در همه کتاب‌ها که حاوی کلمات و جملات بی‌شماری هستند، جملات تکراری زیادی به چشم می‌خورد. قرآن، کتاب آسمانی مسلمانان نیز از این قاعده مستثنا نبوده و در آن جملات تکراری متعددی به چشم می‌خورد، بویژه جملات کوتاهی مثل «الحمد لله».[1] گاهی جملات تکراری قرآن، با کمی تغییر یا جابجایی ذکر شده است. در نگاه اول، علتی که برای این نوع تغییر به ذهن می‌رسد، ایجاد تنوّع و تفنّن در عبارت است. هرچند که این کار، به زیبایی و بلاغت آیات قرآن که در اوج بلاغت و فصاحت قرار دارد، می‌افزاید که خود دلیلی کافی برای چنین اختلافی است، ولی می‌توان دلایل دیگری را نیز با توجه به برخی جنبه‌‌های بلاغی مطرح کرد. در هر حال، یکی از این موارد، تفاوتی است که بین دو آیه، یکی از سوره بقره و دیگری از سوره ابراهیم به چشم می‌خورد. خداوند در آیه‌‌ای از سوره بقره چنین می‌فرماید: «لا یَقْدِرُونَ عَلی‏ شَیْ‏ءٍ مِمَّا کَسَبُوا».[2] و در آیه‌‌ای از سوره ابراهیم می‌فرماید: «لا یَقْدِرُونَ مِمَّا کَسَبُوا عَلی‏ شَیْ‏ءٍ».[3] برای یافتن پاسخ این سؤال؛ لازم است که به نقش و اعراب این دو عبارت که در دو آیه مذکور جابجا شده‌‌اند توجه شود: عبارت «علی شیء» متعلق به فعل «لایقدرون» است؛ نقش این عبارت به عنوان جار و مجرور، در هر دو آیه یکی است. «ممّا» هم جار و مجرور و متعلق به عامل محذوف بوده و نقش وصف، برای کلمه «شیء» دارد. این نقش، هم در لفظ و هم در معنا در آیه مربوط به سوره بقره وجود دارد،[4] ولی در سوره ابراهیم، فقط در معنا صفت شیء است و با مقدم شدن بر آن، نقش «حال» به خود می‌گیرد و متعلق به «حال» محذوف خواهد بود.[5] از این توضیحات مشخص می‌شود که چون «مِمَّا کَسَبُوا» وصف برای «شیء» است، در حالت عادی باید بعد از موصوف خود واقع شود؛ زیرا جایگاه وصف، متأخر از موصوف است. بنابر این، اجزای این جمله در سوره بقره، به ترتیب معمول خود در جمله قرار گرفته‌‌اند، ولی در سوره ابراهیم، این وصف مقدم بر موصوف شده است. مقدم شدن و مؤخر شدن اجزای جمله، برای افاده یک نکته بلاغی است. یکی از علت‌‌های مقدم شدن عبارتی که باید مؤخر باشد، تأکید بر آن بخش از جمله و نشان دادن اهمیت آن مطلب است. بنابر این، در آیه‌ای که «مِمَّا کَسَبُوا» مقدم شده، نقطه تمرکز آیه بر خود اعمال انجام شده توسط افراد بوده و تأکید بیشتری بر آن می‌شود، اما در آیه‌ای که «علی شیء» مقدم شده، عدم توانایی افراد برای دسترسی به نتیجه اعمالشان بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.[6] نکته قابل توجه این است که این دو جمله، بعد از بیان یک تمثیل از عمل ریاکاران و کافران، به‌کار رفته‌اند. در آیه اول، بعد از این‌که انفاق کردن همراه با ریا و اذیت، تشبیه به سنگ صافی شده که بر آن دانه‌ای می‌کارند و با اولین باران، آن دانه و لایه نازک خاکی که بر روی آن قرار دارد، از بین می‌برد، می‌فرماید: «به هیچ‌ نتیجه‌ای از آنچه که کسب کرده‌اند، دست نمی‌یابند». در آیه دوم ابتدا اعمال کافران را به خاکستری تشبیه می‌کند که باد شدیدی بر آن بوزد و همه آن‌را پراکنده کند و چیزی از آن باقی نگذارد. سپس می‌فرماید: آنچه را که کسب کرده‌اند، به هیچ کدامش دست نمی‌یابند. نتیجه این‌که: چون در آیه اول سخن از انفاق ریاکاران است و ممکن است چنین تصور شود؛ هرچند کارشان با ریا آلوده کرده‌اند ولی چون به هر حال، کار خیر انجام داده‌اند، از پاداش خیر بی‌نصیب نخواهند ماند. از این‌رو؛ این آیه تأکید می‌کند که هیچ نصیبی از اعمال ریاکارانه خود نخواند داشت. اما در آیه دوم سخن از اعمال مشرکان است و چنین تصوری درباره اعمال مشرکان، کمتر به ذهن می‌رسد؛ لذا چینش جمله به صورت دیگری انجام شده و تأکید کلام بر اعمالشان صورت گرفته تا بیان کند که همه اعمالشان، بی‌ثمر است و صاحبانشان، بهره‌ای از اعمال خود نخواهند داشت؛ زیرا آنها از نعمت توحید بی‌بهره هستند و بدون توحید، دیگر اعمال، مقبول درگاه خدا نخواهد بود. [1] . فاتحه، 2؛ انعام، 1؛ ابراهیم، 39 و... . [2] بقره، 264. [3] . ابراهیم، 18. [4] . صافی، محمد بن عبدالرحیم، الجدول فی اعراب القرآن، ج 3، ص 48، دمشق، بیروت، دارالرشید، مؤسسة الایمان، چاپ چهارم، 1418ق؛ درویش، محیی الدین، اعراب القرآن و بیانه، ج 1، ص 410، سوریه، دارالارشاد، چاپ چهارم، 1415ق. [5] . الجدول، ج 13، ص 174. [6] . آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج ‏7، ص 193، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق.
در آیه 264 بقره آمده: (لا یَقْدِرُونَ عَلی شَیْءٍ مِمّا کَسَبُوا)، و در آیه 18 ابراهیم آمده: (لا یَقْدِرُونَ مِمّا کَسَبُوا عَلی شَیْءٍ). این تفاوت در ترتیب (شیء) و (ممّا کسبوا) چه تفاوتی در معنا ایجاد میکند؟
در همه کتابها که حاوی کلمات و جملات بیشماری هستند، جملات تکراری زیادی به چشم میخورد. قرآن، کتاب آسمانی مسلمانان نیز از این قاعده مستثنا نبوده و در آن جملات تکراری متعددی به چشم میخورد، بویژه جملات کوتاهی مثل «الحمد لله».[1]
گاهی جملات تکراری قرآن، با کمی تغییر یا جابجایی ذکر شده است. در نگاه اول، علتی که برای این نوع تغییر به ذهن میرسد، ایجاد تنوّع و تفنّن در عبارت است. هرچند که این کار، به زیبایی و بلاغت آیات قرآن که در اوج بلاغت و فصاحت قرار دارد، میافزاید که خود دلیلی کافی برای چنین اختلافی است، ولی میتوان دلایل دیگری را نیز با توجه به برخی جنبههای بلاغی مطرح کرد.
در هر حال، یکی از این موارد، تفاوتی است که بین دو آیه، یکی از سوره بقره و دیگری از سوره ابراهیم به چشم میخورد. خداوند در آیهای از سوره بقره چنین میفرماید: «لا یَقْدِرُونَ عَلی شَیْءٍ مِمَّا کَسَبُوا».[2] و در آیهای از سوره ابراهیم میفرماید: «لا یَقْدِرُونَ مِمَّا کَسَبُوا عَلی شَیْءٍ».[3]
برای یافتن پاسخ این سؤال؛ لازم است که به نقش و اعراب این دو عبارت که در دو آیه مذکور جابجا شدهاند توجه شود:
عبارت «علی شیء» متعلق به فعل «لایقدرون» است؛ نقش این عبارت به عنوان جار و مجرور، در هر دو آیه یکی است. «ممّا» هم جار و مجرور و متعلق به عامل محذوف بوده و نقش وصف، برای کلمه «شیء» دارد. این نقش، هم در لفظ و هم در معنا در آیه مربوط به سوره بقره وجود دارد،[4] ولی در سوره ابراهیم، فقط در معنا صفت شیء است و با مقدم شدن بر آن، نقش «حال» به خود میگیرد و متعلق به «حال» محذوف خواهد بود.[5]
از این توضیحات مشخص میشود که چون «مِمَّا کَسَبُوا» وصف برای «شیء» است، در حالت عادی باید بعد از موصوف خود واقع شود؛ زیرا جایگاه وصف، متأخر از موصوف است. بنابر این، اجزای این جمله در سوره بقره، به ترتیب معمول خود در جمله قرار گرفتهاند، ولی در سوره ابراهیم، این وصف مقدم بر موصوف شده است.
مقدم شدن و مؤخر شدن اجزای جمله، برای افاده یک نکته بلاغی است. یکی از علتهای مقدم شدن عبارتی که باید مؤخر باشد، تأکید بر آن بخش از جمله و نشان دادن اهمیت آن مطلب است. بنابر این، در آیهای که «مِمَّا کَسَبُوا» مقدم شده، نقطه تمرکز آیه بر خود اعمال انجام شده توسط افراد بوده و تأکید بیشتری بر آن میشود، اما در آیهای که «علی شیء» مقدم شده، عدم توانایی افراد برای دسترسی به نتیجه اعمالشان بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.[6]
نکته قابل توجه این است که این دو جمله، بعد از بیان یک تمثیل از عمل ریاکاران و کافران، بهکار رفتهاند. در آیه اول، بعد از اینکه انفاق کردن همراه با ریا و اذیت، تشبیه به سنگ صافی شده که بر آن دانهای میکارند و با اولین باران، آن دانه و لایه نازک خاکی که بر روی آن قرار دارد، از بین میبرد، میفرماید: «به هیچ نتیجهای از آنچه که کسب کردهاند، دست نمییابند».
در آیه دوم ابتدا اعمال کافران را به خاکستری تشبیه میکند که باد شدیدی بر آن بوزد و همه آنرا پراکنده کند و چیزی از آن باقی نگذارد. سپس میفرماید: آنچه را که کسب کردهاند، به هیچ کدامش دست نمییابند.
نتیجه اینکه: چون در آیه اول سخن از انفاق ریاکاران است و ممکن است چنین تصور شود؛ هرچند کارشان با ریا آلوده کردهاند ولی چون به هر حال، کار خیر انجام دادهاند، از پاداش خیر بینصیب نخواهند ماند. از اینرو؛ این آیه تأکید میکند که هیچ نصیبی از اعمال ریاکارانه خود نخواند داشت. اما در آیه دوم سخن از اعمال مشرکان است و چنین تصوری درباره اعمال مشرکان، کمتر به ذهن میرسد؛ لذا چینش جمله به صورت دیگری انجام شده و تأکید کلام بر اعمالشان صورت گرفته تا بیان کند که همه اعمالشان، بیثمر است و صاحبانشان، بهرهای از اعمال خود نخواهند داشت؛ زیرا آنها از نعمت توحید بیبهره هستند و بدون توحید، دیگر اعمال، مقبول درگاه خدا نخواهد بود. [1] . فاتحه، 2؛ انعام، 1؛ ابراهیم، 39 و... . [2] بقره، 264. [3] . ابراهیم، 18. [4] . صافی، محمد بن عبدالرحیم، الجدول فی اعراب القرآن، ج 3، ص 48، دمشق، بیروت، دارالرشید، مؤسسة الایمان، چاپ چهارم، 1418ق؛ درویش، محیی الدین، اعراب القرآن و بیانه، ج 1، ص 410، سوریه، دارالارشاد، چاپ چهارم، 1415ق. [5] . الجدول، ج 13، ص 174. [6] . آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج 7، ص 193، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق.
