برای روشن شدن پاسخ چند نکته را متذکر می شویم: 1. سابقه ی تاریخی این نوع توهین ها: توهین به انبیا (ع) و پیامبر اسلام (ص) مسئله ی تازه ای نیست، بلکه دارای سابقه ی تاریخی طولانی است، چنان که قرآن حکیم، آن را با بیانات متعددی بیان نموده است: الف- توهین از نوع استهزاء و تمسخر: "دریغا بر این بندگان؛ هیچ فرستاده ای بر آنان نیامد، مگر آن که او را ریشخند می کردند".[1] ب- توهین از نوع تهمت و نارواگویی: بدین سان بر کسانی که پیش از آنها بودند، هیچ پیامبری نیامد جز آن که گفتند: ساحر یا دیوانه ای است.[2] ج: نسبت جادوگری، دروغ گویی، نابخردی و شاگرد بشر بودن به انبیا (ع) و به نبی خاتم (ص) دادن.[3] البته اعتراض و توهین به انبیا (ع) و نبی خاتم (ص) اختصاصی به مطالب بیان شده نداشته است، و در قالب های دیگری نیز بیان می شده است، مثلا: چرا خدا با ما سخن نمی گوید؟ چرا معجزه به دست ما به جریان نمی افتد؟ چرا فرشته بر ما نازل نمی شود؟، چرا وحی بر سران ما نازل نمی شود؟ چرا خدا و فرشته را برای ما احضار نمی کنی؟ چرا پیامبر همچون بشر به دنبال کار و کاسبی به بازار می رود؟ و ...[4]. 2. عوامل فکری و روانی این توهین ها: قرآن حکیم، توهین به انبیا (ع) و نبی خاتم (ص) را به کافران، منکران، ستمگران، و جاهلان[5] نسبت می دهد و چنین چیزی امروزه هم قابل مشاهده است؛ یعنی اگر امروزه در جامعه ی غربی شاهد توهین به پیامبر اسلام (ص) هستیم، این کار از سوی نشریاتی صورت می گیرد که از سوی استکبار جهانی و صهیونیستی اداره می شوند. دلایل این نوع توهین ها، با نگاهی گذرا به زندگی انبیا (ع) و نبی خاتم (ص)، و زندگی کافران، ستمگران و سران آنها، به دست خواهد آمد: الف- در حالی که انبیا (ع) مردم را دعوت به بندگی ذات حق تعالی، حق شناسی، حق جویی و حق پرستی می کردند،[6] سران کفر و ظلم مردم را برای خود و به سوی خود تا حد خدایی دعوت می کردند.[7] ب- انبیا (ع) همواره در پی گسترش عدالت بودند[8]، اما سران کفر و ظلم، به خود اجازه هر گونه تصرف در حقوق و اموال مردم را می دادند.[9] ج- انبیا (ع) الگوی ارزش هایی دینی و انسانی و در پی احیا و زنده کردن آنها بودند،[10] اما سران کفر و ظلم در پی گسترش و افزایش ظلم و فساد در جامعه[11]. د- انبیا (ع) همواره دلسوز، خیرخواه، همراه و همدرد مردم و در پی خدمت به مردم بودند،[12] اما سران کفر و ظلم در پی عقب ماندگی مردم و خدمت به خود تلاش می کردند.[13] ه- انبیا (ع) اهل مدارا و دعوت مردم به وحدت، در عین حال اهل مخالفت با سلطه گری و سلطه پذیری بودند،[14] اما سران کفر و ظلم، اختلاف انگیزی میان مردم، سرکوب مخالفان با انواع تبلیغات، اتهامات، تهدیدها، خشونت ها، قتل مخالفان و تحریف ادیان به نفع خود را در دستور کار خود داشتند.