منظور از مطابق با زمان عمل نمودن و تطبیق اسلا م با زمان، این است که در عین تفقه و بصیرت در دین داشتن، برای اجرای قوانین ثابت و غیر قابل تغییر اسلام، ساز و کار مناسب پیدا کنیم؛ جامع ترین نظریه ا ی که به گونه ی علمی به تمام ابعاد این مسئله پرداخته، نظریه ی (اندیشه ی مدون) است. این نظریه بر این باور است که بر اساس مبانی و اهدافی که دین تعریف نموده و با شناختی دقیق از زمان و مکان می توان ساز و کاری کار آمد مطابق با نیازهای جامعه و جهان در تمام ابعاد آن از دین عرضه کرد. یعنی؛ عناصر جهان شمول دین را استنباط کرد و به فلسفه، مکتب و نظام اسلامی دست یافت البته رسیدن به فلسفه،به شیوه ی کلامی، و دستیابی به مکتب و نظام اسلامی، به شیوه ی فقهی و تحلیلی صورت می گیرد که فقهای ما متکفل بیان آن هستند و آنها را هم بیان کرده اند بله ساز و کارها ، نیاز به امروزی شدن دارد که علوم در طراحی آنها کاربرد دارند و یقینا پیشرفت آن در طراحی بهتر و دقیق تر ساز و کارها، مؤثر است و این امر بر عهده ی خصوص فقها نمی باشد و کار مشترک فقیهان و عالمان علوم بشری دیگر است. به عنوان نمونه، اقتصادی که رسول اکرم صلی الله علیه وآله در مدینه، در سال پنجم هجری پیاده نمود با اقتصادی که ما در ایران در سال 1420 ه. ق پیاده می‌کنیم (البته اگر درست کشف کنیم و در کشف و استنباط خطا نکنیم)، باید در فلسفه و مکتب و نظام یکی باشند، اما در عینیت خارجی، ممکن است متفاوت باشند؛ چون شرایط آن زمان با زمان ما فرق دارد. بسیاری از خطاهایی که امروزه در بعضی از مسایل پیدا می‌شود، ناشی از همین عدم تفکیک مفاهیم است. مثلاً زمانی در دادگاه‌ها، دادستانی را حذف کردند، چون گمان می‌شد با حذف دادستانی که در زمان صدر اسلام وجود نداشت، دادگاه، اسلامی می‌شود. اما بایدتوجه کنیم که آیا دادستانی واقعاً مربوط به عناصر نظام قضایی اسلام است یا یکی از عناصر سازوکار است؟ شاید در آن زمان وجود چنین سازوکاری ضرورت نداشته اما در شرایط فعلی، وجود آن لازم باشد. دست یابی به صحت و سقم چنین مواردی، نیازمند استخراج صحیح نظام و اهداف اسلام در تمامی زمینه هاست. در پی این جستجو است که در می‌یابیم چه چیزهایی باید ثابت باشد و چه چیزهایی تابع شرایط است که ممکن است در شکل‌های مختلف تفاوت پیدا کند. منبع: http://farsi.islamquest.net
منظور از این که اسلام را طبق زمان عمل کنیم چیست؟ لطفا مثال بزنید.
منظور از مطابق با زمان عمل نمودن و تطبیق اسلا م با زمان، این است که در عین تفقه و بصیرت در دین داشتن، برای اجرای قوانین ثابت و غیر قابل تغییر اسلام، ساز و کار مناسب پیدا کنیم؛ جامع ترین نظریه ا ی که به گونه ی علمی به تمام ابعاد این مسئله پرداخته، نظریه ی (اندیشه ی مدون) است. این نظریه بر این باور است که بر اساس مبانی و اهدافی که دین تعریف نموده و با شناختی دقیق از زمان و مکان می توان ساز و کاری کار آمد مطابق با نیازهای جامعه و جهان در تمام ابعاد آن از دین عرضه کرد. یعنی؛ عناصر جهان شمول دین را استنباط کرد و به فلسفه، مکتب و نظام اسلامی دست یافت البته رسیدن به فلسفه،به شیوه ی کلامی، و دستیابی به مکتب و نظام اسلامی، به شیوه ی فقهی و تحلیلی صورت می گیرد که فقهای ما متکفل بیان آن هستند و آنها را هم بیان کرده اند بله ساز و کارها ، نیاز به امروزی شدن دارد که علوم در طراحی آنها کاربرد دارند و یقینا پیشرفت آن در طراحی بهتر و دقیق تر ساز و کارها، مؤثر است و این امر بر عهده ی خصوص فقها نمی باشد و کار مشترک فقیهان و عالمان علوم بشری دیگر است.
به عنوان نمونه، اقتصادی که رسول اکرم صلی الله علیه وآله در مدینه، در سال پنجم هجری پیاده نمود با اقتصادی که ما در ایران در سال 1420 ه. ق پیاده میکنیم (البته اگر درست کشف کنیم و در کشف و استنباط خطا نکنیم)، باید در فلسفه و مکتب و نظام یکی باشند، اما در عینیت خارجی، ممکن است متفاوت باشند؛ چون شرایط آن زمان با زمان ما فرق دارد.
بسیاری از خطاهایی که امروزه در بعضی از مسایل پیدا میشود، ناشی از همین عدم تفکیک مفاهیم است. مثلاً زمانی در دادگاهها، دادستانی را حذف کردند، چون گمان میشد با حذف دادستانی که در زمان صدر اسلام وجود نداشت، دادگاه، اسلامی میشود. اما بایدتوجه کنیم که آیا دادستانی واقعاً مربوط به عناصر نظام قضایی اسلام است یا یکی از عناصر سازوکار است؟ شاید در آن زمان وجود چنین سازوکاری ضرورت نداشته اما در شرایط فعلی، وجود آن لازم باشد. دست یابی به صحت و سقم چنین مواردی، نیازمند استخراج صحیح نظام و اهداف اسلام در تمامی زمینه هاست. در پی این جستجو است که در مییابیم چه چیزهایی باید ثابت باشد و چه چیزهایی تابع شرایط است که ممکن است در شکلهای مختلف تفاوت پیدا کند.
منبع: http://farsi.islamquest.net
- [سایر] بدعت چیست؟ آیا سیئه یا حسنه دارد؟ چند مثال بزنید.
- [سایر] بدعت چیست؟ آیا سیئه یا حسنه دارد؟ چند مثال بزنید.
- [سایر] مراد از نزاع صغروی و کبروی چیست؟ لطفا مثال بزنید
- [سایر] دلالت بر چند قسم است؟ و معنای آنها چیست؟ مثال بزنید.
- [سایر] شاذ و معلل در مسائل حدیثی چه معنایی دارد؟ مثال بزنید.
- [سایر] دلالت بر چند قسم است؟ و معنای آنها چیست؟ مثال بزنید.
- [سایر] لطفاً در رابطه با ادا کردن حروف شمسی و قمری توضیح داده و مثال بزنید.
- [سایر] با سلام؛ تا آنجا که اینجانب اطّلاع دارم در اسلام احکامی وجود دارد که حکم آنها به وسیلۀ قرعه مشخص میشود. لطفا در این مورد توضیح داده و چند مثال بزنید.
- [سایر] در جمع بین مؤنّث و مذکّر آیا اگر غلبه با مؤنث باشد باز هم جمع مذکر میآید؟ لطفاً مثال بزنید.
- [سایر] لطفا در مورد بصیرت توضیح بدید، مثال بزنید. اگر در قرآن نیز در این مورد است اشاره ای بفرمایید؟
- [آیت الله وحید خراسانی] بریدن عضوی از بدن مرده کافری که تشریح ان جایز است و یا کسی که مسلمان یا ذمی بودن او مشکوک است به منظور پیوند زدن ان به بدن شخص مسلمان جایز است و پس از ان که جزء بدن مسلمان شد احکام بدن مسلمان بر ان جاری است و همچنین پیوند زدن عضوی از اعضای حیوان نجس العین به بدن شخص مسلمان جایز است و پس از ان که جزء بدن مسلمان گشت احکام بدن مسلمان بر ان عضو جاری است
- [آیت الله علوی گرگانی] جائز است بریدن عضوی از بدن مرده کافر و یا مشکوک الاسلام، به منظور پیوند زدن آن به بدن شخص مسلمان وپس از پیوند زدن، چون جزو بدن مسلمان میشود، احکام بدن مسلمان بر او جاری است وهمینطور جائز است عضوی از اعضأ بدن حیوان نجس العین را به بدن شخص مسلمان پیوند زدن وچون پس از پیوند زدن جزو بدن مسلمان میگردد، احکام بدن مسلمان بر آن عضو جاری است ونماز خواندن با آن عضو نیز جائز است.
- [آیت الله خوئی] جایز است بریدن عضوی از بدن مردة کافر و یا مشکوک الاسلام، به منظور پیوند زدن آن به بدن شخص مسلمان و پس از پیوند زدن چون جزء بدن مسلمان میشود، احکام بدن مسلمان بر او جاری است و همین طور جایز است عضوی از اعضاء بدن حیوان نجسالعین را به بدن شخص مسلمان پیوند زدن و چون پس از پیوند زدن جزء بدن مسلمان میگردد، احکام بدن مسلمان بر آن عضو جاری است و نماز خواندن با آن عضو نیز جایز است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] تزریق خون انسانی به انسان دیگر برای درمان بیماری یا جراحی یا نجات جان او جایز است، خواه خون مسلمان باشد یا کافر، مرد باشد یا زن و خرید و فروش خون برای این منظور مانعی ندارد.
- [آیت الله سیستانی] زکات فطره را بنابر احتیاط واجب باید فقط به فقرا داد و منظور فقرای شیعه است که دارای شرایط گذشته در مستحقین زکات مال هستند ، و چنانچه در شهر از فقرای شیعه کسی نباشد میتواند آن را به فقرای دیگر مسلمانان داد ، ولی در هر صورت نباید به ناصبی داده شود .
- [آیت الله مکارم شیرازی] نبش قبر مسلمان یعنی شکافتن قبر او حرام است، هر چند طفل یا دیوانه باشد و منظور از نبش قبر آن است که آن را طوری بشکافند که آثار بدن میت ظاهر شود و اگر بدن ظاهر نشود اشکال ندارد، مگر این که موجب هتک و بی احترامی باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر در یک زمین جو و گندم و چیزی مثل برنج و لوبیا که زکات آن واجب نیست بکارد، چنانچه بر حسب معمول استفاده از هر دو جنس در موقع کشت منظور باشد، مخارج به نسبت مداخل تقسیم میشود، و اگر فایده یکی از آنها به قدری کم باشد که در موقع کشت منظور نباشد، مخارج از چیزی محسوب میشود که منظور باشد.
- [آیت الله بروجردی] کسی که معلوم نیست مسلمان است یا نه، پاک میباشد، ولی احکام دیگر مسلمانان را ندارد، مثلاً نمیتواند زن مسلمان بگیرد و نباید در قبرستان مسلمانان دفن شود.
- [آیت الله خوئی] کسی که معلوم نیست مسلمان است یا نه، پاک میباشد، ولی احکام دیگر مسلمانان را ندارد، مثلًا نمیتواند زن مسلمان بگیرد و باید در قبرستان مسلمانان دفن نشود.
- [آیت الله مظاهری] اگر کافر به هر لغتی شهادتین بگوید مسلمان میشود و بعد از مسلمان شدن احکام اسلام بر او بار میشود گرچه ندانیم قلباً مسلمان شده یا نه، ولی اگر بدانیم قلباً مسلمان نشده است مسلمان نیست و احکام اسلام را ندارد و همچنین است هرگاه شهادتین نگوید ولی قلباً به معنای او ایمان داشته باشد. 8 - تبعیّت