1. مقام‏ ثبوت‏ و مقام اثبات مقام‏ ثبوت‏ یعنی مقام واقع. در مقام واقع و نفس الامر، هر چیزی در یک حد و درجه‌‏ای است. به قول فلاسفه جدید، مقام ثبوت و مقام اثبات «شیء فی نفسه و شیء برای ما» است؛ یعنی مقام‏ ثبوت‏، مقام شیء فی نفسه است، و مقام اثبات، مقام شیء برای ما است. توضیح مطلب در قالب یک مثال چنین است: فرض کنید یک عده پزشک قلب در یک شهر وجود دارند. در مقام واقع و نفس الامر ممکن است همه اینها در یک درجه باشند، و ممکن است آقای «الف» درجه‌‏اش در حد اعلا باشد؛ یعنی بهترین و متخصص‌ترین و عالم‌ترین طبیب قلب باشد، آقای «ب» درجه دوم، آقای «ج» درجه سوم و آقای «د» درجه چهارم باشد. اما مردم چگونه می‌‏شناسند؟ آنها در نزد مردم چه ارزش و اعتباری دارند؟ آیا ارزش و اعتباری که اجتماع برای آنها قائل است، با ارزش و اعتباری که در واقع و نفس الامر دارند یکی است؟ آقای «الف» که پزشک درجه اول قلب است، جامعه هم او را به عنوان پزشک درجه اول می‌‏شناسد؟ آقای «ب» که پزشک درجه دوم این شهر است، جامعه هم او را پزشک درجه دوم می‌‏شناسد؟ گاهی همین‌‏طور است. ولی ممکن است عکس این هم باشد؛ یعنی اجتماع در اثر عواملی، تبلیغاتی، اشتباهاتی، جریاناتی، در مقام اثبات و در مقام شیء برای ما، درست برخلاف واقع قضاوت کند؛ پزشک درجه چهارم را اوّل بداند، سوم را درجه دوم، و دوم را درجه سوم بداند و آن‌را که در واقع درجه اول است، درجه چهارم به شمار آورد. پس در این‌جا مقام اثبات با مقام ثبوت فرق می‌‏کند؛ یعنی شیء برای ما با شیء فی نفسه فرق می‌‏کند.[1] 2. تفاوت مقام ثبوت و مقام اثبات‏ ما همیشه بین ذهن و خارج در تصورات تطابق قائل هستیم که مسئله وجود ذهنی است، ولی در مقام تصدیقات عمل ذهن را متطابق با عمل خارج نمی‏دانیم، هیچ وقت یک حکیم اسلامی نمی‏‌گوید که عین‏ عملیات صغرا و کبرا و نتیجه که در ذهن تشکیل می‏‌شود، در خارج وجود دارد، بلکه می‌‏گویند مقام‏ ثبوت‏ یک مقام است و مقام اثبات مقام دیگر، و این دو مقام احیانا متطابق است (آنجا که از علت به معلول پی می‌‏بریم) و احیاناً جریان مقام اثبات و مقام‏ ثبوت‏ معکوس است (وقتی که در مقام اثبات آن شیئی علت است که در مقام‏ ثبوت‏ معلول است).[2] [1] . ر. ک: مطهری، مرتضی، مجموعه ‏آثار، ج ‏17، ص 263، صدرا، تهران، 1380ش. [2] . مجموعه ‏آثار، ج ‏13، ص 865- 866.
1. مقام ثبوت و مقام اثبات
مقام ثبوت یعنی مقام واقع. در مقام واقع و نفس الامر، هر چیزی در یک حد و درجهای است. به قول فلاسفه جدید، مقام ثبوت و مقام اثبات «شیء فی نفسه و شیء برای ما» است؛ یعنی مقام ثبوت، مقام شیء فی نفسه است، و مقام اثبات، مقام شیء برای ما است.
توضیح مطلب در قالب یک مثال چنین است: فرض کنید یک عده پزشک قلب در یک شهر وجود دارند. در مقام واقع و نفس الامر ممکن است همه اینها در یک درجه باشند، و ممکن است آقای «الف» درجهاش در حد اعلا باشد؛ یعنی بهترین و متخصصترین و عالمترین طبیب قلب باشد، آقای «ب» درجه دوم، آقای «ج» درجه سوم و آقای «د» درجه چهارم باشد. اما مردم چگونه میشناسند؟ آنها در نزد مردم چه ارزش و اعتباری دارند؟ آیا ارزش و اعتباری که اجتماع برای آنها قائل است، با ارزش و اعتباری که در واقع و نفس الامر دارند یکی است؟
آقای «الف» که پزشک درجه اول قلب است، جامعه هم او را به عنوان پزشک درجه اول میشناسد؟ آقای «ب» که پزشک درجه دوم این شهر است، جامعه هم او را پزشک درجه دوم میشناسد؟ گاهی همینطور است. ولی ممکن است عکس این هم باشد؛ یعنی اجتماع در اثر عواملی، تبلیغاتی، اشتباهاتی، جریاناتی، در مقام اثبات و در مقام شیء برای ما، درست برخلاف واقع قضاوت کند؛ پزشک درجه چهارم را اوّل بداند، سوم را درجه دوم، و دوم را درجه سوم بداند و آنرا که در واقع درجه اول است، درجه چهارم به شمار آورد. پس در اینجا مقام اثبات با مقام ثبوت فرق میکند؛ یعنی شیء برای ما با شیء فی نفسه فرق میکند.[1]
2. تفاوت مقام ثبوت و مقام اثبات
ما همیشه بین ذهن و خارج در تصورات تطابق قائل هستیم که مسئله وجود ذهنی است، ولی در مقام تصدیقات عمل ذهن را متطابق با عمل خارج نمیدانیم، هیچ وقت یک حکیم اسلامی نمیگوید که عین عملیات صغرا و کبرا و نتیجه که در ذهن تشکیل میشود، در خارج وجود دارد، بلکه میگویند مقام ثبوت یک مقام است و مقام اثبات مقام دیگر، و این دو مقام احیانا متطابق است (آنجا که از علت به معلول پی میبریم) و احیاناً جریان مقام اثبات و مقام ثبوت معکوس است (وقتی که در مقام اثبات آن شیئی علت است که در مقام ثبوت معلول است).[2] [1] . ر. ک: مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 17، ص 263، صدرا، تهران، 1380ش. [2] . مجموعه آثار، ج 13، ص 865- 866.
- [سایر] در تفسیر تسنیم به مقام ثبوت قرآن و مقام اثبات آن اشاره شده است. تفاوت این دو مقام چیست؟
- [سایر] در تفسیر تسنیم، ج 1 ص 137 چنین آمده: (لزوم عرض سنت بر قرآن در مقام اثبات حجیت سنت است. از این رو همه اوصاف یاد شده قرآن از قبیل صیانت از تحریف، حجیت ظاهر و ...، ناظر به مقام اثبات قرآن کریم است و اختصاصی به مقام ثبوت آن ندارد). فرق بین مقام اثبات قرآن کریم و مقامِ ثبوت آن چیست؟ و به طور کلّی آیا ما دسترسی به مقام ثبوت آن داریم؟ یا هر سخن و اندیشهای که داشته باشیم تحت مقام اثبات آن واقع میشود؟
- [سایر] مبنای فقهی مقام معظم رهبری (دام ظله) در مسأله ثبوت هلال با چشم مسلح چیست؟
- [سایر] چه دلیلی بر اثبات مقام علمی حضرت زهرا(س) وجود دارد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] زنی ادّعای ازاله بکارت توسّط مرد اجنبی را دارد، و مرد منکر آن است. در این حالت، آیا برای ثبوت اموری نظیر ارش البکارة و مهر المثل (با وجود شرایط)، قواعد عمومی قضایی مربوط به مدّعی و منکر، کارآیی دارند؟ یا چون مسأله از لوازم ثبوت زناست، تنها با اثبات زنا این امور ثابت می گردد؟
- [سایر] اکثر قریب به اتفاق مردم ایران مقلد امام خمینی هستند و با اجازه مراجع موجود همچنان از ایشان تقلید می کنند. با توجه به این که ایشان ثبوت اول ماه را با چشم مسلح صحیح نمی دانند، ثبوت اول ماه با توجه به مبنای آیت الله خامنه ای (دام عزه)، در اثبات اول ماه با چشم مسلح برای مقلدین حضرت امام چگونه است؟
- [آیت الله بهجت] 2) پس از ثبوت بینّه چه؟
- [سایر] انتصاب امام معصوم از چند راه به ثبوت میرسد؟
- [آیت الله خامنه ای] همانگونه که می دانید اکثر فقهای بزرگوار پنج راه برای ثبوت اول ماه شوال در رساله های عملیه خود بیان کرده اند که ثبوت نزد حاکم شرع در ضمن آنها نیست، بنا بر این چگونه بیشتر مؤمنین به مجرد ثبوت اول ماه شوال نزد مراجع، روزه خود را افطار می کنند؟ شخصی که از این راه اطمینان به ثبوت هلال پیدا نمی کند، چه تکلیفی دارد؟
- [آیت الله خوئی] آیا ثبوت ولایت عامه برای فقیه مشکل است نزد شما، یا آنکه فتوای به عدم ثبوت میدهید؟ و بنابر اینکه مشکل باشد، آیا جایز است برای مقلدین، رجوع به غیر نمایند در این مسئله، با مراعات الأعلم فالأعلم؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] ثبوت ماه با حکم حاکم، محل اشکال است؛ بلی اگر موجب اطمینان شود (به تفصیلی که در مسأله قبل گذشت) کافی است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] خوردن ماهی های کوچک زنده اشکال دارد، مگر برای درمان در مقام ضرورت.
- [آیت الله مظاهری] حاکم شرع در اجرای حدود باید طبق موازین شرعی حکم کند و علم او در اثبات جرم معتبر نیست.
- [آیت الله مظاهری] اگر برای اثبات جرم احتیاج به تشریح بدن میّت شود، با اذن ولی او یا حاکم شرع جایز است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] قسم دو نوع است: الف: قسم برای انجام یا ترک کاری در آینده. ب: قسم برای اثبات یا نفی چیزی.
- [آیت الله مکارم شیرازی] سبْحان ربی الاْعْلی و بحمْده: پاک و منزه است خداوند بلند مقام من و او را سپاس می گویم.
- [آیت الله مظاهری] اگر برای تشویق و ترغیب در اثبات حقّی یا از بین بردن باطلی به کسی چیزی دهند، رشوه نیست و مانعی ندارد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر به بدهکاری خود اقرار نماید ولی بگوید: (آن را پرداخت کردهام)، بدهکاری او ثابت میشود، ولی پرداخت آن را باید اثبات نماید.
- [آیت الله مظاهری] هیچکدام از علوم غریبه حجّیت ندارد و چیزی بهواسطه آن اثبات نمیشود، گرچه بهواسطه آنها یقین حاصل شود، زیرا یقینی حجّت است که از راه متعارف پیدا شود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسانی که برای اثبات مطلبی قسم می خورند اگر حرف آنها راست باشد قسم خوردن مکروه است و اگر دروغ باشد حرام و از گناهان کبیره است، ولی اگر مجبور شود که برای نجات خود یا مسلمانان دیگری از شر ظالمی قسم دروغ بخورد اشکال ندارد، بلکه گاه واجب می شود و این نوع قسم خوردن که برای اثبات مطلبی است غیر از قسمی است که در مسائل پیش گفته شد که برای انجام کار یا ترک کاری بود.