[15] 3. با عنایت به مطالب بیان شده می توان گفت: امروزه اهداف سران کفر و ظلم در موارد زیر خلاصه می شود: الف مبارزه با اسلام و جلوگیری از محبوبیت اسلام و پیامبر آن و تلاش به منظور عدم گرایش ملت ها به سوی اسلام تا از این رهگذر منافع آنان به خطر نیافتد. توضیح این که اگر چه ایمان به همه انبیا (ع) همانند ایمان به نبی خاتم در دین اسلام لازم است، اما ویژگی نبی خاتم (ص) به عنوان آخرین پیامبران آن است که دارای دین کامل و جامع همه ی ادیان الاهی است، دینی که گرد و غبار گذر قرون بر روی آن ننشسته است و مورد دستبرد، تغییر و تحریف قرار نگرفته است و نه تنها خود زنده است، بلکه احیا گر همه انبیا (ع) و ادیان گذشته است. بدیهی است که اگر ایمان و عمل همه جانبه به دین نبی خاتم در جهان اسلام یا جهان بشریت، پدیدار شود دیگر جایی برای سلطه و ستم وجود نخواهد داشت. و از این جهت ستمکاران امروزی در تلاش اند که این نور را خاموش نمایند در حالی که تاریخ بهترین گواه است بر این که علیرغم آن همه تلاش، محبوب ترین انسان ها، نبی خاتم (ص) است. "بگو حق آمد و باطل نه کاری را می تواند آغاز کند نه دوباره به انجام رساند".[16] حق آمد و باطل رفت، به درستی که باطل رفتنی است[17]. ب- انحراف افکار عمومی و ملت ها از شکست طرح های سیاسی و نظامی در منطقه ی خاورمیانه مخصوصا در مقابله با مقاومت مردم فلسطین و مقاومت حزب الله لبنان و سر پوش نهادن به عملکرد ناشایست و دسیسه ها و نیرنگ های سیاسی که در همه جهان دارند و ...، تا در پرتو انحراف افکار عمومی، راحت تر بتوانند به سیاست های ننگین و توأم با نیرنگ خود، استمرار ببخشند. ج- زمینه سازی افکار جهانی برای مقابله ی همه جانبه با دولت جمهوری اسلامی ایران که ام القرای جهان اسلام است. [1] "یا حَسْرَةً عَلَی الْعِبادِ ما یَأْتیهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُن‏". یس، 30؛ همچنین نک: زخرف، 7؛ حجر، 11؛ انبیاء، 36؛ فرقان، 41. [2] "کَذلِکَ ما أَتَی الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ قالُوا ساحِرٌ أَوْ مَجْنُون‏". ذاریات، 52 – 53 ؛ همچنین نک: قصص ، 25؛ مؤمنون، 25؛ اعراف، 27و 6، شعراء؛ 39؛ ذاریات، 66؛ حجر، 51؛ قلم، 14؛ دخان، 36؛ صافات، 36؛ انبیاء،30؛ طور، 47 و29 ؛ اسراء 47، حاقه، 40 – 41؛ یس، 69، و آیات زیاد دیگر. [3] آل عمران، .183 ؛ فرقان، 8. [4] فرقان، 21 – 32 – ، 8؛ آل عمران، 183؛ نساء، 153؛ انعام، 8، 124؛ زخرف، 118،31؛ حجر، 7؛ هود، 12؛ رعد، 21؛ عنکبوت، 50؛ شعراء 4؛ یونس، 15؛ فرقان، 32؛ دخان، 14؛ اسراء 90 -93. [5] فرقان، 21- 33؛ انبیاء، 36؛ مطففین، 29؛ انعام، 23؛ اسراء، 47؛ لقمان، 23. [6] آل عمران، 80 -79 ؛ مائده 117 -116. [7] قصص، 38؛ مؤمنون 46 – 47. [8] حدید، 25. [9] زخرف، 51. [10] احزاب، 21؛ حجرات، 93؛ زمر، 9؛ نساء، 95؛ حدید، 10؛ ممتحنه، 40. [11] نمل، 36؛ بقره، 205 – 206 و 49؛ ابراهیم، 6. [12] توبه، 128؛ جمعه، 2؛ هود، 88؛ کهف، 6؛ اعراف، 79 و 68 و 62. [13] زخرف، 54 – 51؛ نحل، 34. [14] شعراء، 215؛ آل عمران، 159 – 103؛ نحل، 125؛ نساء، 141؛ بقره، 190. [15] قصص، 4؛ طه، 64 – 63و 71 -70؛ اعراف، 124 – 120؛ شعراء 49 – 46. [16] "قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ ما یُبْدِئُ الْباطِلُ وَ ما یُعید "؛ سبأء، 49. [17] "وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً"؛ اسراء، 81.
