هدف پیامبر (ص) در واقعه غدیر خم، انتخاب علی (ع) به عنوان خلیفه و جانشین نبود؛ زیرا میتوانست این مسئله مهم را، در صحرای عرفه که همه زائران از نقاط مختلف سرزمین اسلامی در آنجا حضور داشتند، بیان کند. پس منظور پیامبر (ص)، حمایت از علی (ع) بود و این امر به دلیل شکایتی بود که تعدادی از مسلمانان، از او، نزد پیامبر (ص) برده بودند. پاسخ: پیش از پرداختن به پاسخ پرسش فوق، باید نکاتی را یادآور شویم: 1. حدیث غدیر از نظر سند، قطعی الصدور و متواتر است و هیچکس از مسلمانان، در صدور آن تردید نکرده است و برخی علمای اهل سنت نیز، برای اثبات متواتر بودن این حدیث، کتابهای مستقلی تدوین کردهاند.[1] 2. هنگامی که پیامبر (ص) از حجه الوداع برمیگشت، جبرئیل در مکان غدیر خم نازل شد و آیه تبلیغ را بر حضرت نازل کرد: (یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ ...) (مائده: 67) ای پیامبر آنچه را که از سوی پروردگارت مأموریت یافتهای ابلاغ کن، واگر نکنی رسالت او را ابلاغ نکردهای و [از مردم بیمی نداشته باش که] خداوند تو را از گزند آنها مصون میدارد ... بعد از نزول این آیه پیامبر (ص) دستور توقف دادند. آنهایی که از کاروان عقب مانده بودند رسیدند و کسانی که از کاروان جلو افتاده بودند بازگشتند .... پس از نماز ظهر از جهاز شتران برای پیامبر (ص) سکویی ساختند. پیامبر (ص) با صدای بلند همگان را مخاطب قرار داد و خطبهای رسا و طولانی ایراد فرمود و در ضمن آن فرمود: (... دو چیز گرانبها در بین شما به یادگار میگذارم؛ قرآن و عترتم که اهل بیتم هستند و خدای دانا و مهربان به من خبرداد که این دو از هم جدا نخواهند شد تا در کنار حوض بر من وارد شوند ...)[2]. آنگاه فرمود: (أَلَسْتُ أَوْلَی النَّاسِ بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِم؟)[3]؛ (آیا من نسبت به مؤمنین از خودشان صاحب اختیارتر نیستم؟) مردم گفتند: (خدا و رسولش آگاهترند). حضرت، دست امیرمؤمنان (ع) را بلند کرد، به حدی که زیر بغل حضرت آشکار شد و فرمود: ... أَنَا أَوْلَی بِهِم مِنْ أَنْفُسِهِم فَمَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ. ... صاحب اختیارتر از مردم بر خودشان من هستم. پس هر که من مولای اویم، علی مولای او است. این جمله را سه بار تکرار کرد.[4] آنگاه دست به دعا بلند کرد و گفت: أَللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ، أَحِبَّ مَنْ أَحَبَّهُ، وَ أَبْغِضْ مَنْ أَبْغَضَهُ، وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ، وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ.[5] و پیش از آن که مردم متفرق شوند، جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد: (الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلامَ دِیناً ...) (مائده: 3) امروز دینتان را برایتان کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را آیین شما پسندیدم ... 3. براساس آنچه گذشت (نزول آیات، مقدمه حدیث، ویژگیهای مکانی و تمهیدات پیامبر (ص) و متن سخنان ایشان و ...) برای محقق منصف، تردیدی باقی نمیماند که حقیقت چیست؟ 4. پیامبر (ص)، از مدتها پیش، مأمور انجام این کار بود و تصمیم داشت که آن را انجام دهد و بر حسب روایتها جبرئیل این مأموریت را در مکّه، عرفات، و منا نیز، یادآوری کرده بود. اما طبق آنچه در آیه تبلیغ آمده است پیامبر (ص) نگران سرکشی مردم و در نتیجه کشته شدن حضرت و دچار شقاوت ابدی شدن آنها بوده است. تا آنکه در غدیر، خداوند مصونیت حضرت را از مردم (مطابق آیه)، تضمین کرد. آنگاه پیامبر (ص) بدون هیچگونه ترسی از مردم، مأموریت خود را به انجام رساند. 5. غدیر خم از جاهای دیگر (مکه، منا، و عرفات) مناسبتر بود؛ زیرا: الف) در مکه، مردم در منازل و جاهای مختلف پراکنده بودند و جمعکردن آنها ممکن نبود. ب) در مکانهای مذکور، مردم مشغول انجام مناسک و عبادت خود بودند و برای امر مهم معرفی جانشین، حاضر نمیشدند. ج) از طرفی مردم در عرفات محرم بودند و محدودیتهای احرام را داشتند و برای وقوف واجب، در آنجا گرد آمده بودند، و اگر پیامبر (ص) این کار را انجام میداد، امری تبعی و حاشیهای و فرعی محسوب میشد، بهویژه با توجه به اینکه حضرت در عرفات خطبهای طولانی درباره اخلاق رفتاری و معاشرتی مسلمانان ایراد نموده بود، درحالیکه باید برای این امر مهم، جلسهای ویژه با شرایط ویژه و منحصر به فرد و بهیادماندنی تشکیل میشد. د) تمام کسانی که به حج، مشرف شده بودند و در صحرای عرفات حضور داشتند، در غدیر خم نیز که نزدیک جحفه و مکان جدا شدن راهها از یکدیگر است حضور داشتند. با این تفاوت که در عرفات، مردم در خیمهها و جایگاههای خود پراکنده و مشغول عبادت بودند و تشکیل چنین جلسه با اهمیتی، هم با حفظ حال عبادت آنها منافات داشت و هم اینکه امری تبعی و طفیلی و غیر مهم به حساب میآمد. بر اساس آنچه گفته شد، در پاسخ پرسش فوق، میگوییم: یک - اگر پیامبر (ص) میخواست از علی (ع) در مقابل کسانی که از او شکایت کرده بودند حمایت کند، باید فقط همان افراد را گرد میآورد و آنها را از شکایت از امیرمؤمنان (ع)، نهی میکرد، نه آنکه همه مسلمانان را در آن صحرای گرم و شرایط بسیار نامناسب که گفته شده هوا آنقدر گرم بود که مردم قسمتی از لباس خود را بر سر میکشیدند و قسمتی را زیر پا میگذاشتند ... گرد آورد و ساعتها متوقف کند. دو- تمام کسانی که در آنجا حضور داشتند، اقدام پیامبر (ص) را برای تعیین کردن خلیفه میدانستند و در طول تاریخ نیز، مطلب چنین بوده است. در اینجا به برخی دلایل و شواهدی که خلاف گفته پرسشگر است اشاره میشود: اول صدر حدیث: (أَلَسْتُ أَوْلی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِم)[6]. این حدیث گویای این است که مسئله تعیین والی و حاکم و اولی، به تصرف بوده است نه چیز دیگر. دوم فرمایشهای پیامبر (ص) در خطبه غدیر، که علاوه بر آوردن واژه مولی از عبارتی همچون (فَانْظُرُوا کَیْفَ تَخْلُفُونی فِیالثَّقَلَیْن)[7] استفاده کرده است، و یادآور حدیث ثقلین و مانند آن است که دیگر عذری برای کسی باقی نمیگذارد. سوم تبریک و شادباش گفتن اصحاب، از جمله عمر و ابوبکرکه گفتند: (بَخٍّ بَخٍّ لَکَ یَا ابْنَ أَبِی طَالِبٍ أَصْبَحْتَ وَ أَمْسَیْتَ مَوْلای وَ مَوْلَی کُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ)[8]، حاکی از تعیین جانشین است نه رفع اختلاف و حل شکایت یک نفر از امیرمؤمنان (ع). چهارم شعرا نیز، در اینباره، شعرهایی سرودند. از جمله حسان بن ثابت، شاعر ویژهپیامبر (ص)، چکامهای سرود و از پیامبر (ص) اجازه گرفت و همانجا خواند: (یُنادیهِم یَومَ الغَدیرِ نَبِیّهم بِخُمٍّ وَ إِسمَع بِالرَّسُولِ مُنادیا) پنجم عده زیادی از علمای اهل سنت، به دلالت حدیث غدیر، بر امامت امیرمؤمنان (ع) اعتراف دارند که در اینجا نام برخی از آنها ذکر میشود:[9] امام محمد غزالی در کتاب سرالعالمین؛[10] حکیم سنایی در حدیقة الحقیقة؛ فرید الدین عطار در مثنوی مظهر حق؛ محمد بن طلحه شافعی در مطالب السؤول؛[11] سبط بن جوزی حنفی در تذکرة الخواص؛[12] محمد بن یوسف گنجی شافعی، در کفایة الطالب؛[13] سعید الدین فرغانی، در شرح تائیه ابن فارض؛ تقی الدین مقریزی در المواعظ والاعتبار؛[14] تفتازانی در شرح مقاصد؛[15] بسیاری از صحابه و تابعین و تابعینِ تابعین به حدیث غدیر بر خلافت امیرمؤمنان (ع) دلیل و حجت آوردهاند، از جمله: امام امیرمؤمنان (ع) در روز شورا[16] و در زمان محاصره عثمان[17] در رحبه کوفه[18] روز جنگ جمل[19] در حدیث الرکبان در کوفه[20] و در جنگ صفین.[21] حجت آوردن حضرت فاطمه زهرا (س) دختر پیامبر (ص)[22]؛ امام حسن مجتبی (ع) سبط اکبر پیامبر (ص)[23]؛ امام حسین (ع)[24]؛ احتجاج عبدالله بن جعفر طیار بر علیه معاویه؛[25] احتجاج عمرو بن عاص بر علیه معاویه.[26] حجت آوردن عمار یاسر در جنگ صفین[27]؛ احتجاج اصبغ ابن نباته در مجلس معاویه[28]؛ احتجاج یک جوان در کوفه بر علیه ابوهریره [29]؛ احتجاج قیس بن سعد بن عباده بر علیه معاویه[30]؛ احتجاج عمر بن عبدالعزیز [31]؛ احتجاج مأمون عباسی بر علیه فقها.[32] پس از خطبه، پیامبر (ص)، عمامه معروف به سحاب را بر سر امیرمؤمنان (ع) گذاشت[33] که نوعی تاجگذاری و حاکی از سیاسی بودن اقدام پیامبر (ص) است. 6. عید قرار دادن روز غدیرخم نیز، خلاف ادعای پرسشگر را ثابت میکند؛ زیرا در فرهنگ اسلامی، روز 18 ذیحجه، جزء اعیاد اسلامی قرار گرفته است.[34] اگر منظور پیامبر (ص) فقط حمایت از علی بود، پیامبر (ص) در دوران رسالت خود همواره اقداماتی را برای رفع اختلاف بین مسلمانان انجام داده بود. ولی هیچیک از آنها عید محسوب نشد و از اهمیت غدیر نیز، برخوردار نگردید. 7. پیامبر (ص) به مسلمانان دستور داد با او تجدید بیعت و با امیرمؤمنان (ع) به جانشینی خلافت، بیعت کنند. زید بن ارقم صحابی پیامبر (ص) گوید: (اولین کسانی که با پیامبر (ص) و علی (ع) دست بیعت دادند عبارت بودند از: ابوبکر، عمر، عثمان، طلحه، زبیر و سپس بقیه مهاجرین و انصار و سپس سایرمردم).