راهنمـا
درباره مـا
حمایت از ما
رساله عملیه آیت الله سبحانی
آدرس:
http://tohid.ir
چوب یا چیز دیگری را که برای معین کردن ظهر به زمین فرو می برند شاخص گویند.
عنوان مسئله:
چوب یا چیز دیگری را که برای معین کردن ظهر به
زمین
فرو می برند
شاخص
گویند.
پرسشهای مرتبط
از این مرجع
پرسشهای مرتبط
از دیگر مراجع
مسائل مرتبط
از این مرجع
مسائل مرتبط
از دیگر مراجع
پرسشهای مرتبط از این مرجع
وضوی بیماری که در مجرای بول و یا محل دفع مدفوع سونت گذاری شده است رافع حدث است و یا مبیح صلاه ؟ آیا مس قرآن و امثال آن را نیز مجاز است و همچنین در این کار لوله ای را تا مثانه فرو می برند و بول بوسیله آن دفع می شود و مشخص نیست بول چه زمانی خارج می شود وظیفه چیست؟
اگر زوج ضمن عقد نکاح، ملتزم و متعهد گردد که مقداری از زمین و آب معین از مال خویش را در مقابل مهریه به زوجه منتقل کند و متعهد شود که در صورت تخلف، علاوه بر پرداخت مهریه، مبلغ دیگری به عنوان جریمه به زوجه بپردازد، لکن در زمان حیات خود به این تعهد عمل نکند، آیا زوجه می تواند از ورثه، همان زمین و آب را مطالبه کند؟
زمین موقوفه ای در اختیار شخصی تحت عنوان اجاره قرار داشته است که در سال 1348 به جهت عدم پرداخت مبلغ اجاره، محکوم به پرداخت مبلغ اجاره می گردد و از اموال وی، یک باب منزل به نفع موقوفه توقیف می گردد و از طرفی اموال وی از جمله همین منزل از طرف ستاد اجرایی فرمان امام (رحمه الله) پس از انقلاب مصادره گردیده است و اینک اداره ی اوقاف درصدد احیای حقوق اوقاف است. آیا حقوق موقوفه بر اساس اجاره ی زمان تصرف، پرداخت شود یا طبق شاخص بانک مرکزی و در نظر گرفتن نرخ تورّم، محاسبه و پرداخت گردد؟
اگر طرفین معامله متعهد شوند که هر کدام یک نفر کارشناس را جهت تعیین قیمت زمین معیّن کنند و فروشنده دستمزد کارشناس را بپردازد و امتیاز برق را هم بگیرد و فروشنده با تحمّل خسارت، تمام این امور را انجام دهد، آیا خریدار می تواند معامله را فسخ کند؟
اگر یکی از شرکاء در غیاب شریک دیگر، زمین مشاع را تقسیم نماید و شریک دیگر پس از اطلاع در سهم معین خود تصرف و مقداری را بفروشد ولی پس از چند سال به تقسیم وی اعتراض نماید آیا اعتراض وی مورد قبول است؟
ملکی را به شراکت خریدیم; به این صورت که من بهای سهم خود را به صورت نسیه یعنی طی چند چک تا تاریخ معیّن واریز کنم. بر اساس همان چک ها مقداری از زمین به نام بنده ثبت شد. پس از گذشت مدتی، شرکا آن را فروخته و میان خود تقسیم کردند، ولی سهم مرا پرداخت نکردند و مدعی شدند که چون چک را نقد نکرده اند من هم شرعاً حقی ندارم. آیا ادعای فوق صحیح است؟
پرسشهای مرتبط از دیگر مراجع
[آیت الله خامنه ای] شخصی در کانادا زندگی می کند، و با این که از قطب شمال فاصله زیادی دارد، امّا در زمستان، هنگام ظهر، که سایه ی شاخص به کوتاه ترین طول خود می رسد باز هم طولش نسبتاً بلند است و بیش از طول خود شاخص است. در نتیجه در هیچ زمانی از روز سایه ی شاخص به دو هفتم یا چهار هفتم یا خود طول شاخص نمی رسد. با این فرض، هنگام فضیلت نوافل عصر و خود نماز عصر را چگونه تعیین کند؟
[آیت الله خامنه ای] آیا نماز کسی که در زمین غصبی روی سجاده یا چوب و مانند آن نماز خوانده، صحیح است یا باطل؟
[آیت الله مظاهری] آیا آسفالت، سیمان، چوب، آجر، موزائیک و فلزاتی که با آن کف زمین را مفروش میکنند پاک کننده کف پا و کفش هستند؟
