خداوند تبارک و تعالی، وجود مطلق و کمال مطلق است که هیچ گونه عیب و نقصی در آن نیست. وجود بی همتایی است که توانایی انجام هر کاری را دارد و به همه اشیاء در تمام حالات و زمانها آگاه است، شنوا و بیناست، دارای اراده و اختیار است، زنده و خالق همه چیز و سرچشمه تمام خیرات و خوبیهاست، و همه موجودات (مخلوقات) را دوست دارد و نسبت به آنها مهربان است. مفهوم واژه خدا از عمومی ترین و ساده ترین مفاهیمی است که همه انسانها حتی کسانی که منکر وجود خداوند هستند، نیز آن را درک می کنند. هر چند شناخت کنه و حقیقت ذات خداوند تبارک و تعالی برای انسان غیر ممکن است ولی از راههای بسیار زیادی می توان یقین به وجود خداوند تبارک و تعالی پیدا نمود. راههای شناخت خدا در یک دسته بندی کلی به راههای زیر تقسیم می شود: 1 راه عقلی (مثل برهان امکان و وجوب و مانند آن) 2- راه تجربی (برهان نظم) 3 راه دل (برهان فطرت) آسان ترین و بهترین راهها، برهان فطرت (خدا شناسی از راه دل) می باشد که انسان با بازگشت به درون خویش، بی نیاز از هر گونه استدلال عقلی یا مشاهده تجربی خدای خویش را می یابد و از راه دل به کوی یار می رسد. [1] اما اثبات صفاتی چون پاک و منزه بودن و بزرگتر بودن و غیره برای خداوند به این بیان است که واجب الوجود دارای صفاتی است که در یک تقسیم بندی به دو دسته صفات سلبیه یعنی صفاتی که دلالت بر نقصان می کند و در خدا راه ندارد و صفات ثبوتیه یعنی صفاتی که در خدا ثابت است و باید آن صفات را دارا باشد، تقسیم می شود. برای اثبات صفات ثبوتیه مانند بزرگتر بودن و ... می گوییم چنانکه در اثبات واجب الوجود بیان شد واجب الوجود بی نیاز از معلول است و از جمله لوازم این بی نیازی از علت ازلی و ابدی بودن است یعنی چون خدا نیاز به علتی ندارد، همیشه بوده و همیشه خواهد بود و چون خودش علت همه علتها است، از همه آنها بزرگتر و دارای همه کمالاتی است که معلول ها دارند و دیگران هر چه دارند از او است. بنابراین خداوند برتر و بزرگتر از همه است. صفات سلبی را هم به این نحو از خدا سلب می کنیم که یکی از لوازم واجب الوجود بودن این است که بسیط باشد یعنی مرکب نباشد و دارای اجزاء نباشد زیرا هر موجود مرکبی ناقص است و نمی تواند واجب باشد زیرا نیازمند به اجزاءش هست. بنابراین خدا مرکب نیست و از تمام خصوصیات جسم و مرکبات منزه است پس منزه بودن خدا به این معنا است که هر نقص و عیب از خدا نفی می شود. به طور کلی هر گونه مفهومی که دلالت بر نوعی نقص و محدودیت و نیاز داشته باشد از خدا نفی می شود و این معنای صفات سلبی است [2] . نتیجه این که دلایل و برهان هایی که وجود خدا را اثبات می کند، همان دلایل همه صفات کمالی را برای خدا اثبات و هر نقص و عیب را از او نفی می کند و او را منزه می داند. [1] اقتباس از سؤال . برای اطلاع بیشتر به سؤال 479 (سایت: 520) مراجعه کنید. [2] آموزش عقاید مصباح، ص 66.
