تعیین امام به دست کیست؟ در باور شیعه، مقام (امامت) همانند مقام (نبوت) عهد إلهی و از جمله مقاماتی است که خداوند آن را جعل کرده و به افرادی که لایق آن باشد واگذار مینماید نه همه انسانها؛ زیرا در (امامت) ویژگیهایی همانند عصمت، علم غیب، قدرت الهی، اعلمیت و... شرط است که تنها خداوند میتواند این شرائط را در یک فرد جمع نماید و از دارنده آن آگاه است؛ از این رو هر کسی که این ویژگیها را نداشته باشد به این مقام دست نخواهد یافت؛ هرچند برادر و یا پسر امام باشد. شیخ صدوق (متوفای381ه) میگوید: یجب أن یعتقد أن الإمامة حق کما اعتقدنا أن النبوة حق ویعتقد أن الله عز وجل الذی جعل النبی صلی الله علیه وآله وسلم نبیا هو الذی جعل إماما، وأن نصب الإمام وإقامته واختیاره إلی الله عز وجل، وأن فضله منه. واجب است اعتقاد داشته باشیم که امامت، حق است؛ همان طوری که باور داریم نبوت حق است. و نیز باید اعتقاد داشت، همان خداوندی که پیامبر را به عنوان نبی جعل کرده، امام را نیز (در مقام امامت) جعل کرده است. نصب امام در اختیار خداوند است و برتریهایی که امام دارد از نعمتهای خداوند است. الصدوق، ابی جعفر محمد بن علی بن الحسین بابویه القمی (متوفای381ه)، الهدایة ( فی الأصول والفروع)، ص27، تحقیق: مؤسسة الإمام الهادی (ع)، ناشر: مؤسسة الإمام الهادی (ع)، چاپخانه: اعتماد – قم، چاپ: الأولی1418 شیخ جعفر کاشف الغطاء (متوفای1373ه) میگوید: أن الإمامة منصب إلهی کالنبوة، فکما أن الله سبحانه یختار من یشاء من عباده للنبوة والرسالة، ویؤیده بالمعجزة التی هی کنص من الله علیه [وربک یخلق ما یشاء ویختار ما کان لهم الخیرة] فکذلک یختار للإمامة من یشاء، ویأمر نبیه بالنص علیه، وأن ینصبه إماما للناس من بعده للقیام بالوظائف التی کان علی النبی أن یقوم بها، سوی أن الإمام لا یوحی إلیه کالنبی وإنما یتلقی الأحکام منه مع تسدید إلهی. فالنبی مبلغ عن الله والإمام مبلغ عن النبی. همانا مقام امامت، همانند مقام نبوت، منصب است الهی؛ همانگونه که خداوند سبحان از میان بندگانش کسی را به مقام نبوت و رسالت بر میگزیند و با معجزه که همانند نص خدا است، تأیید میکند، همان خداوند کسی را برای امامت بر میگزیند و پیامبرش را فرمان میدهد که آن را به مردم برساند و او را به عنوان پیشوای بعد از خود در میان مردم نصب کند، تا وظائفی که بر پیامبر بود، بعد او برپا دارد. تنها فرق امام و پیامبر این است که از جانب خدا بر امام وحی نمیشود؛ بلکه احکام را با تسدید الهی میگیرد. پس نبی پیام رسان مستقیم خداوند است؛ اما امام پیام رسان از جانب پیامبر است. کاشف الغطاء، الشیخ محمد الحسین (متوفای1373ه)، أصل الشیعة وأصولها، ص212، تحقیق: علاء آل جعفر، ناشر: مؤسسة الإمام علی (ع)، الطبعة الأولی1415 ابن جریر طبری نیز در کتاب (دلائل الامامة) میگوید: إن الإمامة منصب إلهی مقدس لا یتحقق لأحد إلا بنص من الله (تعالی)، أو من نبیه المصطفی الذی لا ینطق عن الهوی (إن هو إلا وحی یوحی). امامت منصب الهی و مقدسی است که برای هیچ کسی محقق نمیشود، جز با نص خداوند متعال یا نص پیامبر برگزیدهاش که از روی هوی (جز وحی خداوند) نمیگوید. الطبری، ابی جعفر محمد بن جریر بن رستم (متوفای قرن پنجم)، دلائل الامامة، ص18، تحقیق: قسم الدراسات الإسلامیة - مؤسسة البعثة، ناشر: مرکز الطباعة والنشر فی مؤسسة البعثة، قم، چاپ: الأولی1413 بنابراین، از دیدگاه شیعه، امامت مقام الهی است؛ از این جهت آن را جزء اصول دین میدانند. دلایل قرآنی بر ضرورت نصب امام از جانب خدا "وَ إِذِ ابْتَلیَ إِبْرَاهِمَ رَبُّهُ بِکلَِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنیِّ جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَ مِن ذُرِّیَّتیِ قَالَ لَا یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ"؛ [1] به خاطر آورید هنگامی که خداوند، ابراهیم را با وسایل گوناگونی آزمود. و او به خوبی از عهده این آزمایشها برآمد. خداوند به او فرمود: (من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم!) ابراهیم عرض کرد: (از دودمان من (نیز امامانی قرار بده!)) خداوند فرمود: (پیمان من، به ستمکاران نمیرسد! (و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند، شایسته این مقامند). "وَ جَعَلْنَاهُمْ أَئمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَ أَوْحَیْنَا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیرَْاتِ وَ إِقَامَ الصَّلَوةِ وَ إِیتَاءَ الزَّکَوةِ وَ کاَنُواْ لَنَا عَابِدِینَ"؛ [2] و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما، (مردم را) هدایت میکردند و انجام کارهای نیک و برپاداشتن نماز و ادای زکات را به آنها وحی کردیم و تنها ما را عبادت میکردند. "وَ جَعَلْنَا مِنهُْمْ أَئمَّةً یهَْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبرَُواْ وَ کَانُواْ بَِایَاتِنَا یُوقِنُونَ"؛ [3]و از آنان امامان (و پیشوایانی) قرار دادیم که به فرمان ما (مردم را) هدایت میکردند، چون شکیبایی نمودند، و به آیات ما یقین داشتند. این آیات نشانگر این است که امام باید از جانب خدا منصوب شود؛ زیرا در همه این آیات جعل امامت به خدا نسبت داده شده و نیز خداوند، در آیه ابتلا، امامت را عهد و پیمان الاهی شمرده است. از اینرو باید متصدی آن را خدا، که طرف عهد و پیمان است، تعیین کند نه مردم. همچنین طبق این آیات امام باید معصوم، کاملترین و