پاسخ اجمالی: مفسران در تفسیر این آیه و نیز دیگر آیات مشابه، نظریات متفاوتی را بیان کرده اند. جمع زیادی از مفسران پیشین در تفسیر این آیه اصرار بر حفظ ظاهر آیه دارند، ولی آلوسی در تفسیر خود اشکالاتی را بر این گونه تفاسیر وارد و جواب آنها را نیز بیان کرد. بعضی هم مانند نویسنده (تفسیر فی ظلال) از این آیات و مانند آن به عنوان این که اینها حقایقی است که درک آن برای ما ممکن نیست، به راحتی گذشتند. عده ای هم از ظاهر آیات فراتر رفته و گفتند منظور از آسمان که جایگاه فرشتگان است، یک عالم ملکوتی و ما وراء طبیعی است، و از این جهان محسوس، برتر و بالاتر است، و منظور از نزدیک شدن شیاطین به این آسمان برای استراق سمع و پرتاب کردن شهاب ها به آنها، این است که آنها می‌ خواهند به جهان فرشتگان نزدیک شوند تا از اسرار خلقت و حوادث آینده آگاهی یابند، ولی آنها شیاطین را با استفاده از انوار معنوی ملکوتی که تاب تحمل آن را ندارند، می ‌رانند. پاسخ تفصیلی: آیه نهم سوره جن به نقل از جنیان بیان می دارد: (وَ أَنَّا کُنَّا نَقْعُدُ مِنْها مَقاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ یَسْتَمِعِ الْآنَ یَجِدْ لَهُ شِهاباً رَصَداً).[1] و این که ما پیش از این به استراق سمع در آسمانها می‌ نشستیم، امّا اکنون هر کس بخواهد استراق سمع کند، شهابی را در کمین خود می‌ یابد. قبل از بیان تفسیر لازم است معنای چند واژه کلیدی را بدانیم: یک. استراق سمع: استراق از ماده "سرقت" به معنای دزدی است؛[2] سرقت یعنی این که مال کسی را به طور مخفیانه ببرند و صاحب مال متوجه نشود، اما استراق سمع به معنای دزدی کلام است؛ یعنی وقتی که دو نفر با هم آهسته صحبت می کنند و می خواهند کسی متوجه نشود، شخصی در خفا به کلام آنها گوش فرا دهد و این یکی از گناهان بزرگ است.‌[3] دو. شهاب: در لغت به معنای شعله ای از آتش است که زبانه می کشد.[4] سه. رصد: در لغت به معانی آماده برای مراقبت، در کمین بودن و کمین کننده آمده است.[5] مضمون همین آیه در دو سوره دیگر قرآن نیز تکرار شده است: یک. سوره صافات؛ "مگر آنها که در لحظه ‌ای کوتاه برای استراق سمع به آسمان نزدیک شوند، که (شهاب ثاقب) آنها را تعقیب می ‌کند"![6] دو. سوره حجر؛ "مگر آن کس که استراق سمع کند (و دزدانه گوش فرا دهد) که (شهاب مبین) او را تعقیب می‌کند (و می‌راند)".[7] آیه سوره جن و همچنین دو آیه دیگر اشاره شده، از آیاتی هستند که مفسران در تفسیر آن بسیار سخن گفته و برداشت های متفاوتی از آن کرده اند، از جمله: 1. بعضی مانند نویسنده (تفسیر فی ظلال) به راحتی از این آیات و مانند آن گذشته و به عنوان این که اینها حقایقی است که درک آن برای ما ممکن نیست و باید به آنچه در عمل واقعی ما در این زندگی مؤثر است بپردازیم به تفسیر اجمالی قناعت کرده، و از توضیح و تبیین این مسئله صرف نظر نموده است. او با اعتراف به ناتوانی درک این حقایق، می‌گوید: (شیطان و چگونگی استراق سمع او و همچنین این که شیطان چه چیزی را استراق سمع می کند؟! از غیب های الاهی است که از خلال نصوص نمی‌توان به آن دست یافت، و پرداختن به آن نتیجه‌ ای ندارد؛ زیرا بر اعتقادات ما چیزی نمی ‌افزاید، و جز اشتغال فکر انسان به امری که به او ارتباط خاصی ندارد و او را از انجام عمل حقیقی او در این زندگی باز می‌دارد ثمره‌ای نخواهد داشت).