1. در مورد معنای وحی و تفاوت آن با الهام پاسخ 88 «وحی و کیفیت آن» را مطالعه کنید. 2. خطورات به چیزهای گفته می‌شود که در قوه متخیله[i] یا متفکره پدید می‌آید. توضیح این‌که حکیمان قوۀ مدرک صور را «حس مشترک»، قوۀ مدرک معانی جزئی را «وهم» و «متوهمه»، قوه مدرک معانی کلی را عقل، قوۀ حافظ صور را «خیال» یا «مصوره»، قوۀ حافظ معانی را «حافظه و ذاکره» و قوۀ متصرف را «متخیله و متفکره» می‌نامند.[ii] با این توضیح که اگر قوه «وهم» قوه «متصرفه» را به کار گیرد «متخیله» و اگر قوه عقل آن‌را به کار گیرد «مفکره یا متفکره» می‌گویند.[iii] 3. اما حس ششم اصطلاحی جدید است که معمولاً برای تمام ادراکاتی به کار می‌رود که با حواس ظاهری یا باطنی به دست نیامده باشد. [i] . ر. ک: استفاده مناسب از قوه خیال، 14908؛ خیال از دیدگاه روان‌شناسی و نقش آن در انسان، 28308. [ii] . طوسی، نصیرالدین محمد بن محمد بن حسن، شرح الاشارات و التنبیهات مع المحاکمات، شرح اشارات، ج 2، ص 332، نشر البلاغة، قم، چاپ اول، 1375ش. [iii] . خواجه نصیر الدین طوسی، آغاز و انجام (به ضمیمه تعلیقات)، ص 186، وزارت ارشاد، تهران، چاپ چهارم، 1374ش. اقتباس از پاسخ 32002
1. در مورد معنای وحی و تفاوت آن با الهام پاسخ 88 «وحی و کیفیت آن» را مطالعه کنید.
2. خطورات به چیزهای گفته میشود که در قوه متخیله[i] یا متفکره پدید میآید. توضیح اینکه حکیمان قوۀ مدرک صور را «حس مشترک»، قوۀ مدرک معانی جزئی را «وهم» و «متوهمه»، قوه مدرک معانی کلی را عقل، قوۀ حافظ صور را «خیال» یا «مصوره»، قوۀ حافظ معانی را «حافظه و ذاکره» و قوۀ متصرف را «متخیله و متفکره» مینامند.[ii] با این توضیح که اگر قوه «وهم» قوه «متصرفه» را به کار گیرد «متخیله» و اگر قوه عقل آنرا به کار گیرد «مفکره یا متفکره» میگویند.[iii]
3. اما حس ششم اصطلاحی جدید است که معمولاً برای تمام ادراکاتی به کار میرود که با حواس ظاهری یا باطنی به دست نیامده باشد. [i] . ر. ک: استفاده مناسب از قوه خیال، 14908؛ خیال از دیدگاه روانشناسی و نقش آن در انسان، 28308. [ii] . طوسی، نصیرالدین محمد بن محمد بن حسن، شرح الاشارات و التنبیهات مع المحاکمات، شرح اشارات، ج 2، ص 332، نشر البلاغة، قم، چاپ اول، 1375ش. [iii] . خواجه نصیر الدین طوسی، آغاز و انجام (به ضمیمه تعلیقات)، ص 186، وزارت ارشاد، تهران، چاپ چهارم، 1374ش. اقتباس از پاسخ 32002
- [سایر] تفاوت وحی و الهام چیست؟
- [سایر] چه فرقی میان «وحی و الهام» و «الهام و تحدیث» وجود دارد؟
- [سایر] چرا خداوند به جای وحی به حضرت ابراهیم(ع) برای ذبح حضرت اسماعیل(ع) در خواب به او الهام کرد؟
- [آیت الله سیستانی] برای آقایان حالت جنب مشخص است ولی برای خانمها چه زمانی اتفاق می افتد؟ آیا زمانی که بدن بی حس می شود؟
- [سایر] آیا نزدیکی کردن (جماع) با زن بودایی که خود راضی به این کار است حرام است یا خیر؟ لطفا واضح و روشن پاسخ دهید من از اصطلاحات فقهی چیزی نمی دانم.
- [سایر] خانم دکتر از پاسخ خوب شما ممنوم مدتی است از ناحیه گوش چپ صدایی می شنوم عکس از ناحیه سر وبرسی گوش کردم ولی چیزی مشخص نشده ومن از این صدا رنج می برم چه کنم
- [سایر] باسلام خیلی خیلی ممنونم از اینکه وقتتون رو گذاشتید و سوالم رو خوندید وهمدردی کردیداما من می خواستم بدونم اشکال کار از کجاست؟وراه حلش چیه ؟ البته ببخشید من منظورتون رو از اینکه گفتید باخطاهای راهبردی خودم در آمیزم چی بود؟اگه وقت ندارید کوتاه پاسخ بدید اما یه جوری که واضح باشه .بازهم ممنونم.
- [سایر] مدت زیادی است که به یکی از دوستانم که دختر است و هم جنس خودم، علاقه زیادی پیدا کردم؛ او هم مرا بسیار دوست دارد اما وابستگی من بیشتر است. من دختری مؤمن و نماز خوان هستم، اما او کاملاً از نظر اعتقادی با من فرق دارد، ولی من تا کنون خیلی سعی کردم بر او تأثیر بگذارم و او را بیشتر با خدا آشنا کنم. می خواستم بدونم علاقه شدید من به او اشکال دارد و گناه است؟ من احساس یک مادر را نسبت به او دارم. گاهی اوقات مرا بوس می کند و من حس خاصی پیدا می کنم به طوری که وقتی دیگران این کار را می کنند این حس را ندارم. آیا این امر نیز اشکال دارد؟ خواهش می کنم واضح پاسخ دهید. متشکرم.
- [آیت الله مکارم شیرازی] از آن جا که قانون مجازات اسلامی از شرع انور الهام گرفته، و قانون گذار در مقام تدوین قانون با تمسّک به منابع معتبر فقهی شیعه مبادرت به انشای قانون نموده، در باب تعزیرات حکومتی پاسخ به سؤالات زیر مورد نیاز است: 1 با توجّه به سیاق مادّه 16 قانون مجازات اسلامی در باب تعریف تعزیر، منظور از جمله (به نظر حاکم واگذار شده است) چیست؟ آیا مراد از حاکم، حاکم شرع است، یا قاضی محکمه؟
- [سایر] در کتاب اسلام شناسی دکتر شریعتی راجع به خاتمیت مطالبی آمده است که انسان را بی نیاز به وحی در عصر حاضر می داند و تمدن اسلام و یونان را قادر به هدایت انسان می داند. آیا چنین مطالبی درست بوده و به نظر پاسخ دهنده کتب ایشان (دکتر شریعتی) برای مطالعه توصیه می شود؟
- [آیت الله خوئی] اگر مرد بعد از عقد بفهمد که زن یکی از هفت عیب را که ذکر میشود دارد میتواند عقد را به هم بزند: (اول): دیوانگی. (دوم): مرض خوره. (سوم): مرض برص. (چهارم): کوری. (پنجم): زمینگیر بودن و در حکم آن است شلی که شل بودن او واضح باشد. (ششم): افضاء، یعنی راه بول و حیض و یا راه حیض و غائط او یکی شده باشد. (هفتم): آن که گوشت یا استخوانی یا غدهای در فرج او باشد که مانع از نزدیکی شود.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر مرد بعد از عقد بفهمد که زن یکی از هفت عیب را دارد میتواند عقد را به هم بزند: اوّل - دیوانگی; دوم - مرض خوره; سوم - مرض پیسی; چهارم کوری; پنجم - شل بودن واضح گرچه به حد زمینگیر بودن نرسد; ششم - آن که افضا شده یعنی راه بول وحیض او یکی شده باشد وامّا نسبت به یکی شدن راه حیض وغائط در اجرای حکم افضأ محلّ اشکال است; هفتم - آن که گوشت یا استخوانی یا غدّهای در فرج او باشد که مانع نزدیکی شود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر مرد بعد از عقد بفهمد که زن یکی از هفت عیب را دارد می تواند عقد را به هم بزند به شرط آنکه معلوم شود که عیب پیش از عقد بوده است: اول: دیوانگی. دوم: مرض خوره. سوّم: مرض بَرَص (پیسی). چهارم: کوری. پنجم: زمین گیر بودن و در حکم آن است شلی که شل بودن او واضح باشد. ششم: آن که افضا شده یعنی راه بول و حیض یا راه حیض و غائط او یکی شده باشد ولی اگر راه حیض و غائط او یکی شده باشد به هم زدن عقد اشکال دارد و باید احتیاط شود. هفتم: آن که گوشت، یا استخوانی یا غده ای در فرج او باشد که مانع نزدیکی شود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] (استفادهای) که مال را برای آن اجاره میدهند، یا (کاری) که برای آن اجیر میشوند، شش شرط دارد: اوّل: آن که این استفاده یا کار معلوم باشد؛ پس اگر چیزی را که اجاره میدهند چند استفاده دارد، باید استفاده و کاری را که مورد نظر طرفین است، مشخص نمایند؛ مثلاً اگر ماشینی را که هم میتواند مسافر حمل کند و هم بار، اجاره دهند باید در موقع اجاره معیّن کنند که حمل مسافر یا باربری آن مال مستأجر است یا همه استفادههای آن. دوم: آن که این استفاده یا کار ممکن باشد؛ پس اجاره دادن زمین برای زراعت در صورتی که آب باران برای زراعت کافی نبوده و مشروب کردن آن از راه دیگر هم ممکن نباشد، صحیح نیست. همچنان که اجیر کردن شخص بیسواد برای تدریس صحیح نمیباشد. سوم: آن که حلال باشد؛ بنابراین اجاره دادن دکان برای شرابفروشی یا نگهداری شراب و کرایه دادن وسیله نقلیه برای حمل و نقل شراب، باطل است. چهارم: آن که انجام آن کار از نظر شرع به طور مجّانی واجب نباشد؛ پس اجیر شدن برای انجام کارهایی که جزء حقوق لازمالرعایه مردم است؛ مانند: نجات مسلمان از غرق شدن و تعلیم اصول دین و مقدار واجب از فروع دین و انجام مقدار واجب از مراسم به خاکسپاری مسلمانان، همچون کفن کردن و نماز خواندن و دفن کردن - که از حقوقی هستند که میّت مسلمان بر زندهها دارد - صحیح نیست ولی اجیر شدن برای کارهایی که جزء حقوق لازمالرعایه مردم نیست، مانعی ندارد. پنجم: پول دادن برای آن در نظر مردم بیهوده نباشد؛ و اجیر کردن دیگری برای این که نماز واجب خود را بخواند یا روزه واجب خود را بگیرد، چون برای مستأجر ثواب اخروی بلکه گاهی نفع دنیوی دارد، اشکال ندارد. ششم: مدت استفاده را معیّن نمایند و اگر برای انجام کاری اجیر میشوند باید زمان انجام آن کار را مشخّص کنند؛ مثلاً در سفارش خیاطی علاوه بر این که با خیاط قرار میگذارند لباس معیّنی را به شکل مخصوصی بدوزد، باید مدّت زمانی را که خیاط باید در آن زمان لباس را بدوزد، مشخّص کنند.