فاضلترین مردم باشد. روشن است که هیچ کس جز خدا نمیتواند از وجود این صفات و کمالات نفسانی آگاه شود. بنابراین، امام باید از جانب خدا نصب شود. فلسفه انتصاب امامان نور از ناحیه خدا، هدایت و رهبری جامعه بشری است . دلایل قرآنی بر نیاز انسان ها به امام در باره ضرورت وجود امام در جامعه باید گفت: همان طوری که وجود و بعثت انبیا برای رشد و تکامل بشر لازم و ضروری است، وجود امام نیز برای حفظ دین و ادامه برنامه پیامبر ضرورت دارد. آیه: "انما انت منذر و لکل قوم هاد"؛ تو تنها بیم دهنده ای و برای هر گروهی هدایت کننده ای است. "و لکل قوم هاد"، "کونوا مع الصادقین"، "اولوا الامر" و آیه ابلاغ، از جمله آیاتی هستند که از آنها نیاز جامعه بشری به امام استفاده می شود. در ذیل به بعضی از آیات و روایاتی که در تفسیر آنها وارد شده است، اشاره می شود: 1. "انما انت منذر و لکل قوم هاد"؛ [4] تو تنها بیم دهنده ای و برای هر گروهی هدایت کننده ای است. 2. "اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم"؛ [5] اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید رسول خدا را و صاحبان امر را. مفسران شیعه همگی اتفاق نظر دارند که منظور از (اولی الامر) در آیه مبارکه، امامان معصوم هستند. 3. آیه تبلیغ: "یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک..."؛ [6] ای پیامبر، آنچه را از پروردگارت بر تو نازل شده است به مردم برسان. این آیه طبق روایات معتبر از اهل سنت در جریان غدیر خم نازل شده است و در این روز تاریخی پیامبر (ص) با اعلام ولایت و جانشینی حضرت علی (ع) رسالت خود را تکمیل فرمود. این آیه اگرچه در شأن امام علی (ع) نازل شد، اما در واقع بیانگر ضرورت وجود امام در جامعه است. دلایل قرآنی بر انتخاب امامان از طرف خدا در قرآن مجید آیات فراوانی داریم که به بیان و اثبات امامت حضرت علی (ع) و دیگر ائمه طاهرین دلالت دارد. البته دلالت این آیات با توجه به احادیث بسیار زیاد (متواتر) است که از رسول گرامی اسلام در شأن نزول این آیات وارد شده است. احادیثی که مورد قبول شیعه و سنی است، [7] ما در اینجا به چند آیه اشاره می کنیم : 1. آیه تبلیغ: "ای پیامبر! آنچه را از سوی پروردگارت نازل شده است به طور کامل (به مردم) برسان، و اگر انجام ندهی، رسالت او را انجام نداده ای، و خداوند تو را از (خطرهای احتمالی) مردم نگاه می دارد، و خداوند جمعیت کافران لجوج را هدایت نمی کند". [8] خداوند متعال پیامبرش را با شدت هر چه تمام تر، امر فرمود که رسالت خود را ابلاغ نماید و طبق روایات، پیامبر اکرم (ص) به دنبال نزول این آیه، در جایی به نام غدیر خم، حضرت علی (ع) را با عبارت مشهور (هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست.) به جانشینی خود برگزید. [9 2. آیه ولایت: "ولی و سرپرست شما تنها خداست و پیامبر او، و آنها که ایمان آورده اند و نماز را به پا می دارند و در حال رکوع زکات می پردازند". [10] بسیاری از مفسران و محدثان گفته اند که این آیه در شأن علی (ع) نازل شده است. [11] (سیوطی) از دانشمندان اهل سنت در تفسیر (الدر المنثور) در ذیل این آیه از (ابن عباس) نقل می کند که: (علی (ع) در حال رکوع نماز بود که سائلی تقاضای کمک کرد و آن حضرت انگشترش را به او صدقه داد، پیامبر (ص) از سائل پرسید: چه کسی این انگشتر را به تو صدقه داد؟ سائل به حضرت علی (ع) اشاره کرد و گفت: آن مرد که در حال رکوع است)، در این هنگام این آیه نازل شد. [12] همچنین از دانشمندان اهل سنت واحدی، [13] و زمخشری، [14] این روایت را نقل کرده و تصریح کرده اند که آیه (انما ولیکم الله ...) درباره حضرت علی (ع) نازل شده است. فخر رازی در تفسیر خود از عبدالله بن سلام نقل می کند، هنگامی که این آیه نازل شد، من به رسول خدا (ص) عرض کردم که با چشم خود دیدم که علی (ع) انگشترش را در حال رکوع به نیازمندی صدقه داد، به همین دلیل ما ولایت او را می پذیریم! وی همچنین روایت دیگری نظیر همین روایت را از ابوذر در شأن نزول این آیه نقل می کند. [15] طبری نیز در تفسیر خود روایات متعددی در ذیل این آیه و شأن نزول آن نقل می کند که اکثر آنها می گویند: درباره حضرت علی (ع) نازل شده است. [16] مرحوم علامه امینی (ره) در کتاب الغدیر، نزول این آیه درباره حضرت علی را با روایاتی از حدود بیست کتاب معتبر از کتاب های اهل سنت، با ذکر دقیق مدارک و منابع آن، نقل کرده است. [17] در این آیه، ولایت حضرت علی (ع) در ردیف ولایت خدا و پیامبر (ص) قرار داده شد. 3. آیه اولی الامر: "ای کسانی که ایمان آورده اید اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید رسول خدا (ص) و اولی الامر از خودتان را". [18] از سویی دانشمندان، [19] گفته اند که آیه اولی الامر درباره حضرت علی (ع) نازل شده است. مثلا (حاکم حسکانی) حنفی نیشابوری (مفسر معروف اهل سنت) در ذیل این آیه پنج حدیث نقل کرده که در همه آنها عنوان (اولی الامر) بر علی (ع) تطبیق شده است. [20] ابوحیان اندلسی مغربی در میان اقوالی که درباره اولی الامر نقل کرده، از مقاتل و میمون و کلبی (سه نفر از مفسران) نقل می کند که منظور از آن، ائمه اهل بیت (ع) هستند. [21] ابوبکر بن مؤمن شیرازی، از علمای اهل سنت در رساله (اعتقاد) از ابن عباس نقل می کند که آیه فوق درباره حضرت علی (ع) نازل شده است. [22] از سویی دیگر در این آیه شریفه با سبک و سیاق واحد و عدم تکرار لفظ (اطیعوا)، اطاعت خدا و رسول