[8] صاحب تفسیر نمونه در پاسخ چنین برداشتی می نویسد: (البته نباید تردید داشت که قرآن یک کتاب بزرگ انسان سازی و تربیت و حیات است، اگر چیزی ارتباط با زندگی انسان ها نداشته باشد مطلقا در آن مطرح نخواهد شد، همه آن درس زندگی است، چرا که قرآن نور و کتاب مبین است و برای فهم و تدبر و هدایت مردم نازل شده است، پس چگونه فهم این آیات به ما ارتباطی ندارد؟ به هر حال ما این طرز موضع‌ گیری را در برابر این گونه آیات و مانند آن نمی‌ پسندیم).[9] 2. جمع قابل توجهی از مفسران، مخصوصا مفسران پیشین، اصرار دارند که معنای ظاهری آیات را کاملا حفظ کنند ایشان می گویند: (سماء) اشاره به همین آسمان است، و (شهاب) اشاره به همین شهاب است (همین سنگریزه‌ های سرگردانی است که در این فضای بی کران در گردش اند و گاهی در حوزه جاذبه زمین قرار می‌ گیرند و به سوی زمین کشیده می‌ شوند و بر اثر سرعت برخورد با امواج هوا، داغ و سوزان و شعله‌ور و خاکستر می‌ شوند) و (شیطان) همان موجودات خبیثه متمرد هستند که می‌ خواهند به آسمان ها بروند و گوش ه‌ای از اخبار این عالم ما که در آسمان ها منعکس است را، از طریق استراق سمع (گوش دادن مخفیانه) دریابند، و به دوستان خود در زمین برسانند، ولی شهاب ها همچون تیر به سوی آنها پرتاب می ‌شوند و آنها را از رسیدن به این هدف باز می ‌دارند.[10] آلوسی در (روح المعانی) بعد از ذکر این تفسیر ظاهری، اشکالات مختلفی را که با در نظر گرفتن هیئت قدیم و افلاک پوست پیازی و امثال آن متوجه این تفسیر می‌ شده به تفصیل بیان کرده و به پاسخ آن پرداخت. برای دریافت توضیحات به تفسیر ایشان مراجعه شود.[11] 3. صدر آیه 9 جن اگر با آیه قبلی ضمیمه شود، این معنا استفاده می ‌شود: (پر شدن آسمان از نگهبانان قوی اخیرا پیش آمده، و قبلا چنین نبوده، بلکه جنیان آزادانه به‌ آسمان بالا می ‌رفتند، و در جایی که خبرهای غیبی و سخنان ملائکه به گوششان برسد می‌ نشستند). و از ذیل آیه که با "فاء" تفریع فرموده: (فمن ...) استفاده می‌ شود که جنیان خواسته‌ اند بگویند از امروز هر کس از ما بخواهد در آن نقطه‌ های قبلی آسمان به گوش بنشیند، تیرهای شهابی را می‌ یابد که از خصوصیاتش این است که تیراندازی در کمین دارد. در نتیجه از مجموع دو آیه مربوط به این ماجرا به دست می‌ آید که: جنیان به یک حادثه آسمانی برخورده ‌اند، حادثه‌ای جدید که مقارن با نزول قرآن و بعثت خاتم الانبیاء (ص) رخ داده، و آن عبارت از این است که با بعثت آن جناب، جنیان از تلقی اخبار غیبی آسمانی و استراق سمع برای به دست آوردن آن ممنوع شده ‌اند.[12] علامه طباطبایی در جایی دیگر می گوید: (آنچه به عنوان یک احتمال می‌توان در این جا گفت این است که این گونه بیانات در کلام الاهی از قبیل امثالی است که برای روشن شدن حقایق غیر حسی در لباس حسی ذکر می‌شود، همان گونه که خداوند می‌ فرماید: (اینها مثال هایی است که برای مردم می‌زنیم و جز عالمان آنها را درک نمی‌ کنند).[13] و امثال این تعبیرات در قرآن فراوان است، مانند عرش، کرسی، لوح، کتاب. بنابراین، این گونه می توان مطرح کرد که منظور از آسمان که جایگاه فرشتگان است، یک عالم ملکوتی و ما وراء طبیعی است، و از این جهان محسوس، برتر و بالاتر است، و منظور از نزدیک شدن شیاطین به این آسمان برای استراق سمع و پرتاب کردن شهاب ها به آنها آن است که آنها می‌خواهند به جهان فرشتگان نزدیک شوند تا از اسرار خلقت و حوادث آینده آگاهی یابند، ولی آنها شیاطین را با انوار معنوی ملکوتی که تاب تحمل آن را ندارند می‌ رانند.[14] از میان تفسیر های متفاوت ارائه شده، به نظر می آید که موارد مطرح شده از مشهورترین اقوال در تفسیر این آیه و آیات مشابه باشد. پی نوشتها: [1] جن، 9. [2] لسان العرب، ج10، ص156. [3] طیب، سید عبد الحسین، اطیب القرآن، ج 8، ص20، انتشارات اسلام، چاپ دوم، تهران، 1378ش. [4] راغب، مفردات فی غریب القرآن، ج 1، ص 465. [5] قاموس قرآن، ج 3،ص 101. [6] "إِلاَّ مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ ثاقِبٌ". [7] "إِلاَّ مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ مُبینٌ". [8] شاذلی، سیدبن قطب، تفسیر فی ظلال قرآن، ج 4، ص2133، ناشر دارالشروق، چاپ هفدهم، بیروت، 1412ق. [9] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 11، ص43، دارالکتب اسلامیه، چاپ اول، تهران،1374ش. [10] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 11، ص 43. [11] آلوسی، سیدمحمود، روح المعانی، ج 7، ص 270، دارالکتب الاسلامیة، چاپ اول، بیروت، 1415ق. [12] طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان، ترجمه موسوی، ج 20، ص 64. [13] عنکبوت، 43، (وَ تِلْکَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما یَعْقِلُها إِلَّا الْعالِمُونَ). [14] المیزان، ج 17، ص187 186. منبع: www.islamquest.net
پاسخ اجمالی:
مفسران در تفسیر این آیه و نیز دیگر آیات مشابه، نظریات متفاوتی را بیان کرده اند. جمع زیادی از مفسران پیشین در تفسیر این آیه اصرار بر حفظ ظاهر آیه دارند، ولی آلوسی در تفسیر خود اشکالاتی را بر این گونه تفاسیر وارد و جواب آنها را نیز بیان کرد.
بعضی هم مانند نویسنده (تفسیر فی ظلال) از این آیات و مانند آن به عنوان این که اینها حقایقی است که درک آن برای ما ممکن نیست، به راحتی گذشتند. عده ای هم از ظاهر آیات فراتر رفته و گفتند منظور از آسمان که جایگاه فرشتگان است، یک عالم ملکوتی و ما وراء طبیعی است، و از این جهان محسوس، برتر و بالاتر است، و منظور از نزدیک شدن شیاطین به این آسمان برای استراق سمع و پرتاب کردن شهاب ها به آنها، این است که آنها می خواهند به جهان فرشتگان نزدیک شوند تا از اسرار خلقت و حوادث آینده آگاهی یابند، ولی آنها شیاطین را با استفاده از انوار معنوی ملکوتی که تاب تحمل آن را ندارند، می رانند.
پاسخ تفصیلی:
آیه نهم سوره جن به نقل از جنیان بیان می دارد: (وَ أَنَّا کُنَّا نَقْعُدُ مِنْها مَقاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ یَسْتَمِعِ الْآنَ یَجِدْ لَهُ شِهاباً رَصَداً).[1] و این که ما پیش از این به استراق سمع در آسمانها می نشستیم، امّا اکنون هر کس بخواهد استراق سمع کند، شهابی را در کمین خود می یابد.
