اکثر مراجع معظم تقلید اجازۀ پدر را برای ازدواج دختر باکره، شرط می دانند و این به جهت آن است که بسیاری از دختران با خلوص خود، به ابراز عشقِ مردان، دل می بندند و هر مردی را وفادار می پندارند در حالی که از رفتار خاص مردان و بی وفایی ها و احیانا خیانت آنان اطلاعی ندارند. به همین دلیل لازم است پدر یا ولی دختر که از طرفی خصوصیات مردان و حیله های آنها را به خوبی می داند و از طرفی خیر خواه دختر خود است با این شرط که سخت گیری بیهوده نکند در این مورد نظر بدهد. با توجه به این که در مکتب اسلام، هر گونه ارتباط جنسی اعم از صحبت های عاشقانه، بوسه، لمس و نوازش و ... باید بعد از عقد ازدواج باشد. اگر در گذشته احیانا کارهای خلاف شرعی (لذتهای جنسی قبل از عقد ازدواج) انجام داده اید در پیشگاه خداوند توبه کنید و از آنجایی که خداوند آمرزنده و مهربان است، انشاء الله گناه شما را می بخشد. و در صورتی که به یکدیگر علاقه دارید و گزینۀ مورد نظرتان شرایط لازم از جهات اعتقادی، اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ... را دارا است، با اطلاع و رضایت پدر، اول به عقد ازدواج یکدیگر در آیید و بعد با هم ارتباط داشته باشید.
چند وقت پیش با آقایی آشنا شدم و بعد از کمی معاشرت فهمیدیم به هم علاقه مند شدیم تصمیم گرفتیم با هم ازدواج کنیم اما به خاطر نبود پدر در ایران و به علت اینکه همدیگر را خیلی دوست داشتیم، همدیگر را بوسیدم. حال تکلیف چیست؟ آیا کار ما معصیت و زنا بوده است؟ آیا کفاره ای بر عهده ماست؟
اکثر مراجع معظم تقلید اجازۀ پدر را برای ازدواج دختر باکره، شرط می دانند و این به جهت آن است که بسیاری از دختران با خلوص خود، به ابراز عشقِ مردان، دل می بندند و هر مردی را وفادار می پندارند در حالی که از رفتار خاص مردان و بی وفایی ها و احیانا خیانت آنان اطلاعی ندارند. به همین دلیل لازم است پدر یا ولی دختر که از طرفی خصوصیات مردان و حیله های آنها را به خوبی می داند و از طرفی خیر خواه دختر خود است با این شرط که سخت گیری بیهوده نکند در این مورد نظر بدهد. با توجه به این که در مکتب اسلام، هر گونه ارتباط جنسی اعم از صحبت های عاشقانه، بوسه، لمس و نوازش و ... باید بعد از عقد ازدواج باشد. اگر در گذشته احیانا کارهای خلاف شرعی (لذتهای جنسی قبل از عقد ازدواج) انجام داده اید در پیشگاه خداوند توبه کنید و از آنجایی که خداوند آمرزنده و مهربان است، انشاء الله گناه شما را می بخشد. و در صورتی که به یکدیگر علاقه دارید و گزینۀ مورد نظرتان شرایط لازم از جهات اعتقادی، اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ... را دارا است، با اطلاع و رضایت پدر، اول به عقد ازدواج یکدیگر در آیید و بعد با هم ارتباط داشته باشید.
- [آیت الله خامنه ای] چندی پیش با دختر خانمی آشنا شدم و به هم علاقه مند شدیم. این مسئله را در خانواده ها مطرح کردیم و بعد از آشنایی خانواده ها راضی شدند که ما با هم نامزد باشیم، ولی بعلت عدم تقید خانواده ها به مسائل مذهبی، علی رغم خوسته های من و خانم راضی به خواندن صیغه و... نشدند و گفتند و می توانیم فعلاً با هم دوست باشیم و بعد از آنکه وضع کار من درست شد، یکجا عروسی کنیم می خواستم بدانم برای افرادی مثل ما که پدر دختر مقید نیست، راه حلی وجود دارد؟
- [سایر] مدتی است که به یک دختری علاقه مند شده ام به طوری که دچار مشکلاتی شده ام. حدودا 2سال است که خانواده هایمان در جریان هستند .الان همه راضی هستند، اما چون من دانشجو هستم بعضی وقت ها از طرف خانواده خانم مخالفت های صورت می گیرد. ما نسبت فامیلی هم داریم و از نظر مالی در حد معمولی هستیم. من چند بار برای ازدواج جلو رفتم اما به خاطر مشکلات فعلی مالی خانواده خانم، کاری از پیش نبردم. رابطه من با خانم خیلی زیاد شده و زندگیمان به گناه آلوده شده، خانواده هایمان ما را به بازی گرفته اند تکلیف ما چیست؟
- [سایر] سلام حاج آقا من 20 سالمه و به تازگی یک آقایی هم سن من با من قصد ازدواج دارن.راستش من به ایشون خیلی علاقه مند هستم.متاسفانه خانواده با این ازدواج مخالفت می کنن و می گن ایشون 20 سالشه و هم از نظر مادی تامین نیست و ممکنه که از رو احساس تصمیم بگیره.آخه این همه پسر کم سن و سال ازدواج می کنن نمی دونم چرا به این گیر دادن.و بهم گفتن فکرشو به کل از سرت بیرون کن.ولی من نمی تونم.از فکر اینکه با کس دیگه ای بخوام ازدواج کنم ناراحت می شم.الان قرار گذاشتیم که 2و3 سال دیکه اقدام کنه شاید قبول کنن.من می ترسم تو این مدت منو مجبور به ازدواج با کسی که دوستش ندارم بکنن.حاج آقا من باید چی کار کنم خواهش می کنم راهنماییم کنین
- [سایر] با سلام و خسته نباشید.رویا 123 هستم.28 ساله و دانشجوی کارشناسی هستم.تا یک سال پیش ازدواج کردن رو دوست نداشتم و از روابط زناشویی به طور کلی بدم می امد.به هیج پسری هم تا اون موقع علاقه مندنشده بودم و خواستگارانم هم با اینکه هیچ کدام شرایطی که من میخواستم رو نداشتند ولی خداخدا میکردم که فعلا اون کسی رو که همه شرایط رو داشته باشه حالا نیاد چون اصلا آمادگی ازدواج رو نداشتم.تا اینکه یک سال پیش با اقایی آشنا شدم که هرچند در دیداراول از ایشان متنفر بودم ولی کم کم که با اخلاق و رفتارهایش آشنا شدم دیدم تقریبا شرایطی رو که من در نظر داشتم را ایشان دارند و به ایشان علاقه مند شدم و نظرم در مورد امرازدواج به طور کلی تغییر کرد و امرازدواج را زیباتر دیدم.من هنوز ایشان را کامل نمیشناسم ولی فکرم را به خود مشغول کرده است.اطلاعات من از ایشان در حد استاد و دانشجویی است همین.نمیدانم باید چه کنم تا ایشان را بهتر بشناسم که مطمینم اگر خصوصیت و رفتاری داشته باشند که من نپسندم به راحتی از ذهن و دلم ایشان رابیرون خواهم کرد و اگر از همه لحاظ خوب باشند آنوقت چه کار باید بکنم.لطفا راهنماییم کنید.
- [سایر] زنی هستم 36 ساله - 6 سال قبل همسرم فوت نمودند و دارای فرزند می باشم. از لحاظ مالی مشکلی ندارم ولی از لحاظ تمایلات جنسی نیاز به یک شریک دارم . 2 سال پیش با فردی آشنا شده و بینمان صیغه خواندیم، ولی این فرد هیچ توجّهی به من نمی کند و 3 تا 4 ماه یک بار هم دیگر را ملاقات می کنیم. سال گذشته من تصمیم گرفتم که با شخص دیگری رابطه جنسی داشته باشم. حالا تکلیف من چیست؟ فرد اولی را دوست دارم، ولی توجهی به من نمی کند و دومی را صرفاً برای ارضای نیازم می خواهم. باید چه کار کنم؟
- [سایر] بنده به یک دختر مسلمان 22 ساله باکره علاقه من هستم، ولی امکان اینکه ما الان ازدواج کنیم یا نامزد شویم نیست. ما تصمیم گرفته ایم که با هم ازدواج موقت کنیم، ولی هر دوی ما مطمئنیم که پدر ایشان با این تصمیم ما مخالفت خواهد کرد. حال ما تصمیم گرفتیم که در آیندهای نزدیک همدیگر را ملاقات کنیم ولی سوال بنده این است. ما در چنین شرایطی چه کار می توانیم بکنیم؟ آیا می شود که ما بدون اجازه پدر ایشان با هم ازدواج موقت کنیم تا به گناه مرتکب نشویم؟ چون ما تصمیم گرفتیم که با هم به مسافرت برویم بدون اجازه و اطلاع پدر ایشان. هم بنده و هم این خانم در اروپا زندگی میکنیم و اینجا هر انسانی از 18 سالگی به بعد خودشان تصمیم برای آیندهشان می گیرند و همچنین ازدواجشان. آیا دادن مهری در ازدواج موقت هم واجب است؟ حتا اگر دختر مورد نظر انتظاری به گرفتن مهری نداشته باشد و خودش گفت باشد که نیازی به مهری ندارد. آیا می شود که صیغه را به فارسی هم خواند؟ چون نه بنده و نه این خانم عربی بلد نیستیم. آیا می شود صیغه را برای ما به فارسی ترجمه کنید تا ما به فارسی بخوانیم؟ سوال دیگر من این است که، وقتی که انسان جنب می شود و وقت نماز فرا رسیده، و آن موقع انسان غسل میکند ولی بعد از غسل کردن و همام کردن مجبور به ادرار کردن می شود. آیا می تواند که دوباره غسل کند برای نماز خواندن؟ یا این که باید وضو بگیرد؟ همان طور که گفتم ما در اروپا زندگی میکنیم و در دست شوییهای اینجا به جای آب از دستمال کاغذی استفاده می کنند. آیا استفاده از دستمال کاغذی به جای آب برای تمیز کردن خود اشکال دارد و با همان لباس نماز بخواند؟ چون ما وقتی در مدرسه یا سر کار خود هستیم و به دست شویی میرویم مجبور هستیم که از دستمال کاغذی به جای آب استفاده کنیم و وقتی وقت نماز می شود با هم لباس زیری که تنمان هست نماز می خوانیم آیا اشکال دارد؟ و بعضی موقع سر کارمان با همان لباس زیری که تنمان هست نماز می خوانیم و امکان تعویض لباس زیر نداریم. آیا این مساله برای مردها و خانمها فرق دارد؟ با تشکر فراوان از زحمات شما امیدوارم که هر چه زودتر به سوالات بنده جواب دهید تا قابل اینکه ما مرتکب گناه شویم.
- [سایر] با سلام. دختری هستم که از حدود دو سال قبل متوجه علاقه پسر همسایه مان به خود شدم.ایشان فردی مودب و از خاواده ای مذهبی هسند و ما تا به حال ارتباط کلامی هم با هم نداشتیم .چند بار هم خانواده ایشان مسئله ازدواج ما را مطرح کرده اند. کم کم من هم به ایشان علاقه مند شم اما از وقتی که من در رشته ی مهندسی برق دانشگاه سراسری شهر خودمان قبول شدم توقعات خانواده من بالا رفته. او دارای مدرک کاردانی بود اما بعد از قبولی من او هم برای کارشناسی قبول شد و به طور نیمه وقت کار هم می کند مسئله دیگر هم این است که قد او کمی کوتاه است و خانواده من چند بار به طور غیر مستقیم مخالفت خود را ابراز کرده اند اما من نمی توانم به کس دیگری برای ازدواج فکر کنم. تکلیف من چیست؟
- [سایر] من دختری هستم که با پسری آشنا شدم. پدر و مادرم از این موضوع اطلاعی ندارند، ما قراره با هم ازدواج کنیم ولی به دلیل مخالفت خانواده او به تعویق افتاده و به من گفته که حدود چند سالی باید صبر کنی تا آنها را راضی کنم. من به او اعتماد کامل دارم .حدود چند ماهه که با هم نزدیکی و سکس داریم ولی به فواصل زیاد و من هم از این موضوع رنج می برم و هم واقعا احساس نیاز می کنم. ما به قدری همدیگر رو دوست داریم که نمی تونیم از هم جدا بشیم طوری که من هیچ پسری رو به جز او برای همسری نمی توانم انتخاب کنم. سوالی که از شما دارم این است که می شود ما به هم محرم شویم ولی بدون اجازه پدر تا رابطمون به گناه تبدیل نشه؟ خواهش می کنم کمکم کنید.
- [سایر] با عرض سلام چندوقتی است که با دختری از طریق واسطی جهت امر ازدواج آشنا شدم و خانواده وی بدلیل اختلاف زبان شدیدا مخالف هستن البته ابتدای کار پدرایشان تاحدودی موافق این وصلت بودن ولی برادران همچنان ابراز مخالفت میکنن در ضمن مادر دختردر قید حیات نیستند وحال سوال و مشکل اصلی بنده اینجاست که رضایت پدر تا حدودی جلب شده بود وقرار بر این بود که جهت اقدامات اولیه مادر بنده و واسطه به دیدار دختره رفته و آشنایی های اولیه طی شود که دختر مورد نظر ابراز کردند که پدر من مخالف اومدن خانواده بنده هستند به نظر شما چاره چیست متشکرم بنده دانش آموخته مهندسی نرم افزار و مربی کامپیوتر در هنرستان و دختر مورد نظر دانشجوی ترم 7 کارشناسی هستن در ضمن علاقه خاصی هردو به همدیگر داریم ودر طی آشنایی تقریبا 3 ماهه به تفاهم رسیده ایم
- [سایر] ضمن عرض سلام و تسلیت ایام سوگواری امام حسین (ع). من و دختر خانمی به هم علاقه مند بودیم.اما امکان ازدواج در آن زمان برای ما فراهم نبود و طبق فتوای آیت الله بهجت(مرجع تقلیدم) ارتباط مستمر ما جایز نبود.با توجه به فتوایی که هم در رساله و هم در استفتائات ایشان آمده است:( با فرض آن که دختر رشیده و عاقله است و زوجی را که برای خود در نظر گرفته کفو او باشد و با اجتماع تمام شرایط، پدر از اذن امتناع نماید، اعتبار اذن پدر ساقط میشود و در هر حال رعایت احترام پدر انجام شود واللّه العالم.)بر طبق همین فتوا ما صیغه ی عقد موقت را جاری کردیم اما ارتباط ما تا همین آلان که با شما صحبت می کنم تنها در سطح صحبت مستقیم و یا تلفنی بوده است و هیچ تماس بدنی با هم نداشتیم و حتی به خاطر احترام به پدر دختر این را به عنوان شرط در ازدواج مطرح کرده بودیم.به لطف خداوند الان خانواده هایمای از علاقه ی ما به هم آگاه هستند و قرار است چند وقت آینده مراسم خواستگاری و عقد انجام شود.سوال من از شما این است که ما در هنگام خواندن صیغه تمام شرایط ذکر شده در بالا را داشتیم. فقط چون هر دو نسبت به امتناع پدر دختر از دادن اجازه برای عقد،یقین داشتیم و نمی خواستیم که این کار ما باعث ایجاد عناد و دشمنی پدر شود، از مطرح کردن موضوع با پدر دختر خودداری کردیم و صیغه را خواندیم. آیا عقد ما تا الان صحیح بوده است؟با توجه به اینکه ما با هم حرف های عاشقانه زدیم آیا گناهی مرتکب شده ایم؟در ضمن از شما تقاضای دعای فراوان جهت خوشبختی ما چه در این دنیا و چه در آخرت را خواستارم.