اسباب محرمیت از نظر اسلام عبارتند از: 1-نسب (تولد و تناسل) 2-سبب(ازدواج و زنا شویی) 3- رضاع (شیر دادن وشیر خوردن) احکام هر یک از این سه سبب در رساله های عملیه آمده است.[1] اما پیوند اعضاء باعث محرمیت نخواهد شد زیرا اولاً از هیچ یک از موارد بالا به حساب نمی آید. ثانیاً عضوی که از بدن انسان یا حیوانی گرفته می شود و به بدن انسان دیگری پیوند زده می شود پس از پیوند عضو بدن او خواهد شد.حضرت امام خمینی ره در این زمینه فرموده اند:" بریدن عضوی از بدن کافر مرده‏ای که خونش محترم نیست و یا مشکوک الحال است، برای پیوند زدن به بدن مسلمان جایز است، و پس از آن احکام بدن مسلمان بر آن جاری می‏شود، زیرا جزئی از بدن او به شمار می‏رود. همچنین پیوند زدن عضوی از اعضای بدن حیوان نجس العین مانند سگ به بدن مسلمان اشکالی ندارد، و احکام بدن مسلمان بر آن جاری می‏گردد و به دلیل آنکه جزئی از بدن شخص زنده به شمار می‏رود و زندگی در آن جریان یافته است، پاک است و نماز خواندن با آن جایز است."[2] [1] توضیح المسائل (المحشی للإمام الخمینی)، ج‏2، ص: 464، مسأله 2384 به بعد .[2] توضیح المسائل (المحشی للإمام الخمینی)، ج‏2، ص: 899، مسأله 63
آیا پیوند اعضای افرادی که به مرگ مغزی دچار شده اند در محرمیت و عده زن و مسائل دیگر تأثیری دارد یا نه؟
اسباب محرمیت از نظر اسلام عبارتند از: 1-نسب (تولد و تناسل) 2-سبب(ازدواج و زنا شویی) 3- رضاع (شیر دادن وشیر خوردن) احکام هر یک از این سه سبب در رساله های عملیه آمده است.[1] اما پیوند اعضاء باعث محرمیت نخواهد شد زیرا اولاً از هیچ یک از موارد بالا به حساب نمی آید. ثانیاً عضوی که از بدن انسان یا حیوانی گرفته می شود و به بدن انسان دیگری پیوند زده می شود پس از پیوند عضو بدن او خواهد شد.حضرت امام خمینی ره در این زمینه فرموده اند:" بریدن عضوی از بدن کافر مردهای که خونش محترم نیست و یا مشکوک الحال است، برای پیوند زدن به بدن مسلمان جایز است، و پس از آن احکام بدن مسلمان بر آن جاری میشود، زیرا جزئی از بدن او به شمار میرود. همچنین پیوند زدن عضوی از اعضای بدن حیوان نجس العین مانند سگ به بدن مسلمان اشکالی ندارد، و احکام بدن مسلمان بر آن جاری میگردد و به دلیل آنکه جزئی از بدن شخص زنده به شمار میرود و زندگی در آن جریان یافته است، پاک است و نماز خواندن با آن جایز است."[2] [1] توضیح المسائل (المحشی للإمام الخمینی)، ج2، ص: 464، مسأله 2384 به بعد .[2] توضیح المسائل (المحشی للإمام الخمینی)، ج2، ص: 899، مسأله 63
- [سایر] حکم پیوند اعضای خارجی و داخلی از بیمار مرگ مغزی به بدن افراد نیازمند، چیست؟
- [آیت الله اردبیلی] پیوند اعضاء شخصی که مرگ مغزی شده است و با اعضای بدن او شخص بیمار دیگر از بیماری آسوده میشود و حیات مییابد جایز است؟
- [سایر] آیا استفاده از اعضای بدن شخصی که دچار مرگ مغزی شده (مانند قلب و کلیه )، برای نجات جان بیماران دیگر جایز است؟
- [آیت الله بهجت] آیا می توان اعضای شخصی را که دچار مرگ مغزی شده است (و از لحاظ پزشکی امیدی به زنده ماندن وی نیست، ولی برخی اعضا مثل قلب وی برای مدتی کار می کنند) به بیماری که محتاج است پیوند زد؟ (با توجه به این که در صورت صبر، ممکن است دیگر، قابل پیوند نباشند).
- [آیت الله سبحانی] آیا پیوند اعضاء و نسوج از بیمارانی که مرگ مغزی شده اند و همچنین پیوند از حیوان نجس العین به انسان جایز است؟
- [آیت الله مظاهری] آیا در قصاص جایز است که به گونه ای عمل شود که مثل مرگ مغزی بتوانند از اعضای بدن او برای کسانی که احتیاج به عمل پیوند دارند استفاده شود؟
- [آیت الله خامنه ای] آیا وصیت به اهدا یا فروش اعضای بدن، بعد از مرگ مغزی یا مرگ قطعی جایز است؟
- [آیت الله بهجت] اگر واگذاری و هدیه اعضای بدن موجب تسریع مرگ شود، چه وجهی دارد؟ آیا می توان وصیت کرد بعد از مرگ مغزی، اعضای بدن شخص را به دیگران بفروشند یا هدیه دهند؟ در صورت مرگ مغزی، فروش اعضای بدن شخص مورد نظر چه حکمی دارد؟
- [سایر] چنانچه فردی دچار مرگ مغزی شود (در کما و بیهوشی باشد ولی دکترها بگویند که امیدی به بازگشت او نیست) آیا می توان اعضای بدن او را اهدا کرد؟
- [آیت الله نوری همدانی] از یک سو فردی دچار مرگ مغزی شده است و ضربان قلب و نیز نفس او به کمک دستگاه کار می کند لکن مغز به کلی از کار افتاده است و از نظر پزشکان همچون فردی است که سرش را از بدن جدا کرده باشند ، ( که در این صورت نیز فقط تا چند دقیقه قلب به کار خود ادامه می دهد ) بنابراین از نظر پزشکان ، مرده تلقی می شود لذا پس از مدتی دستگاهها را از او جدا می نمایند . از سوی دیگر فرد یا افرادی داریم که جانشان در معرض خطر است و اگر عضو مورد نیاز به آنها پیوند نشود از دنیا خواهند رفت . آیا برای حفظ بیماران زنده ، جایز است که اعضای فرد دچار مرگ مغزی را قطع و به بیماران پیوند زنند ؟
- [آیت الله علوی گرگانی] ابتدای عدّه وفات از موقعی است که زن از مرگ شوهر مطلع شود.
- [آیت الله مظاهری] ابتدای عدّه وفات از موقعی است که زن از مرگ شوهر مطّلع شود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . ابتدای عدّه وفات از موقعی است، که زن از مرگ شوهر مطلع شود.
- [آیت الله بهجت] ابتدای عدّه وفات از موقعی است که زن از مرگ شوهر مطلع شود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] ابتدای عدّه وفات از موقعیست که زن از مرگ شوهر مطّلع شود.
- [آیت الله سبحانی] ابتدای عده وفات از موقعی است که زن از مرگ شوهر مطلع شود.
- [آیت الله وحید خراسانی] ابتدای عده وفات از موقعی است که زن از مرگ شوهر مطلع شود
- [آیت الله نوری همدانی] و ابتدای عدّة وفات از موقعی است که زن از مرگ شوهر مُطَّلع شود .
- [امام خمینی] ابتدای عده وفات از موقعی است که زن از مرگ شوهر مطلع شود.
- [آیت الله اردبیلی] شروع عدّه وفات از هنگامی است که زن از مرگ شوهر مطّلع میشود.