- [سایر] معنای حدیث زیر چیست؟ و عن علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن ابن أبیعمیر، عن إبراهیم بن عبد الحمید، عن مصعب بن عبد الله النوفلی، عمن رفعه قال: قَدِمَ أعرابی بِإبل له علی عهد رسول الله(ص) ... فقال: فَاسْتَهْدِنِی یا رسول الله، قال: لا، قال: بَلی یا رسول الله فَلَم یَزَل یُکَلّمُه حتّی قال: أَهْدِ لَنَا نَاقَةً وَ لَا تَجْعَلْهَا وَلْهَی.
- [سایر] طبق آیه 124 سوره بقره حضرت ابراهیم(ع) به چه چیزهایی امتحان شده بود؟
- [سایر] با توجه به آیه 124 سوره بقره، وَ إِذِ ابْتَلی إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتی قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمین؛ مقام امامت بالاتر است یا نبوت؟ به چه دلیل؟
- [سایر] در سوره بقره آیه 124 خداوند میفرمایند: (وَ إِذِ ابْتَلی إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً....)، خدا ابراهیم را به امور و کلماتی امتحان کرد.... این کلمات و اموری چه چیزهایی بود؟
- [سایر] آیا مقام حضرت علی(ع) از مقام حضرت ابراهیم(ع) بالاتر است؟
- [سایر] دلیلی که ثابت کند حضرت علی(علیه السلام) از حضرت آدم، نوح، ابراهیم، موسی و عیسی علیهم السلام برتر است، چیست؟
- [سایر] آیه مباهله چگونه مؤید این نکته است که اهل بیت در آیه تطهیر، حضرت علی و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسین علیهم السلام هستند؟
- [سایر] در سورهی صافات آیه 47 آمده: (وَ لا هُمْ عَنْها یُنْزَفُون) و در سورهی واقعه آیه 19 آمده: (لا یُصَدَّعُونَ عَنْها وَ لا یُنْزِفُون). این تفاوت بین (یُنزَفون) به صورت مجهول در سورهی صافات و (یُنزِفون) به صورت معلوم در سورهی واقعه چه تفاوتی در معنا ایجاد میکند؟
- [سایر] لطفاً به طور کامل و با جزئیات بفرمایید که "حنیفیان" چه کسانی هستند؟ چرا که این مطلب در قرآن ذکر شده است. آن جا که می فرماید: (ما کانَ إِبْراهیمُ یَهُودِیًّا وَ لا نَصْرانِیًّا وَ لکِنْ کانَ حَنیفاً مُسْلِماً) (آل عمران، 67)، ابراهیم یک حنیف بود. علی الظاهر این مطلب بیانگر آن است که حضرت محمد(ص) هم یک حنیف بودند. چرا حضرت محمد (ص) از دین و کتاب عیسی (فرزند حضرت مریم) که کتاب مقدس را به ارمغان آوردند، پیروی نکردند؟
- [سایر] گفته میشود که اگر کسی هنگام صلوات کلمه (آل محمد) را نگوید مرتکب گناه میشود. این را میدانم که سیوطی در تفسیر خود از بخاری، مسلم، ابوداود، ترمذی، نسائی و ابن ماجه نقل میکند که مردی به پیامبر عرضه داشت: سلام بر تو را میدانیم؛ اما صلوات بر تو چگونه است؟ پیامبر فرمود: (بگو اللهم صل علی محمد و آل محمد کما صلیت علی ابراهیم انک حمید مجید اللهم بارک علی محمد و آل محمد کما بارکت علی ابراهیم و آل ابراهیم انک حمید مجید). سیوطی افزون بر این حدیث، هیجده حدیث دیگر را نقل کرده که همه آنها دلالت میکند هنگام صلوات، آل محمد نیز باید افزوده شود. به نقل ابن حجر در صواعق، پیغمبر اکرم(ص) از اینکه مؤمنان بر او صلوات ناقص بفرستند و فقط بگویند: (اللهم صل علی محمد)، نهی کرده و سفارش فرموده است که هنگام صلوات بگویید: (اللهم صل علی محمد و آل محمد). روایات شیعه هم در اینباره بسیار فراوان است. لطفاً جواب کلامی و فلسفی بدهید و از ذکر احادیث راجع به حتمی بودن صلوات بر آل محمد از روایات شیعه و سنی خودداری شود؛ چون تمام آنها را میدانم.
- [آیت الله سیستانی] نماز میّت پنج تکبیر دارد ، و اگر نماز گزار پنج تکبیر به این ترتیب بگوید کافی است : بعد از نیّت و گفتن تکبیر اول بگوید : (اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ إلاّ اللّهُ وَاَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ) . و بعد از تکبیر دوم بگوید : (الّهُمَّ صَلّ عَلی مُحَمّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ) . بعد از تکبیر سوم بگوید : (اللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَالمُؤْمِناتِ) . و بعد از تکبیر چهارم اگر میّت مرد است بگوید : (اللّهُمَّ اغْفِرْ لِهذَا المَیِّتِ) و اگر زن است بگوید : (اللّهُمَّ اغْفِرْ لِهذِهِ المَیِّتَةِ) . و بعد تکبیر پنجم را بگوید . و بهتر است بعد از تکبیر اول بگوید : (اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ إلاّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ وَاَشْهَدُ اَنْ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ ، اَرْسَلَهُ بِالحَقِّ بَشِیراً وَنَذِیراً بَیْنَ یَدَی السّاعَةِ ) . و بعد از تکبیر دوم بگوید : (اللّهُمَّ صَلِ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ، وَبارِکْ عَلی مُحَمَّدٍ وآل مُحَمَّدٍ وَارْحَمْ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ کَاَفْضَلِ ما صَلّیْتَ وَبارکْتَ وَتَرَحَّمْتَ عَلی إبْراهِیمَ وَآلِ إبْراهِیمَ إنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ ، وَصَلّ عَلی جَمیعِ الأنْبِیاءِ والمُرْسَلِینَ وَالشُّهَداءِ وَالصّدّیقِینَ وَجَمِیعِ عِبادِ اللّهِ الصّالِحِینَ ) . وبعد از تکبیر سوم بگوید : (اللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَالمُؤْمِناتِ ، وَالمُسْلِمِینَ وَالمُسْلِماتِ ، الاَحْیاءِ مِنْهُمْ وَالاَمْواتِ ، تابِعْ بَیْنَنا وَبَیْنَهمْ بِالخَیْراتِ ، إنَّکَ مُجِیبُ الدَّعَواتِ ، إنَّکَ عَلی کُلّ شَیءٍ قَدِیرٌ) . و بعد از تکبیر چهارم اگر میّت مرد است بگوید : (اللّهُمَّ إنّ هذا عَبْدُکَ وَابَنُ عَبْدِکَ وَابْنُ اَمَتِکَ نَزَلَ بِکَ وَاَنْتَ خَیْرُ مَنْزُو لٍ بِهِ ، اللّهُمَّ إنّا لا نَعْلَمُ مِنْهُ إلاّ خَیْراً وَاَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ مِنّا ، اللّهُمَّ إنّ کانَ مُحْسِناً فَزِدْ فِی اِحْسانِهِ وَاِنْ کانَ مُسِیئاً فَتَجاوَزْ عَنْهُ وَاغْفِرْ لَهُ ، اللّهُمَّ اجْعَلْهُ عِنْدَکَ فِی اَعْلی عِلّیّینَ وَاخْلفْ عَلی اَهْلِهِ فِی الغابِرِینَ ، وَارْحَمْهُ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمِینَ) . بعد تکبیر پنجم را بگوید . ولی اگر میّت زن است بعد از تکبیر چهارم بگوید : (اللّهُمَّ إنَّ هذِهِ اَمَتُکَ وَابَنَةُ عَبْدِکَ وَابْنَةُ اَمَتِکَ نَزَلَتْ بِکَ وَاَنْتَ خَیْرُ مَنْزُولٍ بِهِ ، اللّهُمَّ إنّا لا نَعْلَمُ مِنْها إلاّ خَیْراً وَاَنْتَ اَعْلَمُ بِها مِنّا ، اللّهُمَّ إنّ کانَتْ مُحْسِنَةً فَزِدْ فِی إحْسانِها وَاِنْ کانَتْ مُسِیئَةً فَتَجاوَزْ عَنْها وَاغْفِرْ لَها ، اللّهُمَّ اجْعَلْها عِنْدَکَ فِی اَعْلی عِلّیَینَ ، وَاخْلُفْ عَلی اَهْلِها فِی الغابِرِینَ ، وَارْحَمْها بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمِینَ ) .
