جامعۀ پیشرفته و وارسته، با توجه به تعریف فرهنگ ها، ادیان و مکاتب، مختلف خواهد بود؛ لذا تعریف وارستگی در هر جامعه بستگی به فرهنگ و آموزه هایی دارد که در آن جامعه حاکم است. و شاخصه های آن را دین و فرهنگ آن جامعه بیان می کند. بنابر معیار و تعریفی که دین اسلام از پیشرفت و وارستگی دارد، جامعه ای وارسته است که شهروندانش به آموزه ها، تعالیم و دستورات اخلاقی و اجتماعی اسلام پای بند باشند و آن رفتارها را در جامعۀ خود به اجرا در آورند. برخی از مهم ترین شاخصه ها و نشانه های وجود پیشرفت در یک جامعه می تواند اینها باشد: توحید، عدل و دادگستری، عدم تبعیض، اتّحاد و همبستگی، آزادی، علم و دانش، امنیت. در بخش مدیران جامعه ایده آل، مهم ترین معیار انتخاب و گزینش مدیران سیاسی، علاوه بر شرایط عمومی؛ مانند عدالت، تقوا، صداقت، قانون مداری و...، می تواند تخصص لازم، تعهد باشد.
جامعۀ پیشرفته و وارسته، با توجه به تعریف فرهنگ ها، ادیان و مکاتب، مختلف خواهد بود؛ لذا تعریف وارستگی در هر جامعه بستگی به فرهنگ و آموزه هایی دارد که در آن جامعه حاکم است. و شاخصه های آن را دین و فرهنگ آن جامعه بیان می کند. بنابر معیار و تعریفی که دین اسلام از پیشرفت و وارستگی دارد، جامعه ای وارسته است که شهروندانش به آموزه ها، تعالیم و دستورات اخلاقی و اجتماعی اسلام پای بند باشند و آن رفتارها را در جامعۀ خود به اجرا در آورند. برخی از مهم ترین شاخصه ها و نشانه های وجود پیشرفت در یک جامعه می تواند اینها باشد: توحید، عدل و دادگستری، عدم تبعیض، اتّحاد و همبستگی، آزادی، علم و دانش، امنیت. در بخش مدیران جامعه ایده آل، مهم ترین معیار انتخاب و گزینش مدیران سیاسی، علاوه بر شرایط عمومی؛ مانند عدالت، تقوا، صداقت، قانون مداری و...، می تواند تخصص لازم، تعهد باشد.
- [سایر] چرا هر چه جامعه پیشرفته تر می شود مذهب کم رنگ تر می شود، خصوصاً در نسل جدید؟
- [سایر] به صورت کلّی، تعالیم اصلی سوره بنی اسرائیل چیست؟
- [سایر] به صورت کلّی، تعالیم اصلی سوره بنی اسرائیل چیست؟
- [سایر] چه جوابی باید به کسانی که دین و روحانیت را مشکل اصلی جامعه معرفی می کنند، داد؟
- [سایر] علت اصلی فرستادن فرستادگان خدا برای جامعه بشری چه بوده است و هدف از نازل کردن کتابهای آسمانی چه بوده است؟
- [سایر] آیا اسلام در حوزه اجتماع و سیاست، خطوط کلّی را داده یا جزئیات را نیز فرموده؟ خطوط اصلی اسلام درباره سیاست کدامند؟
- [آیت الله بهجت] آیا بستن لوله رحم که با این کار فرد به طور کلی عقیم، می شود، با توجه به شیوع آن در جامعه، جایز است؟
- [سایر] سلام با تشکر از شما می خواستم بدانم که چگونه سوالی را میتوانم عنوان کنم که در صفحه کلی پیامها نباشد و جواب انرا دریافت کنم چون سوالم اخلاقی و ... هست معذب هستم در صفحه اصلی عنوان کنم
- [سایر] آیا با توجه به اینکه موضوع فقه افعال مکلفین است، میتوان دم از اداره کردن جامعه با فقه مرسوم زد؟ شما نیز به شیوه فقه مرسوم خارج مطرح میکنید. آیا اگر موضوع فقه جامعه قرار گیرد؛ یعنی به نحو کلی بحث شود بهتر نتیجه نمیگیریم؟ فقه اقتصاد اسلامی موضوعش چیست؟
- [سایر] چرا اسلام دستور نداده وقتی یک متجاوز به عنف دستگیر میشود، مسببین انحراف او هم مجازات شوند؟ مثلاً ممکن است ده نفر به او فیلم زننده نشان داده باشند، یا ده نفر به او مشروب تعارف کرده باشند. بالاخره اینها باعث پدیدار شدن جرمهای بعدی از طرف مجرم شدهاند و حداقل میبایست به اندازه بیست درصد مجرم اصلی کیفر ببینند.