برای روشن شدن پاسخ چند نکته را متذکر می شویم: 1. سابقه ی تاریخی این نوع توهین ها: توهین به انبیا (ع) و پیامبر اسلام (ص) مسئله ی تازه ای نیست، بلکه دارای سابقه ی تاریخی طولانی است، چنان که قرآن حکیم، آن را با بیانات متعددی بیان نموده است: الف- توهین از نوع استهزاء و تمسخر: "دریغا بر این بندگان؛ هیچ فرستاده ای بر آنان نیامد، مگر آن که او را ریشخند می کردند".[1] ب- توهین از نوع تهمت و نارواگویی: بدین سان بر کسانی که پیش از آنها بودند، هیچ پیامبری نیامد جز آن که گفتند: ساحر یا دیوانه ای است.[2] ج: نسبت جادوگری، دروغ گویی، نابخردی و شاگرد بشر بودن به انبیا (ع) و به نبی خاتم (ص) دادن.[3] البته اعتراض و توهین به انبیا (ع) و نبی خاتم (ص) اختصاصی به مطالب بیان شده نداشته است، و در قالب های دیگری نیز بیان می شده است، مثلا: چرا خدا با ما سخن نمی گوید؟ چرا معجزه به دست ما به جریان نمی افتد؟ چرا فرشته بر ما نازل نمی شود؟، چرا وحی بر سران ما نازل نمی شود؟ چرا خدا و فرشته را برای ما احضار نمی کنی؟ چرا پیامبر همچون بشر به دنبال کار و کاسبی به بازار می رود؟ و ...[4]. 2. عوامل فکری و روانی این توهین ها: قرآن حکیم، توهین به انبیا (ع) و نبی خاتم (ص) را به کافران، منکران، ستمگران، و جاهلان[5] نسبت می دهد و چنین چیزی امروزه هم قابل مشاهده است؛ یعنی اگر امروزه در جامعه ی غربی شاهد توهین به پیامبر اسلام (ص) هستیم، این کار از سوی نشریاتی صورت می گیرد که از سوی استکبار جهانی و صهیونیستی اداره می شوند. دلایل این نوع توهین ها، با نگاهی گذرا به زندگی انبیا (ع) و نبی خاتم (ص)، و زندگی کافران، ستمگران و سران آنها، به دست خواهد آمد: الف- در حالی که انبیا (ع) مردم را دعوت به بندگی ذات حق تعالی، حق شناسی، حق جویی و حق پرستی می کردند،[6] سران کفر و ظلم مردم را برای خود و به سوی خود تا حد خدایی دعوت می کردند.[7] ب- انبیا (ع) همواره در پی گسترش عدالت بودند[8]، اما سران کفر و ظلم، به خود اجازه هر گونه تصرف در حقوق و اموال مردم را می دادند.[9] ج- انبیا (ع) الگوی ارزش هایی دینی و انسانی و در پی احیا و زنده کردن آنها بودند،[10] اما سران کفر و ظلم در پی گسترش و افزایش ظلم و فساد در جامعه[11]. د- انبیا (ع) همواره دلسوز، خیرخواه، همراه و همدرد مردم و در پی خدمت به مردم بودند،[12] اما سران کفر و ظلم در پی عقب ماندگی مردم و خدمت به خود تلاش می کردند.[13] ه- انبیا (ع) اهل مدارا و دعوت مردم به وحدت، در عین حال اهل مخالفت با سلطه گری و سلطه پذیری بودند،[14] اما سران کفر و ظلم، اختلاف انگیزی میان مردم، سرکوب مخالفان با انواع تبلیغات، اتهامات، تهدیدها، خشونت ها، قتل مخالفان و تحریف ادیان به نفع خود را در دستور کار خود داشتند.[15] 3. با عنایت به مطالب بیان شده می توان گفت: امروزه اهداف سران کفر و ظلم در موارد زیر خلاصه می شود: الف مبارزه با اسلام و جلوگیری از محبوبیت اسلام و پیامبر آن و تلاش به منظور عدم گرایش ملت ها به سوی اسلام تا از این رهگذر منافع آنان به خطر نیافتد. توضیح این که اگر چه ایمان به همه انبیا (ع) همانند ایمان به نبی خاتم در دین اسلام لازم است، اما ویژگی نبی خاتم (ص) به عنوان آخرین پیامبران آن است که دارای دین کامل و جامع همه ی ادیان الاهی است، دینی که گرد و غبار گذر قرون بر روی آن ننشسته است و مورد دستبرد، تغییر و تحریف قرار نگرفته است و نه تنها خود زنده است، بلکه احیا گر همه انبیا (ع) و ادیان گذشته است. بدیهی است که اگر ایمان و عمل همه جانبه به دین نبی خاتم در جهان اسلام یا جهان بشریت، پدیدار شود دیگر جایی برای سلطه و ستم وجود نخواهد داشت. و از این جهت ستمکاران امروزی در تلاش اند که این نور را خاموش نمایند در حالی که تاریخ بهترین گواه است بر این که علیرغم آن همه تلاش، محبوب ترین انسان ها، نبی خاتم (ص) است. "بگو حق آمد و باطل نه کاری را می تواند آغاز کند نه دوباره به انجام رساند".[16] حق آمد و باطل رفت، به درستی که باطل رفتنی است[17]. ب- انحراف افکار عمومی و ملت ها از شکست طرح های سیاسی و نظامی در منطقه ی خاورمیانه مخصوصا در مقابله با مقاومت مردم فلسطین و مقاومت حزب الله لبنان و سر پوش نهادن به عملکرد ناشایست و دسیسه ها و نیرنگ های سیاسی که در همه جهان دارند و ...، تا در پرتو انحراف افکار عمومی، راحت تر بتوانند به سیاست های ننگین و توأم با نیرنگ خود، استمرار ببخشند. ج- زمینه سازی افکار جهانی برای مقابله ی همه جانبه با دولت جمهوری اسلامی ایران که ام القرای جهان اسلام است. [1] "یا حَسْرَةً عَلَی الْعِبادِ ما یَأْتیهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُن". یس، 30؛ همچنین نک: زخرف، 7؛ حجر، 11؛ انبیاء، 36؛ فرقان، 41. [2] "کَذلِکَ ما أَتَی الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ قالُوا ساحِرٌ أَوْ مَجْنُون". ذاریات، 52 – 53 ؛ همچنین نک: قصص ، 25؛ مؤمنون، 25؛ اعراف، 27و 6، شعراء؛ 39؛ ذاریات، 66؛ حجر، 51؛ قلم، 14؛ دخان، 36؛ صافات، 36؛ انبیاء،30؛ طور، 47 و29 ؛ اسراء 47، حاقه، 40 – 41؛ یس، 69، و آیات زیاد دیگر. [3] آل عمران، .183 ؛ فرقان، 8. [4] فرقان، 21 – 32 – ، 8؛ آل عمران، 183؛ نساء، 153؛ انعام، 8، 124؛ زخرف، 118،31؛ حجر، 7؛ هود، 12؛ رعد، 21؛ عنکبوت، 50؛ شعراء 4؛ یونس، 15؛ فرقان، 32؛ دخان، 14؛ اسراء 90 -93. [5] فرقان، 21- 33؛ انبیاء، 36؛ مطففین، 29؛ انعام، 23؛ اسراء، 47؛ لقمان، 23. [6] آل عمران، 80 -79 ؛ مائده 117 -116. [7] قصص، 38؛ مؤمنون 46 – 47. [8] حدید، 25. [9] زخرف، 51. [10] احزاب، 21؛ حجرات، 93؛ زمر، 9؛ نساء، 95؛ حدید، 10؛ ممتحنه، 40. [11] نمل، 36؛ بقره، 205 – 206 و 49؛ ابراهیم، 6. [12] توبه، 128؛ جمعه، 2؛ هود، 88؛ کهف، 6؛ اعراف، 79 و 68 و 62. [13] زخرف، 54 – 51؛ نحل، 34. [14] شعراء، 215؛ آل عمران، 159 – 103؛ نحل، 125؛ نساء، 141؛ بقره، 190. [15] قصص، 4؛ طه، 64 – 63و 71 -70؛ اعراف، 124 – 120؛ شعراء 49 – 46. [16] "قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ ما یُبْدِئُ الْباطِلُ وَ ما یُعید "؛ سبأء، 49. [17] "وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً"؛ اسراء، 81.
