راهنمـا
درباره مـا
حمایت از ما
رساله عملیه امام خمینی
آدرس:
http://leader.ir
چوب یا چیز دیگری را که برای معین کردن ظهر به زمین فرو می برند، شاخص گویند.
عنوان مسئله:
چوب یا چیز دیگری را که برای معین کردن ظهر به
زمین
فرو می برند،
شاخص
گویند.
پرسشهای مرتبط
از این مرجع
پرسشهای مرتبط
از دیگر مراجع
مسائل مرتبط
از این مرجع
مسائل مرتبط
از دیگر مراجع
پرسشهای مرتبط از این مرجع
سوال مرتبط یافت نشد
پرسشهای مرتبط از دیگر مراجع
[آیت الله خامنه ای] شخصی در کانادا زندگی می کند، و با این که از قطب شمال فاصله زیادی دارد، امّا در زمستان، هنگام ظهر، که سایه ی شاخص به کوتاه ترین طول خود می رسد باز هم طولش نسبتاً بلند است و بیش از طول خود شاخص است. در نتیجه در هیچ زمانی از روز سایه ی شاخص به دو هفتم یا چهار هفتم یا خود طول شاخص نمی رسد. با این فرض، هنگام فضیلت نوافل عصر و خود نماز عصر را چگونه تعیین کند؟
[آیت الله خامنه ای] آیا نماز کسی که در زمین غصبی روی سجاده یا چوب و مانند آن نماز خوانده، صحیح است یا باطل؟
[آیت الله مظاهری] آیا آسفالت، سیمان، چوب، آجر، موزائیک و فلزاتی که با آن کف زمین را مفروش میکنند پاک کننده کف پا و کفش هستند؟
[آیت الله بهجت] پدری در زمان حیاتش زمینی را با دستخط خود به چهار پسرش بخشیده است و به دخترها چیزی واگذار کرده است. سازمان زمین شهری بقیّه ی زمین را تصاحب نموده که طبق قانون، حدّ نصابی از آن زمین به مالک داده می شود. حال مقدار زمینی که سازمان زمین شهری برمی گرداند، آیا به عنوان ماترک پدر فقط بین دختران باید تقسیم شود یا این که فرزندان پسر هم از آن مقدار ارث می برند؟
[آیت الله سبحانی] دو نفر به صورت مشاع، مالک هزار متر زمین هستند. اگر قبل از توافق بر تقسیم، یکی از آن دو، دویست متر از آن زمین را با حدود معین به شخصی بفروشد، آیا معامله ی مذکور صحیح است؟
[آیت الله نوری همدانی] شخصی زمین به متراژ معین را معامله میکند که خریدار پول زمین را به مدت سه روز پرداخت نماید، بعد از گذشت سالیان دراز از پرداخت قیمت که نقدی بوده، خریدار استنکاف میکند، آیا صاحب زمین میتواند معامله را به هم بزند و عین المال را که زمین باشد برگرداند یا خیر؟
[آیت الله خامنه ای] زمین موقوفه ای وجود دارد که دارای سه قنات است و شهرداری به علت خشکسالی مستمر چند ساله، دو عدد از قناتها را برای تأمین آب آشامیدنی مردم منطقه اجاره کرده است و آب قنات سوم که وقف طلاب منطقه و فرزندان واقف بوده به زمین فرو رفته و خشک شده و در نتیجه زمین هایی که با آب آن آبیاری می شدند تبدیل به زمین های بایر شده اند و درحال حاضر سازمان زمین شهری ادعا می کند که این زمین ها موات هستند، آیا این زمین ها به علت اینکه چندین سال کشت و زرع نشده اند ملحق به موات هستند؟
[آیت الله سبحانی] وضوی بیماری که در مجرای بول و یا محل دفع مدفوع سونت گذاری شده است رافع حدث است و یا مبیح صلاه ؟ آیا مس قرآن و امثال آن را نیز مجاز است و همچنین در این کار لوله ای را تا مثانه فرو می برند و بول بوسیله آن دفع می شود و مشخص نیست بول چه زمانی خارج می شود وظیفه چیست؟
[آیت الله مکارم شیرازی] حکم ذبیحه ای که کاملا طبق موازین شرعیّه ذبح شده لکن پس از ذبح، آن را در آب خیلی داغ فرو می برند به طوری که رگهایش بسته یا نیم بند شده و در نتیجه خون متعارف بیرون نیامده است از لحاظ گوشت و رگهای خون دار داخل آن چیست؟
[آیت الله خوئی] در باب خمس، درخت میوهدار که میفرمائید نموّ آن را بدهند، دو جور درخت میوهدار قیمت میشود، یک وقتی است به عنوان درخت بودن قیمت میشود که باید به همین زمین ثابت بماند، یک وقتی به عنوان کُنده و چوب بودن قیمت میشود که در این دو فرض قیمت تفاوت میکند منظور کدام قیمت است؟
مسائل مرتبط از این مرجع
نافله نماز ظهر پیش از نماز ظهر خوانده می شود. و وقت آن از اول ظهر است تا موقعی که آن مقدار از سایه شاخص که بعداز ظهر پیدا می شود، به اندازه دو هفتم آن شود. مثلا اگر درازی شاخص هفت وجب باشد، هر وقت مقدار سایه ای که بعد از ظهر پیدا می شود به دو وجب رسید، آخر وقت نافله ظهر است.