[35] 8. واقعه غدیر را صد و ده صحابی، نقل کردهاند و هیچ حادثه تاریخی نداریم که از چنین جایگاهی در اسلام برخوردار باشد. مراجعه شود: پندارها و پاسخها (پاسخ به آنچه وهابیون در بقیع میگویند)، ص: 128 -------------------------------------------------------------------------------- [1] . الغدیر، ج 1، صص 31 36 و 154. [2] . المستدرک حاکم نیشابوری، ج 3، ص 109. [3] . همان، ص 110 [4] . همان، ص 109 [5] . مجمع الزوائد، ج 9، ص 105. [6] . مسند احمد، ج 4، ص 281 [7] . المستدرک، ج 3، ص 109. [8] . مسند احمد، ج 4، ص 281 [9] . به نقل از شیعه شناسی و پاسخ به شبهات، ج 1، ص 646 [10] . ابو حامد محمد بن محمد غزالی شافعی، سر العالمین، صص 1110، به نقل از راهبرد اهل سنت به مسئله امامت، محمد علی کرمانشاهی، ص 173. [11] . صص 44 45 [12] . صص 166 167 [13] . ص 166 167 [14] . ج 2، ص 220 [15] . ج 2، ص 290 [16] . فرائد السمطین، ج 1، ص 319 [17] . همان، ص 312 [18] . مناقب خوارزمی، ص 157 [19] . همان، ص 182 [20] . مسند احمد، ج 4، ص 419 [21] . کتاب سلیم بن قیس، ص 295. [22] . أسنی المطالب، از جزری مقری شافعی، ص 49 [23] . ینابیع الموده، قندوزی حنفی، ج 3، ص 369 [24] . کتاب سلیم بن قیس، ص 320 [25] . همان، ص 361 [26] . مناقب خوارزمی حنفی، ص 199 [27] . شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 8، ص 21 [28] . مناقب خوارزمی، ص 205 [29] . مجمع الزوائد هیثمی شافعی، ج 9، ص 105 [30] . کتاب سلیم بن قیس، ص 313 [31] . تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر شافعی، ج 45، ص 344 [32] . العقد الفرید، ابن عبد ربه، ج 5، ص 317 327 [33] . زاد المعاد، ابن قیم، ج 1، ص 129. [34] . آثار الباقیه، ابوریحان بیرونی، ص 395؛ الغدیر، ج 1، ص 270 [35] . الغدیر، علامه امینی، ج 1، ص 270.
هدف پیامبر (ص) در واقعه غدیر خم، انتخاب علی (ع) به عنوان خلیفه و جانشین نبود؛ زیرا میتوانست این مسئله مهم را، در صحرای عرفه که همه زائران از نقاط مختلف سرزمین اسلامی در آنجا حضور داشتند، بیان کند. پس منظور پیامبر (ص)، حمایت از علی (ع) بود و این امر به دلیل شکایتی بود که تعدادی از مسلمانان، از او، نزد پیامبر (ص) برده بودند.
پاسخ:
پیش از پرداختن به پاسخ پرسش فوق، باید نکاتی را یادآور شویم:
1. حدیث غدیر از نظر سند، قطعی الصدور و متواتر است و هیچکس از مسلمانان، در صدور آن تردید نکرده است و برخی علمای اهل سنت نیز، برای اثبات متواتر بودن این حدیث، کتابهای مستقلی تدوین کردهاند.[1]
2. هنگامی که پیامبر (ص) از حجه الوداع برمیگشت، جبرئیل در مکان غدیر خم نازل شد و آیه تبلیغ را بر حضرت نازل کرد:
(یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ ...) (مائده: 67)
ای پیامبر آنچه را که از سوی پروردگارت مأموریت یافتهای ابلاغ کن، واگر نکنی رسالت او را ابلاغ نکردهای و [از مردم بیمی نداشته باش که] خداوند تو را از گزند آنها مصون میدارد ...
بعد از نزول این آیه پیامبر (ص) دستور توقف دادند. آنهایی که از کاروان عقب مانده بودند رسیدند و کسانی که از کاروان جلو افتاده بودند بازگشتند .... پس از نماز ظهر از جهاز شتران برای پیامبر (ص) سکویی ساختند. پیامبر (ص) با صدای بلند همگان را مخاطب قرار داد و خطبهای رسا و طولانی ایراد فرمود و در ضمن آن فرمود: (... دو چیز گرانبها در بین شما به یادگار میگذارم؛ قرآن و عترتم که اهل بیتم هستند و خدای دانا و مهربان به من خبرداد که این دو از هم جدا نخواهند شد تا در کنار حوض بر من وارد شوند ...)[2].
آنگاه فرمود: (أَلَسْتُ أَوْلَی النَّاسِ بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِم؟)[3]؛ (آیا من نسبت به مؤمنین از خودشان صاحب اختیارتر نیستم؟)
مردم گفتند: (خدا و رسولش آگاهترند). حضرت، دست امیرمؤمنان (ع) را بلند کرد، به حدی که زیر بغل حضرت آشکار شد و فرمود:
... أَنَا أَوْلَی بِهِم مِنْ أَنْفُسِهِم فَمَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ.
... صاحب اختیارتر از مردم بر خودشان من هستم. پس هر که من مولای اویم، علی مولای او است.
این جمله را سه بار تکرار کرد.[4]
آنگاه دست به دعا بلند کرد و گفت:
أَللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ، أَحِبَّ مَنْ أَحَبَّهُ، وَ أَبْغِضْ مَنْ أَبْغَضَهُ، وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ، وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ.[5]
و پیش از آن که مردم متفرق شوند، جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد:
(الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلامَ دِیناً ...) (مائده: 3)
امروز دینتان را برایتان کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را آیین شما پسندیدم ...
3. براساس آنچه گذشت (نزول آیات، مقدمه حدیث، ویژگیهای مکانی و تمهیدات پیامبر (ص) و متن سخنان ایشان و ...) برای محقق منصف، تردیدی باقی نمیماند که حقیقت چیست؟
4. پیامبر (ص)، از مدتها پیش، مأمور انجام این کار بود و تصمیم داشت که آن را انجام دهد و بر حسب روایتها جبرئیل این مأموریت را در مکّه، عرفات، و منا نیز، یادآوری کرده بود. اما طبق آنچه در آیه تبلیغ آمده است پیامبر (ص) نگران سرکشی مردم و در نتیجه کشته شدن حضرت و دچار شقاوت ابدی شدن آنها بوده است. تا آنکه در غدیر، خداوند مصونیت حضرت را از مردم (مطابق آیه)، تضمین کرد. آنگاه پیامبر (ص) بدون هیچگونه ترسی از مردم، مأموریت خود را به انجام رساند.
5. غدیر خم از جاهای دیگر (مکه، منا، و عرفات) مناسبتر بود؛ زیرا:
الف) در مکه، مردم در منازل و جاهای مختلف پراکنده بودند و جمعکردن آنها ممکن نبود.
ب) در مکانهای مذکور، مردم مشغول انجام مناسک و عبادت خود بودند و برای امر مهم معرفی جانشین، حاضر نمیشدند.
ج) از طرفی مردم در عرفات محرم بودند و محدودیتهای احرام را داشتند و برای وقوف واجب، در آنجا گرد آمده بودند، و اگر پیامبر (ص) این کار را انجام میداد، امری تبعی و حاشیهای و فرعی محسوب میشد، بهویژه با توجه به اینکه حضرت در عرفات خطبهای طولانی درباره اخلاق رفتاری و معاشرتی مسلمانان ایراد نموده بود، درحالیکه باید برای این امر مهم، جلسهای ویژه با شرایط ویژه و منحصر به فرد و بهیادماندنی تشکیل میشد.
د) تمام کسانی که به حج، مشرف شده بودند و در صحرای عرفات حضور داشتند، در غدیر خم نیز که نزدیک جحفه و مکان جدا شدن راهها از یکدیگر است حضور داشتند. با این تفاوت که در عرفات، مردم در خیمهها و جایگاههای خود پراکنده و مشغول عبادت بودند و تشکیل چنین جلسه با اهمیتی، هم با حفظ حال عبادت آنها منافات داشت و هم اینکه امری تبعی و طفیلی و غیر مهم به حساب میآمد.
بر اساس آنچه گفته شد، در پاسخ پرسش فوق، میگوییم:
یک - اگر پیامبر (ص) میخواست از علی (ع) در مقابل کسانی که از او شکایت کرده بودند حمایت کند، باید فقط همان افراد را گرد میآورد و آنها را از شکایت از امیرمؤمنان (ع)، نهی میکرد، نه آنکه همه مسلمانان را در آن صحرای گرم و شرایط بسیار نامناسب که گفته شده هوا آنقدر گرم بود که مردم قسمتی از لباس خود را بر سر میکشیدند و قسمتی را زیر پا میگذاشتند ... گرد آورد و ساعتها متوقف کند.
