او از هم جدا شدیم پس او رها است، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (عَنْ قِبَلِ مُوَکِّلِی بارَأُتُ زَوْجَتَهُ فاطِمَة عَلی ما بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق) ودر هر دو صورت اگر بهجای کلم (علی ما بذلت) (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله سیستانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند ، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد بگوید : (بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلَتْ) و بنابر احتیاط لازم نیز بگوید : (فَهِیَ طالِقٌ) یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کرده او ، از هم جدا شدیم پس او رها است . و اگر دیگری را وکیل کند ، وکیل باید بگوید : (عَنْ قِبَلِ مُوَکّلِی بارَأْتُ زَوْجَتَهُ فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلَتْ فَهِیَ طالِقٌ) ، و در هر دو صورت اگر بجای کلمه (عَلی ما بَذَلَتْ) (بِما بَذَلَتْ) بگوید ، اشکال ندارد .
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید:(زَوجَتی فاطِمَةَ خالَعْتُها علی ما بَذَلَتْ هی طالِقٌ). (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است. )
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر شوهر بخواهد صیغة مبارات را بخواند ، چنانچه مثلاً اسم زن فاطم باشد ، باید بگوید : بارَأْتُ زَوْجَتی فاطِمَهَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِقٌ . یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل همر او پس او رها است ، و اگر دیگری را وکیل کند ، وکیل باید بگوید : بارأْتُ زَوْجَهَ مُوَکِلی فاطِمَهَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِقٌ . و در هر دو صورت به جای دو کلمه ( عَلی مَهْرِها ) ( بِمَهْرِها ) بگوید ، اشکال ندارد .
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن (فاطمه) باشد، باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها، فَهِیَ طالِقٌ) یعنی: (طلاق مبارات دادم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست) و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها، فَهِیَ طالِقٌ) یعنی: (طلاق مبارات دادم زن موکّلم فاطمه را در برابر مهر او، پس او رهاست) و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (عَلی مَهْرِها)، (بِمَهرِها) بگوید، اشکال ندارد و اگر مالی را که زن بخشیده مقداری از مهر باشد، باید به جای (مَهرِها) بگوید: (عَلی هَذَا الْمِقْدارِ مِنْ مَهْرِها) و اگر مالی که زن بخشیده از مهر نباشد باید به جای آن بگوید: (عَلی ما بَذَلَتْ).
- [آیت الله مظاهری] اگر پدر و مادر مقصّر باشند، نظیر اینکه مادر با زن فرزندش ناسازگاری میکند و یا پدر با اولاد تندخویی میکند، فرزند نمیتواند با آنها تندخویی کند و باید بر بدی آنها صبر کند، اگرچه طرفداری از آنها لازم نیست بلکه جایز نیست، و اگر میتواند از باب ارشاد جاهل آنان را ارشاد کند، باید ارشاد کند.