وضعیت شیعه در عربستان چگونه است؟
شیعه در عربستان نویسنده: کیوان نامدار عربستان، یکی از مهم ترین کشورهای اسلامی است؛ سرزمینی که خورشید اسلام از آنجا طلوع کرد. عربستان سعودی به خاطر قرار گرفتن در منطقه ی خلیج فارس و داشتن بزرگ ترین ذخایر نفتی جهان، از نگاه بین المللی جایگاه ویژه ای دارد. این کشور در جهان اسلام نیز با داشتن پیشینه ی تاریخی وجود خانه ی خدا، نقش بسیار مهمی ایفا می کند. عربستان، سرزمینی است که حضرت ابراهیم (ع) به فرمان خدا، جایگاه و مأمن اصلی یکتاپرستی را بنیان نهاد و با بعثت رسول اکرم (ص) حیات جدیدی را تجربه کرد. عربستان کشوری مذهبی است که قوانین آن بر پایه ی اسلام وهابی است؛ مذهب وهابی در عربستان نقش بسیار مهمی دارد و هیچ عملی خلاف آیین آن تحمل نمی شود و عملاً سیاست کشور بر پایه ی این مذهب پایه ریزی شده است. عربستان در زمان قدیم و پس از ظهور اسلام، همواره میان دولت های محلی و منطقه ای تقسیم شده بود و به صورت ملوک الطوایفی اداره می شد. با ظهور اسلام و استقرار آن در سراسر شبه جزیره، این منطقه برای اولین و آخرین بار، تحت لوای اسلام، به وحدت دست یافت و به نحو چشم گیری ازنظرسیاسی و فرهنگی دگرگون گشت تا جایی که با گذشت چند دهه، عرب ها به چنان قدرتی دست یافتند که دو قدرت بزرگ شرق و غرب آن روزگار را شکست دادند. در زمان امویان، بخش اعظم عربستان، جزو قلمرو آنان بود، سپس آل عباس بر آن مسلط شد. در اواخر قرن دوم هجری قمری، علویان در عربستان قیام کردند، اما کاری از پیش نبردند. پس از مرگ متوکل عباسی، قدرت عباسیان رو به زوال نهاد. در قرن شانزدهم میلادی (دهم هجری قمری)، پرتغالی ها به مکه حمله کردند. در همان قرن خلفای عثمانی که متوجه عربستان شده بودند، به تدریج سواحل غربی، سپس تمام عربستان را زیر سلطه ی خود آوردند. در قرن هجدهم میلادی، محمد بن عبدالوهاب در نجد قیام کرد. وی خود را مصلح مذهبی می دانست و مذهب خاص خود را تبلیغ می کرد. این آیین و فرقه ی جدید درآغاز با مشکلات فراوانی مواجه شد، چرا که مخالفان افکار و عقاید وی علیه او قیام کردند و تعرضاتی انجام دادند که در نتیجه وی درصدد به دست آوردن حامیانی از حاکم شهرنجد برآمد؛ اما هیچ یک از آن ها از ترس ایجاد آشوب و بلوا، حاضر به انجام و قبول چنین کمکی نشد. سرانجام، محمدبن سعود، حاکم شهر درعیه را با خود هم داستان کرد. محمدبن عبدالوهاب و محمدبن سعود با یک دیگر عهد بستند در این راه بکوشند و بر مبنای این قرارداد، عبدالوهاب بر نفوذ مذهبی خویش و محمد بن سعود نیز برقدرت خود افزودند. با شکست عثمانی در جنگ جهانی اول و تسلط (عبدالعزیز بن سعود) بر عربستان (به کمک جنبش وهابی)، طبق پیمانی که در سال 1927 بین بریتانیا که در عربستان نفوذ داشت و ابن سعود امضا کرد، کشور عربستان سعودی به عنوان کشوری مستقل به رسمیت شناخته شد. هم اکنون جمعیت عربستان 22 میلیون نفر است. زبان وخط رسمی این کشورعربی و واحد پول آن ریال است. عربستان دارای غنی ترین منابع نفت جهان و بسیاری از معادن و منابع زیرزمینی است. از شهرهای مهم آن می توان جده، مکه، مدینه، طائف، ظهران و هفوف رانام برد. پایتخت آن نیز ظهران است. طبق آخرین سرشماری ها، پانزده درصد جمعیت عربستان شیعه اند. بیشتر شیعیان در منطقه شرقی عربستان در حاشیه ی خلیج فارس ساکن هستند و نواری شیعه نشین را شکل داده اند. بعضی از شیعیان نیز در (مدینه منوره) ساکن هستند و بعضی هم در شهر مهم (جده). در جنوب عربستان در منطقه ی نجران و در مرز یمن هم برخی شیعیان اثنی عشری و اسماعیلی زندگی می کنند. فعالیت شیعیان در عربستان با مشکلاتی بسیاری همراه است. برخورد دولت سعودی با فعالیت های شیعه دو گونه است: در مناطقی که اکثریت جمعیت با شیعیان است، آزادی ها و فعالیت ها زیاد است و امور دینی و مذهبی مثل نماز جماعت، جلسات قرآن، دوره های کوتاه مدت برای جوانان شیعه در رشته های مختلف، حلقه های قرائت و تفسیر قرآن و فعالیت های دیگر مشمول این آزادی هاست. هر چند اگر احساس شود این فعالیت ها در حال گسترش است، جلوی آن گرفته می شود. مثلاً اگر شهرک جدیدی در همان مناطق شیعه نشین ایجاد شود و شیعیان بخواهند حسینیه ای بسازند، دولت سعودی اجازه نمی دهد. در مناطقی که شیعیان در اقلیت هستند، محدودیت ها زیاد است و اجازه ی فعالیت های خاص دینی داده نمی شود، مثل منطقه ی (دمام) که اجازه ی برپایی عزاداری حضرت سید الشهدا (ع) داده نمی شود. در آموزش و پرورش، تعالیم وهابی بر شیعیان تحمیل می شود. شیعیان نه تنها مجاز به تعلیم تشیع نیستند، بلکه مجبورند دروس وهابی را بخوانند. فرزندان شیعیان مجبورند در مدارس دولتی اسلام وهابی را فرا گیرند، ولی به موازات آن خانواده و شخصیت های دینی شیعی تعالیم مذهبی را به آنان تعلیم می دهند و بدین ترتیب کودکان در برابر آموزه های دینی وهابی که در مدارس دولتی تدریس می شود، مصونیت پیدا می کنند. در عربستان به شیعیان اجازه ی داشتن مسئولیت های مختلف داده نمی شود. شیعیان مسئولیت سیاسی و حکومتی ندارند. وجود چهار هزار شاه زاده در عربستان باعث شده آن ها تمام مسئولیت ها و مراکز قدرت را دراختیار خود داشته باشند. برای مثال، تمام وزارت خانه های مهم از قبیل دفاع، خارجه و کشور به وسیله ی شاه زادگان اداره می شود. هم چنین ریاست شورای عالی در وزارت خانه های خدماتی نیز به عهده آن هاست. شورای عالی تبلیغات، سیاست کلی وزارت خانه ها را تعیین کرده و فرماندهی عملیات در بخش های مختلف نیروهای مسلح و پایگاه های نظامی را دراختیار دارند. این در حالی است که شیعیان از استخدام در نیروهای نظامی محرومند و خلبانی نیز برای آن ها ممنوع است. منطقه ی شرقی (منطقه ی شیعه نشین) که بیشترین منابع معدنی و چاه های نفت عربستان را دراختیار دارد، فقیرترین منطقه ی عربستان است. دولت در مقایسه با دیگر مناطق عربستان سعودی، هزینه ی بسیاراندکی را به پروژه های ساختمانی، جاده ها، بهداشت و تعلیم و تربیت در این منطقه اختصاص داده است. منبع:نشریه انتظار نوجوان، شماره
عنوان سوال:

وضعیت شیعه در عربستان چگونه است؟


پاسخ:

شیعه در عربستان

نویسنده: کیوان نامدار

عربستان، یکی از مهم ترین کشورهای اسلامی است؛ سرزمینی که خورشید اسلام از آنجا طلوع کرد. عربستان سعودی به خاطر قرار گرفتن در منطقه ی خلیج فارس و داشتن بزرگ ترین ذخایر نفتی جهان، از نگاه بین المللی جایگاه ویژه ای دارد. این کشور در جهان اسلام نیز با داشتن پیشینه ی تاریخی وجود خانه ی خدا، نقش بسیار مهمی ایفا می کند. عربستان، سرزمینی است که حضرت ابراهیم (ع) به فرمان خدا، جایگاه و مأمن اصلی یکتاپرستی را بنیان نهاد و با بعثت رسول اکرم (ص) حیات جدیدی را تجربه کرد. عربستان کشوری مذهبی است که قوانین آن بر پایه ی اسلام وهابی است؛ مذهب وهابی در عربستان نقش بسیار مهمی دارد و هیچ عملی خلاف آیین آن تحمل نمی شود و عملاً سیاست کشور بر پایه ی این مذهب پایه ریزی شده است.
عربستان در زمان قدیم و پس از ظهور اسلام، همواره میان دولت های محلی و منطقه ای تقسیم شده بود و به صورت ملوک الطوایفی اداره می شد. با ظهور اسلام و استقرار آن در سراسر شبه جزیره، این منطقه برای اولین و آخرین بار، تحت لوای اسلام، به وحدت دست یافت و به نحو چشم گیری ازنظرسیاسی و فرهنگی دگرگون گشت تا جایی که با گذشت چند دهه، عرب ها به چنان قدرتی دست یافتند که دو قدرت بزرگ شرق و غرب آن روزگار را شکست دادند.
در زمان امویان، بخش اعظم عربستان، جزو قلمرو آنان بود، سپس آل عباس بر آن مسلط شد. در اواخر قرن دوم هجری قمری، علویان در عربستان قیام کردند، اما کاری از پیش نبردند. پس از مرگ متوکل عباسی، قدرت عباسیان رو به زوال نهاد.
در قرن شانزدهم میلادی (دهم هجری قمری)، پرتغالی ها به مکه حمله کردند. در همان قرن خلفای عثمانی که متوجه عربستان شده بودند، به تدریج سواحل غربی، سپس تمام عربستان را زیر سلطه ی خود آوردند.
در قرن هجدهم میلادی، محمد بن عبدالوهاب در نجد قیام کرد. وی خود را مصلح مذهبی می دانست و مذهب خاص خود را تبلیغ می کرد. این آیین و فرقه ی جدید درآغاز با مشکلات فراوانی مواجه شد، چرا که مخالفان افکار و عقاید وی علیه او قیام کردند و تعرضاتی انجام دادند که در نتیجه وی درصدد به دست آوردن حامیانی از حاکم شهرنجد برآمد؛ اما هیچ یک از آن ها از ترس ایجاد آشوب و بلوا، حاضر به انجام و قبول چنین کمکی نشد. سرانجام، محمدبن سعود، حاکم شهر درعیه را با خود هم داستان کرد. محمدبن عبدالوهاب و محمدبن سعود با یک دیگر عهد بستند در این راه بکوشند و بر مبنای این قرارداد، عبدالوهاب بر نفوذ مذهبی خویش و محمد بن سعود نیز برقدرت خود افزودند.

