در سوره‌ی صافات آیه 47 آمده: (وَ لا هُمْ عَنْها یُنْزَفُون) و در سوره‌ی واقعه آیه 19 آمده: (لا یُصَدَّعُونَ عَنْها وَ لا یُنْزِفُون‌). این تفاوت بین (یُنزَفون) به صورت مجهول در سوره‌ی صافات و (یُنزِفون) به صورت معلوم در سوره‌ی واقعه چه تفاوتی در معنا ایجاد می‌کند؟‌
در سوره‌ی صافات که «یُنزَفون» به صورت مجهول آمده، درباره‌ی بندگان مخلَص و کسانی است که خداوند آنها را از هرگونه شرک و ریا و از هرگونه وسوسه‌های شیطانی و شوائب هوای نفس خالص کرده است: «و گرداگردشان قدح‌های لبریز از شراب طهور را می‌گردانند، شرابی سفید و درخشنده، و لذّت‌بخش برای نوشندگان، شرابی که نه در آن مایه‌ی تباهی عقل است و نه از آن مست می‌شوند».[1] در سوره‌ی واقعه که این واژه به صورت معلوم آمده (یُنْزِفُون)، درباره‌ی جایگاه بندگانی است که در ایمان و اعمال خیر و صفات و اخلاق انسانی پیشقدم هستند، و به همین دلیل مقرّبان درگاه خداوند بزرگند:[2] «نوجوانانی جاودان (در شکوه و طراوت) پیوسته گرداگرد آنان می‌گردند، با قدح‌ها و کوزه‌ها و جام‌هایی از نهرهای جاری بهشتی (و شراب طهور)! امّا شرابی که از آن درد سر نمی‌گیرند و نه مست می‌شوند!».[3] برخی از قرّاء –حمزه و کسائی- کلمه‌ی «ینزفون» را در هر دو آیه به صورت معلوم (یُنزِفُون) خوانده‌اند، همچنین عاصم، «ینزفون» در سوره‌ی واقعه را به صورت معلوم قرائت کرده است، اما طبق قرائت‌های دیگر –مانند ابن کثیر و نافع- کلمه‌ی «ینزفون» در هر دو آیه به صورت مجهول (یُنزَفُون) قرائت شده است.[4] با توجه به این‌که خداوند در قرآن، هم وصف مخلَصین را برای پیامبران آورده[5] و هم واژه‌ی «مقرّبین» را برای ایشان به کار برده،[6] معلوم می‌شود که این دو وصف، متعلق به بهترین مخلوقات است که بالاترین و والاترین درجات بهشت را از آن خود کرده‌اند و آن دو گروهی که به‌طور جداگانه در سوره‌های صافّات و واقعه با این دو وصف، مورد تمجید و ستایش قرار گرفته‌اند، موقعیت متفاوتی نسبت به یکدیگر ندارند و از این لحاظ فرقی بین این دو وجود ندارد، بلکه در بیان صفات نیکوی آنان و رعایت تناسب در بحث می‌باشد. که همین نشانگر بلاغت و فصاحت در قرآن کریم است، به ویژه طبق اختلاف در قرائتی که گفته شد. از این‌رو، وقتی آیات مزبور از سوره‌ی صافات و سوره‌ی واقعه را که در فضیلت سابقین و مقرّبین بیان شده در کنار هم قرار دهیم، چنین به دست می‌آید که این دو گروه کسانی هستند که عشق و محبت پاک و خالص خداوند در دل و جان آنان رسوخ نموده به گونه‌ای که از غل و غش امور طبیعی و نفسانی کاملاً پاک و وارسته شده‏اند و خود را تنها نیازمند خداوند می‌دانند و آرزوی آنها جز اشراقات و تجلّیات نور جمال احدی و فیض سرمدی چیز دیگری نیست. چنین اشخاصی نه فقط از لذّات دنیایی اعراض می‌کنند، بلکه آرزوی مقامات و نعمت‌های بهشت را نیز در دل خود نمی‏پرورانند.[7]   [1] . صافات، 45 – 47. [2] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 23، ص 204، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش. [3] . واقعه، 17 – 19. [4] . عبد الله بن عباس، بنت الشاطی، عائشة عبد الرحمن، مسائل ابن الأزرق، ص 521، دارالمعارف، القاهرة، چاپ دوم، 1404ق؛ ابن جزری، ابو الخیر محمد بن محمد، تحبیر التیسیر فی القراءات العشر، ص 528، دار الفرقان، الاردن، چاپ اوّل، 1421ق؛ فارسی، حسن بن عبد الغفار، الحجة للقراء السبعة، ج 6، ص 54، دارالمأمون للتراث، دمشق، بیروت، چاپ دوم، 1413ق. [5] . مریم، 51؛ یوسف،24. [6] . آل عمران، 45. [7] . بانوی اصفهانی، سیده نصرت امین، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج 11، ص 85 و 86، نهضت زنان مسلمان، تهران، 1361ش.  
عنوان سوال:

در سوره‌ی صافات آیه 47 آمده: (وَ لا هُمْ عَنْها یُنْزَفُون) و در سوره‌ی واقعه آیه 19 آمده: (لا یُصَدَّعُونَ عَنْها وَ لا یُنْزِفُون‌). این تفاوت بین (یُنزَفون) به صورت مجهول در سوره‌ی صافات و (یُنزِفون) به صورت معلوم در سوره‌ی واقعه چه تفاوتی در معنا ایجاد می‌کند؟‌


پاسخ:

در سوره‌ی صافات که «یُنزَفون» به صورت مجهول آمده، درباره‌ی بندگان مخلَص و کسانی است که خداوند آنها را از هرگونه شرک و ریا و از هرگونه وسوسه‌های شیطانی و شوائب هوای نفس خالص کرده است: «و گرداگردشان قدح‌های لبریز از شراب طهور را می‌گردانند، شرابی سفید و درخشنده، و لذّت‌بخش برای نوشندگان، شرابی که نه در آن مایه‌ی تباهی عقل است و نه از آن مست می‌شوند».[1] در سوره‌ی واقعه که این واژه به صورت معلوم آمده (یُنْزِفُون)، درباره‌ی جایگاه بندگانی است که در ایمان و اعمال خیر و صفات و اخلاق انسانی پیشقدم هستند، و به همین دلیل مقرّبان درگاه خداوند بزرگند:[2] «نوجوانانی جاودان (در شکوه و طراوت) پیوسته گرداگرد آنان می‌گردند، با قدح‌ها و کوزه‌ها و جام‌هایی از نهرهای جاری بهشتیشراب طهور)! امّا شرابی که از آن درد سر نمی‌گیرند و نه مست می‌شوند!».[3] برخی از قرّاء –حمزه و کسائی- کلمه‌ی «ینزفون» را در هر دو آیه به صورت معلوم (یُنزِفُون) خوانده‌اند، همچنین عاصم، «ینزفون» در سوره‌ی واقعه را به صورت معلوم قرائت کرده است، اما طبق قرائت‌های دیگر –مانند ابن کثیر و نافع- کلمه‌ی «ینزفون» در هر دو آیه به صورت مجهول (یُنزَفُون) قرائت شده است.[4] با توجه به این‌که خداوند در قرآن، هم وصف مخلَصین را برای پیامبران آورده[5] و هم واژه‌ی «مقرّبین» را برای ایشان به کار برده،[6] معلوم می‌شود که این دو وصف، متعلق به بهترین مخلوقات است که بالاترین و والاترین درجات بهشت را از آن خود کرده‌اند و آن دو گروهی که به‌طور جداگانه در سوره‌های صافّات و واقعه با این دو وصف، مورد تمجید و ستایش قرار گرفته‌اند، موقعیت متفاوتی نسبت به یکدیگر ندارند و از این لحاظ فرقی بین این دو وجود ندارد، بلکه در بیان صفات نیکوی آنان و رعایت تناسب در بحث می‌باشد. که همین نشانگر بلاغت و فصاحت در قرآن کریم است، به ویژه طبق اختلاف در قرائتی که گفته شد. از این‌رو، وقتی آیات مزبور از سوره‌ی صافات و سوره‌ی واقعه را که در فضیلت سابقین و مقرّبین بیان شده در کنار هم قرار دهیم، چنین به دست می‌آید که این دو گروه کسانی هستند که عشق و محبت پاک و خالص خداوند در دل و جان آنان رسوخ نموده به گونه‌ای که از غل و غش امور طبیعی و نفسانی کاملاً پاک و وارسته شده‏اند و خود را تنها نیازمند خداوند می‌دانند و آرزوی آنها جز اشراقات و تجلّیات نور جمال احدی و فیض سرمدی چیز دیگری نیست. چنین اشخاصی نه فقط از لذّات دنیایی اعراض می‌کنند، بلکه آرزوی مقامات و نعمت‌های بهشت را نیز در دل خود نمی‏پرورانند.[7]   [1] . صافات، 45 – 47. [2] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 23، ص 204، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش. [3] . واقعه، 17 – 19. [4] . عبد الله بن عباس، بنت الشاطی، عائشة عبد الرحمن، مسائل ابن الأزرق، ص 521، دارالمعارف، القاهرة، چاپ دوم، 1404ق؛ ابن جزری، ابو الخیر محمد بن محمد، تحبیر التیسیر فی القراءات العشر، ص 528، دار الفرقان، الاردن، چاپ اوّل، 1421ق؛ فارسی، حسن بن عبد الغفار، الحجة للقراء السبعة، ج 6، ص 54، دارالمأمون للتراث، دمشق، بیروت، چاپ دوم، 1413ق. [5] . مریم، 51؛ یوسف،24. [6] . آل عمران، 45. [7] . بانوی اصفهانی، سیده نصرت امین، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج 11، ص 85 و 86، نهضت زنان مسلمان، تهران، 1361ش.  





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین