خداوند در آیه 101 سوره توبه می فرماید:" و از (میان) اعراب بادیه‏نشین که اطراف شما هستند، جمعی منافق اند و از اهل مدینه (نیز)، گروهی سخت به نفاق پای بندند. تو آنها را نمی‏شناسی، ولی ما آنها را می شناسیم. بزودی آنها را دو بار مجازات می‏کنیم (مجازاتی با رسوایی در دنیا، و مجازاتی به هنگام مرگ) سپس بسوی مجازات بزرگی (در قیامت) فرستاده می‏شوند.[1] و باز خداوند در آیه 105 سوره توبه می فرماید: بگو: «عمل کنید! خداوند و فرستاده او و مؤمنان، اعمال شما را می‏بینند! و بزودی، بسوی دانای نهان و آشکار، بازگردانده می‏شوید و شما را به آنچه عمل می‏کردید، خبر می‏دهد!»[2] در پاسخ به این سؤال که آیا بین این دو آیه، تنافی نیست، باید گفت: اولاً: در آیه اول خداوند می فرماید: "ای پیامبر در اطراف تو منافقانی هستند که تو نمی شناسی." مسلم است که شخص منافق طوری عمل می کند که هیچ کس او را نشناسد. پس شناخته نشدن منافق مطلبی عادی است. اما در آیه دیگر می فرماید: " هرچه عمل کنید خدا و رسولش و مؤمنان می بینند." باید توجه داشت که در این آیه، صحبت از دیدن عمل است نه دیدن نیّات. و نفاق منافق در اعمالش ظاهر نیست بلکه در نیت و درون اش است. پس آن چه در آیه اول ندانستن آن به پیامبر نسبت داده شده است نفاق مخفی منافقان است و آن چه در آیه بعد دیدنش به پیامبر نسبت داده شده است، اعمال بندگان است. ثانیاً: جواب دقیقتر آن است که پیامبر گرامی اسلام و هر یک از اولیاء خدا وائمه معصومین (ع) از پیش خود هیچ علم غیبی ندارند. بلکه آن چه می دانند از خزانه علم خدا و توسط ذات باری تعالی به آنان الهام می شود. به عبارت دیگر ایشان مستقلاً چیزی نمی دانند بلکه آن چه دارند، تعلیم خداوند است. پس با این که پیامبر در مراحل بعد به طور قطع، منافقین را می شناسد، صحیح است که خداوند به او در ابتدا بفرماید " تو نمی شناسی." بنابراین پیامبر در ابتدا نه تنها منافقان را نمی شناخت، بلکه دیگر مطالب را نیز نمی دانست و همه را به الهام خداوند فرا گرفت. خداوند به پیامبر می فرماید:" همان گونه (که بر پیامبران پیشین وحی فرستادیم) بر تو نیز روحی را بفرمان خود وحی کردیم تو پیش از این نمی‏دانستی کتاب و ایمان چیست (و از محتوای قرآن آگاه نبودی) ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بوسیله آن هر کس از بندگان خویش را بخواهیم هدایت می‏کنیم و تو مسلّماً به سوی راه راست هدایت می‏کنی‏."[3] و در آیه دیگر می فرماید: "تو نمی‏دانی شاید خداوند بعد از این، وضع تازه (و وسیله اصلاحی) فراهم کند!"[4] اما در آیات دیگر صحبت از آیات کبرای الاهی است که خداوند به پیامبر نشان داده است، آیاتی که به احدی ارائه نکرده است. خداوند می فرماید: "هر آینه از نشانه‏های بزرگتر پروردگار خویش بدید."[5] پس گرچه پیامبر(ص) ابتداءً چیزی نمی داند، اما به تعلیم الاهی، بزرگ ترین آیاتی که احدی برآن اطلاع نداشت، مطلع شده بود. امیدواریم با این توضیحات سؤال شما جواب داده شده باشد. برای آگاهی بیشتر، نک: پاسخ های 579 (سایت: 631). [1] ترجمه قرآن آیت الله مکارم شیرازی. [2] همان [3] شوری،52. [4] طلاق، 1. [5] نجم،18.
در آیه 101سوره توبه خداوند می فرماید: تو از نفاق آنان آگاه نیستی در آیه 105 همین سوره می فرماید: هرچه انجام دهید، خداوند و رسولش و مؤمنان آگاه می شوند، آیا این تناقض نیست؟
خداوند در آیه 101 سوره توبه می فرماید:" و از (میان) اعراب بادیهنشین که اطراف شما هستند، جمعی منافق اند و از اهل مدینه (نیز)، گروهی سخت به نفاق پای بندند. تو آنها را نمیشناسی، ولی ما آنها را می شناسیم. بزودی آنها را دو بار مجازات میکنیم (مجازاتی با رسوایی در دنیا، و مجازاتی به هنگام مرگ) سپس بسوی مجازات بزرگی (در قیامت) فرستاده میشوند.[1]
و باز خداوند در آیه 105 سوره توبه می فرماید: بگو: «عمل کنید! خداوند و فرستاده او و مؤمنان، اعمال شما را میبینند! و بزودی، بسوی دانای نهان و آشکار، بازگردانده میشوید و شما را به آنچه عمل میکردید، خبر میدهد!»[2]
در پاسخ به این سؤال که آیا بین این دو آیه، تنافی نیست، باید گفت:
اولاً: در آیه اول خداوند می فرماید: "ای پیامبر در اطراف تو منافقانی هستند که تو نمی شناسی." مسلم است که شخص منافق طوری عمل می کند که هیچ کس او را نشناسد. پس شناخته نشدن منافق مطلبی عادی است. اما در آیه دیگر می فرماید: " هرچه عمل کنید خدا و رسولش و مؤمنان می بینند."
باید توجه داشت که در این آیه، صحبت از دیدن عمل است نه دیدن نیّات. و نفاق منافق در اعمالش ظاهر نیست بلکه در نیت و درون اش است. پس آن چه در آیه اول ندانستن آن به پیامبر نسبت داده شده است نفاق مخفی منافقان است و آن چه در آیه بعد دیدنش به پیامبر نسبت داده شده است، اعمال بندگان است.
ثانیاً: جواب دقیقتر آن است که پیامبر گرامی اسلام و هر یک از اولیاء خدا وائمه معصومین (ع) از پیش خود هیچ علم غیبی ندارند. بلکه آن چه می دانند از خزانه علم خدا و توسط ذات باری تعالی به آنان الهام می شود. به عبارت دیگر ایشان مستقلاً چیزی نمی دانند بلکه آن چه دارند، تعلیم خداوند است. پس با این که پیامبر در مراحل بعد به طور قطع، منافقین را می شناسد، صحیح است که خداوند به او در ابتدا بفرماید " تو نمی شناسی."
بنابراین پیامبر در ابتدا نه تنها منافقان را نمی شناخت، بلکه دیگر مطالب را نیز نمی دانست و همه را به الهام خداوند فرا گرفت.
خداوند به پیامبر می فرماید:" همان گونه (که بر پیامبران پیشین وحی فرستادیم) بر تو نیز روحی را بفرمان خود وحی کردیم تو پیش از این نمیدانستی کتاب و ایمان چیست (و از محتوای قرآن آگاه نبودی) ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بوسیله آن هر کس از بندگان خویش را بخواهیم هدایت میکنیم و تو مسلّماً به سوی راه راست هدایت میکنی."[3] و در آیه دیگر می فرماید: "تو نمیدانی شاید خداوند بعد از این، وضع تازه (و وسیله اصلاحی) فراهم کند!"[4]
اما در آیات دیگر صحبت از آیات کبرای الاهی است که خداوند به پیامبر نشان داده است، آیاتی که به احدی ارائه نکرده است. خداوند می فرماید: "هر آینه از نشانههای بزرگتر پروردگار خویش بدید."[5]
پس گرچه پیامبر(ص) ابتداءً چیزی نمی داند، اما به تعلیم الاهی، بزرگ ترین آیاتی که احدی برآن اطلاع نداشت، مطلع شده بود.
امیدواریم با این توضیحات سؤال شما جواب داده شده باشد. برای آگاهی بیشتر، نک: پاسخ های 579 (سایت: 631).
[1] ترجمه قرآن آیت الله مکارم شیرازی.
[2] همان
[3] شوری،52.
[4] طلاق، 1.
[5] نجم،18.
- [سایر] چرا مصداق مؤمنون در آیه 105 سوره توبه نمیتواند مردگان، افراد سطح جامعه و یا فرشتگان باشند؟
- [سایر] فلاسفه می گویند شر از جانب خدا صادر نمی شود، ولی آیه 8 سوره شمس به طور واضح خلاف این مطلب را می فرماید. این تناقض را شرح دهید؟
- [سایر] فلاسفه می گویند شر از جانب خدا صادر نمی شود، ولی آیۀ 8 سورۀ شمس به طور واضح خلاف این مطلب را می فرماید. این تناقض را شرح دهید؟
- [سایر] در آیه 155 سوره بقره آمده است که خداوند همه مؤمنان را با ترس، گرسنگی و... می آزماید. این مطلب با آیه 69 سوره مائده که می فرماید مؤمنانی که عمل صالح انجام دهند نه ترسی بر آنان است و نه غمگین خواهند شد ظاهرا اختلاف دارد؟ آیا آرامش روحی رحمت خدا در دنیا و آخرت برای مؤمنان صالح هست یا نه؟
- [سایر] در آیه 105 سوره توبه، منظور از (مؤمنین) چه کسانی هستند؟ چراکه هیچ مؤمنی نمیتواند اعمال پنهانی مؤمنین دیگر را ببیند.
- [سایر] منظور از آیه 105 سوره مائده چیست؟
- [سایر] چرا خدا در آیه 38 از سوره نحل می فرماید: اکثر مردم درباره معاد چیزی نمی دانند؟
- [سایر] قرآن درباره ایمان و توبه در حال مرگ چه می فرماید ؟
- [سایر] چرا خدا در آیه 38 از سوره نحل می فرماید: اکثر مردم درباره معاد چیزی نمی دانند؟
- [سایر] شأن نزول و تفسیر آیه 105 سوره نساء چیست؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] پنج چیز بر جنب حرام است: اول: رساندن جایی از بدن خود به خط قرآن و بنا بر احتیاط به اسم خدا و صفات خاصه او به هر لغت که باشد، مگر پولی که بر آن نام خدا نوشته شده باشد که دست زدن به آن اشکال ندارد و احتیاط مستحب آن است که جایی از بدن خود را به اسم پیغمبران و امامان و حضرت زهرا علیهمالسلام نیز نرساند. دوم: رفتن یا ماندن در مسجد الحرام و مسجد پیغمبر صلی الله علیه و آله و حرم امامان علیهمالسلام اگر چه از یک در داخل و از در دیگر خارج شود و مراد از حرم امامان علیهمالسلام : محوّطهایست که ضریح مقدّس و قبر مطهّر در آن قرار دارد، نه تمام رواقها یا صحنها. سوم: داخل شدن یا ماندن در مساجد دیگر، مگر آنکه از یک در داخل و از در دیگر خارج شود. چهارم: گذاشتن چیزی در مسجد. پنجم: خواندن هر یک از آیات سجده واجب و آن آیات در چهار سوره است. اول: سوره سی و دوم قرآن (الم تنزیل (=سجده) )، آیه پانزدهم؛ دوم: سوره چهل و یکم (حم سجده (=فُصّلت) )، آیه سی و هفتم؛ سوم: سوره پنجاه و سوم (النجم)، آیه آخر؛ چهارم: سوره نود و ششم (اقرء (=العلق) )، آیه آخر. بلکه بنا بر احتیاط خواندن آیات دیگر یا قسمتی از یک آیه از سورههای سجده نیز جایز نیست. چیزهایی که بر جنب مکروهست
- [آیت الله مظاهری] از گناهان بزرگ در اسلام نفاق است و در روایات فراوانی فرمودهاند کسی که دارای دو چهره و دو زبان باشد، در روز قیامت با دو زبان که آتش از آنها شعلهور است محشور میشود و این نفاق اقسامی دارد: الف) کسانی که ایمان ندارند، ولی با زبان یا عمل ایمان نمایی میکنند، و این افراد همان منافقینی هستند که قرآن جایگاه آنان را پستترین جاهای جهنّم قرار داده است. ب) افراد ریاکار که اعمالشان برای خدا نیست، ولی نمایش برای خداست و قرآن علاوه بر اینکه اعمال این افراد را باطل میداند، گناه آنان را در حدّ کفر شمرده است. ج) افرادی که در برخورد با مردم دارای دو چهره و دو زبان هستند؛ مثلاً در حالی که کینه و عداوت دارند و از غیبت و تهمت باک ندارند، ولی در ظاهر اظهار محبّت و ارادت میکنند. د) افرادی که خود را وابسته به دین میکنند، ولی در حقیقت آن وابستگی را در عمل ندارند، نظیر عالم بی عمل و زاهد بیحقیقت و مقدّس و متّقی نما، و این افراد گرچه در روایات اطلاق نفاق بر آنها شده است و از نظر اخلاقی منافق میباشند، ولی گناه منافق را ندارند و اگر بر طبق وظیفه دینی خود عمل نکنند، در روز قیامت با منافقین محشور میشوند.
- [آیت الله سبحانی] پنج چیز بر جنب حرام است: اول رساندن جایی از بدن به خط قرآن یا به اسم خدا و پیغمبران و امامان(علیهم السلام)، به طوری که در وضو گفته شد. دوم رفتن در مسجدالحرام و مسجد پیامبر(صلی الله علیه وآله) اگرچه از یک در داخل و از در دیگر خارج شود. سوم توقف در مساجد دیگر ولی اگر از یک در داخل و از در دیگر خارج شود، یا برای برداشتن چیزی برود مانعی ندارد و احتیاط واجب آن است که در حرم امامان هم توقف نکند. چهارم گذاشتن چیزی در مسجد در غیر حال عبور. پنجم خواندن آیه ای که پس از خواندن باید سجده کرد و آنها در چهار سوره است اول: سوره سی و دوم قرآن (الم تنزیل) دوم: سوره چهل و یکم (حم سجده) سوم: سوره پنجاه و سوم (والنجم) چهارم: سوره نود و ششم (اقرأ) و احتیاط آن است یک حرف از این چهار سوره را هم نخواند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . پنج عمل بر جنب حرام است: اول رساندن جایی از بدن بخط قرآن، یا به اسم خدا و سائر اسما و صفات خاصه خدا، و بنابر احتیاط رساندن جایی از بدن به نام پیغمبران و ائمه:، و حضرت زهرا علیها السلام، بطوری که در وضو گفته شد. دوم رفتن در مسجد الحرام و مسجد پیغمبر صلی الله علیه وآله اگر چه از یک در داخل و از در دیگر خارج شود. سوم توقف در مساجد دیگر، ولی اگر از یک در داخل و از در دیگر خارج شود، یا برای برداشتن چیزی برود مانعی ندارد. و احتیاط واجب نرفتن در حرم ائمه:است اگر چه از یک در وارد و از در دیگر خارج شود. چهارم گذاشتن چیزی در مسجد بلکه بنابر احتیاط لازم از خارج هم چیزی در مسجد نگذارد. پنجم خواندن آیه ای که سجده واجب دارد و آن در چهار سوره است: 1. سوره سی و دوم قرآن " الم تنزیل". 2. سوره چهل و یکم " حم سجده". 3. سوره پنجاه و سوم " والنجم". 4. سوره نود و ششم " اقرأ " و اگر یک حرف از این چهار آیه را هم بخواند حرام است و احتیاط مستحب آن است که آیات دیگر سوره سجده دار را نیز نخواند.
- [آیت الله وحید خراسانی] خاتمه هرچند هر گناهی بزرگ است چون عظمت و جلال و کبریای خداوند محدود به حدی نیست پس نافرمانی خداوند متعال هم با توجه به این که معصیت خداوند علی عظیم است بزرگ است و روایت شده نظر نکن به انچه معصیت کردی بلکه ببین چه کسی را معصیت کردی ولی در مقایسه گناهان به یکدیگر بعضی بزرگتر و عذاب ان شدیدتر است و بر برخی از گناهان به طور صریح یا ضمنی تهدید و وعید به عذاب و اتش شده و یا در روایات وارده از اهل بیت عصمت علیهم السلام از انها تعبیر به کبیره شده است و به مقتضای ایه کریمه ان تجتنبوا کبایر ما تنهون عنه نکفر عنکم سییاتکم اگر دوری کنید از گناهان کبیره ای که نهی شده اید از ان می پوشانیم از شما بدیها و سییات شما را اجتناب از انها موجب امرزش گناهان دیگر است و بعضی از فقهاء اعلی الله مقامهم انها را تا هفتاد و بعضی بیشتر از ان شمرده اند و قسمتی از انها که بیشتر مورد ابتلاست ذکر می شود شرک و کفر به خداوند متعال که با هیچ گناه کبیره ای قابل قیاس نیست یاس و ناامیدی از روح و رحمت خداوند متعال امن از مکر خداوند متعال قسم دروغ به خداوند متعال انکار انچه خداوند نازل فرموده است محاربه با اولیای خداوند متعال محاربه با خدا و رسول به قطع طریق و افساد در زمین حکم به غیر انچه خداوند نازل فرموده است دروغ بستن بر خدا و رسول و اوصیا منع از ذکر خداوند در مساجد و سعی در خراب کردن انها منع زکاتی که واجب است تخلف از جهاد واجب فرار از جنگ مسلمین با کفار اضلال گمراه کردن از راه خداوند متعال اصرار بر گناهان صغیره ترک عمدی نماز و سایر واجبات الهیه ریا اشتغال به لهو مانند غنا و تار زدن ولایت ظالم اعانه کمک کردن ظالم شکستن عهد و قسم تبذیر فاسد کردن مال و بیهوده خرج کردن ان اسراف شرب خمر سحر ظلم غنا عقوق والدین اذیت و بدرفتاری با پدر و مادر قطع رحم لواط زنا نسبت دادن زنا به زن محصنه قیادت جمع کردن بین مرد و زن به زنا یا دو مرد به لواط دزدی ربا خوردن سحت خوردن حرام مانند بهای خمر و اجرت زن زناکار و رشوه ای که حاکم برای حکم می گیرد کم فروشی غش مسلمین خوردن مال یتیم به ظلم شهادت دادن به ناحق کتمان شهادت اشاعه فاحشه و گناه بین مومنین فتنه سخن چینی کردن که موجب تفرقه بین مومنین شود ناسزا گفتن به مومن و اهانت به مومن و ذلیل کردن او بهتان بر مومن تهمت زدن به مومن غیبت و ان ذکر عیب مستور و پوشیده مومن در غیاب او است چه ان عیب را به گفتار بیان کند یا به رفتار بفهماند هرچند در اظهار عیب مومن قصد اهانت و هتک حیثیت نداشته باشد و اگر به قصد اهانت عیب مومن را اظهار نماید دو گناه مرتکب شده است
- [آیت الله مکارم شیرازی] پنج کار بر جنب حرام است: 1 مس خط قرآن یا اسم خدا و پیامبران و امامان بنابر احتیاط واجب، همانطور که در وضو گفته شد. 2 رفتن به مسجدالحرام و مسجد پیغمبر(صلی الله علیه وآله)، هرچند از یک در داخل و از در دیگر خارج شود. 3 توقف کردن در مساجد دیگر، اما اگر از یک در داخل و از در دیگر خارج شود، یا برای برداشتن چیزی برود مانعی ندارد و احتیاط واجب آن است که در حرم امامان هم توقف نکند. 4 داخل شدن در مسجد برای گذاشتن چیزی در آن. 5 خواندن یکی از آیات سجده، ولی خواندن غیر آیه سجده از سوره سجده مانعی ندارد.
- [آیت الله وحید خراسانی] قبل از ورود در احکام نماز اشاره به دو نکته لازم است اول اهمیت نماز در قران مجید نزدیک به صد مورد از نماز گفتگو شده و اشاره به دو مورد ان کافیست بعد از ان که خداوند متعال حضرت ابراهیم علیه السلام را به مقام نبوت و رسالت و خلت اختیار نمود و به کلمات ازمایش و مبتلا کرد و ان حضرت کلمات را اتمام نمود به مقام امامت نایل شد و ان قدر عظمت مقام امامت بعد از ان همه مقامات در نظرش جلوه کرد که قال و من ذریتی گفت و از برای فرزندان من هم جواب شنید لا ینال عهدی الظالمین پیمان من به ظالمین نمی رسد و در عظمت نماز همین اندازه بس که ان کس که خداوند متعال برای او مقام امامت را خواست و او برای ذریه اش مسالت کرد بعد از طی تمام مقامات در جوار خانه خدا از خداوند متعال خواست رب اجعلنی مقیم الصلوه و من ذریتی پروردگارا مرا اقامه کننده نماز قرار بده و ذریه مرا و همچنین بعد از ان که ذریه خود را در نزد بیت مسکن داد گفت ربنا انی اسکنت من ذریتی بواد غیر ذی زرع عند بیتک المحرم ربنا لیقیموا الصلوه پروردگار ما هر اینه من از ذریه خودم مسکن دادم به بیابان بدون زرع نزد خانه محترم تو پروردگارا برای این که اقامه نماز بنمایند در قران مجید یک سوره به نام مومنون است و در ان مومنان به خصوصیاتی معرفی شده اند و اول خصوصیتی که به ان ابتدا شده این است که الذین هم فی صلاتهم خاشعون انان که همانا در نمازشان خاشعند و اخر خصوصیتی هم که به ان ختم می شود و الذین هم علی صلواتهم یحافظون و ان چنان کسانی که همانها بر نمازهایشان محافظت دارند پس افتتاح ایمان و ختم ایمان به نماز است و ثمره ان هم این ایه است اولیک هم الوارثون الذین یرثون الفردوس هم فیها خالدون و از سنت همین اندازه بس است که از حضرت صادق علیه السلام روایت شده که فرمودند بعد از معرفت خدا چیزی را افضل از این صلوات پنجگانه نمی دانم و عدم علم از ان حضرت علم به عدم است و این روایت بیان کلام خداست و خداوند متعال هم در قران مجید می فرماید ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین الذین یومنون بالغیب و یقیمون الصلوه بعد از ایمان به غیب اقامه نماز ذکر شده است و در عظمت نماز همین اندازه کفایت می کند که جامع تر از نماز بین عبادات عبادتی یافت نمی شود زیرا این عبادتی است مشتمل بر عبادت فعلی و بر عبادت قولی و عبادت فعلی ان شامل افعال عبادی از رکوع و سجود و قیام و قعود است و عبادت قولی ان شامل قرایت و ذکر و جامع جمیع معارف الهیه از تسبیح و تکبیر و تحمید و تهلیل که ارکان اربعه معارف حضرت حق سبحانه و تعالی است و مشتمل است بر تمام عبادات ملایکه مقربین که عده ای از انها عبادتشان در قیام است و عده ای در قعود و جمعی در رکوع و جمعی در سجود و عناوینی که برای نماز در روایات وارد شده زیاد است که از ان جمله است راس الدین و اخر وصایا الانبیاء و احب الاعمال و خیر الاعمال و قوام الاسلام و استقبال الرحمن منهاج الانبیاء و به یبلغ العبد الی الدرجه العلیا
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.
- [آیت الله اردبیلی] نماز مهمترین اعمال دین است که اگر مورد قبول درگاه خداوند متعال واقع شود، عبادتهای دیگر نیز قبول میشوند و اگر نماز پذیرفته نشود، اعمال دیگر نیز قبول نمیشوند. همان گونه که اگر انسان هر شبانه روز پنج نوبت در نهر آبی شستشو کند چرکی در بدن او باقی نمیماند، نمازهای پنجگانه نیز انسان را از گناهان و پلیدیها پاک میکنند. سزاوار است که انسان نماز را در اوّل وقت بخواند و کسی که نماز را کم ارزش و سبک میشمارد، مانند کسی است که نماز نمیخواند. خداوند در ابتدای سوره بقره نماز را از ویژگیهای پرهیزگاران و سبب برخورداری از هدایت قرآنی و در سوره مؤمنون مراقبت بر انجام نماز و خشوع در هنگام نماز را از ویژگیهای مؤمنان بر شمرده است و پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرموده: کسی که به نماز اهمیت ندهد و آن را سبک شمارد، سزاوار عذاب آخرت است. روزی حضرت در مسجد تشریف داشتند؛ مردی وارد و مشغول نماز شد و رکوع و سجود خود را به طور کامل بجا نیاورد. حضرت فرمودند: اگر این مرد در حالی که نمازش به این نحو است از دنیا برود، به دین من از دنیا نرفته است! پس انسان باید مراقب باشد که با عجله و شتابزدگی نماز نخواند و در حال نماز به یاد خدا و با خضوع، خشوع و وقار باشد و متوجه باشد که با چه کسی سخن میگوید و خود را در مقابل عظمت و بزرگی خداوند متعال بسیار کوچک و ناچیز ببیند. همچنین نمازگزار باید توبه و استغفار نماید و گناهانی را که مانع قبول شدن نمازند، مانند حسد، کبر، غیبت، خوردن مال حرام، آشامیدن مسکرات و ندادن خمس و زکات، بلکه هر معصیتی را ترک کند. همچنین سزاوار است اعمالی را که ثواب نماز را کم میکند، بجا نیاورد، مثلاً در حال خوابآلودگی و خودداری از ادرار به نماز نایستد و در هنگام نماز ه آسمان نگاه نکند و نیز اعمالی را که ثواب نماز را زیاد میکند بجا آورد، مثلاً انگشتری عقیق به دست کند و لباس پاکیزه بپوشد و شانه و مسواک کند و خود را خوشبو نماید.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . نه عمل بر جنب مکروه است: اول و دوم خوردن و آشامیدن، ولی اگر وضو بگیرد یا دست ها را بشوید مکروه نیست. سوم خواندن بیشتر از هفت آیه از سوره هایی که سجده واجب ندارد. چهارم رساندن جایی از بدن به جلد و حاشیه و بین خط های قرآن. پنجم همراه داشتن قرآن. ششم خوابیدن، ولی اگر وضو بگیرد یا به واسطه نداشتن آب، تیمم کند مکروه نیست و در این تیمم نیت کند به جهت امر خدا چه بدل از وضو یا غسل یا مستقل در رفع کراهت خوابیدن. هفتم خضاب کردن به حنا و مانند آن. هشتم مالیدن روغن به بدن. نهم جماع کردن، بعد از آن که محتلم شده یعنی در خواب از او منی بیرون آمده است.