با شکست عثمانی در جنگ جهانی اول و تسلط (عبدالعزیز بن سعود) بر عربستان (به کمک جنبش وهابی)، طبق پیمانی که در سال 1927 بین بریتانیا که در عربستان نفوذ داشت و ابن سعود امضا کرد، کشور عربستان سعودی به عنوان کشوری مستقل به رسمیت شناخته شد.
هم اکنون جمعیت عربستان 22 میلیون نفر است. زبان وخط رسمی این کشورعربی و واحد پول آن ریال است. عربستان دارای غنی ترین منابع نفت جهان و بسیاری از معادن و منابع زیرزمینی است. از شهرهای مهم آن می توان جده، مکه، مدینه، طائف، ظهران و هفوف رانام برد. پایتخت آن نیز ظهران است.
طبق آخرین سرشماری ها، پانزده درصد جمعیت عربستان شیعه اند. بیشتر شیعیان در منطقه شرقی عربستان در حاشیه ی خلیج فارس ساکن هستند و نواری شیعه نشین را شکل داده اند. بعضی از شیعیان نیز در (مدینه منوره) ساکن هستند و بعضی هم در شهر مهم (جده). در جنوب عربستان در منطقه ی نجران و در مرز یمن هم برخی شیعیان اثنی عشری و اسماعیلی زندگی می کنند.
فعالیت شیعیان در عربستان با مشکلاتی بسیاری همراه است. برخورد دولت سعودی با فعالیت های شیعه دو گونه است: در مناطقی که اکثریت جمعیت با شیعیان است، آزادی ها و فعالیت ها زیاد است و امور دینی و مذهبی مثل نماز جماعت، جلسات قرآن، دوره های کوتاه مدت برای جوانان شیعه در رشته های مختلف، حلقه های قرائت و تفسیر قرآن و فعالیت های دیگر مشمول این آزادی هاست. هر چند اگر احساس شود این فعالیت ها در حال گسترش است، جلوی آن گرفته می شود. مثلاً اگر شهرک جدیدی در همان مناطق شیعه نشین ایجاد شود و شیعیان بخواهند حسینیه ای بسازند، دولت سعودی اجازه نمی دهد.
در مناطقی که شیعیان در اقلیت هستند، محدودیت ها زیاد است و اجازه ی فعالیت های خاص دینی داده نمی شود، مثل منطقه ی (دمام) که اجازه ی برپایی عزاداری حضرت سید الشهدا (ع) داده نمی شود.
در آموزش و پرورش، تعالیم وهابی بر شیعیان تحمیل می شود. شیعیان نه تنها مجاز به تعلیم تشیع نیستند، بلکه مجبورند دروس وهابی را بخوانند. فرزندان شیعیان مجبورند در مدارس دولتی اسلام وهابی را فرا گیرند، ولی به موازات آن خانواده و شخصیت های دینی شیعی تعالیم مذهبی را به آنان تعلیم می دهند و بدین ترتیب کودکان در برابر آموزه های دینی وهابی که در مدارس دولتی تدریس می شود، مصونیت پیدا می کنند.
در عربستان به شیعیان اجازه ی داشتن مسئولیت های مختلف داده نمی شود. شیعیان مسئولیت سیاسی و حکومتی ندارند. وجود چهار هزار شاه زاده در عربستان باعث شده آن ها تمام مسئولیت ها و مراکز قدرت را دراختیار خود داشته باشند. برای مثال، تمام وزارت خانه های مهم از قبیل دفاع، خارجه و کشور به وسیله ی شاه زادگان اداره می شود. هم چنین ریاست شورای عالی در وزارت خانه های خدماتی نیز به عهده آن هاست. شورای عالی تبلیغات، سیاست کلی وزارت خانه ها را تعیین کرده و فرماندهی عملیات در بخش های مختلف نیروهای مسلح و پایگاه های نظامی را دراختیار دارند. این در حالی است که شیعیان از استخدام در نیروهای نظامی محرومند و خلبانی نیز برای آن ها ممنوع است.
منطقه ی شرقی (منطقه ی شیعه نشین) که بیشترین منابع معدنی و چاه های نفت عربستان را دراختیار دارد، فقیرترین منطقه ی عربستان است. دولت در مقایسه با دیگر مناطق عربستان سعودی، هزینه ی بسیاراندکی را به پروژه های ساختمانی، جاده ها، بهداشت و تعلیم و تربیت در این منطقه اختصاص داده است.
منبع:نشریه انتظار نوجوان، شماره





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین