تفاوت یهودیت و صهیونیسم چیست؟ ابتدا بهتر است به معانی لغوی و اصطلاحی دو کلمه (یهود) و (صهیونیسم) بپردازیم و سپس فرق موجود بین این دو را تبیین نماییم. 1. معنای لغوی (یهود): (هود) از لغت عبری گرفته شده و به معنای حمد و شکر و مجد است و (یهودا) نام فرزند چهارم حضرت یعقوب(ع) از همسرش به نام (لینه) است و به نظر میرسد که کلمه(یهود) نیز از همین اسم برگفته شده باشد. 2. معنای اصطلاحی (یهود): یهود در اصطلاح، به کسانی گفته میشود که خود را پیروان دین حضرت موسی(ع) و کتاب تورات موجود را کتاب آسمانی خود میدانند. البتّه آرتور جفری بر این عقیده است که واژه یهودی در شعر کهن عربی به کار رفته است؛ بنابراین اعراب پیش از روزگار حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) به خوبی با آن آشنایی داشتند. هورو ویتس میگوید: (در قرآن، یهودیان روزگار حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) و یهودیان عهد قدیم به نام (بنیاسرائیل) خوانده شدهاند). 3. معنای لغوی و اصطلاحی (صهیون، صهیونی و صهیونیسم): صهیون بر شهر اورشلیم در فلسطین یا کوهی در نزدیکی اورشلیم اطلاق میشود. در کتاب مقدّس، واژه ی صهیون، نام تپهای است واقع در جنوب شرقی اورشلیم که دامنهاش بخشی از اورشلیم را نیز تشکیل داده و قلعهای به نام (یبوسیان) در آن وجود داشته است که داود پیامبر(ع)، در آن جا برای (تابوت عهد) قصری بنا کرد. صهیونی: منسوب به صهیون، لقب کسانی است که قبل از تشکیل حکومت اسرائیل، از تأسیس آن جانبداری میکردند. صهیونیسم: (مرام و مسلک حزب بینالمللی یهود و مسلک گروهی است که طرفدار سلطه و نفوذ یهودیان بر اقوام و ملل دیگرند). همچنین نهضتی را گویند که از اواخر قرن نوزدهم به منظور ایجاد یک میهن یهودی در فلسطین به وجود آمد. صهیونیسم در اصطلاح به جنبش و نهضتی اطلاق میشود که از آرمان مسیحیان طایفه بنیاسرائیل برای رسیدن به ارض موعود و تشکیل دولت و ملّتی واحد، مایه گرفته است. چنان که اشاره شد، یهودیت آیینی است رسمی با ریشه ی آسمانی و البته تحریف شده که قائل به نبوت حضرت موسی(ع) و قبول تورات به عنوان کتاب آسمانی هستند. پیروان این دین به یقین میدانستند که آن، تا آمدن پیامبر بعدی رسمیت دارد. در هر صورت، پیروان دین یهود به اصول و مقرراتی که در تورات بیان شده بود، پایبند بودند و سعی داشتند به آن عمل نمایند؛ هر چند انحرافات سیاسی در طول تاریخ در این دین آسمانی به وجود آمد و برخی از فرصتطلبان برای بهرهبرداری شخصی و دنیوی از آن، تحریفاتی در آن به وجود آوردند، ولی باز کسانی هستند که با بسیاری از این تحریفات مخالفاند و جویای حقیقتاند. اینها امروزه با عنوان یهودیان ضدّ صهیونیسم شناخته می شوند. پروفسور روژه گارودی فیلسوف و اسلامشناس فرانسوی با بررسی فرقههای یهودیت در اعصار مختلف، به مراسمات، آیینها و برنامههای معنوی آنها اشاره میکند و درباره آنها در قرن شانزدهم چنین مینویسد: (آخرین نسل پرهیزگاران یهودی که در قرن شانزدهم در لهستان به دنیا آمد و افکارش با بینش عرفانی آلمانی و از جمله اکهارت نزدیک بود، در قرن نوزدهم نیز با انتشار (نامههایی به پرهیزگاران درباره خلسه) و با زنده نمودن تابش جرقۀ حضور خداوند در وجود هر کسی که از آن برخوردار است، بار دیگر شکوفا میشود).( گارودی. روژه، ماجرای صهیونیسم سیاسی، ص25) همچنین مینویسد: (در برابر سنّت کهن یهودیت، صهیونیسم سیاسی نوعی فساد و تباهی ملّیگرایانه و استعمارگرانه به شمار میرود که مسیرش نه از یهودیت که از ملّیگرایی و استعمارگرایی اروپای قرن نوزدهم نشأت میگیرد. صهیونیسم، نوعی مطالعه دستچین و انتخابی و مشخّص از تورات را که مبتنی بر انحراف واقعی از برنامه خداوند است، مورد استفاده قرار میدهد و آن را به عنوان پوشش و پردهای برای پنهان نمودن مقاصد سیاسیاش به کار می برد.) (همان) بنابراین، صهیونیسم از مسیر اصلی یهودیت بسیار منحرف شده و به عنوان یک نهضت سیاسی مطرح گردیده است و پایبند برنامههای مذهبی یهود نیست. چنان که بنیانگذار صهیونیسم، تئودور هرتزل نیز به بسیاری از مسائل مذهبی یهود توجّه نداشت. یهودیان در تجاوز به فلسطین و اشغال آن و آواره نمودن مردم این سرزمین، با صهیونیستها در تقابل و تضاد بودند؛ چنان که در جلسات محرمانه وعدهنامه (بالفور) که پس از سه سال مناقشه و مبارزه بین صهیونیستها و یهودیها منتشر شده وایزمن و سوکولوف از جنبش صهیونیستی، لوید جورج و بالفور وزیر امور خارجه و مونتاگیو وزیر کشور انگلستان، کلود مونتفیوری از یهودیان انگلستان شرکت داشتند. مونتاگیو در یادداشت اعتراضآمیزی به دولت انگلستان مینویسد: (که طبق این اصل، مسلمانان و مسیحیان باید جای خود را به یهودیان بدهند). مالیسیون استاد حقوق از آمریکا درباره اختلاف نظر صهیونیستها و یهودیها مینویسد: (در وهله نخست درباره انگیزه اساسی صهیونیستها، در شک و تردید بودند؛ اما پس از مطالعه پیشنویسهای پیشنهادی آنها، دریافتند که این پیشنهادها مخالف دین یهوداند).( درجزی. فریبرز، یهودیت و صهیونیت، ص9) جنبش صهیونیسم در مقابل فشارهای یهودیان انگلیسی، به ناچار تضمینهایی بر رعایت حقوق حقّه ساکنین اصلی فلسطین داد؛ امّا برای پیشبرد مقاصد استعماری خود به یک صهیونیست آمریکایی به نام براندیس متوسل شده تا بدینوسیله رئیس جمهور آمریکا ویلسون را متقاعد کند که انگلستان را زیر فشار قرار دهد تا پیشنهاد صهیونیستها را قبول نماید. بنابراین، مبارزه یهودیان با صهیونیستها بیانگر ارتباط حیاتی صهیونیسم با استعمار انگلیس و دشمنی با یهود است. در افسانههای صهیونیستی کوشش میشود که حتّی فعالیّتهای منفی هرتزل پدر روحانی صهیونیسم و از تبلیغ کنندگان فعال ادغام جامعه یهودی در جوامع اروپایی را به نفع صهیونیسم تمام کند؛ اگر چه ادّعا شده که هرتزل در نهایت و پس از قضیّه (دریفوس) در فرانسه دریافت که ادغام یهودیان در جوامع دیگر امری محال است. بنابر نظر طراحان جنبش صهیونیستی، اصول فکری این جنبش در این خلاصه میشود که یهودیان متشتت در جهان یک امّت را تشکیل دهند که البتّه در این مورد هم اختلاف نظر دارند. به برخی میگویند: (یهودیت یک دین است نه بیشتر و نه کمتر)؛ چنان که هیرنی ادلر خاخام بزرگ انگلستان میگوید: (یهودیت یک دین است که هیچگونه محتوای سیاسی ندارد)؛ در مقابل، برخی دیگر عقیده دارند که یهودیت، قومی متمایز است. هرتزل میگوید: (ما ملّت واحدی را تشکیل میدهیم). در نگرش کلّی میبینیم در مقابل سیاستهای یادشده برای تشکیل دولت یهودی در کشوری مستقل و منطقه استثنایی فلسطین، این خود یهودیها هستند که با این طرح استعماری مخالف بودهاند، تا این که با ابتکار تئوری جدید، برخی مشکلات صهیونیستی برطرف شد. ارنست رنان تئوری جدید را چنین بیان کرده است: (امّت به معنای یک روح و بیداری معنوی است. شرایط امّت میتواند در افتخار مشترک به گذشته، از اراده مشترک در حال حاضر و میل به تحقق پیشرفتهای بزرگ در آینده خلاصه شود.)