1. در مقابل آیاتی که برخی به آنها استدلال می‌‌کنند تا اسلام را به منطقۀ حجاز و عربستان محدود کنند، آیات فراوانی در قرآن وجود دارد که رسالت پیامبر اسلام(ص) را جهانی و فرا منطقه‌­ای اعلام می‌­کند؛ مانند: 1-1. «وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمین»؛[1] و ما تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم. 1-2. «وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ کَافَّةً لِلنَّاسِ بَشیراً وَ نَذیراً وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُون»؛[2] و ما تو را نفرستادیم مگر نگه‌دارنده همه مردم (از عصر خود تا انقراض نسلشان) و مژده ‏دهنده (صالحان) و بیم ‏کننده (بدکاران) باشی، اما بیشتر مردم نمی‌‏دانند. 1-3. «إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِکْری‏ لِلْعالَمینَ»؛[3] این (قرآن) جز تذکری برای جهانیان نیست. بنابر این، با توجه به این آیات و آیات مشابه، رسالت پیامبر اسلام(ص) تنها برای مردم مکه و عربستان نبوده، بلکه آن حضرت مأموریت جهانی داشتند. البته موفق نشدن در یک منطقه نمی‌تواند دلیلی بر تبلیغ نکردن و خودداری از ایفای مسئولیت در مناطق دیگر باشد. کسی که محتوای تعالیمش برای تمام مردم جهان است، هدف از بعثتش نجات جهانیان از جهل و خرافه‌پرستی است، تعالیم و آموزه‌هایش را به مردم عرضه می‌کند. منتها مردم برخی از مناطق توفیق پذیرش آن تعالیم و آموزه‌ها را که مطابق با خواست فطرت و سرشت انسانی است پیدا می‌کنند، و ملتی دیگر این سعادت نصیبشان نمی‌شود. به شهادت خود قرآن -که می‌فرماید: «إِنَّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّا کَفُوراً»؛[4] ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد (و پذیرا گردد) یا ناسپاس - وظیفه پیامبر راهنمایی بشر به سوی سعادت است، نه سلطه و تصرف مناطق جغرافیایی؛ لذا مسلمان نشدن مردم مکه مانع دعوت از مردم ایران، روم، حبشه و... نخواهد شد. 2. اما متن نامه‌های پیامبر اسلام(ص) به سران کشورهایی؛ مانند پادشاه حبشه، روم، ایران و... در کتاب‌های تاریخی وجود دارد. ما در این مقال سه نامه را به عنوان نمونه بیان می‌کنیم: 2-1. اولین نامه‏٬ نامه‌‌ای است که از سوی پیامبر اسلام(ص) توسط دحیه کلبی به هرقل(امپراتور روم شرقی) ارسال شد. متن این نامه چنین است: «بسم الله الرحمن الرحیم؛ من محمد بن عبدالله و رسوله الی هرقل عظیم الروم سلام علی من اتبع الهدی. اما بعد: فانی ادعوک بدعایة الاسلام، اسلم تسلم و اسلم یؤتک الله اجرک مرتین. فان تولیت فعلیک اثم الاریسین. و یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلی‏ کَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا الله وَ لا نُشْرِکَ به شَیْئاً، وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً من دُونِ الله فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُون‏» ؛[5] به نام خداوند بخشنده مهربان از محمد بنده و فرستاده خدا به هرقل، بزرگ رومیان. کسی که پیرو راستی گردد گزند نمی‌‏‌بیند. اسلام بیاور تا سالم بمانی و اسلام بیاور تا خدا دوبار تو را پاداش دهد، و اگر از پذیرش دعوتم سر باز زدی، گناه رعایایت بر گردن تو خواهد بود. ای اهل‏ کتاب! به سوی سخنی بیایید که میان ما و شما مشترک است. جز خداوند را نپرستیم و چیزی را شریک او قرار ندهیم، و بعضی از ما بعضی دیگر را به جای خدا ارباب نگیرد. پس اگر (از این پیشنهاد) سرباز زدند، بگویید: گواه باشید که ما مسلمان و تسلیم خداییم. همان‌گونه که ملاحظه می‌شود در هیچ‌جای این نامه نیامده است، اگر دعوت مرا نپذیرفتید با شما می‌جنگم و یا رسالتم در صورت نافرمانی نبرد با شما است. آنچه در این نامه ممکن است دست‌آویز دشمنان و مخالفان اسلام باشد جمله «اسلم تسلم» است که این جمله به معنای در امان ماندن از جنگ نیست، بلکه به معنای دخول در حریم امن الهی و بهره‌مندی از رحمت گسترده خداوند در برابر عذاب و نقمت پروردگار است؛ به دو دلیل: الف. قرآن می‌فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّة...»؛[6] هان ای کسانی که ایمان آورده‌‏اید، همگی داخل در سلم شوید. «سلم» و «سلام»، در لغت به معنای صلح و آرامش است. البته بعضی آن‌را به معنای اطاعت تفسیر کرده‌‏اند.[7] از مفهوم این آیه چنین استفاده می‌‏شود که صلح و آرامش تنها در پرتو ایمان امکان‌‏پذیر است، و تنها با تکیه بر قوانین مادی هرگز جنگ و ناامنی و اضطراب از دنیا بر چیده نخواهد شد؛ زیرا عالم ماده، و علاقه به آن، همواره سرچشمه کشمکش‌ها و تصادم‌ها است، و اگر نیروی معنوی ایمان، آدمی را کنترل نکند، صلح غیر ممکن است.