و اولی الامر واجب شده است. از این جهت اولی الامر معصوم است، و گرنه دستور به اطاعت از آنها به نحو اطلاق معنا نداشت، همان طورکه خدا و پیامبرش معصوم اند و طبق آنچه در روایات آمده، معصومین منحصر در امامان شیعه اند. آنچه بیان شد تنها بخشی از احادیثی بود که از کتب اهل سنت و راویان مورد قبول آنان و همچنین از کتب شیعه تنها درباره سه آیه، از آیاتی که درباره ولایت و امامت حضرت علی (ع) نازل شده است بیان گردیده و پیرامون این آیات و آیات دیگر نکات قابل توجه دیگری در میان کتب اهل سنت وجود دارد که برای اطلاع بیشتر باید به کتاب های معتبر مراجعه کرد. غیر از این سه آیه که به صورت مختصر ذکر شد، آیات دیگری نظیر: آیه صادقین: "یا ایها الذین امنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین". [23] آیه مودت: "قل لا اسئلکم علیه اجراً الا المودة فی القربی". [24] نیز مستقیماً به ولایت و امامت حضرت علی (ع) و دیگر ائمه پرداخته است که در روایات پیامبر اکرم (ص) که در کتاب های اهل سنت و شیعه نقل شده، آمده است. علاوه بر این آیات، آیات دیگری، بازگو کننده فضیلتی از فضیلت های حضرت علی (ع) و برتری آن حضرت بر سایر صحابه و یاران و نزدیکان پیامبر اکرم (ص) است. حال با استناد به حکم عقل که تقدیم "مرجوح" بر "ارجح" را قبیح می شمارد، می توان نتیجه گرفت که امامت و جانشینی پیامبر اکرم (ص) حق حضرت علی (ع) است. نکته آخر اینکه امامت در اسلام از اهمیت خاصی برخوردار است و آخرین مرحله سیر تکاملی انسان است. این مقام گاهی با مقام نبوت و رسالت، جمع شده است؛ مثل امامت حضرت ابراهیم (ع) و پیامبر گرامی اسلام (ص) و گاهی جدای از مقام نبوت و رسالت بوده است؛ مثل امامت ائمه معصومین (ع). نا گفته نماند که نام یک یک امامان علیهم السلام در حدیث مشهوری که از جابر بن عبدالله انصاری از طریق شیعه وسنی نقل شده است آمده است: وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص)حَدَّثَنِی جَبْرَئِیلُ عَنْ رَبِّ الْعِزَّةِ جَلَّ جَلَالُهُ أَنَّهُ قَالَ مَنْ عَلِمَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا وَحْدِی وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدِی وَ رَسُولِی وَ أَنَّ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالبٍ خَلِیفَتِی وَ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِهِ حُجَجِی أَدْخَلْتُهُ الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِی وَ نَجَّیْتُهُ مِنَ النَّارِ بِعَفْوِی وَ أَبَحْتُ لَهُ جِوَارِی وَ أَوْجَبْتُ لَهُ کَرَامَتِی وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْهِ نِعْمَتِی وَ جَعَلْتُهُ مِنْ خَاصَّتِی وَ خَالِصَتِی إِنْ نَادَانِی لَبَّیْتُهُ وَ إِنْ دَعَانِی أَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِی أَعْطَیْتُهُ وَ إِنْ سَکَتَ ابْتَدَأْتُهُ وَ إِنْ أَسَاءَ رَحِمْتُهُ وَ إِنْ فَرَّ مِنِّی دَعَوْتُهُ وَ إِنْ رَجَعَ إِلَیَّ قَبِلْتُهُ وَ إِنْ قَرَعَ بَابِی فَتَحْتُهُ وَ مَنْ لَمْ یَشْهَدْ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا وَحْدِی أَوْ شَهِدَ بِذَلِکَ وَ لَمْ یَشْهَدْ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدِی وَ رَسُولِی أَوْ شَهِدَ بِذَلِکَ وَ لَمْ یَشْهَدْ أَنَّ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ خَلِیفَتِی أَوْ شَهِدَ بِذَلِکَ وَ لَمْ یَشْهَدْ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِهِ حُجَجِی فَقَدْ جَحَدَ نِعْمَتِی وَ صَغَّرَ عَظَمَتِی وَ کَفَرَ بِآیَاتِی وَ کُتُبِی وَ رُسُلِی إِنْ قَصَدَنِی حَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِی حَرَمْتُهُ وَ إِنْ نَادَانِی لَمْ أَسْمَعْ نِدَاءَهُ وَ إِنْ دَعَانِی لَمْ أَسْتَجِبْ دُعَاءَهُ وَ إِنْ رَجَانِی خَیَّبْتُهُ وَ ذَلِکَ جَزَاؤُهُ مِنِّی وَ ما أَنَا بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ، فَقَامَ جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِیُّ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَنِ الْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ قَالَ:(صلی الله علیه وآله) الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ سَیِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ ثُمَّ سَیِّدُ الْعَابِدِینَ فِی زَمَانِهِ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ثُمَّ الْبَاقِرُ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ وَ سَتُدْرِکُهُ یَا جَابِرُ فَإِذَا أَدْرَکْتَهُ فَأَقْرِئْهُ مِنِّی السَّلَامَ ثُمَّ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ثُمَّ الْکَاظِمُ مُوسَی بْنُ جَعْفَرٍ ثُمَّ الرِّضَا عَلِیُّ بْنُ مُوسَی ثُمَّ التَّقِیُّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ ثُمَّ النَّقِیُّ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ ثُمَّ الزَّکِیُّ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ ثُمَّ ابْنُهُ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ مَهْدِیُّ أُمَّتِی الَّذِی یَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً هَؤُلَاءِ یَا جَابِرُ خُلَفَائِی وَ أَوْصِیَائِی وَ أَوْلَادِی وَ عِتْرَتِی مَنْ أَطَاعَهُمْ فَقَدْ أَطَاعَنِیوَ مَنْ عَصَاهُمْ فَقَدْ عَصَانِی وَ مَنْ أَنْکَرَهُمْ أَوْ أَنْکَرَ وَاحِداً مِنْهُمْ فَقَدْ أَنْکَرَنِی بِهِمْ یُمْسِکُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَی الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ بِهِمْ یَحْفَظُ اللَّهُ الْأَرْضَ أَنْ تَمِیدَ بِأَهْلِه (علی بن ابی حمزه از امام صادق علیه السلام وایشان از پدرانش وایشان از رسول خدا نقل کرده اند که آن حضرت فرمود: جبرائیل از خدا برای من نقل کرده است که: آن کسی که بداند خدایی جز من نیست ومحمد(ص) عبد ورسول من ، وعلی بن ابی طالب خلیفه من وائمه ازفرزندانش حجتهای من هستند؛اورا به بهشت داخل می کنم و...