راهنمـا
درباره مـا
حمایت از ما
رساله عملیه آیت الله سبحانی
آدرس:
http://tohid.ir
هرگاه یکی از دو نفر برای خود حق فسخی در اثنا معین کند می تواند معامله را به هم بزند.
عنوان مسئله:
هرگاه یکی از دو
نفر
برای خود حق فسخی در اثنا معین کند می تواند
معامله
را به هم بزند.
پرسشهای مرتبط
از این مرجع
پرسشهای مرتبط
از دیگر مراجع
مسائل مرتبط
از این مرجع
مسائل مرتبط
از دیگر مراجع
پرسشهای مرتبط از این مرجع
اگر طرفین معامله متعهد شوند که هر کدام یک نفر کارشناس را جهت تعیین قیمت زمین معیّن کنند و فروشنده دستمزد کارشناس را بپردازد و امتیاز برق را هم بگیرد و فروشنده با تحمّل خسارت، تمام این امور را انجام دهد، آیا خریدار می تواند معامله را فسخ کند؟
هرگاه اجرتی برای وکیل معیّن نشود آیا عمل وکیل مجانی است؟
هرگاه واقف بدون اطلاع از دیون خود وقف کند و این وقف به طلبکار ضرر بزند آیا وقف صحیح است؟
اگر در مبایعه نامه پس از معین شدن قیمت معامله، تاریخ پرداخت قسمتی جزئی از ثمن معامله مشخص نباشد آیا موجب غرر می شود؟
زمینی را به مبلغ معیّن فروختم و شرط شد که در صورت انصراف از معامله در زمان معین دو برابر پول پرداختی را به خریدار بپردازم ولی از این لحاظ که خریدار باقی مانده ثمن را در زمان معین نپرداخت معامله را فسخ نمودم آیا ملزم به پرداخت آن مبلغ شرط شده هستم یا نه؟
هرگاه موکل وکیل را عزل کند و وکیل از عزل اطلاع نداشته باشد و معامله ای انجام دهد ولی خریدار از عزل وکیل مطلع باشد آیا معامله نافذ است؟
در قبال فروش زمینی 4 پلاک معین به عنوان ثمن تعیین می شود ولی پس از معامله مشخص می شود که خریدار مالک 2 پلاک نمی باشد آیا معامله مذکور باطل است؟
اگر قاضی ظن اجمالی دارد بر این که قاتل یکی از چهار نفر می باشد. آیا با قرعه می تواند یکی را معیّن کند؟
شخصی به وکالت از دو نفر که هر کدام زمینی را با مساحت متفاوت مالک بوده اند در یک معامله فروخته است. اکنون بین دو مالک نسبت به ثمن فروش اختلاف حاصل شده است. آیا این معامله صحیح است؟
ساختمانی بر اساس متراژ معین، قیمت گذاری و فروخته شد، لکن پس از معامله معلوم شد که مساحت آن بیشتر می باشد. آیا بایع حق فسخ دارد؟
پرسشهای مرتبط از دیگر مراجع
[آیت الله نوری همدانی] شخصی زمین به متراژ معین را معامله میکند که خریدار پول زمین را به مدت سه روز پرداخت نماید، بعد از گذشت سالیان دراز از پرداخت قیمت که نقدی بوده، خریدار استنکاف میکند، آیا صاحب زمین میتواند معامله را به هم بزند و عین المال را که زمین باشد برگرداند یا خیر؟
[سایر] حدیث ائمه اثنا عشر در کدام منبع اهل سنت نقل شده است؟
[آیت الله بهجت] 2) هرگاه تجاوز از یک نفر مکرّر واقع شود، آیا مهرالمثل نیز تکرار می شود؟
[آیت الله مکارم شیرازی] چند نفر به صورت مشترک مالک زمین دیمی هستند. دو نفر از شرکا سهم خود را به صورت مفروز با تعیین حدود آن به فردی فروخته اند. مورد معامله از قسمت مرغوب و بیشترین بخش ملک مورد معامله است. شریک دیگر نسبت به این معامله معترض است. آیا چنین معامله ای، که حقوق سایر شرکاء در آن لحاظ نشده، صحیح است؟
[آیت الله مکارم شیرازی] چند نفر به صورت مشترک مالک زمین دیمی هستند. دو نفر از شرکا سهم خود را به صورت مفروز با تعیین حدود آن به فردی فروخته اند. مورد معامله از قسمت مرغوب و بیشترین بخش ملک مورد معامله است. شریک دیگر نسبت به این معامله معترض است. آیا چنین معامله ای، که حقوق سایر شرکاء در آن لحاظ نشده، صحیح است؟
[آیت الله مظاهری] اگر چند نفر مبلغ معین یا جنسی را روی هم بگذارند و با قرعه کشی تمام آن را به صورت بلاعوض به یک نفر واگذار کنند، اشکال دارد؟
[آیت الله فاضل لنکرانی] شخصی منزل خود را به بیع شرط می فروشد، به این صورت که هرگاه بایع پول را پس داد معامله فسخ شود، آیا این معامله صحیح است؟
[آیت الله مکارم شیرازی] در مواردی که قاتل معیّن، امّا مقتول مردّد بین دو نفر باشد، پرداخت دیه به اولیای دم چگونه خواهد بود؟
[آیت الله خامنه ای] در مورد علم اجمالی هرگاه جانی مردد بین دو یا چند نفر معین بوده و امکان اثبات جنابت از طریق قسامه وجود نداشته باشد آیا دیه بطور مساوی از اطراف علم اجمالی گرفته می شود و یا از بیت المال و یا با قرعه مسئول پرداخت دیه مشخص می شود؟
[آیت الله فاضل لنکرانی] شخصی خانه خود را به مبلغ معین، مسلوب المنفعه مادام العمر، می فروشد، آیا چنین معامله ای صحیح است؟
مسائل مرتبط از این مرجع
در معامله نسیه باید مدت کاملاً معلوم باشد، پس اگر جنسی را بفروشد که سر خرمن پول آن را بگیرد، چون مدت کاملاً معین نشده معامله باطل است.
اگر کسی دو نفر را وصی کند، چنانچه یکی از آن دو بمیرد، یا دیوانه، یا کافر شود، هر گاه هر یک به طور مستقل وصی بوده تعیین جانشین لازم نیست والا حاکم شرع یک نفر دیگر را به جای او معین می کند و اگر هر دو بمیرند، یا دیوانه، یا کافر شوند، حاکم شرع دو نفر دیگر را معین می کند.
هرگاه در حال اعتکاف به خرید و فروش بپردازد، معامله او درست و اعتکاف او باطل است.
آنجا که در قرارداد، تجارت با کالای مشخص ذکر شود ولی او به وسیله سرمایه، کالای دیگری را بخرد و بفروشد هرگاه سود کرد و مالک معامله را تنفیذ نمود، سود میان آن دو به نسبت معین تقسیم می شود و اگر ضرر کرد ضرر از آن عامل است.
حق به هم زدن معامله را (خیار) می گویند و خریدار و فروشنده در یازده صورت می توانند معامله را به هم بزنند: اول: آنکه از مجلس معامله متفرق نشده باشند و این خیار را (خیار مجلس) می گویند. دوم : آنکه مغبون شده باشند (خیار غَبْن). سوم : در معامله قرارداد کند که تا مدت معینی هر دو یا یکی از آنان بتوانند معامله را به هم بزنند (خیار شرط). چهارم: فروشنده; یا خریدار; مال خود را بهتر از آنچه هست نشان دهد و طوری کند که قیمت مال در نظر مردم زیاد شود (خیار تدلیس). پنجم : فروشنده یا خریدار شرط کند که کاری انجام دهد و به آن شرط عمل نکند، یا شرط کند مالی را که می دهد طور مخصوصی باشد و آن مال به طور مخصوص نباشد که در این صورت دیگری می تواند معامله را به هم بزند (خیار تخلف شرط). ششم: در جنس یا عوض آن عیبی باشد (خیار عیب). هفتم: معلوم شود مقداری از جنسی را که فروخته اند، مال دیگری است; که اگر صاحب آن به معامله راضی نشود، خریدار می تواند معامله را به هم بزند، یا پول آن مقدار را از فروشنده بگیرد، و نیز اگر معلوم شود مقداری از چیزی را که خریدار عوض قرار داده، مال دیگری است و صاحب آن راضی نشود، فروشنده می تواند اساساً معامله را به هم بزند، یا عوض آن مقدار را از خریدار بگیرد (خیار شرکت در صورت امتزاج یا تبعیض صفقه در غیر این صورت). هشتم: فروشنده خصوصیات جنس معینی را که مشتری ندیده به او بگوید، بعد معلوم شود طوری که گفته، نبوده است. که در این صورت مشتری می تواند معامله را به هم بزند و نیز اگر مشتری خصوصیات عوض معینی را که می دهد بگوید، بعد معلوم شود طوری که گفته نبوده است، فروشنده می تواند معامله را به هم بزند (خیار رؤیت). نهم: مشتری پول جنسی را که نقد خریده تا سه روز ندهد و فروشنده هم جنس را تحویل ندهد که اگر مشتری شرط نکرده باشد که دادن پول را تأخیر بیندازد، فروشنده می تواند معامله را به هم بزند. ولی اگر جنسی را که خریده مثل بعضی از میوه ها باشد که اگر یک روز بماند ضایع می شود، چنانچه تا شب پول آن را ندهد و شرط نکرده باشد که دادن پول را تأخیر بیندازد، فروشنده می تواند معامله را به هم بزند (خیار تأخیر). دهم : حیوانی را خریده باشد که خریدار تا سه روز می تواند معامله را به هم بزند (خیار حیوان). یازدهم: فروشنده نتواند جنسی را که فروخته تحویل دهد; مثلاً اسبی را که فروخته فرار نماید که در این صورت مشتری می تواند معامله را به هم بزند(خیار تعذر تسلیم). و احکام اینها در مسائل آینده گفته خواهد شد. احکام خیارات:
هرگاه تجارت با سرمایه، به سفر نیاز داشته باشد هزینه سفر از آنِ مالک است مگر این که در قرارداد برعهده عامل معین شده باشد.
هرگاه در قرارداد شرط کنند که معامله ها به صورت نقدی صورت گیرد عامل نباید جنس را به صورت نسیه بفروشد.
اگر معین نکنند که کدام یک از آنان با سرمایه خرید و فروش نماید، هیچ یک آنان بدون اجازه دیگری نمی تواند با آن سرمایه معامله کند.
اگر معین نکنند که کدام یک از آنان با سرمایه خرید و فروش نماید، هیچ یک آنان بدون اجازه دیگری نمی تواند با آن سرمایه معامله کند.
هرگاه صلح را به قید نقد انجام دهد و یا قید نکند امّا رویکرد صلح این باشد که وجه را به طور نقد بپردازد، اگر در پرداخت وجه تأخیر کرد می تواند آن را به هم بزند.
مسائل مرتبط از دیگر مراجع
[آیت الله نوری همدانی] هرگاه بعد از خریدن جنس عیب آن را بفهمد ؛ اگر چه فروشنده حاضر نباشد ؛ می تواند معامله را بهم بزند .
[امام خمینی] هرگاه بعد از خریدن جنس عیب آن را بفهمد، اگرچه فروشنده حاضر نباشد،می تواند معامله را به هم بزند.
[آیت الله اردبیلی] هرگاه بعد از خریدن جنس، عیب آن را بفهمد اگرچه فروشنده حاضر نباشد میتواند معامله را به هم بزند.
[آیت الله علوی گرگانی] هرگاه بعد از خریدن جنس عیب آن را بفهمد، اگرچه فروشنده حضور نداشته باشد میتواند معامله را به هم بزند.
[آیت الله مظاهری] هرگاه بعد از خریدن جنس عیب آن را بفهمد گرچه فروشنده حاضر نباشد میتواند معامله را به هم بزند.
[آیت الله بهجت] هرگاه بعد از خریدن جنس عیب آن را بفهمد، اگرچه فروشنده حاضر نباشد، میتواند معامله را بههم بزند.
[آیت الله وحید خراسانی] هرگاه بعد از خریدن جنس عیب ان را بفهمد اگر چه فروشنده حاضر نباشد می تواند معامله را به هم بزند و همچنین است حکم در سایر خیارات
[آیت الله میرزا جواد تبریزی] هرگاه بعد از خریدن جنس؛ عیب آن را بفهمد اگرچه فروشنده حاضر نباشد می تواند معامله را به هم بزند و همچنین است حکم در سایر خیارات.
[آیت الله خوئی] هرگاه بعد از خریدن جنس عیب آن را بفهمد، اگرچه فروشنده حاضر نباشد، میتواند معامله را به هم بزند و همچنین است حکم در سایر خیارات.
[آیت الله جوادی آملی] .هرگاه کالای نامرغوب با کالای مرغوب مخلوط شود و به عنوان کالای مرغوب و اعلا معامله شود و خریدار هنگام داد و ستد نداند و پس از آن بفهمد, میتواند معامله را به هم بزند.
معامله
معامله ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • معامله (اخص)، عقود و ایقاعات• معامله (اعم)، امور بینیاز از قصد قربت
نفر
نَفْر در لغت به معنی اعراض كردن، پيش دويدن، پراكنده شدن و رم كردن آمده است. [۱]
×
ارسال نظر
نام و نام خانوادگی
عنوان
*
متن
*