بدعت در لغت به معنای کار نو و بی سابقه است و در اصطلاح به معنای "ادخال ما لیس من الدین فی الدین" است؛ یعنی نسبت دادن چیزی به دین در حالی که در واقع جزو دین و شریعت نیست. بدعت گذاری در دین؛ سیئه دارد و از گناهان کبیره است و در حرمت آن هیچ تردیدی نیست. پیامبر اکرم (ص) فرمود: ایجاد هر امری که سابقه در دین نداشته بدعت و هر بدعتی گمراهی و هر گمراهی در آتش است. مانند کسی که نماز مستحبی را به جماعت بخواند یا سه مرتبه اعضاء وضوء را بقصد وضوء، بشوید، که در حدیث آمده که عاملش بدعت گذار است؛ یعنی بر خلاف سنت رفتار کرده است؛ زیرا آنچه در زمان پیامبر (ص) نبوده داخل دین کرده است. اینها همه از مصادیق بدعت است و حرمت شرعی دارد و از گناهان کبیره است. منظور از امر تازه و بی سابقه در دین این است که با هیچ یک از قوانین و مقررات اسلا م هماهنگی و سازگاری نداشته باشد پس تطبیق مقررات کلی اسلام بر مصادیق جدید و تازه بدعت نیست.
بدعت در لغت به معنای کار نو و بی سابقه است و در اصطلاح به معنای "ادخال ما لیس من الدین فی الدین" است؛ یعنی نسبت دادن چیزی به دین در حالی که در واقع جزو دین و شریعت نیست. بدعت گذاری در دین؛ سیئه دارد و از گناهان کبیره است و در حرمت آن هیچ تردیدی نیست. پیامبر اکرم (ص) فرمود: ایجاد هر امری که سابقه در دین نداشته بدعت و هر بدعتی گمراهی و هر گمراهی در آتش است. مانند کسی که نماز مستحبی را به جماعت بخواند یا سه مرتبه اعضاء وضوء را بقصد وضوء، بشوید، که در حدیث آمده که عاملش بدعت گذار است؛ یعنی بر خلاف سنت رفتار کرده است؛ زیرا آنچه در زمان پیامبر (ص) نبوده داخل دین کرده است. اینها همه از مصادیق بدعت است و حرمت شرعی دارد و از گناهان کبیره است. منظور از امر تازه و بی سابقه در دین این است که با هیچ یک از قوانین و مقررات اسلا م هماهنگی و سازگاری نداشته باشد پس تطبیق مقررات کلی اسلام بر مصادیق جدید و تازه بدعت نیست.
- [سایر] بدعت چیست؟ آیا سیئه یا حسنه دارد؟ چند مثال بزنید.
- [سایر] آیا جمله (حب علی حسنة لا تضر معها سیئة)، حدیث است؟ مقصود از آن چیست؟
- [سایر] مراد از نزاع صغروی و کبروی چیست؟ لطفا مثال بزنید
- [سایر] دلالت بر چند قسم است؟ و معنای آنها چیست؟ مثال بزنید.
- [سایر] شاذ و معلل در مسائل حدیثی چه معنایی دارد؟ مثال بزنید.
- [سایر] دلالت بر چند قسم است؟ و معنای آنها چیست؟ مثال بزنید.
- [سایر] لطفاً در رابطه با ادا کردن حروف شمسی و قمری توضیح داده و مثال بزنید.
- [سایر] منظور از این که اسلام را طبق زمان عمل کنیم چیست؟ لطفا مثال بزنید.
- [سایر] در جمع بین مؤنّث و مذکّر آیا اگر غلبه با مؤنث باشد باز هم جمع مذکر میآید؟ لطفاً مثال بزنید.
- [سایر] لطفا در مورد بصیرت توضیح بدید، مثال بزنید. اگر در قرآن نیز در این مورد است اشاره ای بفرمایید؟
- [آیت الله نوری همدانی] اذان دوّم در روز جمعه بِدْعَتْ وحرام است . احکام نمازجمعه
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اذان دوم در روز جمعه بدعت و حرام است. یعنی نباید یک اذان قبل از خطبه و یک اذان بعد از خطبه بگویند.
- [آیت الله علوی گرگانی] اذان دوم روز جمعه بدعت وحرام میباشد واین همان اذانیاست که در عرف مردم اذان سوم نامیده میشود وعامّه به آن عمل میکنند.
- [آیت الله وحید خراسانی] وظیفه امر به معروف و ناهی از منکر ان است که در امر به معروف و نهی از منکر غرض شارع مقدس را که ارشاد گمراه و اصلاح فاسد است در نظر داشته باشد و این مهم حاصل نمی شود مگر به ان که مبتلا به گناه را مانند عضو فاسد پیکر خود بداند و همچنان که به علاج پاره تن خود می پردازد به معالجه مبتلایان به مفاسد و امراض روحی بپردازد و امر به معروف و ناهی از منکر نباید غفلت کند که شاید در صحیفه عمل ان گناهکار حسنه ای باشد که خدا او را به ان ببخشد و در دفتر عمل خودش سییه ای باشد که او را به ان مواخذه کند
- [آیت الله وحید خراسانی] بر هر مسلمانی واجب است از بدعت گذاران در دین و کسانی که موجب افساد در دین و تزلزل عقاید حقه هستند اظهار برایت و بیزاری کند و دیگران را از فتنه و فساد انان بر حذر دارد
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر باران به عین نجس ببارد و به جای دیگر ترشّح کند، چنانچه چیزی از عین نجس همراه آن نباشد و هیچ وصفی از اوصاف سهگانه آن (بو، رنگ و مزه) تغییر نکرده باشد, پاک است; برای مثال, اگر باران بر خون ببارد و ترشّح کند و ذرّهای از خون در آن باشد یا بو یا رنگ یا مزّه خون گرفته باشد, نجس است.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر کسی لوازمی از درآمد سال مالی خریده است و استفاده نمود و پس از چند سال نیازی به آن نداشت؛ برای مثال : کسی کتاب هایی خریده بود و الآن نیازی به آن ندارد ; یا خانمی زیورآلات خرید، حالا که پیر شده است نیازی به زیور آلات ندارند، در این گونه موار د, اقوا آن است که خمس ندارند. وفات در بین سال خمسی
- [آیت الله اردبیلی] لازم نیست قرارداد مزارعه میان دو نفر باشد، بلکه ممکن است بین چند نفر باشد، به عنوان مثال یکی عهدهدار زمین، دیگری عهدهدار کشت، سومی عهدهدار بذر و چهارمی عهدهدار تأمین سایر وسایل زراعت و کارهای دیگر آن گردد، هر چند این نوع مزارعه خلاف احتیاط است و بهتر است به عنوان مصالحه انجام شود.
- [آیت الله اردبیلی] شروطی که واقف برای استفاده از وقف قرار میدهد، در صورتی که مشروع باشند، صحیح است و باید به آنها عمل شود، به عنوان مثال اگر برای سکونت طلاّب در مدرسهای شرط نماید که نماز شب بخوانند، باید به آن شرط عمل نمایند و در غیر این صورت نمیتوانند در آن مدرسه سکونت داشته باشند.
- [آیت الله اردبیلی] پس از تحقّق اقرار شرعی، اِنکار اعتباری ندارد؛ به عنوان مثال اگر اقرار کند: (فلانی مبلغ بیست هزار تومان از من طلبکار است) و پس از آن انکار نماید، انکار او اثری ندارد، همچنین اگر پس از اقرار به بدهکاری، مقداری از آن را انکار نماید، باز هم اعتباری ندارد.