(بعد از نقل این حدیث ؛) جابر انصاری از جایش بلند شد وگفت یارسول الله ائمه (ای را که خداوند فرمود:ائمه از فرزندان علی -علیه السلام- حجتهای من هستند )چه کسانی هستند؟ حضرت فرمود:حسن وحسین دو جوانمرد اهل بهشت،سپس- آقای عبادت کنندگان در زمان خودش- علی بن الحسین،سپس باقر،محمد بن علی –وتو ای جابر او را خواهی دید وسلام مرا به او برسان – سپس صادق جعفر بن محمد سپس کاظم...سپس فرزنداوکه قیام به حق میکند وزمین را از عدل وداد پر، می کئد همانگونه که از ظلم وجور پرشده است،ای جابر،ایشانتد که خلفای منند،واوصیای من وفرزندان وعترت منند،کسی که ایشان رااطاعت کند مرا اطاعت کرده و...) از منابع شیعه: 1- بحارالأنوار ج : 27 ص : 119 2- الإحتجاج علی أهل اللجاج ج1 ص : 67 و69 3- موسوعة من حیاة المستبصرین-ج1 جزء28 ص12 4- کمال الدین للصدوق: 289، 5-الکافی للکلینی: 1 / 525 535، 6- أعلام الوری للطبرسی: 2 / 157 198. 7-الصراط المستقیم لأبی محمد العاملی: 2 / 123 135 واز منابع اهل سنت : 1- -ینابیع المودّة للقندوزی الحنفی 2- ابو اسحاق حموینی در فرائد السمطین 2 / 334 ح 585 پی نوشت [1] بقره، 124. [2] انبیاء، 73. [3] سجده، 24. [4] رعد، 7. [5] نساء، 59 . [6] مائده، 67. [7] موارد استناد زیاد است که به جهت عدم اطاله می توانید به منابع همین بخش مراجعه فرمایید [8] ( یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک... ) مائده، 67. [9] مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج 9، امامت در قرآن، ص 182 به بعد. [10] ( انما ولیکم الله و رسوله و الذین امنوا الذین یقیمون الصلاة... ) مائده، 55. [11] چون طبق روایات معتبر آنکه در رکوع انگشترش را به سائل داد حضرت علی (ع) بوده است. [12] الدرالمنثور، ج 2، ص 293. [13] اسباب النزول، ص 148. [14] تفسیر فخر رازی، ج 12، ص 26. [15] تفسیر فخر رازی، ج 12، ص 26. [16] تفسیر طبری، ج 6، ص 186. [17] الغدیر، ج 2، ص 52 و 53. [18] ( یا ایها الذین امنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم... ) نساء، 59. [19] در تفسیر برهان نیز ده ها روایت از منابع اهل بیت (ع) در ذیل این آیه آمده است که می گوید: آیه مزبور درباره علی (ع) یا آن حضرت و سایر ائمه اهل بیت (ع) نازل شده و حتی در بعضی از روایات نام دوازده امام (ع) یک یک آمده است. تفسیر برهان، ج 1، ص 381 – 387. [20] شواهد التنزیل، ج 1، ص 148 تا 151 . [21] بحر المحیط، ج 3، ص 278. [22] احقاق الحق، ج 3، ص 425. [23] ( یا ایها الذین امنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین... ) توبه، 119. در روایات بیان شده است که: منظور از صادقین حضرت علی(ع) و اهل بیت پیامبر(ص) می باشند.( ینابیع المودة ص115 و شواهد التنزیل ج1 ص262). [24] شوری، 33.
تعیین امام به دست کیست؟
تعیین امام به دست کیست؟
در باور شیعه، مقام (امامت) همانند مقام (نبوت) عهد إلهی و از جمله مقاماتی است که خداوند آن را جعل کرده و به افرادی که لایق آن باشد واگذار مینماید نه همه انسانها؛ زیرا در (امامت) ویژگیهایی همانند عصمت، علم غیب، قدرت الهی، اعلمیت و... شرط است که تنها خداوند میتواند این شرائط را در یک فرد جمع نماید و از دارنده آن آگاه است؛ از این رو هر کسی که این ویژگیها را نداشته باشد به این مقام دست نخواهد یافت؛ هرچند برادر و یا پسر امام باشد.
شیخ صدوق (متوفای381ه) میگوید:
یجب أن یعتقد أن الإمامة حق کما اعتقدنا أن النبوة حق ویعتقد أن الله عز وجل الذی جعل النبی صلی الله علیه وآله وسلم نبیا هو الذی جعل إماما، وأن نصب الإمام وإقامته واختیاره إلی الله عز وجل، وأن فضله منه.
واجب است اعتقاد داشته باشیم که امامت، حق است؛ همان طوری که باور داریم نبوت حق است. و نیز باید اعتقاد داشت، همان خداوندی که پیامبر را به عنوان نبی جعل کرده، امام را نیز (در مقام امامت) جعل کرده است. نصب امام در اختیار خداوند است و برتریهایی که امام دارد از نعمتهای خداوند است.
الصدوق، ابی جعفر محمد بن علی بن الحسین بابویه القمی (متوفای381ه)، الهدایة ( فی الأصول والفروع)، ص27، تحقیق: مؤسسة الإمام الهادی (ع)، ناشر: مؤسسة الإمام الهادی (ع)، چاپخانه: اعتماد – قم، چاپ: الأولی1418
شیخ جعفر کاشف الغطاء (متوفای1373ه) میگوید:
أن الإمامة منصب إلهی کالنبوة، فکما أن الله سبحانه یختار من یشاء من عباده للنبوة والرسالة، ویؤیده بالمعجزة التی هی کنص من الله علیه [وربک یخلق ما یشاء ویختار ما کان لهم الخیرة] فکذلک یختار للإمامة من یشاء، ویأمر نبیه بالنص علیه، وأن ینصبه إماما للناس من بعده للقیام بالوظائف التی کان علی النبی أن یقوم بها، سوی أن الإمام لا یوحی إلیه کالنبی وإنما یتلقی الأحکام منه مع تسدید إلهی. فالنبی مبلغ عن الله والإمام مبلغ عن النبی.
همانا مقام امامت، همانند مقام نبوت، منصب است الهی؛ همانگونه که خداوند سبحان از میان بندگانش کسی را به مقام نبوت و رسالت بر میگزیند و با معجزه که همانند نص خدا است، تأیید میکند، همان خداوند کسی را برای امامت بر میگزیند و پیامبرش را فرمان میدهد که آن را به مردم برساند و او را به عنوان پیشوای بعد از خود در میان مردم نصب کند، تا وظائفی که بر پیامبر بود، بعد او برپا دارد.
تنها فرق امام و پیامبر این است که از جانب خدا بر امام وحی نمیشود؛ بلکه احکام را با تسدید الهی میگیرد. پس نبی پیام رسان مستقیم خداوند است؛ اما امام پیام رسان از جانب پیامبر است.
کاشف الغطاء، الشیخ محمد الحسین (متوفای1373ه)، أصل الشیعة وأصولها، ص212، تحقیق: علاء آل جعفر، ناشر: مؤسسة الإمام علی (ع)، الطبعة الأولی1415
ابن جریر طبری نیز در کتاب (دلائل الامامة) میگوید:
إن الإمامة منصب إلهی مقدس لا یتحقق لأحد إلا بنص من الله (تعالی)، أو من نبیه المصطفی الذی لا ینطق عن الهوی (إن هو إلا وحی یوحی).
امامت منصب الهی و مقدسی است که برای هیچ کسی محقق نمیشود، جز با نص خداوند متعال یا نص پیامبر برگزیدهاش که از روی هوی (جز وحی خداوند) نمیگوید.
الطبری، ابی جعفر محمد بن جریر بن رستم (متوفای قرن پنجم)، دلائل الامامة، ص18، تحقیق: قسم الدراسات الإسلامیة - مؤسسة البعثة، ناشر: مرکز الطباعة والنشر فی مؤسسة البعثة، قم، چاپ: الأولی1413
بنابراین، از دیدگاه شیعه، امامت مقام الهی است؛ از این جهت آن را جزء اصول دین میدانند.
دلایل قرآنی بر ضرورت نصب امام از جانب خدا
"وَ إِذِ ابْتَلیَ إِبْرَاهِمَ رَبُّهُ بِکلَِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنیِّ جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَ مِن ذُرِّیَّتیِ قَالَ لَا یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ"؛ [1] به خاطر آورید هنگامی که خداوند، ابراهیم را با وسایل گوناگونی آزمود. و او به خوبی از عهده این آزمایشها برآمد. خداوند به او فرمود: (من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم!) ابراهیم عرض کرد: (از دودمان من (نیز امامانی قرار بده!)) خداوند فرمود: (پیمان من، به ستمکاران نمیرسد! (و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند، شایسته این مقامند).
"وَ جَعَلْنَاهُمْ أَئمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَ أَوْحَیْنَا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیرَْاتِ وَ إِقَامَ الصَّلَوةِ وَ إِیتَاءَ الزَّکَوةِ وَ کاَنُواْ لَنَا عَابِدِینَ"؛ [2] و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما، (مردم را) هدایت میکردند و انجام کارهای نیک و برپاداشتن نماز و ادای زکات را به آنها وحی کردیم و تنها ما را عبادت میکردند.
"وَ جَعَلْنَا مِنهُْمْ أَئمَّةً یهَْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبرَُواْ وَ کَانُواْ بَِایَاتِنَا یُوقِنُونَ"؛ [3]و از آنان امامان (و پیشوایانی) قرار دادیم که به فرمان ما (مردم را) هدایت میکردند، چون شکیبایی نمودند، و به آیات ما یقین داشتند.
این آیات نشانگر این است که امام باید از جانب خدا منصوب شود؛ زیرا در همه این آیات جعل امامت به خدا نسبت داده شده و نیز خداوند، در آیه ابتلا، امامت را عهد و پیمان الاهی شمرده است. از اینرو باید متصدی آن را خدا، که طرف عهد و پیمان است، تعیین کند نه مردم. همچنین طبق این آیات امام باید معصوم، کاملترین و فاضلترین مردم باشد. روشن است که هیچ کس جز خدا نمیتواند از وجود این صفات و کمالات نفسانی آگاه شود. بنابراین، امام باید از جانب خدا نصب شود. فلسفه انتصاب امامان نور از ناحیه خدا، هدایت و رهبری جامعه بشری است .
دلایل قرآنی بر نیاز انسان ها به امام
در باره ضرورت وجود امام در جامعه باید گفت: همان طوری که وجود و بعثت انبیا برای رشد و تکامل بشر لازم و ضروری است، وجود امام نیز برای حفظ دین و ادامه برنامه پیامبر ضرورت دارد. آیه: "انما انت منذر و لکل قوم هاد"؛ تو تنها بیم دهنده ای و برای هر گروهی هدایت کننده ای است. "و لکل قوم هاد"، "کونوا مع الصادقین"، "اولوا الامر" و آیه ابلاغ، از جمله آیاتی هستند که از آنها نیاز جامعه بشری به امام استفاده می شود. در ذیل به بعضی از آیات و روایاتی که در تفسیر آنها وارد شده است، اشاره می شود:
1. "انما انت منذر و لکل قوم هاد"؛ [4] تو تنها بیم دهنده ای و برای هر گروهی هدایت کننده ای است.
2. "اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم"؛ [5] اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید رسول خدا را و صاحبان امر را. مفسران شیعه همگی اتفاق نظر دارند که منظور از (اولی الامر) در آیه مبارکه، امامان معصوم هستند.
3. آیه تبلیغ: "یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک..."؛ [6] ای پیامبر، آنچه را از پروردگارت بر تو نازل شده است به مردم برسان. این آیه طبق روایات معتبر از اهل سنت در جریان غدیر خم نازل شده است و در این روز تاریخی پیامبر (ص) با اعلام ولایت و جانشینی حضرت علی (ع) رسالت خود را تکمیل فرمود. این آیه اگرچه در شأن امام علی (ع) نازل شد، اما در واقع بیانگر ضرورت وجود امام در جامعه است.
دلایل قرآنی بر انتخاب امامان از طرف خدا
در قرآن مجید آیات فراوانی داریم که به بیان و اثبات امامت حضرت علی (ع) و دیگر ائمه طاهرین دلالت دارد. البته دلالت این آیات با توجه به احادیث بسیار زیاد (متواتر) است که از رسول گرامی اسلام در شأن نزول این آیات وارد شده است. احادیثی که مورد قبول شیعه و سنی است، [7] ما در اینجا به چند آیه اشاره می کنیم :
1. آیه تبلیغ: "ای پیامبر! آنچه را از سوی پروردگارت نازل شده است به طور کامل (به مردم) برسان، و اگر انجام ندهی، رسالت او را انجام نداده ای، و خداوند تو را از (خطرهای احتمالی) مردم نگاه می دارد، و خداوند جمعیت کافران لجوج را هدایت نمی کند". [8]
خداوند متعال پیامبرش را با شدت هر چه تمام تر، امر فرمود که رسالت خود را ابلاغ نماید و طبق روایات، پیامبر اکرم (ص) به دنبال نزول این آیه، در جایی به نام غدیر خم، حضرت علی (ع) را با عبارت مشهور (هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست.) به جانشینی خود برگزید. [9
2. آیه ولایت: "ولی و سرپرست شما تنها خداست و پیامبر او، و آنها که ایمان آورده اند و نماز را به پا می دارند و در حال رکوع زکات می پردازند". [10]
بسیاری از مفسران و محدثان گفته اند که این آیه در شأن علی (ع) نازل شده است. [11]
(سیوطی) از دانشمندان اهل سنت در تفسیر (الدر المنثور) در ذیل این آیه از (ابن عباس) نقل می کند که: (علی (ع) در حال رکوع نماز بود که سائلی تقاضای کمک کرد و آن حضرت انگشترش را به او صدقه داد، پیامبر (ص) از سائل پرسید: چه کسی این انگشتر را به تو صدقه داد؟ سائل به حضرت علی (ع) اشاره کرد و گفت: آن مرد که در حال رکوع است)، در این هنگام این آیه نازل شد. [12]
همچنین از دانشمندان اهل سنت واحدی، [13] و زمخشری، [14] این روایت را نقل کرده و تصریح کرده اند که آیه (انما ولیکم الله ...) درباره حضرت علی (ع) نازل شده است.
فخر رازی در تفسیر خود از عبدالله بن سلام نقل می کند، هنگامی که این آیه نازل شد، من به رسول خدا (ص) عرض کردم که با چشم خود دیدم که علی (ع) انگشترش را در حال رکوع به نیازمندی صدقه داد، به همین دلیل ما ولایت او را می پذیریم! وی همچنین روایت دیگری نظیر همین روایت را از ابوذر در شأن نزول این آیه نقل می کند. [15]
طبری نیز در تفسیر خود روایات متعددی در ذیل این آیه و شأن نزول آن نقل می کند که اکثر آنها می گویند: درباره حضرت علی (ع) نازل شده است. [16]
مرحوم علامه امینی (ره) در کتاب الغدیر، نزول این آیه درباره حضرت علی را با روایاتی از حدود بیست کتاب معتبر از کتاب های اهل سنت، با ذکر دقیق مدارک و منابع آن، نقل کرده است. [17]
در این آیه، ولایت حضرت علی (ع) در ردیف ولایت خدا و پیامبر (ص) قرار داده شد.
3. آیه اولی الامر: "ای کسانی که ایمان آورده اید اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید رسول خدا (ص) و اولی الامر از خودتان را". [18]
از سویی دانشمندان، [19] گفته اند که آیه اولی الامر درباره حضرت علی (ع) نازل شده است.
مثلا (حاکم حسکانی) حنفی نیشابوری (مفسر معروف اهل سنت) در ذیل این آیه پنج حدیث نقل کرده که در همه آنها عنوان (اولی الامر) بر علی (ع) تطبیق شده است. [20]
ابوحیان اندلسی مغربی در میان اقوالی که درباره اولی الامر نقل کرده، از مقاتل و میمون و کلبی (سه نفر از مفسران) نقل می کند که منظور از آن، ائمه اهل بیت (ع) هستند. [21]
ابوبکر بن مؤمن شیرازی، از علمای اهل سنت در رساله (اعتقاد) از ابن عباس نقل می کند که آیه فوق درباره حضرت علی (ع) نازل شده است. [22]
از سویی دیگر در این آیه شریفه با سبک و سیاق واحد و عدم تکرار لفظ (اطیعوا)، اطاعت خدا و رسول و اولی الامر واجب شده است. از این جهت اولی الامر معصوم است، و گرنه دستور به اطاعت از آنها به نحو اطلاق معنا نداشت، همان طورکه خدا و پیامبرش معصوم اند و طبق آنچه در روایات آمده، معصومین منحصر در امامان شیعه اند.
آنچه بیان شد تنها بخشی از احادیثی بود که از کتب اهل سنت و راویان مورد قبول آنان و همچنین از کتب شیعه تنها درباره سه آیه، از آیاتی که درباره ولایت و امامت حضرت علی (ع) نازل شده است بیان گردیده و پیرامون این آیات و آیات دیگر نکات قابل توجه دیگری در میان کتب اهل سنت وجود دارد که برای اطلاع بیشتر باید به کتاب های معتبر مراجعه کرد.
غیر از این سه آیه که به صورت مختصر ذکر شد، آیات دیگری نظیر: آیه صادقین: "یا ایها الذین امنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین". [23]
آیه مودت: "قل لا اسئلکم علیه اجراً الا المودة فی القربی". [24] نیز مستقیماً به ولایت و امامت حضرت علی (ع) و دیگر ائمه پرداخته است که در روایات پیامبر اکرم (ص) که در کتاب های اهل سنت و شیعه نقل شده، آمده است.
علاوه بر این آیات، آیات دیگری، بازگو کننده فضیلتی از فضیلت های حضرت علی (ع) و برتری آن حضرت بر سایر صحابه و یاران و نزدیکان پیامبر اکرم (ص) است. حال با استناد به حکم عقل که تقدیم "مرجوح" بر "ارجح" را قبیح می شمارد، می توان نتیجه گرفت که امامت و جانشینی پیامبر اکرم (ص) حق حضرت علی (ع) است.
نکته آخر اینکه امامت در اسلام از اهمیت خاصی برخوردار است و آخرین مرحله سیر تکاملی انسان است.
این مقام گاهی با مقام نبوت و رسالت، جمع شده است؛ مثل امامت حضرت ابراهیم (ع) و پیامبر گرامی اسلام (ص) و گاهی جدای از مقام نبوت و رسالت بوده است؛ مثل امامت ائمه معصومین (ع).
