بنابر تقسیمی که توسط علمای اصول صورت گرفته است، احکام الهی به دو دسته‌ی احکام اولیه و احکام ثانویه قابل تقسیم‌اند. اگر حکمی برای نفس موضوعی[1] -بدون در نظر گرفتن برخی از عوارض و عناوین ثانوی مانند اضطرار و همچنین بدون در نظر گرفتن حالت شک و جهلِ مکلف، نسبت به حکم واقعی- جعل ‏گردد، حکم اوّلی گفته می‌شود. مانند؛ وجوب وضو برای نماز. حکم اولی در مقابل حکم ثانوی است که منظور از حکم ثانوی، احکامی است که به لحاظ اضطرار و دیگر عناوین ثانویه بر موضوع مترتب می‌شود، به عبارت دیگر، به احکامی ثانوی می‏گویند که به خاطر عارض شدن حالتی؛ نظیر اکراه، اضطرار، عسر و حرج و یا عناوینی؛ مثل نذر، عهد، یمین، و تقیّه (عناوین ثانوی) برای مکلف، جعل می‏گردد؛ برای مثال، با این‌که حکم روزه ماه رمضان وجوب است، ولی همین حکم نسبت به مضطر، مریض، زنان در بعضی از حالات و پیران تغییر می‏کند؛ پس حکم در این حالات را؛ حکم ثانوی می‏گویند و چون بیشترین کاربرد آن از عناوین ثانوی، حالت اضطرار است، به آن حکم اضطراری نیز گفته شده است.[2] با توجه به تعاریف بالا، عباداتی مانند: نماز، روزه، جهاد، حج و ... می‌تواند هم دارای حکم اولیه باشند و هم حکم ثانوی، به عنوان مثال نمازی که برای مکلفین وضع شده است به نظر مکتب اهل بیت(ع) بدون تکتّف(دست بسته بودن در نماز) است، اگر در روایتی امام معصوم(ع) امر به خواندن نماز دست بسته کرده باشد، این یعنی حکم ثانوی، که برای مواقع اضطرار و تقیه، تشریع شده است. روزه نیز وضعیت مشابهی دارد، حکم روزه، وجوب است ولی اگر برای مریضی ضرر داشته باشد، حکم آن برای مریض به حرمت تغییر پیدا می‌کند. تذکر: عبارت اولی و ثانوی، در بحث احکام واقعی و ظاهری نیز آمده است که در این اصطلاح، به حکم واقعی، حکم اولی و به حکم ظاهری، حکم ثانوی گفته می‌شود،[3] ولی احکام اولیه و ثانویه، را زیر مجموعه احکام واقعی گرفته‌اند،[4] یعنی حکم واقعی یا اولیه است یا ثانویه. [1] . در مثال «وجوب وضو برای نماز»؛ وجوب حکم و وضو، موضوع آن است. [2] . مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی‏، فرهنگ نامه اصول فقه‏، ص 115 و 116، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، قم، 1389 ش. [3] . گاهی حکم شرعی برای امری- از آن حیث که فی نفسه فعلی از افعال است- ثابت است مثل حکم وجوب نماز، که در اینجا وجوب برای نماز از آن جهت که نماز است و فعلی از افعال با قطع نظر از هر امر دیگری محسوب می‏شود، ثابت است مثل چنین حکمی، حکم واقعی نامیده می‏شود و دلیلی که بر این حکم دلالت می‏کند، دلیل اجتهادی است. گاهی حکم شرعی برای امری از آن حیث که حکم واقعیش مجهول است، ثابت است، مثل آنجا که فقها در حرمت نگاه به زن نامحرم و یا وجوب گفتن اقامه برای نماز اختلاف دارند. در این صورت وقتی دلیلی برای یکی از نظرات نزد فقیه اقامه نشده، پس در حکم واقعی اولی که مورد اختلاف است، شک می‏شود و برای اینکه فقیه در مقام عمل متحیر نماند، بایستی در اینجا حکم دیگری- و لو این که عقلی- باشد مثل وجوب احتیاط یا برائت و یا عدم توجه به شک، را اعمال کند، مثل چنین حکم ثانوی‏ ای، حکم ظاهری نامیده می‏شود. نک: مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج1، ص 50، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1430ق. [4] . نک: فرهنگ نامه اصول فقه‏، ص 115 و 116.
بنابر تقسیمی که توسط علمای اصول صورت گرفته است، احکام الهی به دو دستهی احکام اولیه و احکام ثانویه قابل تقسیماند.
اگر حکمی برای نفس موضوعی[1] -بدون در نظر گرفتن برخی از عوارض و عناوین ثانوی مانند اضطرار و همچنین بدون در نظر گرفتن حالت شک و جهلِ مکلف، نسبت به حکم واقعی- جعل گردد، حکم اوّلی گفته میشود. مانند؛ وجوب وضو برای نماز.
حکم اولی در مقابل حکم ثانوی است که منظور از حکم ثانوی، احکامی است که به لحاظ اضطرار و دیگر عناوین ثانویه بر موضوع مترتب میشود، به عبارت دیگر، به احکامی ثانوی میگویند که به خاطر عارض شدن حالتی؛ نظیر اکراه، اضطرار، عسر و حرج و یا عناوینی؛ مثل نذر، عهد، یمین، و تقیّه (عناوین ثانوی) برای مکلف، جعل میگردد؛ برای مثال، با اینکه حکم روزه ماه رمضان وجوب است، ولی همین حکم نسبت به مضطر، مریض، زنان در بعضی از حالات و پیران تغییر میکند؛ پس حکم در این حالات را؛ حکم ثانوی میگویند و چون بیشترین کاربرد آن از عناوین ثانوی، حالت اضطرار است، به آن حکم اضطراری نیز گفته شده است.[2]
با توجه به تعاریف بالا، عباداتی مانند: نماز، روزه، جهاد، حج و ... میتواند هم دارای حکم اولیه باشند و هم حکم ثانوی، به عنوان مثال نمازی که برای مکلفین وضع شده است به نظر مکتب اهل بیت(ع) بدون تکتّف(دست بسته بودن در نماز) است، اگر در روایتی امام معصوم(ع) امر به خواندن نماز دست بسته کرده باشد، این یعنی حکم ثانوی، که برای مواقع اضطرار و تقیه، تشریع شده است. روزه نیز وضعیت مشابهی دارد، حکم روزه، وجوب است ولی اگر برای مریضی ضرر داشته باشد، حکم آن برای مریض به حرمت تغییر پیدا میکند.
تذکر: عبارت اولی و ثانوی، در بحث احکام واقعی و ظاهری نیز آمده است که در این اصطلاح، به حکم واقعی، حکم اولی و به حکم ظاهری، حکم ثانوی گفته میشود،[3] ولی احکام اولیه و ثانویه، را زیر مجموعه احکام واقعی گرفتهاند،[4] یعنی حکم واقعی یا اولیه است یا ثانویه. [1] . در مثال «وجوب وضو برای نماز»؛ وجوب حکم و وضو، موضوع آن است. [2] . مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، فرهنگ نامه اصول فقه، ص 115 و 116، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، قم، 1389 ش. [3] . گاهی حکم شرعی برای امری- از آن حیث که فی نفسه فعلی از افعال است- ثابت است مثل حکم وجوب نماز، که در اینجا وجوب برای نماز از آن جهت که نماز است و فعلی از افعال با قطع نظر از هر امر دیگری محسوب میشود، ثابت است مثل چنین حکمی، حکم واقعی نامیده میشود و دلیلی که بر این حکم دلالت میکند، دلیل اجتهادی است. گاهی حکم شرعی برای امری از آن حیث که حکم واقعیش مجهول است، ثابت است، مثل آنجا که فقها در حرمت نگاه به زن نامحرم و یا وجوب گفتن اقامه برای نماز اختلاف دارند. در این صورت وقتی دلیلی برای یکی از نظرات نزد فقیه اقامه نشده، پس در حکم واقعی اولی که مورد اختلاف است، شک میشود و برای اینکه فقیه در مقام عمل متحیر نماند، بایستی در اینجا حکم دیگری- و لو این که عقلی- باشد مثل وجوب احتیاط یا برائت و یا عدم توجه به شک، را اعمال کند، مثل چنین حکم ثانوی ای، حکم ظاهری نامیده میشود. نک: مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج1، ص 50، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1430ق. [4] . نک: فرهنگ نامه اصول فقه، ص 115 و 116.
- [سایر] آیا احکام ثانویه در زمان ائمه(ع) بود؟ آیا احکام ثانویه موجب سکولارشدن دین نمی شود؟
- [سایر] آیا ولی فقیه می تواند موقتاً احکام اولیه مانند نماز و روزه را تعطیل کند؟ یا حتی توحید را تعطیل کند؟ چرا؟ توضیح بفرمایید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] رابطه حکم حکومتی با احکام اوّلیّه و ثانویّه چیست؟ آیا احکامی که پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و امیرالمؤمنین(علیه السلام) در خصوص نظم بخشیدن به امور اجتماعی زمان خود، و همچنین نصب افراد به مناصب مختلف حکومتی صادر می کردند، از مصادیق احکام حکومتی است؟
- [سایر] آیا ولی فقیه می تواند از باب احکام ثانویه حرام را حلال کند یا ... یا فقط می تواند مباحی را مدتی حرام کند؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] آیا جایز است با کسانی که نماز و روزه و احکام شرعی اسلام را بجا نمیآورند معاشرت کرد یا خیر؟
- [سایر] آیا واقعا رفتن به حج در شرایط فعلی واجب است؟ یعنی این موضوع جز احکام ثانویه محسوب نمی شود؟ واقعا سالانه چقدر از ارزها از کشورمون خارج میشه و به جیب این وهابیها و صهونیست ها می رود؟
- [آیت الله نوری همدانی] الف آیا جواز شرعی برای وازکتومی و بستن لوله ها جهت کنترل موالید و جلوگیری از رشد غیر متعارف جمعیت عنوان حکم ثانویه ( حکومتی ) را داشته و با از بین رفتن ضرورت قابل لغو است ؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] شخصی اهل نماز و روزه نبوده ولی انکار هم نمی کرده، آیا احکام اموات دیگر مسلمانان برای او هست؟
- [آیت الله بهجت] آیا احکام شک در نماز جمعه، مثل احکام شک در سایر نمازها است؟
- [سایر] آیا حکم مصلحتی که در قانون اساسی آمده همان حکم ثانویه است؟ و اگر نیست به چه معنا است؟ آیا در قرآن به این موضوع اشاره شده است؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] ضمانت شرعی با آنچه امروزه عرفاً رایج است تفاوت می کند. در ضمانت شرعی کل بدهی بر عهده ضامن قرار می گیرد و طلبکار حق رجوع به بدهکار اولیه خود را ندارد. اما در ضمانت عرفی رایج، ضامن در طول بدهکار اولیه قرار می گیرد یعنی اگر بدهکار اولیه بدهی خود را نپرداخت ضامن طبق تعهد خود عمل می کند ولی فعلاً احکام ضمانت شرعی بیان می شود.
- [آیت الله جوادی آملی] .بنا بر احتیاط واجب برای یاد دادن احکام واجبِ نماز مزد نگیرند و مسئول اموال بیت المال باید نیاز یاد دهنده احکام واجب نماز را برطرف نماید. دریافت مزد برای یاد دادن احکام مستحبِ نماز, جایز است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] بعد از مرگ پدر، پسر بزرگتر باید قضای روزه او را به تفصیلی که در بخش احکام نماز در مسائل 1399 به بعد گفته شد، به جا آورد.
- [آیت الله سبحانی] اگر پدر و یا مادر غیر از روزه رمضان، روزه واجب دیگری را مانند روزه نذر نگرفته باشد، قضای آن بر پسر بزرگتر واجب نیست. احکام روزه مسافر
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است دو چوب تر و تازه در قبر همراه میت بگذارند . احکام نماز میت
- [آیت الله اردبیلی] شک در تعداد رکعتهای نماز جمعه موجب بطلان آن است و در سایر احکام حکم نماز دو رکعتی را دارد.
- [آیت الله علوی گرگانی] در زمان غائب بودن امام7 مستحبّ است بعد از نماز عید فطر و قربان دو خطبه بخوانند و بهتر است که در خطبه عید فطر، احکام زکاْ فطره و در خطبه عید قربان احکام قربانی را بگویند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] در زمان غائب بودن امام (ع) مستحب است بعد از نماز عید فطر و قربان دو خطبه بخوانند. و بهتر است که در خطبه عید فطر احکام زکاه فطره و در خطبه عید قربان احکام قربانی را بگویند.
- [آیت الله بروجردی] در زمان غائب بودن امام مستحب است بعد از نماز عید فطر و قربان دو خطبه بخوانند و بهتر است که در خطبة عید فطر احکام زکات فطره و در خطبة عید قربان احکام قربانی را بگویند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] در زمان غایب بودن امام علیهالسلام ، مستحب است بعد از نماز عید فطر و قربان، دو خطبه بخوانند و بهتر است که در خطبه عید فطر احکام زکات فطره و در خطبه عید قربان احکام قربانی را بگویند.