اگر چوب یا چیزی مانند آن را راست در زمین هموار فرو برند، صبح که خورشید بیرون می آید، سایه آن به طرف مغرب می افتد. و هر چه آفتاب بالا می آید،این سایه کم می شود. و در شهرهای ما در اول ظهر شرعی به آخرین درجه کمی می رسد،و ظهر که گذشت، سایه آن به طرف مشرق برمی گردد. و هر چه خورشید رو به مغرب می رود، سایه زیادتر می شود. بنابر این وقتی سایه به آخرین درجه کمی رسید و دو مرتبه رو به زیاد شدن گذاشت، معلوم می شود ظهر شرعی شده است. ولی در بعضی شهرها مثل مکه که گاهی موقع ظهر سایه به کلی از بین می رود، بعد از آنکه سایه دوباره پیدا شد، معلوم می شود ظهر شده است.
اگر حصیر نجس را که با نخ بافته شده، در آب کر یا جاری فرو برند،بعد از برطرف شدن عین نجاست، پاک می شود.
اگر در نماز ظهر یا در نماز عصر نیت کند که چهار رکعت نماز می خوانم و معین نکند ظهر است یا عصر، نماز او باطل است. و نیز کسی که مثلا قضای نماز ظهر بر او واجب است، اگر در وقت نماز ظهر بخواهد آن نماز قضا یا نماز ظهر را بخواند، باید نمازی را که می خواند در نیت معین کند.
نافله عصر پیش از نماز عصر خوانده می شود. و وقت آن تا موقعی است که آن مقدار از سایه شاخص که بعد از ظهر پیدا می شود، به چهار هفتم آن برسد. و چنانچه بخواهد نافله ظهر یا نافله عصر را بعد از وقت آنها بخواند، بهتر است نافله ظهر را بعد از نماز ظهر، و نافله عصر را بعد از نماز عصر بخواند. و بنابر احتیاط واجب، نیت ادا و قضا نکند.
اگر چیز نجس را در آب کر یا جاری فرو برند، و در چیزهایی که قابل فشار دادن است مانند فرش و لباس، طوری فشار، یا در داخل آب حرکت دهند که آب داخل آن خارج شود، چنانچه از چیزهایی باشد که در دفعه اول پاک می شود، آبی که بعداز بیرون آوردن، از آن می ریزد، پاک است و اگر از چیزهایی باشد که باید دو مرتبه آن را در آب فرو برند تا پاک شود، آبی که بعد از دفعه دوم از آن می ریزد،پاک می باشد.
باید بر زمین و چیزهای غیر خوراکی که از زمین می روید مانند چوب و برگ رخت سجده کرد و سجده بر چیزهای خوراکی و پوشاکی صحیح نیست و نیز سجده کردن بر چیزهای معدنی مانند طلا و نقره و عقیق و فیروزه باطل است، اما سجده کردن بر سنگهای معدنی مانند سنگ مرمر و سنگهای سیاه اشکال ندارد.
مزارعه چند شرط دارد: اول: آن که صاحب زمین به زارع بگوید زمین را به تو واگذار کردم و زارع هم بگوید قبول کردم، یا بدون این که حرفی بزنند مالک، زمین را واگذار کند برای مزارعه و زارع تحویل بگیرد. دوم: صاحب زمین و زارع هر دو مکلف و عاقل باشند و با قصد و اختیار خود مزارعه را انجام دهند و حاکم شرع آنان را از تصرف در اموالشان جلوگیری نکرده باشد بلکه اگر در حال بالغ شدن سفیه باشند اگر چه حاکم شرع جلوگیری نکرده باشد نمیتوانند مزارعه را انجام دهند و این حکم در همه معاملات جاری است. سوم: همه حاصل زمین به یکی اختصاص داده نشود. چهارم: سهم هر کدام به طور مشاع باشد مثل نصف یا ثلث حاصل و مانند اینها و باید تعیین شده باشد، پس اگر قرار دهند حاصل یک قطعه، مال یکی و قطعه دیگر مال دیگری، صحیح نیست، و نیز اگر مالک بگوید در این زمین زراعت کن و هر چه میخواهی به من بده صحیح نیست. پنجم: مدتی را که باید زمین در اختیار زارع باشد معین کنند و باید مدت بقدری باشد که در آن مدت به دست آمدن حاصل ممکن باشد. ششم: زمین قابل زراعت باشد و اگر زراعت در آن ممکن نباشد اما بتوانند کاری کنند که زراعت ممکن شود، مزارعه صحیح است. هفتم: اگر در محلی هستند که مثلًا یک نوع زراعت میکنند چنانچه اسم هم نبرند همان زراعت معین میشود، و اگر چند نوع زراعت میکنند باید زراعتی را که میخواهد انجام دهد معین نماید، مگر آن که معمولی داشته باشد که به همان نحو باید عمل شود. هشتم: مالک، زمین را معین کند، پس کسی که چند قطعه زمین دارد و با هم تفاوت دارند، اگر به زارع بگوید در یکی از این زمینها زراعت کن و آن را معین نکند مزارعه باطل است. نهم: خرجی را که هر کدام آنان باید بکنند معین نمایند، ولی اگر خرجی را که هر کدام باید بکنند معلوم باشد، لازم نیست آن را معین نمایند.
اگر جنس چیز نجس به طوری عوض شود که به صورت چیز پاکی در آید، پاک می شود و می گویند استحاله شده است. مثل آن که چوب نجس بسوزد و خاکستر گردد، یا سگ در نمکزار فرو رود و نمک شود. ولی اگر جنس آن عوض نشود، مثل آن که گندم نجس را آرد کنند یا نان بپزند، پاک نمی شود.
وقتی میخواهند کارد را به گردن شتر فرو ببرند، بهتر است که شتر ایستاده باشد ولی اگر در حالی که زانوها را به زمین زده، یا به پهلو خوابیده و جلو بدنش رو به قبله است، کارد را در گودی گردنش فرو کنند اشکال ندارد.
مسائل مرتبط از دیگر مراجع
[آیت الله سبحانی] چوب یا چیز دیگری را که برای معین کردن ظهر به زمین فرو می برند شاخص گویند.
[آیت الله نوری همدانی] چوب یا چیز دیگری را که برای معین کردن ظهر به زمین فرو می برند ، شاخص گویند .
[آیت الله صافی گلپایگانی] . چوب یا چیز دیگری را که برای معین کردن ظهر به زمین فرو می برند شاخص گویند.
[آیت الله علوی گرگانی] چوب یا چیز دیگری را که برای معیّن کردن ظهر به زمین فرو میبرند شاخص گویند.
[آیت الله بروجردی] چوب یا چیز دیگری را که برای معین کردن ظهر به زمین فرو میبرند، شاخِص گویند.
[آیت الله بهجت] برای تعیین ظهر شرعی میتوان از (شاخص) استفاده کرد و آن چوب یا چیزی مانند آن است که بهصورت عمودی در زمین مسطح فرو میبرند. صبح که خورشید بیرون میآید، سایه این شاخص به طرف مغرب میافتد و هر چه آفتاب بالا میآید این سایه کم میشود و در اکثر شهرها در اول ظهر شرعی به آخرین درجه کمّی میرسد و ظهر که گذشت، سایه آن به طرف مشرق برمیگردد و هر چه خورشید رو به مغرب میرود، سایه زیادتر میشود؛ بنابراین وقتی سایه به آخرین درجه کمّی رسید و دومرتبه رو به زیاد شدن گذاشت معلوم میشود ظهر شرعی شده است. ولی در بعضی شهرها مثل مکه که گاهی موقع ظهر سایه به کلی از بین میرود، بعد از آنکه سایه دوباره پیدا شد، معلوم میشود ظهر شده است.
[آیت الله وحید خراسانی] اگر چوب یا چیزی مانند ان را که شاخص می گویند راست در زمین هموار فرو برند صبح که خورشید بیرون می اید سایه ان به طرف مغرب می افتد و هر چه افتاب بالا می اید این سایه کم می شود و در شهرهای ما در اول ظهر شرعی به اخرین درجه کمی می رسد و ظهر که گذشت سایه ان به طرف مشرق بر می گردد و هر چه خورشید رو به مغرب می رود سایه زیادتر می شود بنابراین وقتی سایه به اخرین درجه کمی رسید و دو مرتبه رو به زیاد شدن گذاشت معلوم می شود ظهر شرعی شده است ولی در بعضی شهرها که گاهی موقع ظهر سایه بکلی از بین می رود بعد از ان که سایه دوباره پیدا شد معلوم می شود ظهر شده است
[آیت الله شبیری زنجانی] اگر چوب یا چیزی مانند آن را (که به آن شاخص میگویند) راست در زمین هموار فرو برند، صبح که خورشید بیرون میآید، سایه آن به طرف مغرب میافتد و هر چه آفتاب بالا میآید این سایه کم میشود و در شهرهای ما در اول ظهر شرعی (4) به آخرین درجه کمی میرسد و ظهر که گذشت، سایه آن به طرف مشرق برمیگردد و هر چه خورشید رو به مغرب میرود سایه زیادتر میشود، بنابراین وقتی سایه به آخرین درجه کمی رسید و دو مرتبه رو به زیاد شدن گذاشت معلوم میشود ظهر شرعی شده است. ولی در بعضی شهرها مثل مکّه که گاهی موقع ظهر سایه بکلی از بین میرود، بعد از آن که سایه دوباره پیدا شود، معلوم میشود ظهر شده است.
[آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر چوب یا چیزی مانند آن را شاخص؛ راست در زمین هموار فرو برند؛ صبح که خورشید بیرون می آید؛ سایه آن به طرف مغرب می افتد و هرچه آفتاب بالا می آید این سایه کم می شود و در شهرهای ما در اول ظهر شرعی (2) به آخرین درجه کمی می رسد و ظهر که گذشت؛ سایه آن به طرف مشرق برمی گردد و هرچه خورشید رو به مغرب می رود سایه زیادتر می شود؛ بنا بر این وقتی سایه به آخرین درجه کمی رسید و دو مرتبه رو به زیاد شدن گذاشت؛ معلوم می شود ظهر شرعی شده است؛ ولی در بعضی از شهرها مثل مکه که گاهی موقع ظهر سایه به کلی از بین می رود؛ بعد از آنکه سایه دوباره پیدا شد؛ معلوم می شود ظهر شده است.
[آیت الله اردبیلی] اگر چوب یا چیزی مانند آن را که به آن شاخص میگویند، به طور عمودی در زمین هموار فرو برند، هنگام صبح که خورشید طلوع میکند، سایه آن در سمت غرب میافتد و هر چه آفتاب بالا میآید، این سایه کم میشود و در بیشتر شهرها، در اوّل ظهر شرعی به کمترین حدّ خود میرسد و وقتی ظهر گذشت، سایه آن به طرف شرق برمیگردد و هر چه خورشید رو به مغرب میرود، سایه بیشتر به طرف شرق میچرخد و بلندتر میشود؛ بنابر این وقتی سایه به کمترین حدّ خود رسید و دو مرتبه رو به زیاد شدن گذاشت، معلوم میشود ظهر شرعی شده است؛ ولی در بعضی شهرها مثل مکه که گاهی هنگام ظهر سایه به کلّی از بین میرود، بعد از آن که سایه دوباره پیدا شد، معلوم میشود ظهر شده است.
زمین
زمین جایی است که همه موجودات زنده روی آن زندگی می کنند.
شاخص
چوب یا چیزى مانند آن که براى تعیین ظهر شرعی به صورت عمودى بر زمین نصب مىکنند را شاخص میگویند. از آن در باب صلات نام بردهاند.
چوب
چوب مادّه سخت معروف است. از احکام آن در بابهای طهارت، تجارت و اطعمه و اشربه سخن گفتهاند.
×
ارسال نظر
نام و نام خانوادگی
عنوان
*
متن
*