نا گفته نماند که نام یک یک امامان علیهم السلام در حدیث مشهوری که از جابر بن عبدالله انصاری از طریق شیعه وسنی نقل شده است آمده است: وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص)حَدَّثَنِی جَبْرَئِیلُ عَنْ رَبِّ الْعِزَّةِ جَلَّ جَلَالُهُ أَنَّهُ قَالَ مَنْ عَلِمَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا وَحْدِی وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدِی وَ رَسُولِی وَ أَنَّ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالبٍ خَلِیفَتِی وَ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِهِ حُجَجِی أَدْخَلْتُهُ الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِی وَ نَجَّیْتُهُ مِنَ النَّارِ بِعَفْوِی وَ أَبَحْتُ لَهُ جِوَارِی وَ أَوْجَبْتُ لَهُ کَرَامَتِی وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْهِ نِعْمَتِی وَ جَعَلْتُهُ مِنْ خَاصَّتِی وَ خَالِصَتِی إِنْ نَادَانِی لَبَّیْتُهُ وَ إِنْ دَعَانِی أَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِی أَعْطَیْتُهُ وَ إِنْ سَکَتَ ابْتَدَأْتُهُ وَ إِنْ أَسَاءَ رَحِمْتُهُ وَ إِنْ فَرَّ مِنِّی دَعَوْتُهُ وَ إِنْ رَجَعَ إِلَیَّ قَبِلْتُهُ وَ إِنْ قَرَعَ بَابِی فَتَحْتُهُ وَ مَنْ لَمْ یَشْهَدْ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا وَحْدِی أَوْ شَهِدَ بِذَلِکَ وَ لَمْ یَشْهَدْ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدِی وَ رَسُولِی أَوْ شَهِدَ بِذَلِکَ وَ لَمْ یَشْهَدْ أَنَّ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ خَلِیفَتِی أَوْ شَهِدَ بِذَلِکَ وَ لَمْ یَشْهَدْ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِهِ حُجَجِی فَقَدْ جَحَدَ نِعْمَتِی وَ صَغَّرَ عَظَمَتِی وَ کَفَرَ بِآیَاتِی وَ کُتُبِی وَ رُسُلِی إِنْ قَصَدَنِی حَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِی حَرَمْتُهُ وَ إِنْ نَادَانِی لَمْ أَسْمَعْ نِدَاءَهُ وَ إِنْ دَعَانِی لَمْ أَسْتَجِبْ دُعَاءَهُ وَ إِنْ رَجَانِی خَیَّبْتُهُ وَ ذَلِکَ جَزَاؤُهُ مِنِّی وَ ما أَنَا بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ،
فَقَامَ جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِیُّ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَنِ الْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ قَالَ:(صلی الله علیه وآله) الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ سَیِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ ثُمَّ سَیِّدُ الْعَابِدِینَ فِی زَمَانِهِ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ثُمَّ الْبَاقِرُ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ وَ سَتُدْرِکُهُ یَا جَابِرُ فَإِذَا أَدْرَکْتَهُ فَأَقْرِئْهُ مِنِّی السَّلَامَ ثُمَّ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ثُمَّ الْکَاظِمُ مُوسَی بْنُ جَعْفَرٍ ثُمَّ الرِّضَا عَلِیُّ بْنُ مُوسَی ثُمَّ التَّقِیُّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ ثُمَّ النَّقِیُّ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ ثُمَّ الزَّکِیُّ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ ثُمَّ ابْنُهُ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ مَهْدِیُّ أُمَّتِی الَّذِی یَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً هَؤُلَاءِ یَا جَابِرُ خُلَفَائِی وَ أَوْصِیَائِی وَ أَوْلَادِی وَ عِتْرَتِی مَنْ أَطَاعَهُمْ فَقَدْ أَطَاعَنِیوَ مَنْ عَصَاهُمْ فَقَدْ عَصَانِی وَ مَنْ أَنْکَرَهُمْ أَوْ أَنْکَرَ وَاحِداً مِنْهُمْ فَقَدْ أَنْکَرَنِی بِهِمْ یُمْسِکُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَی الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ بِهِمْ یَحْفَظُ اللَّهُ الْأَرْضَ أَنْ تَمِیدَ بِأَهْلِه
(علی بن ابی حمزه از امام صادق علیه السلام وایشان از پدرانش وایشان از رسول خدا نقل کرده اند که آن حضرت فرمود: جبرائیل از خدا برای من نقل کرده است که: آن کسی که بداند خدایی جز من نیست ومحمد(ص) عبد ورسول من ، وعلی بن ابی طالب خلیفه من وائمه ازفرزندانش حجتهای من هستند؛اورا به بهشت داخل می کنم و...(بعد از نقل این حدیث ؛)
جابر انصاری از جایش بلند شد وگفت یارسول الله ائمه (ای را که خداوند فرمود:ائمه از فرزندان علی -علیه السلام- حجتهای من هستند )چه کسانی هستند؟ حضرت فرمود:حسن وحسین دو جوانمرد اهل بهشت،سپس- آقای عبادت کنندگان در زمان خودش-
علی بن الحسین،سپس باقر،محمد بن علی –وتو ای جابر او را خواهی دید وسلام مرا به او برسان – سپس صادق جعفر بن محمد سپس کاظم...سپس فرزنداوکه قیام به حق میکند وزمین را از عدل وداد پر، می کئد همانگونه که از ظلم وجور پرشده است،ای جابر،ایشانتد که خلفای منند،واوصیای من وفرزندان وعترت منند،کسی که ایشان رااطاعت کند مرا اطاعت کرده و...)
از منابع شیعه:
1- بحارالأنوار ج : 27 ص : 119
2- الإحتجاج علی أهل اللجاج ج1 ص : 67 و69
3- موسوعة من حیاة المستبصرین-ج1 جزء28 ص12
4- کمال الدین للصدوق: 289،
5-الکافی للکلینی: 1 / 525 535،
6- أعلام الوری للطبرسی: 2 / 157 198.
7-الصراط المستقیم لأبی محمد العاملی: 2 / 123 135
واز منابع اهل سنت :
1- -ینابیع المودّة للقندوزی الحنفی
2- ابو اسحاق حموینی در فرائد السمطین 2 / 334 ح 585
پی نوشت
[1] بقره، 124.
[2] انبیاء، 73.
[3] سجده، 24.
[4] رعد، 7.
[5] نساء، 59 .
[6] مائده، 67.
[7] موارد استناد زیاد است که به جهت عدم اطاله می توانید به منابع همین بخش مراجعه فرمایید
[8] ( یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک... ) مائده، 67.
[9] مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج 9، امامت در قرآن، ص 182 به بعد.
[10] ( انما ولیکم الله و رسوله و الذین امنوا الذین یقیمون الصلاة... ) مائده، 55.
[11] چون طبق روایات معتبر آنکه در رکوع انگشترش را به سائل داد حضرت علی (ع) بوده است.
[12] الدرالمنثور، ج 2، ص 293.
[13] اسباب النزول، ص 148.
[14] تفسیر فخر رازی، ج 12، ص 26.
[15] تفسیر فخر رازی، ج 12، ص 26.
[16] تفسیر طبری، ج 6، ص 186.
[17] الغدیر، ج 2، ص 52 و 53.
[18] ( یا ایها الذین امنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم... ) نساء، 59.
[19] در تفسیر برهان نیز ده ها روایت از منابع اهل بیت (ع) در ذیل این آیه آمده است که می گوید: آیه مزبور درباره علی (ع) یا آن حضرت و سایر ائمه اهل بیت (ع) نازل شده و حتی در بعضی از روایات نام دوازده امام (ع) یک یک آمده است. تفسیر برهان، ج 1، ص 381 – 387.
[20] شواهد التنزیل، ج 1، ص 148 تا 151 .
[21] بحر المحیط، ج 3، ص 278.
[22] احقاق الحق، ج 3، ص 425.
[23] ( یا ایها الذین امنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین... ) توبه، 119. در روایات بیان شده است که: منظور از صادقین حضرت علی(ع) و اهل بیت پیامبر(ص) می باشند.( ینابیع المودة ص115 و شواهد التنزیل ج1 ص262).
[24] شوری، 33.
- [آیت الله مکارم شیرازی] قیم کیست و چگونه تعیین می شود؟
- [سایر] امامت یعنی چه؟ امام کیست؟
- [سایر] امام محمد غزالی کیست؟ و چه آثاری دارد؟
- [سایر] بسیج چیست و بسیجی کیست( از دیدگاه حضرت امام (ره)؟
- [سایر] قیام کوکبی در تاریخ چیست؟ و امام زاده ابراهیم در شهر زنجان از فرزندان کدام امام است؟ کوکبی کیست؟
- [سایر] مرگ انسان به دست کیست؟ خدا یا عزرائیل؟
- [سایر] مرگ انسان به دست کیست ؟ خدا ، یا عزرائیل ؟
- [سایر] طبق نظر شیعه یکی از ویژگیهای امام تعیین وی توسط نص میباشد. حال با توجه به پذیرش امامت حضرت علی(ع) لطفاً نصی را که آنحضرت در تعیین امام بعد از خود و هرکدام از ائمه در تعیین امام بعدی تا حضرت حجت داشتهاند را بیان نمایید.
- [سایر] تعیین امام جماعت ابوبکر در زمان بیماری پیامبر درست است؟
- [سایر] چرا امام امت اسلامی را خدا باید تعیین کند؟
- [آیت الله سیستانی] کسی که یک رکعت از امام عقب مانده بهتر آن است که وقتی امام تشهّد رکعت آخر را میخواند ، انگشتان دست و سینه پا را به زمین بگذارد ، و زانوها را بلند نگهدارد و صبر کند تا امام سلام نماز را بگوید و بعد برخیزد . و اگر در همان جا بخواهد قصد انفراد نماید مانعی ندارد . شرائط امام جماعت
- [آیت الله علوی گرگانی] کسی که یک رکعت از امام عقب مانده بنابر احتیاط مستحب وقتیامام تشهّد رکعت آخر را میخواند، انگشتان دست وسینه پا را بزمین بگذارد و زانوها رابلند نگهدارد و صبر کند تا امام سلام نماز را بگوید و بعد برخیزد.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر مال حلالی با حرام مخلوط شود ومقدار حرام معلوم باشد وانسان بداند که صاحب آن از چند نفر معیّن بیرون نیست ولی نتواند بفهمد کیست، واجب آن است که رضایت همه را تحصیل کند و اگر ممکن نباشد یا مستلزم ضرر فوقالعاده باشد، باید عمل به قرعه در تعیین مالک بنماید.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کسی که یک رکعت از امام عقب مانده، بنابر احتیاط واجب باید وقتی امام تشهد رکعت آخر را می خواند، انگشتان دست و سینه پا را به زمین بگذارد و زانوها را بلند نگهدارد، و صبر کند تا امام تشهد نماز را بگوید و بعد برخیزد، و واجب نیست صبر کند تا امام سلام بگوید.
- [آیت الله نوری همدانی] کسی که یک رکعت از امام عقب مانده وقتی امام تشهد رکعت آخر را می تواند برخیزد و نماز را تمام کند و یا انگشتان دست و سینة پا را به زمین بگذارد و زانو ها را بلند نگهدارد و صبر کند تا امام سلام نماز بگوید و بعد برخیزد . شرائط امام جماعت
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر در زمان غیبت نماز جمعه با شرایطش با امامت حاکم شرع که قدرت در دست داشته باشد یا کس دیگری که صلاحیت برای امام جماعت دارد و از طرف حاکم شرع مزبور تعیین شده باشد اقامه شود؛ احتیاط واجب آن است که مکلف برای اداء آن حاضر شود و لکن حضور برای چند طایفه واجب نیست: (1) پیران که ضعف دارند. (2) زنها. (3) مسافر در محل اقامت نماز. (4) آنهائی که از محل نماز جمعه بیشتر از دو فرسخ دورند. (5) مریض. (6) عاجز مثل کور و شل؛ ولکن اگر اینها حاضر شدند؛ نماز جمعه شان از نماز ظهر مجزی می باشد.
- [آیت الله جوادی آملی] .غنائمی که در قتال با کفّار ب رای دعوت به اسلام و به اذن امام(ع) به دست میآید, خمس دارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] کسی که از امام عقب مانده، وقتی امام تشهد رکعت آخر را میخواند اگر در رکعتی باشد که تشهد ندارد، تشهد را با امام میخواند و بنا بر احتیاط انگشتان دست و سینه پا را به زمین بگذارد و زانوها را بلند نگهدارد و صبر کند تا امام سلام نماز را بگوید و بعد برخیزد و رکعت آخر را بخواند، ولی میتواند قصد فرادی کند و تشهد نخوانده برخیزد. شرایط امام جماعت
- [آیت الله بروجردی] کسی که یک رکعت از امام عقب مانده، بنا بر احتیاط واجب باید وقتی امام تشهّد رکعت آخر را میخواند، انگشتان دست و سینهی پا را به زمین بگذارد و زانوها را بلند نگه دارد و صبر کند تا امام سلام نماز را بگوید و بعد برخیزد.
- [امام خمینی] کسی که یک رکعت از امام عقب مانده وقتی امام تشهد رکعت آخر را می خواند می تواند برخیزد و نماز را تمام کند و یا انگشتان دست، و سینه پا را به زمین بگذارد و زانوها را بلند نگه دارد و صبر کند تا امام سلام نماز را بگوید و بعد برخیزد.