«هجرت» مصدر یا اسم مصدر است که به معنای «جدایی» یا «خروج» و «انتقال» از مکانی به مکان دیگر است.[1] واژه هجرت از واژه‌های مقدس و ارزشی در مکتب اسلام است که قرآن کریم در موارد زیادی از آن با نیکویی نام می‌برد: «و کسانی که ایمان آوردند و هجرت کردند و در راه خدا جهاد نمودند، و کسانی که (آنها را) جا و پناه دادند و یاری نمودند، آنها همان مؤمنان واقعی‌‏اند، برای آنان آمرزش و روزی‌ای نیکو و فراوان است».[2] ‏ «آنها که در راه خدا هجرت کردند، و از خانه‌‏های خود بیرون رانده شدند و در راه من آزار دیدند، و جنگ کردند و کشته شدند، بیقین گناهانشان را می‌‏بخشم و آنها را در باغ‌های بهشتی، که از زیر درختانش نهرها جاری است، وارد می‌‏کنم. این پاداشی است از طرف خداوند و بهترین پاداش‌ها نزد پروردگار است».[3] هر چند با شنیدن کلمه هجرت ابتدا هجرت مکانی به ذهن می‌آید، ولی اولاً هجرت مکانی(بویژه هجرتی که بر اساس دستورات دینی استوار است) ملازم و همراه یک نوع هجرت فکری و معنوی است. علاوه بر این‌که پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «مهاجر [حقیقی] کسی است که از گناه مهاجرت و دوری کند و محرمات را ترک نماید».[4] به همین جهت اندیشمندان اسلامی بویژه اهل عرفان با تعمق و دقت در مفهوم هجرت، بحث هجرت و سفر از نفس و اسفار اربعه را مطرح کرده‌اند. (برای اطلاع بیشتر از اسفار اربعه رجوع شود به پاسخ 23715 اسفار اربعه). منظور از نفس در این‌جا همان مرتبه طبیعت و خواهش‌های مادی است. برخی از اهل معرفت در این زمینه چنین می‌گویند: نزول برکات تجلیّات در قلب مفتوح از فیض قلب عالم امکان است و این معنای هجرت‏ است که باید پشت به این شهر و رو به شهر دیگر کرد؛ یعنی از طبیعت به ماورای آن روی آوردن[است. امیر المؤمنین می‌فرماید:] لا یقع اسم الهجرة علی أحد الّا بمعرفة الحجّة فی الارض فمن عرفها و أقر بها فهو مهاجر.[5] و این مهاجرت اعراض از نشئه عنصری است و در این اعراض برکاتی است؛ از جمله تمثلات نوریه در موطن خیال صقع نفس ناطقه که مظهر اسم شریف مصور است و مجبول بر محاکات هیئات ادراکیه است. نوم و احتضار و تنویم مغناطیسی و اشباه و نظائر آنها هیچ‌‏یک موضوعیت در حصول تمثلات ندارند و ملاک اعراض نفس از نشأه عنصری و احوال این‌سوئی و توجّه تام و حضور کامل به آن‌سوی داشتن است، [به بیان قرآن کریم]فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر[6] [بودن لازم است] .امام صادق(ع) فرمود: القلب حرم اللّه فلا تسکن فی حرم اللّه غیر اللّه.‏[7] ، [8] [1] . سیاح، احمد، فرهنگ جامع، ذیل واژه «هجرت»؛ الخوری الشرتونی، سعید، اقرب الموارد، واژه «هجرت». [2] . انفال، 74. [3] . آل عمران، 195. [4] . «الْمُهَاجِرُ مَنْ هَجَرَ السَّیِّئَاتِ وَ تَرَکَ مَا حَرَّمَ اللَّه»، کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 2 ص 235، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق. [5] . شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة(للصبحی صالح)، خ 189، ص 280، هجرت، قم، چاپ اول، 1414ق؛ نهج البلاغه، خ 187. [6] . قمر، 55. [7] . مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 67، ص 25، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق. ‏ [8] . حسن زاده آملی، حسن، انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه، ص 203، الف لام میم، تهران، چاپ اول، 1383ش.
«هجرت» مصدر یا اسم مصدر است که به معنای «جدایی» یا «خروج» و «انتقال» از مکانی به مکان دیگر است.[1]
واژه هجرت از واژههای مقدس و ارزشی در مکتب اسلام است که قرآن کریم در موارد زیادی از آن با نیکویی نام میبرد: «و کسانی که ایمان آوردند و هجرت کردند و در راه خدا جهاد نمودند، و کسانی که (آنها را) جا و پناه دادند و یاری نمودند، آنها همان مؤمنان واقعیاند، برای آنان آمرزش و روزیای نیکو و فراوان است».[2] «آنها که در راه خدا هجرت کردند، و از خانههای خود بیرون رانده شدند و در راه من آزار دیدند، و جنگ کردند و کشته شدند، بیقین گناهانشان را میبخشم و آنها را در باغهای بهشتی، که از زیر درختانش نهرها جاری است، وارد میکنم. این پاداشی است از طرف خداوند و بهترین پاداشها نزد پروردگار است».[3]
هر چند با شنیدن کلمه هجرت ابتدا هجرت مکانی به ذهن میآید، ولی اولاً هجرت مکانی(بویژه هجرتی که بر اساس دستورات دینی استوار است) ملازم و همراه یک نوع هجرت فکری و معنوی است. علاوه بر اینکه پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «مهاجر [حقیقی] کسی است که از گناه مهاجرت و دوری کند و محرمات را ترک نماید».[4]
به همین جهت اندیشمندان اسلامی بویژه اهل عرفان با تعمق و دقت در مفهوم هجرت، بحث هجرت و سفر از نفس و اسفار اربعه را مطرح کردهاند. (برای اطلاع بیشتر از اسفار اربعه رجوع شود به پاسخ 23715 اسفار اربعه).
منظور از نفس در اینجا همان مرتبه طبیعت و خواهشهای مادی است.
برخی از اهل معرفت در این زمینه چنین میگویند: نزول برکات تجلیّات در قلب مفتوح از فیض قلب عالم امکان است و این معنای هجرت است که باید پشت به این شهر و رو به شهر دیگر کرد؛ یعنی از طبیعت به ماورای آن روی آوردن[است. امیر المؤمنین میفرماید:] لا یقع اسم الهجرة علی أحد الّا بمعرفة الحجّة فی الارض فمن عرفها و أقر بها فهو مهاجر.[5] و این مهاجرت اعراض از نشئه عنصری است و در این اعراض برکاتی است؛ از جمله تمثلات نوریه در موطن خیال صقع نفس ناطقه که مظهر اسم شریف مصور است و مجبول بر محاکات هیئات ادراکیه است. نوم و احتضار و تنویم مغناطیسی و اشباه و نظائر آنها هیچیک موضوعیت در حصول تمثلات ندارند و ملاک اعراض نفس از نشأه عنصری و احوال اینسوئی و توجّه تام و حضور کامل به آنسوی داشتن است، [به بیان قرآن کریم]فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر[6] [بودن لازم است] .امام صادق(ع) فرمود: القلب حرم اللّه فلا تسکن فی حرم اللّه غیر اللّه.[7] ، [8] [1] . سیاح، احمد، فرهنگ جامع، ذیل واژه «هجرت»؛ الخوری الشرتونی، سعید، اقرب الموارد، واژه «هجرت». [2] . انفال، 74. [3] . آل عمران، 195. [4] . «الْمُهَاجِرُ مَنْ هَجَرَ السَّیِّئَاتِ وَ تَرَکَ مَا حَرَّمَ اللَّه»، کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 2 ص 235، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق. [5] . شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة(للصبحی صالح)، خ 189، ص 280، هجرت، قم، چاپ اول، 1414ق؛ نهج البلاغه، خ 187. [6] . قمر، 55. [7] . مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 67، ص 25، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق. [8] . حسن زاده آملی، حسن، انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه، ص 203، الف لام میم، تهران، چاپ اول، 1383ش.
- [سایر] با سلام چرا پیامبر هجرت کرد؟ در مورد هجرت پیامبر منابعی رو معرفی کنید.
- [سایر] چرا مبدأ تاریخ اسلام هجرت پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) به مدینه است؟
- [سایر] هجرت و مهاجران در تعالیم اسلام چه جایگاهی دارند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه کفّار بر یکی از کشورهای اسلامی مسلّط شوند، و اظهار شعایر اسلامی در آن کشور مقدور نباشد، ولی امکان هجرت به کشوری که اظهار شعایر دینی در آن ممکن است، وجود داشته باشد، آیا هجرت واجب می شود؟
- [سایر] مشرکان مکه، چگونه تصمیم به قتل پیامبراکرم(ص) گرفتند و او را مجبور به هجرت به مدینه کردند؟
- [سایر] در زمان هجرت پیامبر(ص) به مدینه، چه کسی درغار همراه پیامبراکرم(ص) بود؟
- [سایر] محل زندگی امام علی(ع)؛ آیا قبل از هجرت در خانه پدرش ابوطالب بود یا در خانه پیامبر بود؟ بعد از هجرت و قبل از ازدواج در کدام خانه زندگی میکرد؟ آیا خانهای جدا داشت؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه کفّار بر یکی از کشورهای اسلامی مسلّط شوند، و اظهار شعایر اسلامی در آن کشور مقدور نباشد، ولی امکان هجرت به کشوری که اظهار شعایر دینی در آن ممکن است، وجود داشته باشد، آیا هجرت واجب می شود؟
- [سایر] دلایل گریه و عزای امام رضا علیه السلام قبل از هجرت به خراسان را بیان فرمائید؟
- [سایر] چه حادثه ای در تاریخ منجر به هجرت پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) شد؟
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر فرض شود که شخص مکلّف در محلّی است که روز آن شش ماه وشب آن شش ماه است و میتواند هجرت کند ومنتقل شود به شهری که نماز وروزه را بوقتش بجا آورد واجب است که هجرت کند و اگر نمیتواند مهاجرت کند احتیاط واجب آن است که در هر بیست وچهار ساعت نماز پنجگانه را بجا آورد در صورتی که تاریک و روشن شدن هوا نتواند شب و روز را معین نماید و اگر بتواند روز و شب را معین نماید باید به همان روشن و تاریک شدن وقت نماز را معین و نماز بخواند.
- [آیت الله اردبیلی] مسافرت به کشورهای غیر اسلامی و اقامت در آنجا جهت تحصیل علوم روز یا تجارت و کسب و کار جایز است، به شرط آن که اطمینان داشته باشد در عقیده و عمل او انحرافی صورت نمیگیرد؛ بنابر این کسی که در آن مکانها اقامت گزیده اگر نسبت به خود یا زن و فرزندانش خوف انحراف داشته باشد، بر او لازم است که به سرزمینی که از خطر انحراف در امان است هجرت نماید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] چند کار در روایات به هنگام آشامیدن آب توصیه شده است: 1 آب را بطور مکیدن بیاشامد 2 در روز ایستاده آب بخورد 3 پیش از نوشیدن آب (بسم الله) و بعد آن (الحمد لله) بگوید. 4 آب را به سه نفس بیاشامد، نه یک نفس. 5 از روی میل آب بیاشامد. 6 بعد از نوشیدن آب حضرت امام حسین(علیه السلام) و اهل او را یاد کند و قاتلان ایشان را لعنت نماید.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] خواندن سوره قل هوالله احد را به یک نفس، مکروه است. چنانکه خواندن حمد هم با یک نفس، مکروه است.
- [آیت الله بهجت] مسافر نمیتواند در سفر روزه بگیرد، مگر اینکه روزه گرفتن در سفر را نذر کرده باشد، که در این صورت روزه گرفتن صحیح است، و بنابراحتیاط واجب روزه مستحبی را در سفر به نیت رجاء باید گرفت، مگر در مدینه مشرفه که بنابر روایت، مسافر میتواند برای برآورده شدن حاجت سه روز روزه بگیرد.
- [آیت الله نوری همدانی] مسافر می تواند برای خواستن حاجت سه روز در مدینه طیبه روز مستحبی بگیرد .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسافر می تواند برای خواستن حاجت سه روز در مدینه طیّبه روزه مستحبی بگیرد.
- [آیت الله بروجردی] مسافر میتواند برای خواستن حاجت سه روز در مدینه طیبه روزهی مستحبی بگیرد.
- [امام خمینی] مسافر می تواند برای خواستن حاجت، سه روز در مدینه طیبه روزه مستحبی بگیرد.
- [آیت الله مظاهری] یکی از گناهان بزرگ در اسلام، تعرّب پس از هجرت است، و معنای آن این است که انسان جایی رود که نتواند دین خود را حفظ کند؛ نظیر اینکه جایی رود که از معنویات و مسائل اسلامی دور بماند و نتواند او و وابستگان به او برخوردار از آشنائی با اسلام و مسائل دینی و معنویات انسانی شوند، و نظیر اینکه جایی رود که میداند خود او یا وابستگان به او فاسد میشوند، و اگر در چنین جاهایی باشد، خروج از آنجا را قرآن شریف واجب مؤکّد میداند.