وجود خدا را اثبات کنید و پس از اثبات بیان کنید که صفاتی چون پاک و منزه بودن و بزرگتر بودن و غیره چگونه بر او ثابت میشود؟
خداوند تبارک و تعالی، وجود مطلق و کمال مطلق است که هیچ گونه عیب و نقصی در آن نیست. وجود بی همتایی است که توانایی انجام هر کاری را دارد و به همه اشیاء در تمام حالات و زمانها آگاه است، شنوا و بیناست، دارای اراده و اختیار است، زنده و خالق همه چیز و سرچشمه تمام خیرات و خوبیهاست، و همه موجودات (مخلوقات) را دوست دارد و نسبت به آنها مهربان است. مفهوم واژه خدا از عمومی ترین و ساده ترین مفاهیمی است که همه انسانها حتی کسانی که منکر وجود خداوند هستند، نیز آن را درک می کنند. هر چند شناخت کنه و حقیقت ذات خداوند تبارک و تعالی برای انسان غیر ممکن است ولی از راههای بسیار زیادی می توان یقین به وجود خداوند تبارک و تعالی پیدا نمود. راههای شناخت خدا در یک دسته بندی کلی به راههای زیر تقسیم می شود: 1 راه عقلی (مثل برهان امکان و وجوب و مانند آن) 2- راه تجربی (برهان نظم) 3 راه دل (برهان فطرت) آسان ترین و بهترین راهها، برهان فطرت (خدا شناسی از راه دل) می باشد که انسان با بازگشت به درون خویش، بی نیاز از هر گونه استدلال عقلی یا مشاهده تجربی خدای خویش را می یابد و از راه دل به کوی یار می رسد. [1] اما اثبات صفاتی چون پاک و منزه بودن و بزرگتر بودن و غیره برای خداوند به این بیان است که واجب الوجود دارای صفاتی است که در یک تقسیم بندی به دو دسته صفات سلبیه یعنی صفاتی که دلالت بر نقصان می کند و در خدا راه ندارد و صفات ثبوتیه یعنی صفاتی که در خدا ثابت است و باید آن صفات را دارا باشد، تقسیم می شود. برای اثبات صفات ثبوتیه مانند بزرگتر بودن و ... می گوییم چنانکه در اثبات واجب الوجود بیان شد واجب الوجود بی نیاز از معلول است و از جمله لوازم این بی نیازی از علت ازلی و ابدی بودن است یعنی چون خدا نیاز به علتی ندارد، همیشه بوده و همیشه خواهد بود و چون خودش علت همه علتها است، از همه آنها بزرگتر و دارای همه کمالاتی است که معلول ها دارند و دیگران هر چه دارند از او است. بنابراین خداوند برتر و بزرگتر از همه است. صفات سلبی را هم به این نحو از خدا سلب می کنیم که یکی از لوازم واجب الوجود بودن این است که بسیط باشد یعنی مرکب نباشد و دارای اجزاء نباشد زیرا هر موجود مرکبی ناقص است و نمی تواند واجب باشد زیرا نیازمند به اجزاءش هست. بنابراین خدا مرکب نیست و از تمام خصوصیات جسم و مرکبات منزه است پس منزه بودن خدا به این معنا است که هر نقص و عیب از خدا نفی می شود. به طور کلی هر گونه مفهومی که دلالت بر نوعی نقص و محدودیت و نیاز داشته باشد از خدا نفی می شود و این معنای صفات سلبی است [2] . نتیجه این که دلایل و برهان هایی که وجود خدا را اثبات می کند، همان دلایل همه صفات کمالی را برای خدا اثبات و هر نقص و عیب را از او نفی می کند و او را منزه می داند. [1] اقتباس از سؤال . برای اطلاع بیشتر به سؤال 479 (سایت: 520) مراجعه کنید. [2] آموزش عقاید مصباح، ص 66.
- [سایر] وجود خدا را اثبات کنید و پس از اثبات بیان کنید که صفاتی چون پاک و منزه بودن و بزرگتر بودن و غیره چگونه بر او ثابت می شود؟
- [سایر] سلام. آیا ادراک از جمله صفاتی است که بتوان آن را به خدا نسبت داد؟
- [سایر] آیا ادراک از جمله صفاتی است که بتوان آن را به خدا نسبت داد؟
- [سایر] اعجاز قرآن از نظر بیان تنزیه خدا از صفاتی مانند جسمانیت و مرئی بودن چگونه است؟
- [سایر] آیا مخلوقات خداوند برای زمانی مشخص و دوره محدودی با خداوند در این صفاتی که خداوند به آنها داده است شریک اند؟
- [سایر] منظور از اختیار خدا چیست با توجه به اینکه خدا منزه از آن است که بین دو چیز یکی را انتخاب کند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا قصاص در اطراف با قسامه قابل اثبات است؟قسامه در جنایت اعضا نیز ثابت است ولی به وسیله آن تنها دیه ثابت می شود نه قصاص.
- [سایر] خدا کیه ؟ چه طوری میشه خدا رو اثبات کرد؟
- [سایر] براهین اثبات وجود خداوند را بیان کنید؟
- [سایر] فروید روان شناس معروف میگوید: انسان نیازمند است که در دل حس کند کسی بزرگتر و قویتر از وی، پشتیبان او است و بنابراین به پرستش موجودی که (خدا) نامیده میشود، نیاز پیدا میکند. در اصل خدا وجود نداشته و اینتصوّرات آنان است که به جهت داشتن پشتیبان و پناه و کسی بزرگتر، چیزی به نامخدا را پرستش میکند! جواب آن چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] سبْحان ربی الاْعْلی و بحمْده: پاک و منزه است خداوند بلند مقام من و او را سپاس می گویم.
