یزید جزو خلفای خاص رسول خدا!!! اگر کمی در اینترنت (با زبان عربی ) جستجو کنید می بینید که مقالات بسیار ی با موضوع یزید خلیفه اموی یا یزید خلیفه هفتم و ... به چشم می خورد ؛ که در آنها بنای دفاع از یزید و ترمیم وجهه وی را دارند . علت اینهمه سعی و تلاش برای دفاع از یزید چیست؟ می دانید که همه مذاهب اسلامی اعتقاد دارند که رسول گرامی اسلام به دوازده نفر از خلفا بشارت داده اند که دین در زمان ایشان بر پا می گردد . روایات در این زمینه متواتر بوده و حتی در صحیح بخاری و مسلم مهمترین کتب روایی اهل سنت هم به چشم می خورد . علمای اهل سنت برای تشخیص مقصود رسول گرامی اسلام از این دوازده خلیفه ، نظریات مختلفی داده اند ؛ اما جالب اینجاست که در چهار قول مشهور بین اهل سنت در مورد این دوازده خلیفه ، نام یزید به عنوان یکی از ایشان به چشم می خورد . یعنی ایشان برای توجیه مقصود این روایات و منحرف کردن مردم از دوازده امامی که شیعیان به آنها اعتقاد دارند ، حاضر شده اند یزید را در این فهرست قرار دهند . اکنون مدارک این نظرات را خدمت شما گرامیان ارائه می نماییم: 1- نظر قاضی عیاض وبیهقی ( که بسیاری از علمای اهل سنت بدان متمایل بوده اند و یا آن را پذیرفته ویا مانند ابن حجر عسقلانی با کمی تغییر قبول کرده اند): منظور از دوازده خلیفه دوازده نفری است که در زمان ایشان خلافت عزت داشته و اسلام دارای قدرت بوده است و مردم در مورد خلیفه اختلاف نکرده اند . این دوازده نفر عبارتند از خلفای ثلاثه ، علی بن ابی طالب ، معاویه ، یزید بن معاویه ، عبد الملک و... فیض القدیر مناوی ج2/ص458 چاپ اول المکتبة التجاریة الکبری مصر 1356 فتح الباری ابن حجر عسقلانی ج13/ص212 چاپ دار المعرفة بیروت الصواعق المحرقة علی أهل الرفض والضلال والزندقة ابن حجر هیثمی ج1/ص55 چاپ اول موسسة الرسالة بیروت 1417 تاریخ الخلفاء سیوطی ج1/ص10چاپ اول مطبعة السعادة مصر 1371 دلائل النبوة بیهقی ج6/ص520 البدایة والنهایة ج6/ص249 چاپ مکتبة المعارف بیروت 2 &ndash نظر ابن حجر عسقلانی : وی می گوید نظریه قبل اشکالی دارد و آن پشت سر هم نبودن خلافت این دوازده نفر است ، پس می گوید مقصود دوازده خلیفه از ابو بکر تا عمر بن عبد العزیز است ؛ البته خلافت معاویة بن یزید و مروان بن الحکم را استثنا می کند . پس خلفا در نظر وی عبارتند از : 1 - أبو بکر . 2 - عمر . 3 - عثمان . 4 - امام علی علیه السلام . 5 - امام حسن علیه السلام . 6 - معاویه . 7 - یزید بن معاویه . 8 - عبد الله بن الزبیر . 9 - عبد الملک . 10 - الولید . 11 - سلیمان . 12 - عمر بن عبد العزیز . فتح الباری ج13/ص215 عمدة القاری ج24/ص282 3 &ndash نظر صدرالدین علی بن علی بن محمد بن أبی العز الحنفی می گوید این دوازده نفر عبارتند از خلفاء اربعه ( ابو بکر ، عمر ، عثمان و حضرت علی علیه السلام) و معاویه و یزید و عبد الملک بن مروان و... شرح الطحاویة فی العقیدة السلفیة ص 489 چاپ اول وزارة الشئون الإسلامیة والأوقاف والدعوة والإرشاد المملکة العربیة السعودیة سال 1418ه ذیل بحث العشرة المبشرة 4- نظر ابن جوزی و خطابی: مقصود دوازده خلیفه اهل سنت بعد از خلفایی است که جزو صحابه اند ، که شروع آنها با یزید بن معاویه است . الإحسان بترتیب صحیح ابن حبان 8 / 227 از عزیزان اهل سنت تقاضا داریم که در مورد این کلمات علمایشان به ما توضیح دهند .