- [سایر] هدف غرب از توهین به حضرت محمد (ص) چیست؟ چه کشورهای از این کار سود می برند؟
- [سایر] چرا زنان پیامبر اسلام (ص ) بعد از وفات پیامبر اکرم(ص ), نمی توانستند ازدواج کنند؟
- [سایر] بهترین جملهای که محمد رسول الله(ص) به انسان فرمود، چیست؟
- [سایر] محمد بن عبدالوهاب چه توهینی به قبر مطهر رسول خدا ص کرد؟
- [سایر] آیا پیامبر اکرم(ص) و حضرت علی(ع) در اذان و اقامه شان ذکر اشهد ان محمد رسول الله و اشهد ان علیا ولی الله را می گفتند؟
- [سایر] هدف از بعثت حضرت خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله و سلم ) چیست ؟
- [سایر] برای اولین بار چه کسی حضرت محمد (ص) را یا رسول الله خطاب کرد؟
- [سایر] با توجه به روایات زیر، معنای اختیال چیست؟ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَی بْنِ الْمُتَوَکلِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یحْیی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُوسَی بْنِ عُمَرَ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) مَنْ مَشَی علی الْأَرْضِ اخْتِیالًا لَعَنَتْهُ الْأَرْضُ وَ مَنْ تَحْتَهَا وَ مَنْ فَوْقَهَا. عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ(ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) وَیلٌ لِمَنْ یخْتَالُ فِی الْأَرْضِ یعَانِدُ جَبَّارَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ.
- [سایر] چرا در بین اهلبیت پیامبر اکرم(ص)، به حضرت زهرا و حضرت رضا(ع) بضعه النبی «پاره تن رسول الله» می گویند؟
- [سایر] حکم ارتباط و معاشرت با فردی که علناً و به طور رسمی به اشرف مخلوقات حضرت محمد(ص) توهین میکند چیست؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ أَتاکَ المُسِیءُ وَقَدْ اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ أنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِیءِ أنْتَ الْمُحْسِنُ وَ اَنَا الْمُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَ تَجَاوَزْ عَنْ قَبِیحِ مَا تَعْلَمُ مِنِّی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی بنده گنه کار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار؛ به حق محمد وآل محمد:رحمت خود را بر محمد وآل محمد: بفرست و از بدی هایی که می دانی از من سرزده بگذر.
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید : یا مُحسنُ قداتاکَ المسیءُ و قد امَرتَ المحسنَ ان یتجاوَز عنِ المسی ءِ انتَ المحسنُ و انا المُسی ءُ بحقّ محمّدٍ و آلِ محّمدٍ صل عَلی محّمدِ و ال محّمدِ و تجاوَز عن قبیحِ ما تعلمُ منّی .یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بندة گنهکار به در خانة تو آمده و تو امر کرده ای که نییکوکار از گنهکار بگذرد ، تو نیکو کاری و من گناهکار بحقّ محّمدٍ و آل محّمدٍ صلی اللهُ علیه و آله و سّلم .رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیها یی که می دانی از من سر زده . بگذر .
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِیَیءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد تو نیکوکاری و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدی هائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام به قصد رجاء این دعا را بخوانند: (یا محْسن قدْ اتاک الْمسیء و قدْ أمرْت الْمحْسن انْ یتجاوز عن الْمسیئ انت الْمحْسن و أنا الْمسیئ بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوزْ عنْ قبیح ما تعْلم منی. یعنی: (ای خدای نیکوکار! بنده گنهکارت به در خانه تو آمده است تو امر کرده ای که نکوکار از گنهکار بگذرد،تو نیکو کاری و من گنهکارم، به حق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد و آل محمد بفرست و از کارهای زشتی که می دانی از من سرزده بگذر!)
- [آیت الله سیستانی] خوب است قبل از تکبیرة الاحرام به قصد رجأ بگوید : (یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ المُسِیءُ ، وَقَدْ اَمَرْتَ الُمحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ ، اَنْتَ الُمحْسِنُ وَاَنَا المُسِیءُ ، بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحمَّدٍ ، وَتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی : ای خدائی که به بندگان احسان میکنی ، بنده گنهکار به درِ خانه تو آمده ، و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد ، تو نیکوکاری و من گناهکار ، بحق محمّد و آل محمّد ، رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست ، و از بدیهائی که میدانی از من سر زده بگذر .
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است بعد از تکبیرْ الاحرام بگوید: )یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ المُسِئُ وَقَدْ أمَرْتَ المُحْسِنَ أنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِئ أنْتَ المُحْسِنُ وَأنَا المُسِئُ بِحَقِّ مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً صَلِّ عَلَی مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً وَتَجاوَز عَنْ قَبیحِ ماتَعْلَمُ مِنّی(، یعنیای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار بدر خانه تو آمده وتو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، بحقّ محمّد وآل محمّد رحمت خود را بر محمّد وآل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله بروجردی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:(یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِییءُ وَ قَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَ اَنا المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَجاوَز عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی)؛یعنی؛ ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بندهی گنهکار به در خانهی تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گنهکار، به حق محمّد و آل محمّد / رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.