[آیت الله بهجت] پدری در زمان حیاتش زمینی را با دستخط خود به چهار پسرش بخشیده است و به دخترها چیزی واگذار کرده است. سازمان زمین شهری بقیّه ی زمین را تصاحب نموده که طبق قانون، حدّ نصابی از آن زمین به مالک داده می شود. حال مقدار زمینی که سازمان زمین شهری برمی گرداند، آیا به عنوان ماترک پدر فقط بین دختران باید تقسیم شود یا این که فرزندان پسر هم از آن مقدار ارث می برند؟
[آیت الله نوری همدانی] شخصی زمین به متراژ معین را معامله میکند که خریدار پول زمین را به مدت سه روز پرداخت نماید، بعد از گذشت سالیان دراز از پرداخت قیمت که نقدی بوده، خریدار استنکاف میکند، آیا صاحب زمین میتواند معامله را به هم بزند و عین المال را که زمین باشد برگرداند یا خیر؟
[آیت الله خامنه ای] زمین موقوفه ای وجود دارد که دارای سه قنات است و شهرداری به علت خشکسالی مستمر چند ساله، دو عدد از قناتها را برای تأمین آب آشامیدنی مردم منطقه اجاره کرده است و آب قنات سوم که وقف طلاب منطقه و فرزندان واقف بوده به زمین فرو رفته و خشک شده و در نتیجه زمین هایی که با آب آن آبیاری می شدند تبدیل به زمین های بایر شده اند و درحال حاضر سازمان زمین شهری ادعا می کند که این زمین ها موات هستند، آیا این زمین ها به علت اینکه چندین سال کشت و زرع نشده اند ملحق به موات هستند؟
[آیت الله مکارم شیرازی] حکم ذبیحه ای که کاملا طبق موازین شرعیّه ذبح شده لکن پس از ذبح، آن را در آب خیلی داغ فرو می برند به طوری که رگهایش بسته یا نیم بند شده و در نتیجه خون متعارف بیرون نیامده است از لحاظ گوشت و رگهای خون دار داخل آن چیست؟
[آیت الله خوئی] در باب خمس، درخت میوهدار که میفرمائید نموّ آن را بدهند، دو جور درخت میوهدار قیمت میشود، یک وقتی است به عنوان درخت بودن قیمت میشود که باید به همین زمین ثابت بماند، یک وقتی به عنوان کُنده و چوب بودن قیمت میشود که در این دو فرض قیمت تفاوت میکند منظور کدام قیمت است؟
[آیت الله بهجت] در یک قبرستان که وقف بودن زمین آن معلوم نیست، مدرسه ای ساخته شده است. اینک آموزگاران می خواهند در آن جا نماز ظهر و عصر بخوانند. در این صورت نماز آن ها چه حکمی دارد؟
[آیت الله فاضل لنکرانی] پدری در زمان حیات خود به یک پسرش گفته است تا در زمینی برای خودش خانه ای بسازد و او هم خانه را ساخته است. حال بعد از فوت پدر، آیا ورثه دیگر از آن زمین ارث می برند یا خیر؟
مسائل مرتبط از این مرجع
اگر چوب یا چیزی مانند آن را، راست در زمین هموار فرو برند صبح که خورشید بیرون می آید، سایه آن به طرف مغرب می افتد و هرچه آفتاب بالا می آید این سایه کم می شود هنگامی که به آخرین درجه کمی رسید و به سوی مشرق برگشت اوّل ظهر شرعی است.(1) ولی در بعضی شهرها مثل مکه که گاهی موقع ظهر سایه به کلی از بین می رود، بعد از آنکه سایه دوباره پیدا شد، معلوم می شود ظهر شده است.
نافله نماز ظهر پیش از نماز ظهر خوانده می شود و وقت آن از اول ظهر است تا موقعی که آن مقدار از سایه شاخص که بعد از ظهر پیدا می شود، به اندازه دو هفتم آن شود، مثلا اگر درازی شاخص هفت وجب باشد، هر وقت مقدار سایه ای که بعد از ظهر پیدا می شود به دو وجب رسید. آخر وقت نافله ظهر است.
اگر حصیر نجس را که با نخ بافته شده در آب کر یا جاری فرو برند; بعد از برطرف شدن عین نجاست پاک می شود.