( همان) مارتین بابر با افشا نمودن ریشه عمیق این فساد صهیونیسم سیاسی که از یهودیت به وجود نیامده، بلکه ملّیتگرایی اروپایی قرن نوزدهم، آن را باعث گشته است چنین مینویسد: (مذهب یهود از اصل خود جدا گشته و این امر، نوعی بیماری است که علامت آن، پیدایش ملّیتگرایی یهود در اواسط قرن نوزدهم بود... این شکل تازه دلبستگی به زمین، نوعی سرپوش است که تمام آنچه را که یهودیت ملّی جدید غرب به عاریت گرفته است، در خود پنهان میدارد... اندیشه (برگزیدگی) اسرائیل در تمام این جریان چه نقشی دارد؟ (برگزیدگی) نه یک احساس برتری، که یک مفهوم مقّدر است. این احساس از مقایسه با دیگران به وجود نمیآید، بلکه از یک استعداد و مسئولیت در راه انجام وظیفهای که دائماً پیغمبران آن را متذکر شدهاند، نشأت میگیرد. اگر به خود میبالید که به جای اطاعت از خداوند، از نوعی برگزیدگی برخوردارید، این خیانت در انجام وظیفه است).( گارودی. روژه، ماجرای صهیونیسم سیاسی، صص31 و 32) مارتین بابر با یادآوری (این بحران ملیّت گرایی) صهیونیسم سیاسی که نوعی فساد و تباهی در معنویت به شمار میرود، چنین نتیجه میگیرد: (ما امیدواریم که ملّت یهودی را از ارتکاب این اشتباه در زمینه تبدیل یک ملّت به یک بت بر خطر داریم، ولی در این راه ناکام ماندهایم). با بررسیهای انجام شده، کاملاً روشن می شود که صهیونیسم از یهود و یهودیت فاصله زیادی گرفته است. در واقع، صهیونیسم به جای این که برنامههایش را بر اساس معتقدات مذهبی یهود، ترسیم کند، بر اساس عقیده مؤسسین صهیونیسم، چون تئودور هرتزل که اعتقاد چندانی به مذهب یهود و اجرای مراسمات آن ندارند، برنامهریزی کرده است و در یک جمله میتوان گفت که در مسائل سیاسی به نازیسم نزدیکتر از مذهب یهود است. برای مطالعه بیشتر می توانید به کتابهای زیر مراجمه نمایید 1 گارودی. روژه، پروندة اسرائیل و صهیونیسم سیاسی، ترجمة نسرین حکمی، ج2، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1369ش. 2 درجزی. فریبرز، یهودیت و صهیونیت، ص9. 3 جدیدبناب. علی، عملکرد صهیونیسم نسبت به جهان اسلام، قم: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1382. به نقل از سایت سازمان تبلیغات اسلامی
تفاوت یهودیت و صهیونیسم چیست؟
ابتدا بهتر است به معانی لغوی و اصطلاحی دو کلمه (یهود) و (صهیونیسم) بپردازیم و سپس فرق موجود بین این دو را تبیین نماییم.
1. معنای لغوی (یهود): (هود) از لغت عبری گرفته شده و به معنای حمد و شکر و مجد است و (یهودا) نام فرزند چهارم حضرت یعقوب(ع) از همسرش به نام (لینه) است و به نظر میرسد که کلمه(یهود) نیز از همین اسم برگفته شده باشد.
2. معنای اصطلاحی (یهود): یهود در اصطلاح، به کسانی گفته میشود که خود را پیروان دین حضرت موسی(ع) و کتاب تورات موجود را کتاب آسمانی خود میدانند.
البتّه آرتور جفری بر این عقیده است که واژه یهودی در شعر کهن عربی به کار رفته است؛ بنابراین اعراب پیش از روزگار حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) به خوبی با آن آشنایی داشتند. هورو ویتس میگوید: (در قرآن، یهودیان روزگار حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) و یهودیان عهد قدیم به نام (بنیاسرائیل) خوانده شدهاند).
3. معنای لغوی و اصطلاحی (صهیون، صهیونی و صهیونیسم): صهیون بر شهر اورشلیم در فلسطین یا کوهی در نزدیکی اورشلیم اطلاق میشود. در کتاب مقدّس، واژه ی صهیون، نام تپهای است واقع در جنوب شرقی اورشلیم که دامنهاش بخشی از اورشلیم را نیز تشکیل داده و قلعهای به نام (یبوسیان) در آن وجود داشته است که داود پیامبر(ع)، در آن جا برای (تابوت عهد) قصری بنا کرد.
صهیونی: منسوب به صهیون، لقب کسانی است که قبل از تشکیل حکومت اسرائیل، از تأسیس آن جانبداری میکردند.
صهیونیسم: (مرام و مسلک حزب بینالمللی یهود و مسلک گروهی است که طرفدار سلطه و نفوذ یهودیان بر اقوام و ملل دیگرند). همچنین نهضتی را گویند که از اواخر قرن نوزدهم به منظور ایجاد یک میهن یهودی در فلسطین به وجود آمد. صهیونیسم در اصطلاح به جنبش و نهضتی اطلاق میشود که از آرمان مسیحیان طایفه بنیاسرائیل برای رسیدن به ارض موعود و تشکیل دولت و ملّتی واحد، مایه گرفته است. چنان که اشاره شد، یهودیت آیینی است رسمی با ریشه ی آسمانی و البته تحریف شده که قائل به نبوت حضرت موسی(ع) و قبول تورات به عنوان کتاب آسمانی هستند. پیروان این دین به یقین میدانستند که آن، تا آمدن پیامبر بعدی رسمیت دارد.
در هر صورت، پیروان دین یهود به اصول و مقرراتی که در تورات بیان شده بود، پایبند بودند و سعی داشتند به آن عمل نمایند؛ هر چند انحرافات سیاسی در طول تاریخ در این دین آسمانی به وجود آمد و برخی از فرصتطلبان برای بهرهبرداری شخصی و دنیوی از آن، تحریفاتی در آن به وجود آوردند، ولی باز کسانی هستند که با بسیاری از این تحریفات مخالفاند و جویای حقیقتاند. اینها امروزه با عنوان یهودیان ضدّ صهیونیسم شناخته می شوند.
پروفسور روژه گارودی فیلسوف و اسلامشناس فرانسوی با بررسی فرقههای یهودیت در اعصار مختلف، به مراسمات، آیینها و برنامههای معنوی آنها اشاره میکند و درباره آنها در قرن شانزدهم چنین مینویسد: (آخرین نسل پرهیزگاران یهودی که در قرن شانزدهم در لهستان به دنیا آمد و افکارش با بینش عرفانی آلمانی و از جمله اکهارت نزدیک بود، در قرن نوزدهم نیز با انتشار (نامههایی به پرهیزگاران درباره خلسه) و با زنده نمودن تابش جرقۀ حضور خداوند در وجود هر کسی که از آن برخوردار است، بار دیگر شکوفا میشود).( گارودی. روژه، ماجرای صهیونیسم سیاسی، ص25)
همچنین مینویسد: (در برابر سنّت کهن یهودیت، صهیونیسم سیاسی نوعی فساد و تباهی ملّیگرایانه و استعمارگرانه به شمار میرود که مسیرش نه از یهودیت که از ملّیگرایی و استعمارگرایی اروپای قرن نوزدهم نشأت میگیرد. صهیونیسم، نوعی مطالعه دستچین و انتخابی و مشخّص از تورات را که مبتنی بر انحراف واقعی از برنامه خداوند است، مورد استفاده قرار میدهد و آن را به عنوان پوشش و پردهای برای پنهان نمودن مقاصد سیاسیاش به کار می برد.) (همان)
بنابراین، صهیونیسم از مسیر اصلی یهودیت بسیار منحرف شده و به عنوان یک نهضت سیاسی مطرح گردیده است و پایبند برنامههای مذهبی یهود نیست. چنان که بنیانگذار صهیونیسم، تئودور هرتزل نیز به بسیاری از مسائل مذهبی یهود توجّه نداشت.