دو- تمام کسانی که در آنجا حضور داشتند، اقدام پیامبر (ص) را برای تعیین کردن خلیفه میدانستند و در طول تاریخ نیز، مطلب چنین بوده است.
در اینجا به برخی دلایل و شواهدی که خلاف گفته پرسشگر است اشاره میشود:
اول صدر حدیث: (أَلَسْتُ أَوْلی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِم)[6]. این حدیث گویای این است که مسئله تعیین والی و حاکم و اولی، به تصرف بوده است نه چیز دیگر.
دوم فرمایشهای پیامبر (ص) در خطبه غدیر، که علاوه بر آوردن واژه مولی از عبارتی همچون (فَانْظُرُوا کَیْفَ تَخْلُفُونی فِیالثَّقَلَیْن)[7] استفاده کرده است، و یادآور حدیث ثقلین و مانند آن است که دیگر عذری برای کسی باقی نمیگذارد.
سوم تبریک و شادباش گفتن اصحاب، از جمله عمر و ابوبکرکه گفتند: (بَخٍّ بَخٍّ لَکَ یَا ابْنَ أَبِی طَالِبٍ أَصْبَحْتَ وَ أَمْسَیْتَ مَوْلای وَ مَوْلَی کُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ)[8]، حاکی از تعیین جانشین است نه رفع اختلاف و حل شکایت یک نفر از امیرمؤمنان (ع).
چهارم شعرا نیز، در اینباره، شعرهایی سرودند. از جمله حسان بن ثابت، شاعر ویژهپیامبر (ص)، چکامهای سرود و از پیامبر (ص) اجازه گرفت و همانجا خواند:
(یُنادیهِم یَومَ الغَدیرِ نَبِیّهم بِخُمٍّ وَ إِسمَع بِالرَّسُولِ مُنادیا)
پنجم عده زیادی از علمای اهل سنت، به دلالت حدیث غدیر، بر امامت امیرمؤمنان (ع) اعتراف دارند که در اینجا نام برخی از آنها ذکر میشود:[9]
امام محمد غزالی در کتاب سرالعالمین؛[10]
حکیم سنایی در حدیقة الحقیقة؛
فرید الدین عطار در مثنوی مظهر حق؛
محمد بن طلحه شافعی در مطالب السؤول؛[11]
سبط بن جوزی حنفی در تذکرة الخواص؛[12]
محمد بن یوسف گنجی شافعی، در کفایة الطالب؛[13]
سعید الدین فرغانی، در شرح تائیه ابن فارض؛
تقی الدین مقریزی در المواعظ والاعتبار؛[14]
تفتازانی در شرح مقاصد؛[15]
بسیاری از صحابه و تابعین و تابعینِ تابعین به حدیث غدیر بر خلافت امیرمؤمنان (ع) دلیل و حجت آوردهاند، از جمله:
امام امیرمؤمنان (ع) در روز شورا[16] و در زمان محاصره عثمان[17] در رحبه کوفه[18] روز جنگ جمل[19] در حدیث الرکبان در کوفه[20] و در جنگ صفین.[21]
حجت آوردن حضرت فاطمه زهرا (س) دختر پیامبر (ص)[22]؛ امام حسن مجتبی (ع) سبط اکبر پیامبر (ص)[23]؛ امام حسین (ع)[24]؛ احتجاج عبدالله بن جعفر طیار بر علیه معاویه؛[25] احتجاج عمرو بن عاص بر علیه معاویه.[26]
حجت آوردن عمار یاسر در جنگ صفین[27]؛ احتجاج اصبغ ابن نباته در مجلس معاویه[28]؛ احتجاج یک جوان در کوفه بر علیه ابوهریره [29]؛ احتجاج قیس بن سعد بن عباده بر علیه معاویه[30]؛ احتجاج عمر بن عبدالعزیز [31]؛ احتجاج مأمون عباسی بر علیه فقها.[32]
پس از خطبه، پیامبر (ص)، عمامه معروف به سحاب را بر سر امیرمؤمنان (ع) گذاشت[33] که نوعی تاجگذاری و حاکی از سیاسی بودن اقدام پیامبر (ص) است.
6. عید قرار دادن روز غدیرخم نیز، خلاف ادعای پرسشگر را ثابت میکند؛ زیرا در فرهنگ اسلامی، روز 18 ذیحجه، جزء اعیاد اسلامی قرار گرفته است.[34] اگر منظور پیامبر (ص) فقط حمایت از علی بود، پیامبر (ص) در دوران رسالت خود همواره اقداماتی را برای رفع اختلاف بین مسلمانان انجام داده بود. ولی هیچیک از آنها عید محسوب نشد و از اهمیت غدیر نیز، برخوردار نگردید.
7. پیامبر (ص) به مسلمانان دستور داد با او تجدید بیعت و با امیرمؤمنان (ع) به جانشینی خلافت، بیعت کنند. زید بن ارقم صحابی پیامبر (ص) گوید: (اولین کسانی که با پیامبر (ص) و علی (ع) دست بیعت دادند عبارت بودند از: ابوبکر، عمر، عثمان، طلحه، زبیر و سپس بقیه مهاجرین و انصار و سپس سایرمردم).[35]
8. واقعه غدیر را صد و ده صحابی، نقل کردهاند و هیچ حادثه تاریخی نداریم که از چنین جایگاهی در اسلام برخوردار باشد.
مراجعه شود: پندارها و پاسخها (پاسخ به آنچه وهابیون در بقیع میگویند)، ص: 128
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . الغدیر، ج 1، صص 31 36 و 154.
[2] . المستدرک حاکم نیشابوری، ج 3، ص 109.
[3] . همان، ص 110
[4] . همان، ص 109
[5] . مجمع الزوائد، ج 9، ص 105.
[6] . مسند احمد، ج 4، ص 281
[7] . المستدرک، ج 3، ص 109.
[8] . مسند احمد، ج 4، ص 281
[9] . به نقل از شیعه شناسی و پاسخ به شبهات، ج 1، ص 646
[10] . ابو حامد محمد بن محمد غزالی شافعی، سر العالمین، صص 1110، به نقل از راهبرد اهل سنت به مسئله امامت، محمد علی کرمانشاهی، ص 173.
[11] . صص 44 45
[12] . صص 166 167
[13] . ص 166 167
[14] . ج 2، ص 220
[15] . ج 2، ص 290
[16] . فرائد السمطین، ج 1، ص 319
[17] . همان، ص 312
[18] . مناقب خوارزمی، ص 157
[19] . همان، ص 182
[20] . مسند احمد، ج 4، ص 419
[21] . کتاب سلیم بن قیس، ص 295.
[22] . أسنی المطالب، از جزری مقری شافعی، ص 49
[23] . ینابیع الموده، قندوزی حنفی، ج 3، ص 369
[24] . کتاب سلیم بن قیس، ص 320
[25] . همان، ص 361
[26] . مناقب خوارزمی حنفی، ص 199
[27] . شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 8، ص 21
[28] . مناقب خوارزمی، ص 205
[29] . مجمع الزوائد هیثمی شافعی، ج 9، ص 105
[30] . کتاب سلیم بن قیس، ص 313
[31] . تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر شافعی، ج 45، ص 344
[32] . العقد الفرید، ابن عبد ربه، ج 5، ص 317 327
[33] . زاد المعاد، ابن قیم، ج 1، ص 129.
[34] . آثار الباقیه، ابوریحان بیرونی، ص 395؛ الغدیر، ج 1، ص 270
[35] . الغدیر، علامه امینی، ج 1، ص 270.
- [سایر] در حین خطابه پیامبر گرامی اسلام(ص) در محل غدیر خم چند نفر از مسلمانان حضور داشتند؟ آیا آنچه در برخی کتابها آمده مبالغهآمیز نیست؟!
