الف. حدیث شاذّ؛ به روایتی گفته می‌شود که تنها دارای یک سند و راویان آن ثقه باشند، اما از جهت متن مخالف روایتی است که مشهور آن‌را نقل کرده‌اند. به روایت شاذ، نادر نیز می‌گویند.[1] در فقه؛ عنوان شاذّ، در بسیاری موارد بر حدیثی اطلاق می‌شود که فقها به مفاد و محتوای آن عمل نکرده‌اند؛ هرچند صحیح و بدون معارض باشد.[2] و در صورت تعارض بین مفاد حدیث مشهور و حدیث شاذّ، حدیث مشهور مقدم می‌شود.[3] اصطلاح شاذّ، از جمله اصطلاحاتی است که تا حدودی متداول است و از اقسام خبر واحد می‌باشد.[4] مثال حدیث شاذّ: «لا وَ اللَّهِ مَا نَقَصَ‏ مِنْ‏ شَهْرِ رَمَضَانَ‏ قَطُّ»؛[5] به خدا قسم ماه رمضان هرگز دچار نقصان(29 روز) نمی‌شود. که فقها عمل به این خبر را صحیح ندانسته و آن را خبر شاذّ می‌دانند.[6] ب. روایت معلّل، دارای دو اصطلاح است: 1. اصطلاح فقهای متأخّر: فقهای متأخّر معلل را به احادیثی اطلاق می‌کنند که دربرگیرنده علت و سبب حکم باشد. کتاب «علل الشرائع» شیخ صدوق از نمونه منابع روایی است که در آن علت جعل احکام تبیین شده است.[7] 2. اصطلاح محدّثان: محدثان به حدیثی معلل می‌گویند که در متن، یا در سند یک آفت پنهان و پیچیده‌ای داشته باشد، هر چند ‌که از ظاهر روایت سلامت و صحت آن استفاده ‌شود. معلل به این معنا از ریشه علت به معنای مرض گرفته شده است.[8] پس حدیث معلّل؛ اگرچه به حسب ظاهر، متن و سند آن بدون اشکال است، اما در واقع در متن یا سند دچار ضعف دقیق و ظریفی است که تنها افراد خُبره و صاحب نظر در فنّ حدیث متوجه اشکال آن می‌شوند؛ مانند این‌که اضطراب در متن[9] دارد. حدیث معلّل بدین معنا اعتبار ندارد؛ از این‌رو، آن‌را از اقسام حدیث ضعیف برشمرده‌اند.[10] این اصطلاح بیشتر در میان محدّثان اهل سنت رواج دارد، و بدین جهت آنان عدم علت(ایراد) را در معنای حدیث صحیح لحاظ کرده‌اند.[11] [1] . نصیری، علی، حدیث شناسی، ج 2، ص 56، انتشارات سنابل، قم، چاپ اول، 1383ش. [2] . صدر، سید حسن، نهایة الدرایة فی شرح الرسالة الموسومة بالوجیزة للبهائی، تحقیق: الغرباوی، ماجد، ص 222، نشر مشعر، قم، بی‌تا؛ جمعی از پژوهشگران زیر نظر هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(ع)، ج 3، ص 264، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت(ع)، قم، چاپ اول، 1426ق. [3] . فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(ع)، ج 3، ص 264. [4] . حدیث شناسی، ج 2، ص 56؛ فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(ع)، ج 3، ص 264. [5] . شیخ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الأحکام، محقق و مصحح: موسوی خرسان، حسن، ج 4، ص 169، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق. [6] . همان؛ و ر.ک: فاضل کاظمی، جواد بن سعد، مسالک الأفهام إلی آیات الأحکام، ج 1، ص 336 و 337، انتشارات مرتضوی، تهران، 1389ق؛ بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة، محقق و مصحح: ایروانی، محمد تقی، مقرم، سید عبد الرزاق، ج 13، ص 275 – 278، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1405ق. [7] . حدیث شناسی، ج 2، ص 70. [8] . همان، ص 70 – 71. [9] . ر. ک: «حدیث مضطرب»، پاسخ 25160. [10] . فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(ع)، ج 3، ص 274. [11] . حدیث شناسی، ج 2، ص 71؛ برای نمونه ر.ک: ابن صلاح، عثمان بن عبد الرحمن، معرفة أنواع علوم الحدیث(مقدّمه ابن صلاح)، ص 89 – 93، دار الفکر، بیروت، 1406ق؛ سیوطی، جلال الدین، تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی، محقق: فاریابی، أبو قتیبة نظر محمد، ج 1، ص 294 – 307، دار طیبة، ریاض، ‌بی‌تا.
الف. حدیث شاذّ؛ به روایتی گفته میشود که تنها دارای یک سند و راویان آن ثقه باشند، اما از جهت متن مخالف روایتی است که مشهور آنرا نقل کردهاند. به روایت شاذ، نادر نیز میگویند.[1]
در فقه؛ عنوان شاذّ، در بسیاری موارد بر حدیثی اطلاق میشود که فقها به مفاد و محتوای آن عمل نکردهاند؛ هرچند صحیح و بدون معارض باشد.[2] و در صورت تعارض بین مفاد حدیث مشهور و حدیث شاذّ، حدیث مشهور مقدم میشود.[3] اصطلاح شاذّ، از جمله اصطلاحاتی است که تا حدودی متداول است و از اقسام خبر واحد میباشد.[4]
مثال حدیث شاذّ: «لا وَ اللَّهِ مَا نَقَصَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ قَطُّ»؛[5] به خدا قسم ماه رمضان هرگز دچار نقصان(29 روز) نمیشود. که فقها عمل به این خبر را صحیح ندانسته و آن را خبر شاذّ میدانند.[6]
ب. روایت معلّل، دارای دو اصطلاح است:
1. اصطلاح فقهای متأخّر: فقهای متأخّر معلل را به احادیثی اطلاق میکنند که دربرگیرنده علت و سبب حکم باشد. کتاب «علل الشرائع» شیخ صدوق از نمونه منابع روایی است که در آن علت جعل احکام تبیین شده است.[7]
2. اصطلاح محدّثان: محدثان به حدیثی معلل میگویند که در متن، یا در سند یک آفت پنهان و پیچیدهای داشته باشد، هر چند که از ظاهر روایت سلامت و صحت آن استفاده شود. معلل به این معنا از ریشه علت به معنای مرض گرفته شده است.[8] پس حدیث معلّل؛ اگرچه به حسب ظاهر، متن و سند آن بدون اشکال است، اما در واقع در متن یا سند دچار ضعف دقیق و ظریفی است که تنها افراد خُبره و صاحب نظر در فنّ حدیث متوجه اشکال آن میشوند؛ مانند اینکه اضطراب در متن[9] دارد. حدیث معلّل بدین معنا اعتبار ندارد؛ از اینرو، آنرا از اقسام حدیث ضعیف برشمردهاند.[10]
این اصطلاح بیشتر در میان محدّثان اهل سنت رواج دارد، و بدین جهت آنان عدم علت(ایراد) را در معنای حدیث صحیح لحاظ کردهاند.[11] [1] . نصیری، علی، حدیث شناسی، ج 2، ص 56، انتشارات سنابل، قم، چاپ اول، 1383ش. [2] . صدر، سید حسن، نهایة الدرایة فی شرح الرسالة الموسومة بالوجیزة للبهائی، تحقیق: الغرباوی، ماجد، ص 222، نشر مشعر، قم، بیتا؛ جمعی از پژوهشگران زیر نظر هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(ع)، ج 3، ص 264، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت(ع)، قم، چاپ اول، 1426ق. [3] . فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(ع)، ج 3، ص 264. [4] . حدیث شناسی، ج 2، ص 56؛ فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(ع)، ج 3، ص 264. [5] . شیخ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الأحکام، محقق و مصحح: موسوی خرسان، حسن، ج 4، ص 169، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق. [6] . همان؛ و ر.ک: فاضل کاظمی، جواد بن سعد، مسالک الأفهام إلی آیات الأحکام، ج 1، ص 336 و 337، انتشارات مرتضوی، تهران، 1389ق؛ بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة، محقق و مصحح: ایروانی، محمد تقی، مقرم، سید عبد الرزاق، ج 13، ص 275 – 278، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1405ق. [7] . حدیث شناسی، ج 2، ص 70. [8] . همان، ص 70 – 71. [9] . ر. ک: «حدیث مضطرب»، پاسخ 25160. [10] . فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(ع)، ج 3، ص 274. [11] . حدیث شناسی، ج 2، ص 71؛ برای نمونه ر.ک: ابن صلاح، عثمان بن عبد الرحمن، معرفة أنواع علوم الحدیث(مقدّمه ابن صلاح)، ص 89 – 93، دار الفکر، بیروت، 1406ق؛ سیوطی، جلال الدین، تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی، محقق: فاریابی، أبو قتیبة نظر محمد، ج 1، ص 294 – 307، دار طیبة، ریاض، بیتا.
- [سایر] شاذ و معلل در مسائل حدیثی چه معنایی دارد؟
- [سایر] بدعت چیست؟ آیا سیئه یا حسنه دارد؟ چند مثال بزنید.
- [سایر] بدعت چیست؟ آیا سیئه یا حسنه دارد؟ چند مثال بزنید.
- [سایر] مراد از نزاع صغروی و کبروی چیست؟ لطفا مثال بزنید
- [سایر] دلالت بر چند قسم است؟ و معنای آنها چیست؟ مثال بزنید.
- [سایر] دلالت بر چند قسم است؟ و معنای آنها چیست؟ مثال بزنید.
- [سایر] لطفاً در رابطه با ادا کردن حروف شمسی و قمری توضیح داده و مثال بزنید.
- [سایر] منظور از این که اسلام را طبق زمان عمل کنیم چیست؟ لطفا مثال بزنید.
- [سایر] مقصود از مسائل مستحدثه چیست؟ و چه معنایی دارد؟
- [سایر] در جمع بین مؤنّث و مذکّر آیا اگر غلبه با مؤنث باشد باز هم جمع مذکر میآید؟ لطفاً مثال بزنید.
- [آیت الله نوری همدانی] زن وشوهر به تفصیلی که در مسائل 2775 و2784 گفته می شود از یکدیگر ارث می برند . ارث دسته اوّل
- [آیت الله بروجردی] کسی که میت را غسل میدهد، باید مسلمانِ دوازده امامی و بالغ و عاقل باشد و مسائل غسل را هم بداند.
- [امام خمینی] زن و شوهر به تفصیلی که بعداً (در مسائل 2770 تا 2779) گفته میشود از یکدیگر ارث میبرند.
- [آیت الله بهجت] سفیه و کسی که مفلّس است، یعنی ورشکست شده، نذری که مربوط به مسائل مالی باشد از آنان صحیح نیست.
- [آیت الله بهجت] کسی که میّت را غسل میدهد، باید مسلمان و دوازده امامی و عاقل باشد و مسائل غسل را هم بداند.
- [آیت الله بهجت] عدول از مجتهد زنده به مجتهد دیگر، در صورت تساوی دو مجتهد در اعلمیّت، در جمیع مسائل یا در بعض مسائل که ارتباطی با هم ندارند، جایز است؛ ولی احوط ترک عدول است مگر به اعلم؛ و حکم اَورَعیّت نیز مانند اعلمیّت است.
- [آیت الله بهجت] نمازگزار برای بهجا آوردن نماز صحیح، چند شرط را باید قبل از نماز رعایت کند: اول: طهارت، که مسائل آن گذشت؛ دوم: وقت هر نماز؛ سوم: قبله؛ چهارم: پوشش در حال نماز و شرایط آن؛ پنجم: مکان نماز و مسائل مربوط به آن. و تفصیل هر یک از شرایط و سایر مستحبات بیان خواهد شد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر مرد یا زن به واسطه یکی از عیبهایی که در مسائل پیش گفته شد، عقد را به هم بزنند، باید بدون طلاق از هم جدا شوند.
- [آیت الله مظاهری] اگر مرد یا زن، به واسطه یکی از عیبهایی که در مسائل پیش گفته شد، عقد را به هم بزند باید بدون طلاق از هم جدا شوند.
- [آیت الله نوری همدانی] لباسی که مرد برای پوشیدن زن خود گرفته اگر چه زن آن را پوشیده باشد ، بعد از مردن شوهر ، جزء مال شوهر است. مسائل متفرقه ارث