یزید جزو خلفای خاص رسول خدا!!!
اگر کمی در اینترنت (با زبان عربی ) جستجو کنید می بینید که مقالات بسیار ی با موضوع یزید خلیفه اموی یا یزید خلیفه هفتم و ... به چشم می خورد ؛ که در آنها بنای دفاع از یزید و ترمیم وجهه وی را دارند .
علت اینهمه سعی و تلاش برای دفاع از یزید چیست؟
می دانید که همه مذاهب اسلامی اعتقاد دارند که رسول گرامی اسلام به دوازده نفر از خلفا بشارت داده اند که دین در زمان ایشان بر پا می گردد .
روایات در این زمینه متواتر بوده و حتی در صحیح بخاری و مسلم مهمترین کتب روایی اهل سنت هم به چشم می خورد .
علمای اهل سنت برای تشخیص مقصود رسول گرامی اسلام از این دوازده خلیفه ، نظریات مختلفی داده اند ؛ اما جالب اینجاست که در چهار قول مشهور بین اهل سنت در مورد این دوازده خلیفه ، نام یزید به عنوان یکی از ایشان به چشم می خورد .
یعنی ایشان برای توجیه مقصود این روایات و منحرف کردن مردم از دوازده امامی که شیعیان به آنها اعتقاد دارند ، حاضر شده اند یزید را در این فهرست قرار دهند .
اکنون مدارک این نظرات را خدمت شما گرامیان ارائه می نماییم:
1- نظر قاضی عیاض وبیهقی ( که بسیاری از علمای اهل سنت بدان متمایل بوده اند و یا آن را پذیرفته ویا مانند ابن حجر عسقلانی با کمی تغییر قبول کرده اند):
منظور از دوازده خلیفه دوازده نفری است که در زمان ایشان خلافت عزت داشته و اسلام دارای قدرت بوده است و مردم در مورد خلیفه اختلاف نکرده اند .
این دوازده نفر عبارتند از خلفای ثلاثه ، علی بن ابی طالب ، معاویه ، یزید بن معاویه ، عبد الملک و...
فیض القدیر مناوی ج2/ص458 چاپ اول المکتبة التجاریة الکبری مصر 1356
فتح الباری ابن حجر عسقلانی ج13/ص212 چاپ دار المعرفة بیروت
الصواعق المحرقة علی أهل الرفض والضلال والزندقة ابن حجر هیثمی ج1/ص55 چاپ اول موسسة الرسالة بیروت 1417
تاریخ الخلفاء سیوطی ج1/ص10چاپ اول مطبعة السعادة مصر 1371
دلائل النبوة بیهقی ج6/ص520
البدایة والنهایة ج6/ص249 چاپ مکتبة المعارف بیروت
2 &ndash نظر ابن حجر عسقلانی :
وی می گوید نظریه قبل اشکالی دارد و آن پشت سر هم نبودن خلافت این دوازده نفر است ، پس می گوید مقصود دوازده خلیفه از ابو بکر تا عمر بن عبد العزیز است ؛ البته خلافت معاویة بن یزید و مروان بن الحکم را استثنا می کند . پس خلفا در نظر وی عبارتند از :
1 - أبو بکر . 2 - عمر . 3 - عثمان . 4 - امام علی علیه السلام . 5 - امام حسن علیه السلام . 6 - معاویه . 7 - یزید بن معاویه . 8 - عبد الله بن الزبیر . 9 - عبد الملک . 10 - الولید . 11 - سلیمان . 12 - عمر بن عبد العزیز .
فتح الباری ج13/ص215
عمدة القاری ج24/ص282
3 &ndash نظر صدرالدین علی بن علی بن محمد بن أبی العز الحنفی
می گوید این دوازده نفر عبارتند از خلفاء اربعه ( ابو بکر ، عمر ، عثمان و حضرت علی علیه السلام) و معاویه و یزید و عبد الملک بن مروان و...
شرح الطحاویة فی العقیدة السلفیة ص 489 چاپ اول وزارة الشئون الإسلامیة والأوقاف والدعوة والإرشاد المملکة العربیة السعودیة سال 1418ه ذیل بحث العشرة المبشرة
4- نظر ابن جوزی و خطابی:
مقصود دوازده خلیفه اهل سنت بعد از خلفایی است که جزو صحابه اند ، که شروع آنها با یزید بن معاویه است .
الإحسان بترتیب صحیح ابن حبان 8 / 227
از عزیزان اهل سنت تقاضا داریم که در مورد این کلمات علمایشان به ما توضیح دهند .
- [سایر] اهل سنت به استناد از احترام یزید به اسیران به تجلیل از یزید برآمده و در مقام تبرئه ی اوهستند آیا یزید درقتل امام حسین مبراست ؟
- [سایر] نظر علمای اهل سنت در مورد یزید چیست؟
- [سایر] علت تلاش اهل سنت برای دفاع از یزید چیست؟
- [سایر] چرا علمای اهل سنت لعن یزید را جایز نمی دانند؟
- [سایر] یزید پسر ابو سفیان چه کسی بود؟ آیا شخصی به نام یزید بوده است که برادر معاویه باشد؟
- [سایر] اگر سرنوشت ما قبلاً تعیین شده، پس باید یزید، یزید باشد؟ آیا انسان میتواند قضا و قدر را تغییر دهد؟
- [سایر] این درست است که اگر یزید هم مثل معاویه بود امام حسین ع قیام نمیکرد؟ چون ظاهر حفظ میکرد معاویه ولی یزید ریشه میخواست بکنه؟
- [سایر] معاویه از دیدگاه علمای اهل سنت چه دین و ایینی داشت؟
- [سایر] اصولاً معاویه و یزید چه فرقی با هم داشتند؟
- [سایر] آیا یزید ملعون بعد از به شهادت رساندن امام حسین(علیه السلام) توبه کرد؟ و آیا توبه فردی مانند یزید پذیرفته می شود یا نه؟
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت، زن از همه تَرَکه شوهر اعمّ از منقول و غیرمنقول مانند زمین و غیره، ارث میبرد. حال آنکه از نظر مذهب امامیه، زن از اصل زمین یا قیمت آن ارث نمیبرد و تنها از قیمت بنا و درختان ارث میبرد، نه اصل آنها. بنابراین اگر مذهب اهل سنّت بر شیعه نافذ باشد به گونهای که زن سنّی مذهب از زمین و اصل بنا و درختان ارث ببرد، در صورتی که دیگر ورثه امامی مذهب باشند، زن امامی مذهب نیز میتواند میراثی را که از زمین و اصل بنا و درختان به او میرسد، بگیرد که سایر ورثه اهل سنت باشند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چنانچه یکی از اولاد از نظر سنّی بزرگتر و دیگری از جهت بلوغ بزرگتر باشد قضاء نماز بر اولّی واجب است.
- [آیت الله سیستانی] نظر اهل سنّت آن است که مازاد سهمالارث میراث بر آن، به عَصَبه میت مانند برادر او داده میشود. لکن نظر مذهب امامیه خلاف آن است، مثلاً اگر مردی بمیرد و تنها دختری و برادری داشته باشد، از نظر امامیه باید نیمی از ارث را به دختر به عنوان سهمالارث و نیم دیگر را به عنوان ردّ به او بپردازند و به برادر میت سهمی تعلّق نمیگیرد. لکن نظر اهل سنّت آن است که در این فرض نیمی از ارث میت به برادر پرداخت میشود، چون که از عصبه میت به شمار میرود. حال اگر مذهب اهل سنّت بر وارث امامی مذهب نافذ باشد و مازاد سهمالارث به او پرداخت نشود، عصبه میت اگر امامی مذهب باشند، میتوانند از باب قاعده مقاصّه نوعی، مازاد سهمالارث وارثِ سنّی مذهب را بگیرند.
- [آیت الله خوئی] هرگاه چیزی که پیدا کرده نشانهای دارد که به واسط آن میتواند صاحبش را پیدا کند، اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است، در صورتی که قیمت آن چیز به یک درهم برسد باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.
- [آیت الله اردبیلی] پیروی از امر پدر و مادر در غیر از انجام کارهای حرام و ترک کارهای واجب عینی(1) بنابر احتیاط لازم است و مخالفت آنان اگر موجب آزار و بیاحترامی به آنان شود، حرام است و فرزندان در هر سنی که باشند، باید به پدر و مادر خود احترام بگذارند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] هرگاه چیزی که پیدا کرده؛ نشانه ای دارد که به واسطه آن می تواند صاحبش را پیدا کند؛ اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است؛ در صورتی که قیمت آن چیز به مقدار یک درهم برسد؛ باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحبّ است در شوهر دادن دختری که بالغه است (یعنی مکلّف شده) و به سنی رسیده که حیض دیدن وی متعارف است، عجله کنند، از حضرت صادق علیهالسلام روایت شده که یکی از سعادتهای مرد آن است که دخترش در خانه او حیض نبیند.
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت جمع میان عمه و برادرزادهاش یا خاله و خواهرزادهاش جایز نیست، بدین معنا که اگر هر دو را همزمان عقد کنند، هر دو عقد باطل است، و در صورتی که عقد یکی پس از دیگری باشد، عقد دومی باطل است. لکن از نظر فقه امامیه، عقد عمه پس از برادرزادهاش و خاله پس از خواهرزادهاش مطلقاً جایز است. همچنین عقد برادرزاده پس از عقد عمه و عقد خواهرزاده پس از عقد خاله، مشروط بر آنکه پیش از عقد عمه و خاله رضایت داده باشند و یا بعد از عقد رضایت بدهند جایز است. بنابراین اگر پیرو اهل سنّت، در نکاح میان عمه و برادرزادهاش و یا میان خاله و خواهرزادهاش جمع کند، پس اگر عقد آنها متقارن باشد چون به مذهب آنها عقد هر دو باطل است، برای پیرو مذهب امامیه جایز است بر هر یک از آنها و در صورت رضایت عمه یا خاله بر هر دو عقد کند. و اگر عقد مرد سنّی متقارن نباشد، عقد زن دوّم در فرض مذکور به مذهب آنها باطل است و مرد شیعی میتواند با او ازدواج کند. این حکم در مورد هر یک از آن دو زن در صورتی که امامی باشند، نیز جاری است.
- [آیت الله سیستانی] بر طبق مذهب امامیه، زن مطلقه یائسه و صغیره اگر چه با آنها نزدیکی شده باشد عدّه ندارند. لیکن بر طبق مذاهب اهلسنّت با اختلافی که در شروط عدّه برای صغیره دارند عدّه بر آنان واجب است. حال اگر شوهر از اهلسنّت باشد، و زن یائسه یا صغیرهاش را با اعتقاد به لزوم عدّه برای صغیره طلاق دهد، ملزم به رعایت قواعد مذهب خود مانند فساد عقد خواهر مطلقه، و نکاح زنانی که جمع آنها با زن در دوران عدّه حرام است، میشود، بنابراین مرد شیعی میتواند با خواهر این مطلقه ازدواج کند هرچند آن مرد سنی با او عقد بسته باشد. و احتیاط واجب برای مرد شیعی نیز آن است که با این زن مطلقه پیش از تمام شدن عدهاش ازدواج نکند، و آن زن نیز اگر شیعه باشد و یا شیعه بشود تا پایان عدّه، ازدواج نکند. همچنین احوط آن است که در ایام عدّه از شوهر نفقه نگیرد، گر چه طبق مذهب شوهر واجبالنفقه او باشد، مگر آنکه از باب اجرای قاعده مقاصّه نوعی در صورت بودن شرایط آن، بتوان نفقه گرفت.
- [آیت الله سیستانی] ابوحنیفه و شافعی برای مغبون قائل به خیار غبن نیستند، حال آنکه در مذهب ما این خیار ثابت است، و ظاهراً بحث ثبوت یا عدم ثبوت این خیار شامل موردی که بنای شخص مغبون بر بیتوجّهی به قیمت و خرید و فروش کالا به هر قیمتی باشد، نمیشود، در این فرض ظاهراً خیار غبن ثابت نیست. همچنین شامل جایی که بنای طرفین معامله نقلوانتقال طبق قیمت بازار است نه بیشتر و شخص مغبون بر ادّعای غابن مبنی بر بالا نبودن قیمت اعتماد کرده، نمیشود؛ زیرا ظاهراً از نظر همگان در اینجا خیار ثابت است، از جهت فریب دادن بایع. همچنین این خیار شامل جایی که بنا به شرط ارتکازی در عرف خاص، جز حقّ فسخ، حقّ دیگری مانند حقّ مطالبه مابهالتفاوت وجود دارد، نمیشود. در هر حال، هر جا که از نظر مذهب امامیه خیار غبن ثابت باشد و مذهب اهل سنّت، آن را منکر باشد، برای شخص امامی مذهب از باب مقاصّه نوعی جایز است که پیرو اهل سنّت را به نبود خیار غبن ملزم کند. این در جایی است که مذهب اهل سنّت بر همگان، از جمله شخص امامی مذهب نافذ و جاری باشد.