- [آیت الله شبیری زنجانی] نماز میت پنج تکبیر دارد و اگر نمازگزار پنج تکبیر به این ترتیب بگوید کافی است، بعد از نیت و گفتن تکبیر اول بگوید: (أَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ إلَّا اللَّهُ وأَنَّ محمَّداً رَسُولُ اللَّهِ) و بعد از تکبیر دوم بگوید: (أَللَّهُمَّ صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ) و بعد از تکبیر سوم بگوید: (أَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمؤْمِنینَ و الْمُؤْمِناتِ) و بعد از تکبیر چهارم اگر میت مرد است بگوید: (أَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِهذَا المیِّتِ) و اگر زن است بگوید: (أَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِهذِهِ المیِّتِ) و بعد تکبیر پنجم را بگوید. و بهتر است بعد از تکبیر اول، بگوید: (أَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ إلّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ وأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ أَرْسَلَهُ بالحَقِّ بشیراً ونَذیراً بَیْنَ یَدَیِ السَّاعَةِ). و بعد از تکبیر دوم، بگوید: (أَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمّدٍ و آلِ مُحَمّدٍ وبارِکْ عَلی مُحَمّدٍ و آلِ مُحَمّدٍ، وارْحَمْ محمَّداً و آلَ محمَّد، کَأَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ وبارَکْتَ و رَحِمْتَ عَلی إبْرَاهیمَ و آلِ إبْراهیمَ، إِنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ، وصَلِّ عَلی جَمیعِ الْأنبیاءِ و الْمُرْسَلینَ، و الشُّهداءِ و الصِّدِّیقینَ، وجَمیعِ عِبَادِ اللَّهِ الصَّالحین). و بعد از تکبیر سوم بگوید: (اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمؤْمنینَ و الْمُؤْمِناتِ و المُسْلِمِینَ و المُسْلِماتِ، الْأَحیاءِ مِنْهُمْ و الْأَمْواتِ، تَابِعِ اللّهُمَّ بَیْنَنَا وبَیْنَهُمْ بالخَیْراتِ، إنَّکَ مُجیبُ الدَّعَواتِ، إنَّکَ علی کلِّ شیءٍ قَدیرٌ). و بعد از تکبیر چهارم اگر میت مرد است بگوید: (اَللّهُمَّ إِنَّ هذا عَبْدُکَ وابْنُ عَبْدِکَ وابْنُ أَمَتِکَ، نَزَلَ بِکَ وأَنْتَ خَیْرُ مَنْزُولٍ به، اللّهمَّ إِنَّا لا نَعْلَمُ مِنْهُ إلّا خَیْراً وأَنْتَ أَعْلَمُ به مِنَّا، اللّهُمَّ إن کانَ مُحْسِناً فَزِدْ فی إِحْسَانِهِ، وإِنْ کان مُسِیئاً فَتَجاوَزْ عنْهُ واغْفِرْ له، اللّهُمَّ اجْعَلْهُ عِنْدَکَ فی أعْلی عِلِّیِّین، واخْلُفْ علی أهْلِهِ فی الغَابِریِنَ، وارْحَمْهُ بِرَحْمَتِکَ یا أرْحَمَ الرَّاحِمینَ) ولی اگر میت زن است بعد از تکبیر چهارم بگوید: (اَللّهُمَّ إِنَّ هذه أَمَتُکَ وابْنَةُ عَبْدِکَ وابْنَةُ أَمَتِکَ، نَزَلَتْ بِکَ وأَنْتَ خَیْرُ مَنْزُولٍ به، اللّهمَّ إِنَّا لا نَعْلَمُ مِنْها إلّا خَیْراً وأَنْتَ أَعْلَمُ بها مِنَّا، اللّهُمَّ إن کانَتْ مُحْسِنةً فَزِدْ فی إِحْسَانِها، وإِنْ کانت مُسِیئةً فَتَجاوَزْ عنْها واغْفِرْ لها، اللّهُمَّ اجْعَلْها عِنْدَکَ فی أعْلی عِلِّیِّین، واخْلُفْ علی أهْلِها فی الغَابِریِنَ، وارْحَمْها بِرَحْمَتِکَ یا أرْحَمَ الرَّاحِمینَ).
- [آیت الله اردبیلی] نماز میّت پنج تکبیر دارد و اگر نمازگزار پنج تکبیر به این ترتیب بگوید کافی است: بعد از نیّت و گفتن تکبیر اوّل بگوید: (اَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ وَأنَّ مُحَمَّدا رَسُولُ اللّهِ) و بعد از تکبیر دوم بگوید: (اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ) و بعد از تکبیر سوم بگوید: (اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ) و بعد از تکبیر چهارم، اگر میّت مرد است بگوید: (اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِهذَا الْمَیِّتِ) و اگر زن است بگوید: (اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِهذِهِ المَیِّتِ) و بعد تکبیر پنجم را بگوید. و بهتر است بعد از تکبیر اوّل بگوید: (اَشْهَدُ أنْ لا إلهَ إلاَّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ وَأشْهَدُ أنَّ مُحَمَّدا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ أرْسَلَهُ بِالْحَقِّ بَشیرا وَنَذیرا بَیْنَ یَدَی السَّاعَةِ) و بعد از تکبیر دوم بگوید: (أللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَبارِکْ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَارْحَمْ مُحَمَّدا وَآلَ مُحَمَّدٍ کَأفْضَلِ ما صَلَّیْتَ وَبارَکْتَ وَتَرَحَّمْتَ عَلی إبْراهیمَ وَآلِ إبْراهیمَ إنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ وَصَلِّ عَلی جَمیعِ الأنْبیاءِ وَالْمُرْسَلینَ وَالشُّهَداءِ وَالصِّدّیقینَ وَجَمیعِ عِبادِ اللّهِ الصّالِحینَ) و بعد از تکبیر سوم بگوید: (اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ وَالْمُسْلِمینَ وَالْمُسْلِماتِ الأحْیاءِ مِنْهُمْ وَالأمْواتِ تابِعْ بَیْنَنا وَبَیْنَهُمْ بِالْخَیْراتِ إنَّکَ مُجیبُ الدَّعَواتِ إنَّکَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ) و بعد از تکبیر چهارم، اگر میّت مرد باشد بگوید: (اَللّهُمَّ إنَّ هذا عَبْدُکَ وَابْنُ عَبْدِکَ وَابْنُ أمَتِکَ نَزَلَ بِکَ وَأنْتَ خَیْرُ مَنْزولٍ بِهِ أللّهُمَّ إنّا لا نَعْلَمُ مِنْهُ إلاّ خَیْرا وَأنْتَ أعْلَمُ بِهِ مِنّا أللّهُمَّ إنْ کانَ مُحْسِنا فَزِدْ فی إحْسانِهِ وَإنْ کانَ مُسیئا فَتَجَاوَزْ عَنْهُ وَاغْفِرْ لَهُ أللّهُمَّ اجْعَلْهُ عِنْدَکَ فی أعْلی عِلّیّینَ واخْلُفْ عَلی أهْلِهِ فی الْغابِرینَ وَارْحَمْهُ بِرَحْمَتِکَ یا أرْحَمَ الرّاحِمینَ) و بعد تکبیر پنجم را بگوید؛ ولی اگر میّت زن باشد، بعد از تکبیر چهارم بگوید: (اَللّهُمَّ إنَّ هذِهِ أمَتُکَ وَابْنَةُ عَبْدِکَ وَابْنَةُ أمَتِکَ نَزَلَتْ بِکَ وَأنْتَ خَیْرُ مَنْزولٍ بِهِ أللّهُمَّ إنّا لا نَعْلَمُ مِنْها إلاّ خَیْرا وَأنْتَ أعْلَمُ بِها مِنّا أللّهُمَّ إنْ کانَتْ مُحْسِنَةً فَزِدْ فی إحْسانِها وَإنْ کانَتْ مُسیئَةً فَتَجَاوَزْ عَنْها وَاغْفِرْ لَها أللّهُمَّ اجْعَلْها عِنْدَکَ فی أعْلی عِلّیّینَ واخْلُفْ عَلی أهْلِها فی الْغابِرینَ وَارْحَمْها بِرَحْمَتِکَ یا أرْحَمَ الرّاحِمینَ).
- [آیت الله علوی گرگانی] اذان هیجده جمله است: )اللّهُ أکْبَر( چهار مرتبه، )أشْهَدُ أن لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ، أشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه، حَیَّ عَلی الصَّلاِْ، حَیَّ عَلی الفَلاحِ، حَیَّ عَلی خَیْرِ العَمَل، اللّهُ اکْبَر، لا اًّلهَ اًّلاّ اللّه( هریک دو مرتبه . واقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أکبَر از اوّل اذان ویک مرتبه )لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ( از آخر آن کم میشود و بعد از گفتن )حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَل(، باید دو مرتبه )قَدْ قامَتِ الصّلاْ( اضافه نمود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اذان هیجده جمله دارد: (اللَّهُ أکبَر) چهار مرتبه، (أَشْهَدُ أَنْ لا إلهَ إلّا اللَّهُ)، (أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه)، (حَیَّ علی الصَّلاةِ)، (حَیَّ علی الفَلاحِ)، (حَیَّ علی خَیْرِ العَمَلِ)، (اللَّه أکبَر)، (لا إلهَ إلّا اللَّهُ) هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است؛ یعنی دو مرتبه (اللَّه أکبَر) از اول اذان و یک مرتبه (لا إلهَ إلّا اللَّهُ) از آخر آن کم میشود و بعد از گفتن (حَیَّ علی خَیْرِ العَمَلِ) باید دو مرتبه (قَدْ قامَتِ الصّلاة) اضافه نمود.
- [آیت الله وحید خراسانی] اذان هیجده جمله است الله اکبر چهار مرتبه اشهد ان لا اله الا الله اشهد ان محمدا رسول الله حی علی الصلاه حی علی الفلاح حی علی خیر العمل الله اکبر لا اله الا الله هر یک دو مرتبه و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبر از اول اذان و یک مرتبه لا اله الا الله از اخر ان کم می شود و بعد از گفتن حی علی خیر العمل باید دو مرتبه قد قامت الصلاه اضافه نمود
- [آیت الله بروجردی] اذان هیجده جمله است:(اَللهُ اَکبرُ)؛ چهار مرتبه.(اَشهّدُ اَنْ لا اِلهَ اِلا اللهُ - اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللهِ حَی عَلَی الصَّلوة حَی عَلَی الفَلاحِ حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ اَللهُ اَکبرُ لا اِلَهَ اِلا اللهُ)؛ هر یک دو مرتبه.و اقامه هفده جمله است:یعنی دو مرتبه (اَللهُ اَکبرُ) از اوّل اذان و یک مرتبه (لا اِلهَ اِلا اللهُ) از آخر آن کم میشود و بعد از گفتن (حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ) باید دو مرتبه (قَد قامَتِ الصَّلوة) اضافه نمود.
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.