نافله عصر پیش از نماز عصر خوانده می شود و وقت آن تا موقعی است که آن مقدار از سایه شاخص که بعد از ظهر پیدا می شود، به چهار هفتم آن برسد و چنانچه بخواهد نافله ظهر یا نافله عصر را بعد از وقت آنها بخواند، بهتر است نافله ظهر را بعد از نماز ظهر و نافله عصر را بعد از نماز عصر بخواند و بنابر احتیاط واجب، نیت ادا و قضاء نکند.
اگر در نماز ظهر یا در نماز عصر نیت کند که چهار رکعت نماز می خوانم و معین نکند، ظهر است یا عصر، نماز او باطل است. و نیز کسی که مثلا قضای نماز ظهر بر او واجب است، اگر در وقت نماز ظهر بخواهد نماز قضا یا نماز ظهر را بخواند، باید نمازی را که می خواند، در نیت معین کند که نماز قضا یا نماز ادا است.
کف پا و ته کفش نجس، به واسطه راه رفتن روی زمین خاکی و شنی، و آجر فرش و کف سیمانی پاک می شود، و روی آسفالت و روی زمینی که با چوب فرش شده محل اشکال است.
باید بر زمین و چیزهای غیر خوراکی که از زمین می روید، مانند چوب و برگ درخت سجده کرد و سجده بر چیزهای خوراکی و پوشاکی صحیح نیست و نیز سجده کردن بر چیزهای معدنی مانند طلا و نقره و عقیق و فیروزه باطل است اما سجده کردن بر سنگ های معدنی مانند سنگ مرمر و سنگ های سیاه اشکال ندارد.
اگر جنس چیز نجس به طوری عوض شود که به صورت چیز پاکی در آید، پاک می شود، و می گویند (استحاله) شده است، مثل آنکه چوب نجس بسوزد و خاکستر گردد یا سگ در نمکزار فرو رود و نمک شود ولی اگر جنس آن عوض نشود مثل آنکه گندم نجس را آرد کنند یا نان بپزند، پاک نمی شود.
اگر مردی بمیرد و اولاد نداشته باشد، چهار یک مال او را زن دائمی و بقیه را ورثه دیگر می برند. و اگر از آن زن و زن دیگری اولاد داشته باشد، هشت یک اموال منقول را زن، و بقیّه را ورثه دیگر می برند. و امّا غیر منقول از زمین مسکونی و قیمت آن ارث نمی برد و نیز از خود هوائی مثل ساختمان و درخت ارث نمی برد بلکه از قیمت آن ارث می برد، همچنان که از زمین باغ و زراعت ارث می برد.
اگر چیز نجس را بعد از برطرف کردن عین نجاست یک مرتبه در آب کر یا جاری فرو برند یا آب لوله کشی را بر آن مسلط سازند به نحوی که آب به تمام جاهای نجس آن برسد; پاک می شود. باید فرش و لباس و مانند اینها را طوری فشار یا حرکت دهند که آب داخل آن خارج شود.
مسائل مرتبط از دیگر مراجع
[آیت الله نوری همدانی] چوب یا چیز دیگری را که برای معین کردن ظهر به زمین فرو می برند ، شاخص گویند .
[آیت الله صافی گلپایگانی] . چوب یا چیز دیگری را که برای معین کردن ظهر به زمین فرو می برند شاخص گویند.
[امام خمینی] چوب یا چیز دیگری را که برای معین کردن ظهر به زمین فرو می برند، شاخص گویند.
[آیت الله علوی گرگانی] چوب یا چیز دیگری را که برای معیّن کردن ظهر به زمین فرو میبرند شاخص گویند.
[آیت الله بروجردی] چوب یا چیز دیگری را که برای معین کردن ظهر به زمین فرو میبرند، شاخِص گویند.
[آیت الله بهجت] برای تعیین ظهر شرعی میتوان از (شاخص) استفاده کرد و آن چوب یا چیزی مانند آن است که بهصورت عمودی در زمین مسطح فرو میبرند. صبح که خورشید بیرون میآید، سایه این شاخص به طرف مغرب میافتد و هر چه آفتاب بالا میآید این سایه کم میشود و در اکثر شهرها در اول ظهر شرعی به آخرین درجه کمّی میرسد و ظهر که گذشت، سایه آن به طرف مشرق برمیگردد و هر چه خورشید رو به مغرب میرود، سایه زیادتر میشود؛ بنابراین وقتی سایه به آخرین درجه کمّی رسید و دومرتبه رو به زیاد شدن گذاشت معلوم میشود ظهر شرعی شده است. ولی در بعضی شهرها مثل مکه که گاهی موقع ظهر سایه به کلی از بین میرود، بعد از آنکه سایه دوباره پیدا شد، معلوم میشود ظهر شده است.
