در تاریخ یعقوبی آمده که محسن در کودکی مرده است این با گفته های شما که جنین بوده و مرده تناقض دارد: اولا: در تاریخ یعقوبی چنین نوشته شده است: (علی را چهارده فرزند ذکور بود: حسن و حسین و محسن که در کودکی مرد.مادرشان فاطمه دختر پیامبر خداست........) (تاریخ یعقوبی ج2ص139) اما نظر مورخین شیعه در مورد محسن: بزرگان شیعه دو دسته هستند. جمهور علما می گویند: محسن جنین شش ماه ایی بوده است. که به دلیل ضربات وارده سقط شد. حتی علمای بزرگ اهل سنت نیز این مطلب را قبول دارند: عن الجاحظ: إنّ عمر ضرب بطن فاطمة علیها السلام یوم البیعة حتّی ألقت الجنین من بطنها وکان عمر یصیح : إحرقوا دارها بمن فیها ، وماکان فی الدار غیر علیّ وفاطمة والحسن والحسین وزینب (علیهم السلام) . الملل والنحل: 1/57. طبعة بیروت، دار المعرفة. از جاحظ نقل شده است که عمر به شکم فاطمه زهرا -علیها السلام- در روز بیعت ضربتی زد که از آن جنینش سقط شد وعمر فریاد می زد : خانه را با هر که در آن است به آتش بکشید و در آن جز علی و فاطمه و حسن و حسین نبود . قال المسعودی: فهجموا علیه وأحرقوا بابه، واستخرجواه منه کرهاً، وضغطوا سیّدة النساء بالباب حتّی أسقطت محسناً. اثبات الوصیة:143. قال ابن حجر العسقلانی: إنّ عمر رفس فاطمة حتّی أسقطت بمحسن. لسان المیزان:1/268. قال الصفدی: إنّ عمر ضرب بطن فاطمة یوم البیعة حتّی ألقت المحسن من بطنها. الوافی بالوفیات: 5/347. اما گروهی از شیعیان می گویند: محسن کودکی بود که متولد شده بود در زمان حمله به خانه حضرت زهرا 6ماه بود که متولد شده بود و به همراه حضرت به پشت در آمد که شهید شد. البته این نقل جمهور نیست و جمهور علمای شیعه و سنی محسن را جنین شهید شده می دانند. اینکه جناب یعقوبی در تاریخ خویش چنین نوشته اند: نیز بیانگر همین مطلب هست. بعلاوه چطور شما که ادعای علم و دانش را دارید روایات قویی را که جمهورراویان شیعه و سنی آن را نقل نموده اند و به آن استناد نموده و قبول دارند رها کرده و به روایتی ضعیف استناد میکنید، آیا این دلیل این مطلب نیست که شما یا دنبال حقیقت نیستید بلکه به دنبال مغالطه و به بیراهه کشیدن افراد نا آگاه هستید. یااینکه ازعلم ودانش بهره ی ندارید وفکر می که چیزی می دانید وبقول معروف درجهل مرکب به سرمی برید ، پس خوب است خواسته ویا نا خواسته خود را مصداق آیه شریفه ( صم بکم عمی فهم لا یعقلون ) قرآن 171/2)؛ آنها کر و گنگ و کورند قرار ندهید بر حاشیه برگ شقایق بنویسد گل تاب فشار در و دیوار رو ندارد ای کاش فدک این همه اسرار نداشت ای کاش مدینه در و دیوار نداشت فریاد دل محسن زهرا این بود ای کاش در سوخته مسمار نداشت ای کاش قلبم به قبرش راه داشت ای کاش زهرا هم زیارتگاه داشت لیت شعری این استقرت....ای منتقم آل الله... لعن الله علی قوم الظالمین
در تاریخ یعقوبی آمده که محسن در کودکی مرده است این با گفته های شما که جنین بوده و مرده تناقض دارد:
اولا: در تاریخ یعقوبی چنین نوشته شده است:
(علی را چهارده فرزند ذکور بود: حسن و حسین و محسن که در کودکی مرد.مادرشان فاطمه دختر پیامبر خداست........) (تاریخ یعقوبی ج2ص139)
اما نظر مورخین شیعه در مورد محسن:
بزرگان شیعه دو دسته هستند. جمهور علما می گویند: محسن جنین شش ماه ایی بوده است. که به دلیل ضربات وارده سقط شد.
حتی علمای بزرگ اهل سنت نیز این مطلب را قبول دارند:
عن الجاحظ: إنّ عمر ضرب بطن فاطمة علیها السلام یوم البیعة حتّی ألقت الجنین من بطنها وکان عمر یصیح : إحرقوا دارها بمن فیها ، وماکان فی الدار غیر علیّ وفاطمة والحسن والحسین وزینب (علیهم السلام) .
الملل والنحل: 1/57. طبعة بیروت، دار المعرفة.
از جاحظ نقل شده است که عمر به شکم فاطمه زهرا -علیها السلام- در روز بیعت ضربتی زد که از آن جنینش سقط شد وعمر فریاد می زد : خانه را با هر که در آن است به آتش بکشید و در آن جز علی و فاطمه و حسن و حسین نبود .
قال المسعودی: فهجموا علیه وأحرقوا بابه، واستخرجواه منه کرهاً، وضغطوا سیّدة النساء بالباب حتّی أسقطت محسناً.
اثبات الوصیة:143.
قال ابن حجر العسقلانی: إنّ عمر رفس فاطمة حتّی أسقطت بمحسن.
لسان المیزان:1/268.
قال الصفدی: إنّ عمر ضرب بطن فاطمة یوم البیعة حتّی ألقت المحسن من بطنها.
الوافی بالوفیات: 5/347.
اما گروهی از شیعیان می گویند: محسن کودکی بود که متولد شده بود در زمان حمله به خانه حضرت زهرا 6ماه بود که متولد شده بود و به همراه حضرت به پشت در آمد که شهید شد.
البته این نقل جمهور نیست و جمهور علمای شیعه و سنی محسن را جنین شهید شده می دانند.
اینکه جناب یعقوبی در تاریخ خویش چنین نوشته اند: نیز بیانگر همین مطلب هست.
بعلاوه چطور شما که ادعای علم و دانش را دارید روایات قویی را که جمهورراویان شیعه و سنی آن را نقل نموده اند و به آن استناد نموده و قبول دارند رها کرده و به روایتی ضعیف استناد میکنید، آیا این دلیل این مطلب نیست که شما یا دنبال حقیقت نیستید بلکه به دنبال مغالطه و به بیراهه کشیدن افراد نا آگاه هستید. یااینکه ازعلم ودانش بهره ی ندارید وفکر می که چیزی می دانید وبقول معروف درجهل مرکب به سرمی برید ، پس خوب است خواسته ویا نا خواسته خود را مصداق آیه شریفه ( صم بکم عمی فهم لا یعقلون ) قرآن 171/2)؛ آنها کر و گنگ و کورند قرار ندهید
بر حاشیه برگ شقایق بنویسد گل تاب فشار در و دیوار رو ندارد
ای کاش فدک این همه اسرار نداشت
ای کاش مدینه در و دیوار نداشت
فریاد دل محسن زهرا این بود
ای کاش در سوخته مسمار نداشت
ای کاش قلبم به قبرش راه داشت
ای کاش زهرا هم زیارتگاه داشت
لیت شعری این استقرت....ای منتقم آل الله...
لعن الله علی قوم الظالمین
- [سایر] حضرت فاطمه (س) چگونه به همسری امام علی (ع) رسیدند؟
- [سایر] ازدواج علی(ع) و فاطمه(س)چگونه بوده است؟
- [سایر] چرا حضرت علی (ع) قبل از حضرت فاطمه در را باز نکرد تا حضرت فاطمه (س) شهید نشود؟
- [سایر] سورهای که بر ازدواج حضرت امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) دلالت دارد، کدام است؟
- [سایر] آیا حضرت علی(ع) در یمن، در زمان حضرت فاطمه(س) کنیز اختیار کرده بودند؟
- [سایر] آیا حضرت زهرا ( س ) از فقر نسبت به علی (ع) گلایهمند بود؟
- [سایر] مراسم خواستگاری، عقد و عروسی امام علی (ع) و حضرت زهرا(س) چگونه برگزار شد؟
- [سایر] زندگی حضرت زهرا (س) وامام علی (ع) و روش الگو گیری از آنها را تبیین کنید ؟
- [سایر] رفتار حضرت فاطمه(س) با شوهرشان، حضرت علی (ع) چگونه بود؟
- [سایر] زندگی حضرت زهرا (س) وامام علی (ع) و روش الگو گیری از آنها را تبیین کنید ؟
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید:(زَوجَتی فاطِمَةَ خالَعْتُها علی ما بَذَلَتْ هی طالِقٌ). (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است. )
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد می گوید: زَوْجَتِی فاطِمَةُ خلعتها عَلی ما بَذَلَتْ هِیَ طالِق (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است).
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. یعنی از زنم فاطمه در مقابل مهر او جدا شدم پس او رهاست، و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةُ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی مهرها) (لمهرها) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ مَهْرِها فَهِیَ طالِقَ ) مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل آنچه بذل کرده او، پس او رهاست. و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (عَلی مَا بَذَلَتْ بمَا بَذَلَتْ) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند؛ چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد؛ باید بگوید بارات زوجتی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کرده او از هم جدا شدیم پس او رها است. و اگر دیگری را وکیل کند؛ وکیل باید بگوید: عن قبل موکلی بارات زوجته فاطمه علی ما بذلت فهی طالق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی ما بذلت) ، (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ)؛ یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ) و در هر دو صورت اگر به جای کلمة (عَلی مَهْرِها) (بمَهْرها) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله خوئی] اگر شوهر بخواهد صیغ مبارات را بخواند، چنانچه مثلًا اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارأُتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلْتْ فَهِیَ طالِق) یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کردة او از هم جدا شدیم پس او رها است، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (عَنْ قِبَلِ مُوَکِّلِی بارَأُتُ زَوْجَتَهُ فاطِمَة عَلی ما بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق) ودر هر دو صورت اگر بهجای کلم (علی ما بذلت) (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.