- [سایر] چرا پیامبر (ص) مسأله ولایت و خلافت امیر المؤمنین را در بازگشت از حجة الوداع و در آن شرایط سخت، در محل غدیر خم مطرح فرمودند؟
- [سایر] شیعه میگوید: هزاران صحابه در غدیر خم حضور داشتند، و همه شنیدند که پیامبر(ص) علی را به عنوان جانشین خود بعد از وفاتش تعیین کرد؛ اگر چنین است پس چرا از هزاران صحابه یکی به خاطر غصب شدن حق علی اعتراض نکرد، حتی عمار بن یاسر و مقداد بن عمرو و سلمان فارسی چیزی نگفتند و یکی از اینها نگفت: ای ابوبکر چرا خلافت را از علی غضب میکنی و حال آنکه میدانی که پیامبر(ص) در غدیر خم چه گفت؟!
- [سایر] خوف پیامبر ص در روز غدیر از چه بوده است ؟
- [سایر] پیامبر (ص) در خطبه غدیر چند مرتبه کلمه علی را ذکر فرمودند؟
- [سایر] پیامبر(ص) در خطبه غدیر بر چه مسایلی بیشتر تأکید کردند؟
- [سایر] پیامبر (ص) در خطبۀ غدیر چند مرتبه کلمۀ علی را ذکر فرمودند؟
- [سایر] پیامبر(ص) در خطبه غدیر بر چه مسایلی بیشتر تأکید کردند؟
- [سایر] چرا پیامبر(ص) در مکه پیام غدیر و جانشینی حضرت علی (ع) را اعلام نکرد؟
- [سایر] برخی معتقدند که آیات مربوط به غدیر خُم، توسط اهل تسنن جا به جا شده، تا هدف آیه مورد نظر، مبنی بر خلافت علی(ع) آشکار نشود؟! نظرتان را درباره تحریف آیه غدیر بیان کنید.
- [آیت الله شبیری زنجانی] کسی که نشسته رکوع میکند باید به قدری خم شود که اگر ایستاده رکوع میکرد کمرش را خم مینمود.
- [آیت الله وحید خراسانی] کسی که نشسته رکوع می کند باید به قدری خم شود که صورتش مقابل زانوها برسد و احوط ان است که به قدری خم شود که اگر ایستاده رکوع می کرد به همان مقدار خم می شد
- [آیت الله مکارم شیرازی] خم شدن باید به قصد رکوع باشد، بنابراین اگر بدون این قصد خم شود نمی تواند آن را رکوع حساب کند، بلکه باید بایستد و به قصد رکوع خم شود.
- [آیت الله بهجت] رکوع باید با قصد باشد، اگرچه بعد از خم شدن پدید آید، پس اگر به قصد کار دیگر مثلاً برای کشتن جانوری خم شود، و قصد رکوع بعد از خم شدن به وجود آمد، بنابر اظهر کافی است.
- [آیت الله جوادی آملی] .مقدار خم شدن برای رکوع در نماز نشسته، همان اندازه خم شدن برای رکوع در نماز ایستاده است, هرچند صورت او نزدیک جای سجده نشود.
- [آیت الله اردبیلی] کسی که نشسته رکوع میکند، باید به قدری خم شود که عرفا بگویند رکوع کرده و بهتر است به قدری خم شود که صورت نزدیک جای سجده برسد.
- [آیت الله خوئی] کسی که نشسته رکوع میکند باید به قدری خم شود که صورتش مقابل زانوها برسد، و بهتر است به قدری خم شود که صورت نزدیک جای سجده برسد.
- [آیت الله مظاهری] کسی که نشسته رکوع میکند، باید به قدری خم شود که صورتش مقابل زانوهابرسد و بهتر استبه قدری خم شود که صورت نزدیک جای سجده برسد.
- [آیت الله نوری همدانی] کسی که نشسته رکوع می کند ، باید بقدری خم شود که صورتش مقابل زانو ها برسد و بهتر است بقدری خم شود که صورت ، نزدیک جای سجده برسد .
- [آیت الله بروجردی] کسی که نشسته رکوع میکند، باید به قدری خم شود که صورتش مقابل زانوها برسد و بهتر است به قدری خم شود که صورت نزدیک جای سجده برسد.