- [آیت الله اردبیلی] به طور کلّی سرگرمیهای گوناگون اگر همراه با کار حرام یا مستلزم حرام نباشند، اشکال ندارد؛ بنابر این گوشدادن و دیدن برنامههای سینما، تئاتر، رادیو، تلویزیون، ماهواره و مانند آن، چنانچه مستلزم فساد افکار و اخلاق فرد یا جامعه و یا ترویج باطل نباشد، اشکال ندارد؛ ولی باید مواظب باشند مانع از کارهای واجب و مهم نشود و مخصوصا نسبت به کودکان دقّت بیشتری اعمال گردد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] الف. کسانی که بهر علتی معمولا در هر کمتر از ده روز حداقل یک سفر بیش از 45 کیلومتر دارند در تمام سفرها و تمام مکانها نمازشان تمام است و روزه آنها صحیح می باشد. ب. این افراد لازم نیست حداقل سه ماه یا چهار ماه مسافرت کنند. بلکه همین که در طول یک ماه حداقل چهار سفر پی در پی بدون فاصله ده روز داشته باشند نمازشان تمام است. ج. بطور کلی کسانی که نمازشان تمام است اگر ده روز در وطن یا در جایی با قصد اقامه بمانند در سفر اول بعد از ده روز نمازشان شکسته و در سفر بعد نمازشان تمام است. د. محل تحصیل و محل کار در حکم وطن نیست. بلکه وطن جایی است که انسان به قصد سکونت همیشگی و مادام العمر در آنجا ساکن شده باشد. پس کسانی که بصورت مأموریت در شهر دیگری برای مدتی معین و لو طولانی سکونت می کنند آنجا وطن آنها محسوب نمی شود. و. این حکم مربوط به افرادی است که حداقل در کمتر از ده روز یک سفر داشته باشند. اما دانشجویان و کارمندان و طلاب و کسانی که در محل تحصیل یا محل کار بیش از ده روز می مانند یا هنگام مرخصی در وطن بیش از ده روز می مانند شامل این حکم نمی شوند. و نماز آنها در سفر شکسته است مگر اینکه قصد اقامت ده روز کنند.
- [آیت الله مظاهری] اگر چوب یا چیزی مانند آن را که شاخص میگویند، راست در زمین هموار فرو برند صبح که آفتاب بیرون میآید سایه آن به طرف مغرب میافتد و هر چه آفتاب بالا میآید این سایه کم میشود و در شهرهای ایران در اوّل ظهر شرعی به حدّاقلّ میرسد و سپس سایه آن به طرف مشرق برمیگردد و هر چه خورشید رو به مغرب میرود سایه زیادتر میگردد بنابراین وقتی سایه به حدّاقلّ رسید و دو مرتبه رو به زیاد شدن کرد معلوم میشود ظهر شرعی شده است ولی در بعضی شهرها مثل مکّه مکّرمه که گاهی موقع ظهر سایه به کلّی از بین میرود بعد از آنکه سایه دوباره پیدا شد معلوم میشود ظهر شده است.
- [آیت الله جوادی آملی] .برخی از شغل ها مکروه و بعضی از کارها در داد و ستد کراهت دارند؛ مانند برده فروشی،کفن فروشی، فروشندگی گندم و برنج (ماده اصلی غذای جامعه) به انتظار گران شدن، سر بریدن حیوانها را شغل قرار دادن، داد و ستد چیزهایی که ممکن است غالباً به ربا و مانند آن بیانجامد، خرید و فروش با افراد فرومایه، داد و ستد بین اذان صبح و طلوع آفت اب، ورود در داد و ستد دیگری به قصد خریدن کالایی که وی در صدد خریدن آن است.
- [آیت الله اردبیلی] (زمین موات) به زمینهایی گفته میشود که به دلایلی چون نبودن آب، باتلاق بودن زمین و ریگزار یا سنگلاخ بودن آن، قابل کشت و زرع یا ساختمان سازی نبوده و یا به دلیل کوچ کردن اهالی آن به طور کلّی متروکه شده باشند. زمینهای موات بر دو قسم هستند: اوّل: (موات اصلی) و آن زمینی است که از آغاز تا کنون هیچ گونه عمران و آبادانی در آن انجام نشده باشد. دوم: (موات عَرَضِی)، وآن زمینی است که در گذشته آباد بوده، ولی به هر دلیل ویران و متروک شده است.
- [آیت الله اردبیلی] زمین آبادی که به ویرانی گراییده، اگر صاحب آن شناخته شده باشد، دارای سه حالت است: اوّل:صاحب زمین به کلّی از زمین صرف نظر کرده و توجّهی به آن نداشته باشد که این صورت حکم زمین موات اصلی را خواهد داشت. دوم:صاحب زمین از زمین صرف نظر نکرده و تصمیم بر احیای آن داشته باشد، ولی به دلیل نبودن امکانات مثل آب و سایر وسایل قدرت بر احیا نداشته و احیای آن نیاز به گذشت زمان داشته باشد؛ زمین در این حالت حکم زمین احیا شده را دارد و کسی حقّ تصرّف در آن را بدون اجازه مالک ندارد. سوم:صاحب زمین از زمین صرف نظر نکرده ولی آن را احیا هم نمیکند، چون بهرهبرداری از احیا نشده آن بیشتر از احیا شده آن است، مانند این که بخواهد از علف آن برای چرانیدن گوسفندان استفاده کند؛ زمین در این حالت نیز حکم زمین احیا شده را دارد و کسی حقّ تصرّف در آن را بدون اجازه مالک ندارد.