در مورد کسی که کاملا با خدا است و در تمام زندگی اش تنها به خدا توکل کرده و از او کمک خواسته؛ چرا به یک باره و به ناحق توسط عده ای به فرض کشته می شود، یا مورد ستمی قرار می گیرد؟ توجیه این مسئله چیست؟ در این جا ظلم وارد شده به فرد اصلا به خاطر دوری او از خدا نبوده! انتظار می رود خدا در چنین مواردی از او حمایت کند.
توکل به عنوان یک ویژگی و صفت پسندیده در آیات و روایات زیادی مطرح شده است و بسیار مورد تأکید دین اسلام است، اما این بدان معنا نیست که انسان اگر توکل بر خدا نمود، دیگر دچار هیچ مشکلی در زندگی نخواهد شد. انسان طبیعتاً به گونه‏ای است که اگر به خود وانهاده شود و هیچ مشکل و سختی خاصی نداشته باشد، به خود مغرور شده و به تکبر و استکبار کشیده شده و از عواقب سوء عملکرد خود و پیش آمدهای بعدی غافل می‏شود. برای پیشگیری از این معضل، حکمت الاهی اقتضا نموده که زندگی دنیوی انسان محفوف به ضعف‏ها و گرفتاری‏ها و مشکلاتی طبیعی و یا خود ساخته انسان باشد، از این رو حوادثی چون بیماری‏ها، مرگ و معلولیت‏ها، فقر و غنا، سیل و زلزله و طوفان و آتش فشان، حشرات موذی و حیوانات درنده و... را بر جسم انسان محیط نموده و نفس او را با عقل، شهوت، هادیان الاهی از یکسو و شیطان و خناسان انسی از سوی دیگر و محدودیت در دنیا و لزوم علم و ایمان به غیب درگیر نموده است.   از این رو باید گفت: کل عالم هستی با همه نعمات و بلاهایش صحنه امتحان و ابتلای انسان و سبب تعالی و ترقی نفس او در دنیا و آخرت است، و اگر این معضلات نبودند، ترقی و تعالی هم برای انسان محال می‏نمود.   بنابراین، اگر انسان مؤمن در زندگی دچار مشکل شد، باید آن را به فال نیک بگیرد، و آن را امتحان و آزمایش الاهی تلقی کند، نه این که تصور کند خداوند او را رها کرده و توجهی به او ندارد. همان گونه که الیای الاهی این گونه می کردند. امام حسین (ع) در روز عاشورا هرچه عرصه بر او تنگ تر می شد، می فرمود: خدایا راضی به قضای تو و تسلیم امر تو هستم.
عنوان سوال:

در مورد کسی که کاملا با خدا است و در تمام زندگی اش تنها به خدا توکل کرده و از او کمک خواسته؛ چرا به یک باره و به ناحق توسط عده ای به فرض کشته می شود، یا مورد ستمی قرار می گیرد؟ توجیه این مسئله چیست؟ در این جا ظلم وارد شده به فرد اصلا به خاطر دوری او از خدا نبوده! انتظار می رود خدا در چنین مواردی از او حمایت کند.


پاسخ:

توکل به عنوان یک ویژگی و صفت پسندیده در آیات و روایات زیادی مطرح شده است و بسیار مورد تأکید دین اسلام است، اما این بدان معنا نیست که انسان اگر توکل بر خدا نمود، دیگر دچار هیچ مشکلی در زندگی نخواهد شد. انسان طبیعتاً به گونه‏ای است که اگر به خود وانهاده شود و هیچ مشکل و سختی خاصی نداشته باشد، به خود مغرور شده و به تکبر و استکبار کشیده شده و از عواقب سوء عملکرد خود و پیش آمدهای بعدی غافل می‏شود. برای پیشگیری از این معضل، حکمت الاهی اقتضا نموده که زندگی دنیوی انسان محفوف به ضعف‏ها و گرفتاری‏ها و مشکلاتی طبیعی و یا خود ساخته انسان باشد، از این رو حوادثی چون بیماری‏ها، مرگ و معلولیت‏ها، فقر و غنا، سیل و زلزله و طوفان و آتش فشان، حشرات موذی و حیوانات درنده و... را بر جسم انسان محیط نموده و نفس او را با عقل، شهوت، هادیان الاهی از یکسو و شیطان و خناسان انسی از سوی دیگر و محدودیت در دنیا و لزوم علم و ایمان به غیب درگیر نموده است.   از این رو باید گفت: کل عالم هستی با همه نعمات و بلاهایش صحنه امتحان و ابتلای انسان و سبب تعالی و ترقی نفس او در دنیا و آخرت است، و اگر این معضلات نبودند، ترقی و تعالی هم برای انسان محال می‏نمود.   بنابراین، اگر انسان مؤمن در زندگی دچار مشکل شد، باید آن را به فال نیک بگیرد، و آن را امتحان و آزمایش الاهی تلقی کند، نه این که تصور کند خداوند او را رها کرده و توجهی به او ندارد. همان گونه که الیای الاهی این گونه می کردند. امام حسین (ع) در روز عاشورا هرچه عرصه بر او تنگ تر می شد، می فرمود: خدایا راضی به قضای تو و تسلیم امر تو هستم.





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین