آیا علم اصول مفید است؟ فایده و اهمیت آن تا چه حدّ و اندازه است؟ آیا بحث هایی؛ مانند وضع، برخی انواع استصحاب، … و نیز بیان نظریات گوناگون درباره آنها مورد نیاز بوده و نتیجه¬ای به دنبال خواهد داشت؟
فقه، به ابزار و وسایلی نیازمند است که یکی از آنها، علم اصول است. از این نگاه، اهمیت و فایده علم اصول از ارزش فقه دانسته می شود؛ همان طور که فقه، جایگاه رفیعی در معارف اسلامی و در زندگی فردی و اجتماعی انسان دارد، اصول نیز که مقدمه آن است، همان مقدار شرافت و ارزش خواهد داشت. فقه، زمانی زنده و پویا است که پایاپای زندگی، به حلّ مشکلات بپردازد و اصول تا وقتی حیات دارد که دشواری های طریق فقاهت را برطرف سازد. با معادله ای که میان (زندگی)، (فقه) و (علم اصول) وجود دارد، به میزان گسترش ابعاد زندگی و پیچیده شدن آن، فقه گسترده خواهد شد و به همان نسبت نیز باید (علم اصول) متحوّل شود.   به تصریح دانشمندان علم اصول، علاوه بر این که این علم دارای بحث های مفید و کاربردی در فقه است؛ مانند بحث استصحاب، برائت، احتیاط و...، از آن سو طرح برخی مطالب در این علم، چندان مفید به نظر نمی رسد؛ زیرا یا هیچ ثمره ای برای آن مترتّب نبوده و یا کاربرد بسیار اندکی دارد و راه­های دیگری وجود دارد که فقیه را از این بهره کم نیز بی نیاز می کند، اگر چه شاید همین موضوع، در دوره­های گذشته و یا دیگر دانش­ها مفید بوده است. سرفصل­ هایی؛ مانند بحث وضع، صحیح و اعم و ... به جای اینها باید بحث های مهم و کلیدی؛ مانند جایگاه عرف، زمان و مکان در استنباط احکام شرعی و مباحثی از این قبیل به صورت گسترده و مستقل –نه پراکنده– در علم اصول درج شود.
عنوان سوال:

آیا علم اصول مفید است؟ فایده و اهمیت آن تا چه حدّ و اندازه است؟ آیا بحث هایی؛ مانند وضع، برخی انواع استصحاب، … و نیز بیان نظریات گوناگون درباره آنها مورد نیاز بوده و نتیجه¬ای به دنبال خواهد داشت؟


پاسخ:

فقه، به ابزار و وسایلی نیازمند است که یکی از آنها، علم اصول است. از این نگاه، اهمیت و فایده علم اصول از ارزش فقه دانسته می شود؛ همان طور که فقه، جایگاه رفیعی در معارف اسلامی و در زندگی فردی و اجتماعی انسان دارد، اصول نیز که مقدمه آن است، همان مقدار شرافت و ارزش خواهد داشت. فقه، زمانی زنده و پویا است که پایاپای زندگی، به حلّ مشکلات بپردازد و اصول تا وقتی حیات دارد که دشواری های طریق فقاهت را برطرف سازد. با معادله ای که میان (زندگی)، (فقه) و (علم اصول) وجود دارد، به میزان گسترش ابعاد زندگی و پیچیده شدن آن، فقه گسترده خواهد شد و به همان نسبت نیز باید (علم اصول) متحوّل شود.   به تصریح دانشمندان علم اصول، علاوه بر این که این علم دارای بحث های مفید و کاربردی در فقه است؛ مانند بحث استصحاب، برائت، احتیاط و...، از آن سو طرح برخی مطالب در این علم، چندان مفید به نظر نمی رسد؛ زیرا یا هیچ ثمره ای برای آن مترتّب نبوده و یا کاربرد بسیار اندکی دارد و راه­های دیگری وجود دارد که فقیه را از این بهره کم نیز بی نیاز می کند، اگر چه شاید همین موضوع، در دوره­های گذشته و یا دیگر دانش­ها مفید بوده است. سرفصل­ هایی؛ مانند بحث وضع، صحیح و اعم و ... به جای اینها باید بحث های مهم و کلیدی؛ مانند جایگاه عرف، زمان و مکان در استنباط احکام شرعی و مباحثی از این قبیل به صورت گسترده و مستقل –نه پراکنده– در علم اصول درج شود.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین