برای ارزیابی و مقایسه بین اسلام عثمانی و اسلام هندی، باید از مذهبی که در این دو سرزمین نفوذ پیدا کرده و حاکمیت داشته است، آگاه شد. مذهب فقهی حاکم، در سرزمین عثمانی (قرن 7 تا 10 ه .ق) مذهب حنفی است، که یکی از مذاهب چهارگانه اهل سنت است، البته عثمانیان در گرایش های اعتقادی مذهب اشعری داشتند. مؤسس مذهب حنفی نعمان (ابوحنیفه) است که فقه اش را بر پایه منابع: قرآن، سنت و روش رسول خدا، گفتار صحابه، قیاس، استحسان، اجماع و عرف، بنا نهاد. مؤسس مذهب اعتقادی اشعری، ابوالحسن اشعری است که مهمترین عقایدشان شامل: اعتقاد به زائد بودن صفات الهی، امکان رؤیت ذات الهی و عدم اختیار در انسان است. اما اسلام در قرن های 7 تا10هجری قمری در کشور هند با حاکمیت تشیع همراه بوده است. از زمان سلطان محمد سام غوری (آغاز قرن هفتم) دهلی پایتخت سلاطین مسلمان شدو در سال 918 هجری که محمد علی قطبشاه از ایران به هند رفت و در منطقه دکن تشیّع را مذهب رسمی اعلام کرد، اگرچه از مبانی فقهی و عقایدی آنان مدرکی در دست نیست، امّا می توان حدس زد که از رهبران شیعه تبعیت می کردند.
اسلام سرزمین هند و اسلام عثمانی را (با عنایت به قرن 7 تا 10 هجری قمری) از لحاظ نظری با هم مقایسه کنید.
برای ارزیابی و مقایسه بین اسلام عثمانی و اسلام هندی، باید از مذهبی که در این دو سرزمین نفوذ پیدا کرده و حاکمیت داشته است، آگاه شد. مذهب فقهی حاکم، در سرزمین عثمانی (قرن 7 تا 10 ه .ق) مذهب حنفی است، که یکی از مذاهب چهارگانه اهل سنت است، البته عثمانیان در گرایش های اعتقادی مذهب اشعری داشتند. مؤسس مذهب حنفی نعمان (ابوحنیفه) است که فقه اش را بر پایه منابع: قرآن، سنت و روش رسول خدا، گفتار صحابه، قیاس، استحسان، اجماع و عرف، بنا نهاد. مؤسس مذهب اعتقادی اشعری، ابوالحسن اشعری است که مهمترین عقایدشان شامل: اعتقاد به زائد بودن صفات الهی، امکان رؤیت ذات الهی و عدم اختیار در انسان است. اما اسلام در قرن های 7 تا10هجری قمری در کشور هند با حاکمیت تشیع همراه بوده است. از زمان سلطان محمد سام غوری (آغاز قرن هفتم) دهلی پایتخت سلاطین مسلمان شدو در سال 918 هجری که محمد علی قطبشاه از ایران به هند رفت و در منطقه دکن تشیّع را مذهب رسمی اعلام کرد، اگرچه از مبانی فقهی و عقایدی آنان مدرکی در دست نیست، امّا می توان حدس زد که از رهبران شیعه تبعیت می کردند.
- [سایر] چرا اسلام سال قمری را انتخاب کرد؟ برتری ماههای قمری نسبت به شمسی در چیست؟
- [سایر] چرا مسلمانان از ماههای قمری استفاده میکنند نه شمسی؟
- [آیت الله اردبیلی] دانشآموزان استثنایی (کم توان ذهنی)، با توجه به این که سنّ عقلی آنان در مقایسه با افراد عادی همسنّ خود پایینتر است (به عنوان مثال سنّ آنها دوازده سال، ولی سنّ عقلی آنها هشت سال است)، آیا سنّ تکلیف این دانشآموزان، مانند افراد عادی، همان نُه سال قمری در دختران و پانزده سال قمری در پسران است یا خیر؟
- [سایر] پیامبر مکرم اسلام(ص) در چه روزی از ماههای قمری باغ فدک را به حضرت زهرا(س) اعطا نمودند؟
- [سایر] در مدت 10 سال نخست هجری جنگ های زیادی رخ داد، آیا این جنگها در جهت دفاع از اسلام بوده یا برخورد تهاجمی علیه مشرکان بود؟
- [آیت الله سبحانی] نظر حضرتعالی در خصوص فتوای مرحوم آیة الله عظمای خویی چیست که می فرمود(هلال ماه اگر در هر جایی از کره زمین رؤیت شود، همه ی امت اسلام باید اول ماه قمری را در یک روز مشترک آغاز نمایند)؟
- [سایر] شما شیعیان معتقدید که: (معاویه که توسط عمر به خلافت شام منصوب شده بود یک کارخانه جعل احادیث درست کرده بود و شما (اهل تسنن) به جای تمام اسناد و شواهد موجود در قرآن و تاریخ، به این احادیث ساختگی متمسک هستید. در حالی که این حرف شما نشان می دهد که شما از تاریخ اسلام که هیچ، ذره ای از اصول فقه و علم درایه و روایت و حدیث هم اطلاعی ندارید. لذا بد نیست بدانید که اکثر احادیث در واقع بعد از دوران حکومت بنی امیه جمع آوری و دسته بندی شدند. و حکومت بنی امیه هم در سال 132 قمری بر چیده و منقرض شد در حالیکه بخاری (متوفای 256 قمری) و امام مالک (متوفای 150 قمری) و دیگران بعد از انقراض بنی امیه بودند و لذا بیشتر کتب احادیث در زمان حکومت عباسیان نوشته شده که برای جلب اعتبار، با شعار (حمایت از) (اهل بیت) روی کار بودند.
- [آیت الله اردبیلی] دین مبین اسلام برای پسران، سنّ بلوغ را اتمام پانزده سال قمری و برای دختران، اتمام نُه سال قمری معیّن نموده است و از طرفی نظر فقهای عظام این است که بعد از فرا رسیدن سنّ بلوغ، نمیتوان کسی را به عنوان جنون یا عدم رشد، محجور نمود، مگر این که عدم رشد یا جنون او ثابت شده باشد. آیا مراد از بلوغ، همان بلوغ طبیعی (آمادگی جسمی برای عمل زناشویی و حاملگی) است یا بلوغ عقلی و رشد عقلانی؟ و آیا میتوان بین بلوغ در تکالیف فردی (عبادات) و بلوغ در روابط اجتماعی از قبیل معاملات و... تفاوت قائل شد؟
- [سایر] الف. با توجّه به اینکه حرف (لام) جزو حروف قمری است، اگر کلمهای که با لام شروع میشود الف و لام بگیرد آیا باید 2 بار لام را نوشت یا 1 بار؟ و آیا تشدید باید گذاشت یا نه؟ ب. برای مثال نوشتار صحیح این کلمات چگونه است: (اللاهوت)، (اللیل)، (اللعنة)، (اللعب)، (اللهو)؟ ج. آیا رسم الخطّ قرآنهای عثمانی که (اللّعنة) و (اللّهو) را با 2 لام و تشدید مینویسند امّا (الّیل) را با یک لام و تشدید مینویسند صحیح است؟ زیرا به نظر میرسد اگر از قانون واحد استفاده کرده باشد نباید نتیجهاش چنین باشد.
- [سایر] 1.از اعیاد مهم اسلامی که از آن به عنوان غدیر دوم یاد شده است کدام عید می باشدوچه روزی از تاریخ قمری می باشد . 2.دعای سلامتی برای امام زمان ودعای فرج به ترتیب چه دعاهای می باشند . 3.طبق نامه ای که حضرت صاحب الزمان به دومین نایب خاص خویش ابلاغ فرمودند،وظیفه مسلمانان رادر دوران غیبت کبری خویش چه چیزی بیان نمودند .