ملائکه مجرّد هستند یا مادی؟
شاید آیات شریف و نیز روایات دلالت صریح بر تجرد ملائکه نداشته باشند، امّا از مطالبی که در مورد فرشتگان و اوصاف و افعال آنهاست، می‌توان تجرّد آنها را استنباط کرد؛ زیرا خصوصیات و اوصافی که راجع به ملائکه در آیات و روایات و کلمات بزرگان آمده با تجرّد آنها بیشتر سازگاری دارد، حتی بعضی از آن اوصاف محال است که در جسم و جسمانیات باشد، که برخی از آنها به شرح زیر است: 1. در بحث نبوت، این مسئله مطرح است که آیا مقام انبیا افضل از ملائکه است و یا مقام ملائکه از انبیا برتر است؟ کسانی که قایل به برتری مقام انبیا شده‌اند به این دلیل تمسّک کرده‌اند که انبیا، علاوه بر جنبه روحانی و عقل، دارای قوه شهوت و غضب هستند و با کمک عقل و ایمان بر آنها غلبه پیدا می‌کنند، اما در ملائکه قوه‌ای که ضد عقل باشد وجود ندارد و در عبادت خود مزاحمی ندارند. روشن است موجودی که قوّه غضب و شهوت ندارد، باید مجرد باشد؛ چون موجود زنده و دارای شعور و اختیار، اگر مادی باشد، حتماً دارای قوّه غضب و شهوت نیز هست. 2. خلقت فرشتگان بدون تغییر و تحوّل بوده و موجوداتی ثابت هستند، در حالی که یکی از خواص ماده، تغییر و دگرگونی است. 3. ملائکه دائماً در حال عبادت و انجام فرامین الهی هستند، بدون این‌که خستگی بر آنها عارض شود و معلوم است که وجود مادی بر اثر انجام کار دچار خستگی و ناتوانی می‌شود. 4. برای ملائکه مقام معلوم و مشخصی است و تکاملی در آنها نیست؛ یعنی همه کمالات را در ابتدا از مبدأ فیض گرفته‌اند، در حالی که موجود مادی مثل انسان پیوسته در حال به کمال رسیدن است و انتهایی برای آن نیست و کمالات را ابتداءً بالقوّه دارد که با مجاهده نفس به فعلیت می‌رسد، ولی کمالات ملائکه تماماً بالفعل از ابتدا موجودند و این از ویژگی‌های تجرد است. 5. ملائکه قابل اشاره حسّی نیستند؛ یعنی نمی‌شود به ملائکه با حس، چه بالذات و چه بالعرض، اشاره کرد و حال آن‌که اشاره حسی بالذات در مورد جسم و اشاره بالعرض در مورد جسمانیات، مانند قوه باصره یا هاضمه ممکن است. بنابراین، اشاره حسی از خواص جسم است، پس هر موجودی که قابل اشاره حسی نباشد مادی نیست. 6. وجودی که جسمانی باشد، فضا اشغال می‌کند، در حالی که ملائکه، مکان را اشغال نمی‌کنند و در یک مکان محدود ملائکه بی شماری قرار دارند. 7. خداوند متعال انبیا را برای استکمال بشر فرستاد نه ملائکه، پس معلوم می‌شود که ملائکه بر خلاف انسان کمالات جدیدی را به دست نمی‌آورند، بلکه همه کمالات لایق را از ابتدا دارند. پس حرکت و از قوّه به فعل رسیدن در آنها وجود ندارد و طبق قاعده فلسفی، ملائکه باید مجرد باشند؛ زیرا عدم تغییر و تحوّل با مادی بودن منافات دارد. 8. آنچه از روایات استفاده می‌شود، این است که ملائکه مانند انسان مکلّف هستند، ولی تنها انسان است که در صورت مخالفت با تکلیف، تهدید به عذاب و کیفر شده، و از این استفاده می‌شود که انسان دارای جنبه شهوت و غضب و استعداد و زمینه مخالفت با اوامر الهی است. بر خلاف ملائکه. بنابراین، دو وجود مختلف خواهند بود و چون انسان، بالفعل موجود مادی است، پس ملائکه مجردند هم ذاتاً و هم فعلاً.
عنوان سوال:

ملائکه مجرّد هستند یا مادی؟


پاسخ:

شاید آیات شریف و نیز روایات دلالت صریح بر تجرد ملائکه نداشته باشند، امّا از مطالبی که در مورد فرشتگان و اوصاف و افعال آنهاست، می‌توان تجرّد آنها را استنباط کرد؛ زیرا خصوصیات و اوصافی که راجع به ملائکه در آیات و روایات و کلمات بزرگان آمده با تجرّد آنها بیشتر سازگاری دارد، حتی بعضی از آن اوصاف محال است که در جسم و جسمانیات باشد، که برخی از آنها به شرح زیر است:
1. در بحث نبوت، این مسئله مطرح است که آیا مقام انبیا افضل از ملائکه است و یا مقام ملائکه از انبیا برتر است؟ کسانی که قایل به برتری مقام انبیا شده‌اند به این دلیل تمسّک کرده‌اند که انبیا، علاوه بر جنبه روحانی و عقل، دارای قوه شهوت و غضب هستند و با کمک عقل و ایمان بر آنها غلبه پیدا می‌کنند، اما در ملائکه قوه‌ای که ضد عقل باشد وجود ندارد و در عبادت خود مزاحمی ندارند. روشن است موجودی که قوّه غضب و شهوت ندارد، باید مجرد باشد؛ چون موجود زنده و دارای شعور و اختیار، اگر مادی باشد، حتماً دارای قوّه غضب و شهوت نیز هست.
2. خلقت فرشتگان بدون تغییر و تحوّل بوده و موجوداتی ثابت هستند، در حالی که یکی از خواص ماده، تغییر و دگرگونی است.
3. ملائکه دائماً در حال عبادت و انجام فرامین الهی هستند، بدون این‌که خستگی بر آنها عارض شود و معلوم است که وجود مادی بر اثر انجام کار دچار خستگی و ناتوانی می‌شود.
4. برای ملائکه مقام معلوم و مشخصی است و تکاملی در آنها نیست؛ یعنی همه کمالات را در ابتدا از مبدأ فیض گرفته‌اند، در حالی که موجود مادی مثل انسان پیوسته در حال به کمال رسیدن است و انتهایی برای آن نیست و کمالات را ابتداءً بالقوّه دارد که با مجاهده نفس به فعلیت می‌رسد، ولی کمالات ملائکه تماماً بالفعل از ابتدا موجودند و این از ویژگی‌های تجرد است.
5. ملائکه قابل اشاره حسّی نیستند؛ یعنی نمی‌شود به ملائکه با حس، چه بالذات و چه بالعرض، اشاره کرد و حال آن‌که اشاره حسی بالذات در مورد جسم و اشاره بالعرض در مورد جسمانیات، مانند قوه باصره یا هاضمه ممکن است. بنابراین، اشاره حسی از خواص جسم است، پس هر موجودی که قابل اشاره حسی نباشد مادی نیست.
6. وجودی که جسمانی باشد، فضا اشغال می‌کند، در حالی که ملائکه، مکان را اشغال نمی‌کنند و در یک مکان محدود ملائکه بی شماری قرار دارند.
7. خداوند متعال انبیا را برای استکمال بشر فرستاد نه ملائکه، پس معلوم می‌شود که ملائکه بر خلاف انسان کمالات جدیدی را به دست نمی‌آورند، بلکه همه کمالات لایق را از ابتدا دارند. پس حرکت و از قوّه به فعل رسیدن در آنها وجود ندارد و طبق قاعده فلسفی، ملائکه باید مجرد باشند؛ زیرا عدم تغییر و تحوّل با مادی بودن منافات دارد.
8. آنچه از روایات استفاده می‌شود، این است که ملائکه مانند انسان مکلّف هستند، ولی تنها انسان است که در صورت مخالفت با تکلیف، تهدید به عذاب و کیفر شده، و از این استفاده می‌شود که انسان دارای جنبه شهوت و غضب و استعداد و زمینه مخالفت با اوامر الهی است. بر خلاف ملائکه. بنابراین، دو وجود مختلف خواهند بود و چون انسان، بالفعل موجود مادی است، پس ملائکه مجردند هم ذاتاً و هم فعلاً.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین