1. رجوع در عده، مشروط به حضور و اطلاع زن و یا دخول نیست. 2. چنانچه سه طلاق و رجوع به زوجه در مجلس واحد و با اجتماع شرایط انجام گیرد، طلاق بائن است و موجب حرمت زن بر مرد بوده و نیاز به محلل خواهد داشت. در عین حال برخی از فقها[1] انجام سه طلاق با رجوع لفظی در یک مجلس را جهت تحقق طلاق بائن کافی نمی‌دانند و طلاق مزبور را رجعی می‌شمارند. ضمائم: پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[2] حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی): شرط نیست و طلاق سوم بائن است. حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی): 1. رجوع در عده مشروط به حضور و اطلاع زن و یا دخول نیست. 2. چنانچه سه طلاق و رجوع به زوجه در مجلس واحد با اجتماع شرایط انجام گیرد موجب حرمت زن بر مرد و نیاز به محلل خواهد بود. حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی): طلاق مذکور احکام سه طلاقه را ندارد، و اگر طلاق واجد سایر شرائط صحت باشد،صحیح و رجعی محسوب می شود. حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته): 1- حضور زن در مجلس طلاق شرط نیست. 2- در یک مجلس فقط یک طلاق امکان دارد و همان طلاق در صورت تحقق تمام شرایط درست است و طلاق مزبور در صورت صحت در فرض مذکور رجعی است. لینک به سایت استفتائات [1] . حضرات آیات: نوری همدانی و هادوی تهرانی. [2] . استفتا از دفاتر آیات عظام: سیستانی، صافی گلپایگانی، نوری همدانی (مد ظلهم العالی) توسط سایت اسلام کوئست.
کسی زن خودش را که باردار بود در غیاب زن، طلاق میدهد سپس در همان مجلس رجوع لفظی میکند سپس طلاق میدهد و دوباره رجوع میکند بار سوم هم طلاق میدهد(سه طلاق و دو بار رجوع) باتوجه به این مسئله سؤال این است: 1. آیا حضور زن یا دخول بعد از رجوع شرط است یانه؟ 2. طلاق صحیح است یا نه اگر صحیح است بائن محسوب میشود یا نه؟
1. رجوع در عده، مشروط به حضور و اطلاع زن و یا دخول نیست. 2. چنانچه سه طلاق و رجوع به زوجه در مجلس واحد و با اجتماع شرایط انجام گیرد، طلاق بائن است و موجب حرمت زن بر مرد بوده و نیاز به محلل خواهد داشت. در عین حال برخی از فقها[1] انجام سه طلاق با رجوع لفظی در یک مجلس را جهت تحقق طلاق بائن کافی نمیدانند و طلاق مزبور را رجعی میشمارند. ضمائم: پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[2] حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی): شرط نیست و طلاق سوم بائن است. حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی): 1. رجوع در عده مشروط به حضور و اطلاع زن و یا دخول نیست. 2. چنانچه سه طلاق و رجوع به زوجه در مجلس واحد با اجتماع شرایط انجام گیرد موجب حرمت زن بر مرد و نیاز به محلل خواهد بود. حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی): طلاق مذکور احکام سه طلاقه را ندارد، و اگر طلاق واجد سایر شرائط صحت باشد،صحیح و رجعی محسوب می شود. حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته): 1- حضور زن در مجلس طلاق شرط نیست. 2- در یک مجلس فقط یک طلاق امکان دارد و همان طلاق در صورت تحقق تمام شرایط درست است و طلاق مزبور در صورت صحت در فرض مذکور رجعی است. لینک به سایت استفتائات [1] . حضرات آیات: نوری همدانی و هادوی تهرانی. [2] . استفتا از دفاتر آیات عظام: سیستانی، صافی گلپایگانی، نوری همدانی (مد ظلهم العالی) توسط سایت اسلام کوئست.
- [سایر] در غیاب همسر باردار، آیا میتوان او را در یک مجلس سه طلاق داد تا طلاق بائن صدق کند؟
- [آیت الله بروجردی] شخصی زن خود را طلاق رجعی داده است پس از آن رجوع میکند و قبل از آن که احراز طُهر زن را بنماید طلاق دوّم را نیز جاری مینماید، زوج مسافر میشود، پس از مراجعت زنی را برای استفسار این که زن طلاق داده شده در حال حیض بوده یا پاکی میفرستد. آن زن میگوید: زن شما گفت: در حال حیض بودهام و پس از آن که به اعتقادش طلاقش باطل بوده، گاهی نظرهایی میکند بدون قصد شهوت که اطّلاع از حالش پیدا کند و بعداً چون طلاق دوّم را باطل میداند دو مرتبه طلاق دوّم را جاری میسازد و پس از آن در بین عدّه رجوع میکند و دخول هم واقع میشود و از زن سؤال میکند: آیا در حال طلاق دوّم پاک بودی یا در حال حیض؟ میگوید: پاک بودم. و دو مرتبه سؤال میکند: درست دقّت کن که آیا در حال طلاق حائض بودی یا پاک؟ میگوید: حیض بودم. زوج میگوید: پس چرا اوّل گفتی پاک بودم؟ جواب میدهد: حواسم پرت بود اشتباهاً گفتم و کراراً از او سؤال میکند، قسم یاد میکند که در حال حیض بودم. آیا حرف اوّلش صحیح است و یا قول دوّمش؟ و آیا اگر شک کند که نظری که بدون قصد رجوع، به زن کردهام به قصد شهوت بوده یا نه، چه حکم دارد؟
- [آیت الله خوئی] زنی است شیعه و مؤمنه است تزویج نموده به عقد صحیح، سپس اختلافی بین آن دو شده و قاضی روی طریق خودشان آن زن را طلاق داده پسر من چنین زنی را تزویج نموده و بعد از دخول متوجه شدیم به تزویج زن و طلاق او در اینجا چند مسئله پیش آمده: 1 - آیا طلاق آن زن نزد قاضی مخالف صحیح است یا خیر با اینکه میدانیم طلاقی که قاضی داده دارای شروط معتبره نزد ما نبوده مانند حضور دو شاهد عادل؟ 2 - آیا ازدواج آن زن برای پسرم صحیح است یا خیر با اینکه اطلاعی از ازدواج و طلاق آن زن نداشتیم؟ 3- آیا واجب است بر پسرم طلاق دادن آن زن یا خودش بدون طلاق منفصل میشود یا آنکه بر وی حرام میشود مؤبدا؟ 4 - آیا واجب است طلاق دادن آن زن از شوهر اوّلی بار دیگر به جهت باطل بودن طلاق سابق او سپس عقد کنیم آن زن را برای پسر خود بار دیگر؟
- [آیت الله بروجردی] شخصی زنش را طلاق داده در اواخر سه ماه به او رجوع نموده و زن ادّعا میکند خروج خود را از عدّه به انقضای سه طُهر قبل از رجوع او، آیا قول زوجه مُقَدَّم است با یمین، یا به غیر یمین با احتمال خلاف و عدم آن؟ و در صورت تقدیم قول او با یمین، آیا در غیر حضور حاکم شرعی و عدم امکان اِحلاف او، قسم خوردن زوجه کفایت میکند در ثبوت مدّعای او؟ و با عدم امکان محاکمه شرعیّه و راضی نشدن زوج احتیاطاً تجدید طلاق و نه زوجه به عقد جدید، فصل دعوایشان چگونه میشود؟