[آیت الله وحید خراسانی] اگر چوب یا چیزی مانند ان را که شاخص می گویند راست در زمین هموار فرو برند صبح که خورشید بیرون می اید سایه ان به طرف مغرب می افتد و هر چه افتاب بالا می اید این سایه کم می شود و در شهرهای ما در اول ظهر شرعی به اخرین درجه کمی می رسد و ظهر که گذشت سایه ان به طرف مشرق بر می گردد و هر چه خورشید رو به مغرب می رود سایه زیادتر می شود بنابراین وقتی سایه به اخرین درجه کمی رسید و دو مرتبه رو به زیاد شدن گذاشت معلوم می شود ظهر شرعی شده است ولی در بعضی شهرها که گاهی موقع ظهر سایه بکلی از بین می رود بعد از ان که سایه دوباره پیدا شد معلوم می شود ظهر شده است
[آیت الله شبیری زنجانی] اگر چوب یا چیزی مانند آن را (که به آن شاخص میگویند) راست در زمین هموار فرو برند، صبح که خورشید بیرون میآید، سایه آن به طرف مغرب میافتد و هر چه آفتاب بالا میآید این سایه کم میشود و در شهرهای ما در اول ظهر شرعی (4) به آخرین درجه کمی میرسد و ظهر که گذشت، سایه آن به طرف مشرق برمیگردد و هر چه خورشید رو به مغرب میرود سایه زیادتر میشود، بنابراین وقتی سایه به آخرین درجه کمی رسید و دو مرتبه رو به زیاد شدن گذاشت معلوم میشود ظهر شرعی شده است. ولی در بعضی شهرها مثل مکّه که گاهی موقع ظهر سایه بکلی از بین میرود، بعد از آن که سایه دوباره پیدا شود، معلوم میشود ظهر شده است.
[آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر چوب یا چیزی مانند آن را شاخص؛ راست در زمین هموار فرو برند؛ صبح که خورشید بیرون می آید؛ سایه آن به طرف مغرب می افتد و هرچه آفتاب بالا می آید این سایه کم می شود و در شهرهای ما در اول ظهر شرعی (2) به آخرین درجه کمی می رسد و ظهر که گذشت؛ سایه آن به طرف مشرق برمی گردد و هرچه خورشید رو به مغرب می رود سایه زیادتر می شود؛ بنا بر این وقتی سایه به آخرین درجه کمی رسید و دو مرتبه رو به زیاد شدن گذاشت؛ معلوم می شود ظهر شرعی شده است؛ ولی در بعضی از شهرها مثل مکه که گاهی موقع ظهر سایه به کلی از بین می رود؛ بعد از آنکه سایه دوباره پیدا شد؛ معلوم می شود ظهر شده است.
[آیت الله اردبیلی] اگر چوب یا چیزی مانند آن را که به آن شاخص میگویند، به طور عمودی در زمین هموار فرو برند، هنگام صبح که خورشید طلوع میکند، سایه آن در سمت غرب میافتد و هر چه آفتاب بالا میآید، این سایه کم میشود و در بیشتر شهرها، در اوّل ظهر شرعی به کمترین حدّ خود میرسد و وقتی ظهر گذشت، سایه آن به طرف شرق برمیگردد و هر چه خورشید رو به مغرب میرود، سایه بیشتر به طرف شرق میچرخد و بلندتر میشود؛ بنابر این وقتی سایه به کمترین حدّ خود رسید و دو مرتبه رو به زیاد شدن گذاشت، معلوم میشود ظهر شرعی شده است؛ ولی در بعضی شهرها مثل مکه که گاهی هنگام ظهر سایه به کلّی از بین میرود، بعد از آن که سایه دوباره پیدا شد، معلوم میشود ظهر شده است.
زمین
زمین جایی است که همه موجودات زنده روی آن زندگی می کنند.
شاخص
چوب یا چیزى مانند آن که براى تعیین ظهر شرعی به صورت عمودى بر زمین نصب مىکنند را شاخص میگویند. از آن در باب صلات نام بردهاند.
چوب
چوب مادّه سخت معروف است. از احکام آن در بابهای طهارت، تجارت و اطعمه و اشربه سخن گفتهاند.
×
ارسال نظر
نام و نام خانوادگی
عنوان
*
متن
*