قبل از بیان تفسیر لازم است معنای چند واژه کلیدی را بدانیم:
یک. استراق سمع: استراق از ماده "سرقت" به معنای دزدی است؛[2] سرقت یعنی این که مال کسی را به طور مخفیانه ببرند و صاحب مال متوجه نشود، اما استراق سمع به معنای دزدی کلام است؛ یعنی وقتی که دو نفر با هم آهسته صحبت می کنند و می خواهند کسی متوجه نشود، شخصی در خفا به کلام آنها گوش فرا دهد و این یکی از گناهان بزرگ است.[3]
دو. شهاب: در لغت به معنای شعله ای از آتش است که زبانه می کشد.[4]
سه. رصد: در لغت به معانی آماده برای مراقبت، در کمین بودن و کمین کننده آمده است.[5]
مضمون همین آیه در دو سوره دیگر قرآن نیز تکرار شده است:
یک. سوره صافات؛ "مگر آنها که در لحظه ای کوتاه برای استراق سمع به آسمان نزدیک شوند، که (شهاب ثاقب) آنها را تعقیب می کند"![6]
دو. سوره حجر؛ "مگر آن کس که استراق سمع کند (و دزدانه گوش فرا دهد) که (شهاب مبین) او را تعقیب میکند (و میراند)".[7]
آیه سوره جن و همچنین دو آیه دیگر اشاره شده، از آیاتی هستند که مفسران در تفسیر آن بسیار سخن گفته و برداشت های متفاوتی از آن کرده اند، از جمله:
1. بعضی مانند نویسنده (تفسیر فی ظلال) به راحتی از این آیات و مانند آن گذشته و به عنوان این که اینها حقایقی است که درک آن برای ما ممکن نیست و باید به آنچه در عمل واقعی ما در این زندگی مؤثر است بپردازیم به تفسیر اجمالی قناعت کرده، و از توضیح و تبیین این مسئله صرف نظر نموده است.
او با اعتراف به ناتوانی درک این حقایق، میگوید: (شیطان و چگونگی استراق سمع او و همچنین این که شیطان چه چیزی را استراق سمع می کند؟! از غیب های الاهی است که از خلال نصوص نمیتوان به آن دست یافت، و پرداختن به آن نتیجه ای ندارد؛ زیرا بر اعتقادات ما چیزی نمی افزاید، و جز اشتغال فکر انسان به امری که به او ارتباط خاصی ندارد و او را از انجام عمل حقیقی او در این زندگی باز میدارد ثمرهای نخواهد داشت).[8]
صاحب تفسیر نمونه در پاسخ چنین برداشتی می نویسد: (البته نباید تردید داشت که قرآن یک کتاب بزرگ انسان سازی و تربیت و حیات است، اگر چیزی ارتباط با زندگی انسان ها نداشته باشد مطلقا در آن مطرح نخواهد شد، همه آن درس زندگی است، چرا که قرآن نور و کتاب مبین است و برای فهم و تدبر و هدایت مردم نازل شده است، پس چگونه فهم این آیات به ما ارتباطی ندارد؟ به هر حال ما این طرز موضع گیری را در برابر این گونه آیات و مانند آن نمی پسندیم).[9]
2. جمع قابل توجهی از مفسران، مخصوصا مفسران پیشین، اصرار دارند که معنای ظاهری آیات را کاملا حفظ کنند ایشان می گویند:
(سماء) اشاره به همین آسمان است، و (شهاب) اشاره به همین شهاب است (همین سنگریزه های سرگردانی است که در این فضای بی کران در گردش اند و گاهی در حوزه جاذبه زمین قرار می گیرند و به سوی زمین کشیده می شوند و بر اثر سرعت برخورد با امواج هوا، داغ و سوزان و شعلهور و خاکستر می شوند) و (شیطان) همان موجودات خبیثه متمرد هستند که می خواهند به آسمان ها بروند و گوش های از اخبار این عالم ما که در آسمان ها منعکس است را، از طریق استراق سمع (گوش دادن مخفیانه) دریابند، و به دوستان خود در زمین برسانند، ولی شهاب ها همچون تیر به سوی آنها پرتاب می شوند و آنها را از رسیدن به این هدف باز می دارند.[10]
آلوسی در (روح المعانی) بعد از ذکر این تفسیر ظاهری، اشکالات مختلفی را که با در نظر گرفتن هیئت قدیم و افلاک پوست پیازی و امثال آن متوجه این تفسیر می شده به تفصیل بیان کرده و به پاسخ آن پرداخت. برای دریافت توضیحات به تفسیر ایشان مراجعه شود.[11]
3. صدر آیه 9 جن اگر با آیه قبلی ضمیمه شود، این معنا استفاده می شود: (پر شدن آسمان از نگهبانان قوی اخیرا پیش آمده، و قبلا چنین نبوده، بلکه جنیان آزادانه به آسمان بالا می رفتند، و در جایی که خبرهای غیبی و سخنان ملائکه به گوششان برسد می نشستند). و از ذیل آیه که با "فاء" تفریع فرموده: (فمن ...) استفاده می شود که جنیان خواسته اند بگویند از امروز هر کس از ما بخواهد در آن نقطه های قبلی آسمان به گوش بنشیند، تیرهای شهابی را می یابد که از خصوصیاتش این است که تیراندازی در کمین دارد.
در نتیجه از مجموع دو آیه مربوط به این ماجرا به دست می آید که: جنیان به یک حادثه آسمانی برخورده اند، حادثهای جدید که مقارن با نزول قرآن و بعثت خاتم الانبیاء (ص) رخ داده، و آن عبارت از این است که با بعثت آن جناب، جنیان از تلقی اخبار غیبی آسمانی و استراق سمع برای به دست آوردن آن ممنوع شده اند.[12]
علامه طباطبایی در جایی دیگر می گوید: (آنچه به عنوان یک احتمال میتوان در این جا گفت این است که این گونه بیانات در کلام الاهی از قبیل امثالی است که برای روشن شدن حقایق غیر حسی در لباس حسی ذکر میشود، همان گونه که خداوند می فرماید: (اینها مثال هایی است که برای مردم میزنیم و جز عالمان آنها را درک نمی کنند).[13] و امثال این تعبیرات در قرآن فراوان است، مانند عرش، کرسی، لوح، کتاب.
بنابراین، این گونه می توان مطرح کرد که منظور از آسمان که جایگاه فرشتگان است، یک عالم ملکوتی و ما وراء طبیعی است، و از این جهان محسوس، برتر و بالاتر است، و منظور از نزدیک شدن شیاطین به این آسمان برای استراق سمع و پرتاب کردن شهاب ها به آنها آن است که آنها میخواهند به جهان فرشتگان نزدیک شوند تا از اسرار خلقت و حوادث آینده آگاهی یابند، ولی آنها شیاطین را با انوار معنوی ملکوتی که تاب تحمل آن را ندارند می رانند.[14]
از میان تفسیر های متفاوت ارائه شده، به نظر می آید که موارد مطرح شده از مشهورترین اقوال در تفسیر این آیه و آیات مشابه باشد.
پی نوشتها:
[1] جن، 9.
[2] لسان العرب، ج10، ص156.
[3] طیب، سید عبد الحسین، اطیب القرآن، ج 8، ص20، انتشارات اسلام، چاپ دوم، تهران، 1378ش.
[4] راغب، مفردات فی غریب القرآن، ج 1، ص 465.
[5] قاموس قرآن، ج 3،ص 101.
[6] "إِلاَّ مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ ثاقِبٌ".
[7] "إِلاَّ مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ مُبینٌ".
[8] شاذلی، سیدبن قطب، تفسیر فی ظلال قرآن، ج 4، ص2133، ناشر دارالشروق، چاپ هفدهم، بیروت، 1412ق.
[9] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 11، ص43، دارالکتب اسلامیه، چاپ اول، تهران،1374ش.
[10] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 11، ص 43.
[11] آلوسی، سیدمحمود، روح المعانی، ج 7، ص 270، دارالکتب الاسلامیة، چاپ اول، بیروت، 1415ق.
[12] طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان، ترجمه موسوی، ج 20، ص 64.
[13] عنکبوت، 43، (وَ تِلْکَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما یَعْقِلُها إِلَّا الْعالِمُونَ).
[14] المیزان، ج 17، ص187 186.
منبع: www.islamquest.net
- [سایر] تفسیر آیه 9 سوره جن چیست؟
- [سایر] تفسیر 9 آیه اول سوره انفال چیست؟
- [سایر] آیه 9 سوره یاسین را تفسیر کنید؟
- [سایر] تفسیر آیه 53 سوره احزاب چیست؟
- [سایر] تفسیر آیه 60 سوره روم چیست؟
- [سایر] تفسیر آیه 40 سوره سبأ چیست؟
- [سایر] تفسیر آیه 37 سوره احزاب چیست؟
- [سایر] تفسیر آیه 11 سورة رعد را بنویسید.
- [سایر] آیه 13 سوره واقعه را تفسیر نمایید؟
- [سایر] آیه 30 سوره انفال را تفسیر کنید؟
- [آیت الله جوادی آملی] .در چهار سوره قرآن, آیه سجده هست: آیه 15 سوره (سجده), آیه 37 سوره (فصّلت), آیه 62 سوره (نجم) و آیه 19 سوره (علق). هر کس یکی از این چهار آیه را بخواند یا گوش فرا دهد، پس از تمام شدن آیه، فوراً باید سجده کند و اگر آن را فراموش کرده، هر وقت یادش آمد, باید سجده نماید.
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است که بر بالین محتضر سوره مبارکه یس و صافات و احزاب و ایه الکرسی و ایه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه ایه اخر سوره بقره بلکه هر چه از قران ممکن است بخوانند
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است که بر بالین محتضر سوره مبارکه یس و صافات و احزاب و ایه الکرسی و ایه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه ایه اخر سوره بقره بلکه هر چه از قران ممکن است بخوانند
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او سوره مبارکة یس و الصافات و آیه الکرسی و آیه پنجاه و چهارم ازو سورة اعراف و سه آیه آخر سوره بقره بلکه هر چه ازو قرآن ممکن بخوانند .
- [آیت الله مکارم شیرازی] سوره هایی که سجده واجب دارد چهار سوره است: 1 سوره سجده (سوره 32) آیه 15. 2 سوره فصلت (سوره 41) آیه 37. 3 سوره نجم (سوره 53) آیه 62. 4 سوره علق(سوره 96) آیه 19.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او سوره مبارکه یس، و الصافات و احزاب و آیة الکرسی و آیه پنجاه و چهارم از سوره اعراف یعنی آیه اِنَّ رَبَّکُمُ اللهُ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ... و سه آیه آخر سوره بقره بلکه هرچه از قرآن ممکن است بخوانند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در چهار سوره از قرآن مجید آیه سجده است (سوره های وَالنَّجم(53) اِقرَأْ(96) والم تنزیل(32) و حم سجده(41)) وهرگاه انسان آیه سجده را بخواند یا گوش کند باید فوراً به سجده رود، و اگر فراموش کرد هر زمان یادش آید سجده واجب است و اگر گوش ندهد بلکه آیه سجده به گوشش بخورد بنابر احتیاط واجب باید سجده کند.
- [آیت الله مظاهری] مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او سوره مبارکه یس و الصافات و احزاب و آیة الکرسی و آیه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه آیه آخر سوره بقره بلکه هر چه از قرآن ممکن است بخوانند.
- [آیت الله سبحانی] مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او سوره مبارکه یس و الصافات و احزاب و آیة الکرسی و آیه پنجاه و چهارم از سوره اعراف (إنَّ ربَّکُمُ اللهُ الّذی خَلَقَ السموات و الارض) تا آخر، و سه آیه آخر سوره بقره بلکه هرچه از قرآن ممکن است بخوانند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او، سوره مبارکه یس و الصافات و احزاب و آیة الکرسی و آیه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه آیه آخر سوره بقره، بلکه هر چه از قرآن ممکن است بخوانند.