- [آیت الله مکارم شیرازی] سبْحان الله و الْحمْد لله و لا إله إلا الله و الله اکْبر: پاک و منزه است خداوند و حمد و ستایش مخصوص اوست و معبودی جز او نیست و خداوند بزرگتر از آن است که به وصف آید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] سبْحان ربی الْعظیم و بحمده: پاک و منزه است پروردگار بزرگ من و او را سپاس می گویم.
- [آیت الله اردبیلی] (سُبْحانَ رَبّیَِ الْعَظیمِ وَبِحَمْدِهِ) یعنی: (پروردگار بزرگ من از هر عیب و نقصی پاک و منزه است و من مشغول ستایش او هستم.) (سُبْحانَ رَبّیَِ الاْءعْلی وَبِحَمْدِهِ) یعنی: (پروردگار برتر من که از همه کس بالاتر میباشد از هر عیب و نقصی پاک و منزه است و من مشغول ستایش او هستم.) (سَمِعَ اللّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ) یعنی: (خدا ثنای کسی که او را ستایش میکند میشنود و میپذیرد.) (أسْتَغْفِرُ اللّهَ رَبّی وَأتُوبُ إلَیْهِ) یعنی: (طلب آمرزش و مغفرت میکنم از خداوندی که پرورش دهنده من است و من به سوی او بازگشت مینمایم.) (بِحَوْلِ اللّهِ وَقُوَّتِهِ أقُومُ وَأقْعُدُ) یعنی: (به یاری خدای متعال وقوّت او برمیخیزم و مینشینم.)
- [امام خمینی] -ترجمه تسبیحات اربعه (سبحان اللّه و الحمدللّه و لا اله الاّ اللّه و اللّه اکبر)، یعنی پاک و منزه است خداوند تعالی و ثنا مخصوص اوست و نیست خدایی سزاوار پرستش مگر خدای بیهمتا، و بزرگتر است از این که او را وصف کنند.
- [آیت الله اردبیلی] اگر به بدهکاری خود اقرار نماید ولی بگوید: (آن را پرداخت کردهام)، بدهکاری او ثابت میشود، ولی پرداخت آن را باید اثبات نماید.
- [آیت الله سیستانی] عرق جنب از حرام پاک است ، ونماز با آن صحیح است . راه ثابت شدن نجاست
- [آیت الله وحید خراسانی] ترجمه ذکر رکوع و سجود و ذکرهایی که بعد از انها مستحب است سبحان ربی العظیم و بحمده یعنی پروردگار بزرگ من از هر عیب و نقصی پاک و منزه است و من مشغول ستایش او هستم سبحان ربی الاعلی و بحمده یعنی پروردگار من از همه موجودات بالاتر می باشد و از هر عیب و نقصی پاک و منزه است و من مشغول ستایش او هستم سمع الله لمن حمده یعنی خدا بپذیرد ثنای کسی که او را ستایش می کند استغفر الله ربی و اتوب الیه یعنی طلب امرزش می کنم از خداوندی که پرورش دهنده من است و من به طرف او بازگشت می نمایم بحول الله وقوته اقوم واقعد یعنی به یاری الله و قوت او بر می خیزم و می نشینم
- [آیت الله سبحانی] لباسی که بر تن کافر است، و قبلا به وسیله عرق بدن و غیره نجس شده باشد با اسلام آوردن پاک نمی شود.
- [امام خمینی] - ترجمه ذکر رکوع و سجود و ذکرهایی که بعد از آنها مستحب است (سبحان ربی العظیم و بحمده )، یعنی پروردگار بزرگ من از هر عیب و نقصی پاک و منزه است و من مشغول ستایش او هستم. (سبحان ربی الاعلی و بحمده ) یعنی پروردگار من که از همه کس بالاتر می باشد از هر عیب و نقصی پاک و منزه است و من مشغول ستایش او هستم. (سمع الله لمن حمده )، یعنی خدا بشنود و بپذیرد ثنای کسی که او را ستایش می کند. (استغفر الله ربی و اتوب الیه )، یعنی طلب آمرزش و مغفرت می کنم از خداوندی که پرورش دهنده من است و من به طرف او بازگشت می نمایم. (بحول الله و قوته اقوم و اقعد)، یعنی به یاری خدای متعال و قوه او برمی خیزم و می نشینم.