یهودیان در تجاوز به فلسطین و اشغال آن و آواره نمودن مردم این سرزمین، با صهیونیستها در تقابل و تضاد بودند؛ چنان که در جلسات محرمانه وعدهنامه (بالفور) که پس از سه سال مناقشه و مبارزه بین صهیونیستها و یهودیها منتشر شده وایزمن و سوکولوف از جنبش صهیونیستی، لوید جورج و بالفور وزیر امور خارجه و مونتاگیو وزیر کشور انگلستان، کلود مونتفیوری از یهودیان انگلستان شرکت داشتند.
مونتاگیو در یادداشت اعتراضآمیزی به دولت انگلستان مینویسد: (که طبق این اصل، مسلمانان و مسیحیان باید جای خود را به یهودیان بدهند). مالیسیون استاد حقوق از آمریکا درباره اختلاف نظر صهیونیستها و یهودیها مینویسد: (در وهله نخست درباره انگیزه اساسی صهیونیستها، در شک و تردید بودند؛ اما پس از مطالعه پیشنویسهای پیشنهادی آنها، دریافتند که این پیشنهادها مخالف دین یهوداند).( درجزی. فریبرز، یهودیت و صهیونیت، ص9)
جنبش صهیونیسم در مقابل فشارهای یهودیان انگلیسی، به ناچار تضمینهایی بر رعایت حقوق حقّه ساکنین اصلی فلسطین داد؛ امّا برای پیشبرد مقاصد استعماری خود به یک صهیونیست آمریکایی به نام براندیس متوسل شده تا بدینوسیله رئیس جمهور آمریکا ویلسون را متقاعد کند که انگلستان را زیر فشار قرار دهد تا پیشنهاد صهیونیستها را قبول نماید.
بنابراین، مبارزه یهودیان با صهیونیستها بیانگر ارتباط حیاتی صهیونیسم با استعمار انگلیس و دشمنی با یهود است.
در افسانههای صهیونیستی کوشش میشود که حتّی فعالیّتهای منفی هرتزل پدر روحانی صهیونیسم و از تبلیغ کنندگان فعال ادغام جامعه یهودی در جوامع اروپایی را به نفع صهیونیسم تمام کند؛ اگر چه ادّعا شده که هرتزل در نهایت و پس از قضیّه (دریفوس) در فرانسه دریافت که ادغام یهودیان در جوامع دیگر امری محال است.
بنابر نظر طراحان جنبش صهیونیستی، اصول فکری این جنبش در این خلاصه میشود که یهودیان متشتت در جهان یک امّت را تشکیل دهند که البتّه در این مورد هم اختلاف نظر دارند. به برخی میگویند: (یهودیت یک دین است نه بیشتر و نه کمتر)؛ چنان که هیرنی ادلر خاخام بزرگ انگلستان میگوید: (یهودیت یک دین است که هیچگونه محتوای سیاسی ندارد)؛ در مقابل، برخی دیگر عقیده دارند که یهودیت، قومی متمایز است. هرتزل میگوید: (ما ملّت واحدی را تشکیل میدهیم).
در نگرش کلّی میبینیم در مقابل سیاستهای یادشده برای تشکیل دولت یهودی در کشوری مستقل و منطقه استثنایی فلسطین، این خود یهودیها هستند که با این طرح استعماری مخالف بودهاند، تا این که با ابتکار تئوری جدید، برخی مشکلات صهیونیستی برطرف شد.
ارنست رنان تئوری جدید را چنین بیان کرده است: (امّت به معنای یک روح و بیداری معنوی است. شرایط امّت میتواند در افتخار مشترک به گذشته، از اراده مشترک در حال حاضر و میل به تحقق پیشرفتهای بزرگ در آینده خلاصه شود.)( همان)
مارتین بابر با افشا نمودن ریشه عمیق این فساد صهیونیسم سیاسی که از یهودیت به وجود نیامده، بلکه ملّیتگرایی اروپایی قرن نوزدهم، آن را باعث گشته است چنین مینویسد: (مذهب یهود از اصل خود جدا گشته و این امر، نوعی بیماری است که علامت آن، پیدایش ملّیتگرایی یهود در اواسط قرن نوزدهم بود... این شکل تازه دلبستگی به زمین، نوعی سرپوش است که تمام آنچه را که یهودیت ملّی جدید غرب به عاریت گرفته است، در خود پنهان میدارد... اندیشه (برگزیدگی) اسرائیل در تمام این جریان چه نقشی دارد؟ (برگزیدگی) نه یک احساس برتری، که یک مفهوم مقّدر است. این احساس از مقایسه با دیگران به وجود نمیآید، بلکه از یک استعداد و مسئولیت در راه انجام وظیفهای که دائماً پیغمبران آن را متذکر شدهاند، نشأت میگیرد. اگر به خود میبالید که به جای اطاعت از خداوند، از نوعی برگزیدگی برخوردارید، این خیانت در انجام وظیفه است).( گارودی. روژه، ماجرای صهیونیسم سیاسی، صص31 و 32)
مارتین بابر با یادآوری (این بحران ملیّت گرایی) صهیونیسم سیاسی که نوعی فساد و تباهی در معنویت به شمار میرود، چنین نتیجه میگیرد: (ما امیدواریم که ملّت یهودی را از ارتکاب این اشتباه در زمینه تبدیل یک ملّت به یک بت بر خطر داریم، ولی در این راه ناکام ماندهایم).
با بررسیهای انجام شده، کاملاً روشن می شود که صهیونیسم از یهود و یهودیت فاصله زیادی گرفته است. در واقع، صهیونیسم به جای این که برنامههایش را بر اساس معتقدات مذهبی یهود، ترسیم کند، بر اساس عقیده مؤسسین صهیونیسم، چون تئودور هرتزل که اعتقاد چندانی به مذهب یهود و اجرای مراسمات آن ندارند، برنامهریزی کرده است و در یک جمله میتوان گفت که در مسائل سیاسی به نازیسم نزدیکتر از مذهب یهود است.
برای مطالعه بیشتر می توانید به کتابهای زیر مراجمه نمایید
1 گارودی. روژه، پروندة اسرائیل و صهیونیسم سیاسی، ترجمة نسرین حکمی، ج2، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1369ش.
2 درجزی. فریبرز، یهودیت و صهیونیت، ص9.
3 جدیدبناب. علی، عملکرد صهیونیسم نسبت به جهان اسلام، قم: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1382.
به نقل از سایت سازمان تبلیغات اسلامی
- [سایر] با سلام.در حوزه مهدویت و جبهه مقابل آن نظیر یهودیت-صهیونیسم-و فراماسونری و تاریخ ادیان وتمدن مختلف کتابهایی معرفی بفرمایید. باتشکر
- [سایر] کدام فرقه از یهودیت و کدام فرقه از مسیحیت از صهیونیسم حمایت می کند و کدام فرقه از یهودیت و کدام فرقه از مسیحیت مخالف این تفکرات صهیونیسمی است؟ در کدام کتاب تحریف شدشان نوشته که مسیح جز با تشکیل حکومت اسرائیل رجعت نمی کند؟
- [سایر] صهیونیسم چگونه به وجود آمد؟
- [سایر] نقد دین یهودیت چیست؟
- [سایر] رابطه یهودیت و فراماسونری چیست؟
- [سایر] چه فرقه هایی در یهودیت وجود دارد؟
- [سایر] احکام یهودیت چیست؟ لطفاتوضیح کامل دهید
- [سایر] یهودیت از زمان کدام پیامبر به وجود آمده است و در هنگام پیدایش یهودیت ایران در دوره کدام پادشاه بوده است؟
- [سایر] جنبش "انصارالله" چگونه کابوس مثلث آمریکا، وهابیت و صهیونیسم شد؟
- [سایر] صهیونیسم چیست؟ به چه کسانی میگویند؟ تاریخچه آن به کجا بر میگرده؟