- [سایر] سه سوال درباره اجاره به شرط تملیک داشتم: 1. آیا این قرارداد واقعاً اجاره است؟ (زیرا اجاره بر اساس تعریفی که فقها ارائه کردهاند، تملیک منفعت معلوم در برابر عوض معین، میباشد نه تملیک عین) 2. با توجه به قصد جدی متعاملین بر تملیک عین، آیا این نوع اجاره صحیح است؟ 3. شرط تملیک که در این قرارداد گنجانده میشود، آیا شرط نتیجه است یا شرط فعل؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] احتراما در صور ذیل حکم خواستگاری از زن، با اشاره (تعریض) و تصریح به ازدواج از طرف همسر و یا شخص دیگر نسبت به زن شوهر دار و یا زنی که در دوران عده به سر می برد، مرقوم فرمایید؟ 1- زن شوهردار به عقد دائم یا موقت 2- زنی که در عده طلاق رجعی به سر می برد؟ 3- زنی که در عده بائن (مانند خلع، وفات، فسخ و...) به سر می برد؟ 4- زنی که سه مرتبه طلاق داده شده است و در عده به سر می برد؟ 5- زنی که نه مرتبه طلاق داده شده و بر زوج حرام ابد شده و در دوران عده به سر می برد؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چنانچه ادامه زندگی و دوام زوجیت برای زوجه موجب عسر و حرج است و زوجه به حاکم شرع مراجعه و تقاضای طلاق کند و برای حاکم شرع ثابت شود، زوج را اجبار به طلاق می کند و در صورت میسّر نشدن، به اذن حاکم شع طلاق داده می شود، سؤال این است که آیا موارد ذیل از مصادیق عسر و حرج محسوب می گردد؟ 1 ترک خانواده توسط زوج به مدت 6 ماه. 2 اعتیاد زیان آور به یکی از انواع مواد مخدر. 3 استنکاف از دادن نفقه و عدم امکان الزام او به تأدیه نفقه توسط دادگاه. 4 عقیم بودن زوج. 5 سوء رفتار و معاشرت زوج در حدی که عرفاً برای زوجه قابل تحمل نباشد. 6 اختیار همسر دیگر در صورت عدم استطاعت بر اجرای عدالت. 7 عدم رعایت دستور دادگاه در مورد وضع اشتغال به کار و حرفه منافی مصالح خانوادگی و حیثیات زن مانند اشتغال به مواد مخدر و تکدّی.
- [آیت الله مکارم شیرازی] زنی طلاق خلع گرفته ولی چون مکان جدا زندگی کردن او حدود سه ماه دیگر آماده می شود به پیشنهاد مرد برای اینکه این مدت را محرم باشند، یک روز بعد از طلاق خلع ، عقد موقتی به مدت 80 روز انجام می شود و آنها تصور می کردند که این مدت عقد موقت به عنوان عده طلاق خلع محسوب می شود و بعد از اتمام عقد موقت فقط زن باید عده عقد موقت را نگه دارد، لیکن بعد از یک روز که البته نزدیکی هم صورت گرفته به آنها گفته می شود که عده طلاق خلع بعد از تمام شدن مدت عقد موقت شروع می شود حال سؤال این است: آیا با توجه به جهل در مورد عده طلاق خلع، عقد موقت صحیح است؟ و اگر جواب مثبت است آیا عده طلاق خلع بعد از اتمام مدت عقد موقت شروع می شود؟ آیا جاهل بودن به حکم تغییری در این زمان دارد ؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در عقدنامه ها دو بند زیر ذکر شده است:الف ضمن عقد خارج لازمعقد نکاح زوجه شرط کرد هرگاه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد و طبق تشخیص دادگاه تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار وی نبوده، زوج موظف است تا نصف دارایی موجود خود را که در ایام زناشویی با او بدست آورده یا معادل آن را طبق نظر دادگاه بلاعوض به زوجه منتقل کند. ب ضمن عقد خارج لازمعقد نکاح زوج به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل غیر داد که در موارد مشروحه زیر با رجوع به دادگاه و اخذ مجوز از دادگاه پس از انتخاب نوع طلاق، خود را مطلقه کند. و نیز به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل غیر داد تا در صورت بذل از طرف او قبول بذل کند. سؤالات زیر در این رابطه مطرح است: 1 آیا بند (الف) و (ب) شرط فعل است یا شرط نتیجه؟ 2 آیا می توان این وکالت را به هم زد؟ 3 آیا می توان باتوافق زوجین این وکالت را به هم زد، یا اینکه وکالت کماکان باقی است؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] قطعه زمینی جهت احداث مؤسسه ای عام المنفعه از طرف موجر در قبال مبلغ معینی مال الاجاره و برای مدت 29 سال اجاره داده شده و در مقدمه عقد اجاره آمده است که در ضمن عقد خارج لازم، شرایط ذیل بین مؤجر و مستأجر تعهد و مورد قبول طرفین واقع شده است، یکی از شرایط اینکه کلیه تأسیسات و ساختمانهای احداثی که طبق معمول محل در زمین مورد اجاره نصب و احداث می گردد پس از انقضاءمدت اجاره مجاناً و بلاعوض متعلق به عین مستأجره می باشد. سؤال این است: 1 با توجه به عبارت ضمن عقد خارج لازم شرط شده است... آیا تحقق چنین شرایط نیاز به تحقق عقد خارج لازم دارد یا با انعقاد قرارداد اجاره مستقر می شود؟ 2 با توجه به اینکه ساختمان در زمان انعقاد عقد از نظر کمی و کیفی مشخص نبود آیا این شرط باطل و مبطل است یا فقط مبطل است؟ 3 وقتی که شرط شود ساختمان باید در ظرف سه سال در زمین مستأجر ساخته شود آیا شرط تملیک ساختمانهای احداثی به صاحب عین مستأجره بلاعوض به ساختمانهای احداثی بعد از انقضای سه سال سرایت می کند؟ و آیا شرط تملیک مجاناً و بلاعوض هر چه روی زمین ساخته شود در انتهای مدت اجاره بدون اینکه در زمان انعقاد قرارداد مشخص و یا وجود خارجی داشته باشد و یا اینکه در مالکیت شرط دهنده درآمده باشد صحیح است؟
- [آیت الله بهجت] طلاق بائن آن است که بعد از طلاق، مرد حق ندارد به زن خود رجوع کند؛ یعنی بدون عقد او را به همسری قبول نماید، و آن بر پنج قسم است: 1 طلاق زنی که نه سالش تمام نشده باشد؛ 2 طلاق زنی که یائسه باشد؛ 3 طلاق زنی که شوهرش بعد از عقد با او نزدیکی نکرده باشد؛ 4 طلاق زنی که او را سه دفعه طلاق دادهاند؛ 5 طلاق خُلع و مُبارات. و احکام اینها بعداً گفته خواهد شد. غیر از این موارد، طلاق رجعی است که بعد از طلاق تا وقتی زن در عدّه است، مرد میتواند به او رجوع نماید و عقد مجدد لازم نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] طلاق دادن در حال حیض یا نفاس در سه صورت صحیح است: 1 شوهر بعد از ازدواج مطلقاً با او نزدیکی نکرده باشد. 2 باردار باشد. 3 زن غایب باشد و مرد نتواند یا برایش مشکل باشد که پاک بودن زن را بفهمد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] طلاق از جهت این که زوج حق رجوع داشته باشد یا خیر به دو قسم تقسیم می شود: 1 طلاق رجعی: که در این نوع طلاق زوج قبل از پایان عده حق دارد رجوع کند و طلاق را به هم بزند و به زندگی با زن خود ادامه دهد. 2 طلاق بائن: که در این نوع طلاق مرد حق رجوع ندارد. در شش مورد طلاق بائن می باشد: اول: طلاق زنی که نُه سالش تمام نشده باشد. دوم: طلاق زنی که یائسه باشد یعنی اگر سیده است بیشتر از شصت سال و اگر سیده نیست بیشتر از پنجاه سال قمری داشته باشد. سوم: طلاق زنی که شوهرش بعد از عقد با او نزدیکی نکرده باشد. که در این سه مورد زن اصلاً عده ندارد تا مرد بتواند در آن رجوع کند. چهارم: طلاق سوم زنی که او را سه دفعه طلاق داده اند. پنجم: طلاق خلع ششم: طلاق مبارات که در این سه مورد هر چند زن عده دارد اما مرد حق رجوع ندارد. و احکام اینها بعداً گفته خواهد شد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در صورتی که زن وشوهر طلاق گرفته باشند: الف: اگر طلاق رجعی باشد و قبل از پایان عده زن یا شوهر بمیرند دیگری ازاو ارث می برد. ب: اگر طلاق بائن باشد از همدیگر ارث نمیبرند و لو هنوز عده تمام نشده باشد ج: اگر شوهر در حال بیماری زن خود را طلاق دهد وقبل از گذشتن دوازده ماه قمری بمیردزن از او با سه شرط زیر ارث میبرد: ج 1: هنوز ازدواج نکرده باشد. ج 2: شوهر زن را بدون در خواست او طلاق داده باشد. ج 3: شوهر بر اثر همان بیماری مرده باشد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] طلاق بائن) آن است که بعد از طلاق، مرد حقّ ندارد به زن خود رجوع کند، یعنی بدون عقد دوباره ازدواج را برقرار سازد و آن بر شش قسم است: اوّل: طلاق زنی که نه سال قمریاش تمام نشده باشد. دوم: طلاق زنی که یائسه باشد. سوم: طلاق زنی که شوهرش بعد از عقد با او نزدیکی نکرده باشد. چهارم: طلاق سوم زنی که او را سه دفعه طلاق دادهاند. پنجم: طلاق خلع و مبارات. ششم: طلاقی که حاکم شرع، میدهد در مورد زنی که شوهرش نه حاضر است مخارج زندگی او را بدهد و نه حاضر است او را طلاق دهد و احکام اینها بعداً گفته خواهد شد. و غیر اینها (طلاق رجعی) است که بعد از طلاق تا وقتی زن در عدّه است، مرد میتواند به او رجوع نماید.
- [آیت الله مظاهری] طلاق بر دو قسم است: 1- طلاق رجعی، و آن طلاقی است که مرد زنش را نخواهد، مهریهاش را بپردازد و او را طلاق دهد، که در این قسم، مرد بعد از طلاق، حقّ رجوع مجدد به همسر خود را دارد یعنی میتواند بدون عقد او را به همسری قبول نماید. 2- طلاق بائن، و آن طلاقی است که بعد از طلاق، مرد حقّ ندارد به زن خود رجوع کند، یعنی نمیتواند بدون عقد او را به همسری قبول نماید و آن بر شش قسم است: اوّل: طلاق زنی که نه سالش تمام نشده باشد. دوّم: طلاق زنی که یائسه باشد. سوّم: طلاق زنی که شوهرش بعد از عقد با او نزدیکی نکرده باشد. چهارم: طلاق زنی که شوهرش او را سه دفعه طلاق داده است. پنجم: طلاق خُلع، و آن طلاقی است که زن به شوهرش مایل نیست و مهریه یا مال دیگر خود رابه او میبخشد کهطلاقشدهد. ششم: طلاق مبارات، و آن طلاقی است که زن و شوهر، یکدیگر را نخواهند و زن مهریه یا مال دیگر خود را به او میبخشد تا او را طلاق دهد.
- [آیت الله بهجت] طلاق دادن زن در حال حیض یا نفاس در سه صورت صحیح است: 1 آنکه شوهرش بعد از ازدواج با او نزدیکی نکرده باشد؛ 2 آبستن باشد، و اگر معلوم نباشد که آبستن است و شوهر در حال حیض طلاقش بدهد، بعد بفهمد آبستن بوده، اشکال ندارد؛ 3 مرد بهواسطه غایب بودن، نتواند یا برایش مشکل باشد که پاک بودن زن را بفهمد، ولی احتیاط مستحب در این است که در این صورت یک ماه صبر کند و بعد طلاق بدهد.
- [آیت الله سیستانی] صحت طلاق، از نظر فقه امامیه، شرایطی دارد که از نظر دیگر مذاهب اسلامی، هیچیک یا برخی از آنها در صحت طلاق معتبر نیست، لذا اگر شخص غیر امامی زن خود را به گونهای طلاق دهد که از نظر مذهبش صحیح و از نظر مذهب ما فاسد است، برای پیرو مذهب امامیه بنا به الزام طرف طبق احکام مذهبش جایز است که پس از انقضای عدّه آن زن در صورتی که از کسانی باشد که طبق مذهبشان عدّه دارد با او ازدواج کند. همچنین در صورتی که زن مطلقه از امامیه باشد، میتواند با دیگری، ازدواج نماید. برخی شرایط صحت طلاق از نظر امامیه، که از نظر دیگر مذاهب هیچیک، یا برخی از آنها معتبر نیست، عبارتند از: 1 طلاق در پاکی زن که در آن نزدیکی صورت نگرفته باشد. 2 طلاق قطعی باشد و بر چیزی معلّق نباشد. 3 طلاق با گفتار باشد، نه نوشتار. 4 طلاق از سر اختیار باشد، نه اجباری. 5 طلاق، با حضور دو شاهد عادل باشد.
- [آیت الله سیستانی] عامل امین به حساب میآید ، بنابراین در صورتی که مال تلف یا معیوب شود ضامن نیست ، مگر این که از حدود قرارداد تجاوز کند ، یا در نگهداری مال کوتاهی نماید . همچنین در فرض خسارت ضامن نیست ، بلکه خسارت در مال مالک خواهد بود . و اگر مالک بخواهد شرط کند که این خسارت تنها بر عهده او نباشد ، این شرط به سه صورت ممکن است انشا شود : 1 این که در ضمن معامله شرط کند که عامل با او در خسارت شریک باشد همچنان که در سود شریک است . و در این صورت شرط باطل است ، ولی معامله صحیح است . 2 این که شرط شود همه خسارت بر ذمه عامل باشد ، و در این صورت شرط صحیح است ولی همه سود نیز برای او خواهد بود ، و چیزی از آن به مالک نمیرسد . 3 این که شرط شود عامل در صورت خسارت سرمایه ، همه آن یا مقداری از آن را که معین میکند از مال خود جبران نماید و به او بدهد . این شرط صحیح است ، و عامل ملزم به عمل به آن است .
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر در جبهه جنگ یا به علّت دیگری مفقودالاثر شود، سه صورت دارد: اوّل:زن یقین کند شوهر او از دنیا رفته است که در این حالت باید عدّه وفات نگهدارد و پس از عدّه میتواند ازدواج نماید. دوم: یقین کند شوهر او زنده است که در این صورت باید به هر حال صبر کند و مخارج زندگی او از مال شوهر است و اگر مال نداشته باشد، از صدقات و بیت المال تأمین میشود و اگر صبر کردن برای او موجب عسر و حرج شود، باید برای تعیین تکلیف به حاکم شرع مراجعه نماید. سوم:نداند شوهرش زنده است یا نه، که در این صورت اگر پدر یا جدّ پدری یا وکیل شوهر، مخارج زندگی او را از مال شوهر یا محلّ دیگری تأمین کنند، باید صبر کند و اگر تأمین نکنند، حاکم شرع آنان را وادار به تأمین میکند و اگر به هیچ شکل مخارج او تأمین نشود، زن میتواند به حاکم شرع مراجعه کند و حاکم شرع دستور دهد زن تا مدّت چهار سال پس از مراجعه صبر کند و در این مدّت با هر وسیله ممکن تحقیق میکنند، اگر ثابت شد که شوهر زنده است باید صبر کند و اگر ثابت نشد، حاکم شرع به پدر یا جدّ پدری شوهر دستور میدهد که زن را طلاق دهد و اگر ممکن نشد، خود حاکم شرع او را طلاق میدهد و بنابر احتیاط واجب زن باید بعد از طلاق به مقدار عدّه وفات یعنی چهار ماه و ده روز عدّه نگهدارد و بعد میتواند شوهر کند و چنانچه پس از عدّه، شوهر اوّل او پیدا شود، حقّی بر زن ندارد و اگر در بین مدّت عدّه طلاق پیدا شود، حق دارد رجوع کند و اگر بعد از عدّه طلاق و قبل از پایان عدّه وفات پیدا شود، احوط آن است که رجوع نکند و در صورت تمایل دوباره عقد نکاح بخوانند.