[8] ب. «و اگر از پذیرش آن سر باز زدی، گناه رعایایت (کشاورزان) بر گردن تو خواهد بود». صریح این نوشته پیامبر می‌گوید؛ اگر دعوتم را اجابت نکردی و مانع از رسیدن ندای توحید به مردم تحت حکومت خویش شدی، گناه شهروندانت بر گردن تو است؛ لذا بر اساس صریح قرآن مأموریت پیامبر دعوت مردم به آوردگاه صلح و صفا است، نه جنگ و خون‌ریزی. 2-2. «بسم الله الرحمن الرحیم: من رسول الله الی النجاشی الاصحم ملک الحبشه. سلم انت. فانی احمد الیک الله الملک القدوس السلام المومن المهیمن و اشهد ان عیسی بن مریم روح الله و کلمته القاها الی مریم البتول الطیبه الحصینه فحملت ‏بعیسی فخلقه الله من روحه و نفخه کما خلق آدم بیده و نفخه. انی ادعوک الی الله وحده لاشریک له و الموالاة علی طاعته و ان تتبعنی و تومن بالذی جاءنی، فانی رسول الله و بعثت الیک ابن عمی جعفر و نفرا معه من المسلمین. فذا جاءک فاقرهم، و دع التجبر. فانی ادعوک و جنودک الی الله، فقد بلغت و نصحت، فاقبلو نصحی. والسلام علی من اتبع الهدی»؛[9] به نام خداوند بخشنده و مهربان از محمد پیامبر خدا به نجاشی اصحم پادشاه حبشه. تو با ما در صلح هستی. من بر خدای ملک قدوس سلام مؤمن مهیمن درود می‌ گویم و شهادت می‌‏دهم که عیسی پسر مریم روح خدا و کلمه او است که وی را به مریم دوشیزه پاکیزه القا کرد و عیسی را بار گرفت و خدا عیسی را از روح خود آفرید، چنان‌که آدم را با دست و دمیدن روح خود در او آفرید. من تو را به خدای یگانه بی‌‏شریک و اطاعت از وی دعوت می‌‏کنم که پیرو من شوی و به خدایی که مرا فرستاده ایمان بیاوری که من پیامبر خدایم و پسر عمویم جعفر و جمعی از مسلمانان را به سوی تو فرستاده‌‏ام و چون بیایند، آنها را بپذیر و از تکبر بر کنار باش که من تو را با سپاهت ‏به سوی خدا می‌‏خوانم. من پیام خدا را ابلاغ کردم و اندرز دادم. اندرز مرا بپذیر و درود بر آن‌که پیرو هدایت‏ شد. 2-3. «بسم الله الرحمن الرحیم: من محمد رسول الله الی کسری عظیم فارس. سلام علی من اتبع الهدی و آمن بالله و رسوله و شهد ان لااله الا الله وحده لاشریک له و ان محمد عبده و رسوله. ادعوک بدعاء الله فانی رسول الله الی الناس کافة لانذر من کان حیا و یحق القول علی الکافرین. فاسلم تسلم. فان ابیت فان اثم المجوس علیک»؛[10] به نام خداوند بخشنده و مهربان از محمد فرستاده خدا به خسرو، بزرگ پارسیان. درود بر آن‌که پیرو هدایت ‏شود و به خدا و پیغمبر وی ایمان آورد و شهادت دهد که خدایی جز خدای یکتا نیست. من پیامبر خدا به سوی همه مردمم تا زندگان را بیم دهم و سخن حق بر کافران ثابت شود. اسلام بیاور تا سالم بمانی و اگر دریغ کنی گناه مجوسان به گردن تو است. چنان‌که ملاحظه می‌شود در این نامه‌ها سخنی از تهدید و جنگ به میان نیامده است. [1] . انبیاء، 107. [2] . سباء، 28. [3] . انعام، 90. [4] . انسان، 3. [5] . طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 2، ص 649، دار التراث، بیروت، چاپ دوم، 1387ق؛ احمدی میانجی، علی، مکاتیب الرسول، ج 2، ص 390، دارالحدیث، قم، چاپ اول، 1419ق. [6] . بقره، 208. [7] . مهیار، رضا، فرهنگ أبجدی عربی- فارسی، متن، ص 58، بی‌جا، بی‌تا. [8] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏2، ص 81، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1374ش. [9] . تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)،ج 2، ص 652؛ مکاتیب الرسول، ج 2، ص 430. [10] . همان، ج 2، ص 654- 655؛ مکاتیب الرسول، ج 2، ص 316.
با سلام؛ پیامبر اکرم(ص) بر اساس کدام آیه از قرآن، به پادشاهان اطراف عربستان نامه نوشتند؟(آن هم زمانی که حتی مکه را نیز فتح نکرده بودند). متن کامل این نامهها آیا موجود است؟ آیا در این نامهها آمده است که اگر دعوت مرا نپذیرید با شما جنگ خواهم کرد؟
1. در مقابل آیاتی که برخی به آنها استدلال میکنند تا اسلام را به منطقۀ حجاز و عربستان محدود کنند، آیات فراوانی در قرآن وجود دارد که رسالت پیامبر اسلام(ص) را جهانی و فرا منطقهای اعلام میکند؛ مانند:
1-1. «وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمین»؛[1] و ما تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم.
1-2. «وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ کَافَّةً لِلنَّاسِ بَشیراً وَ نَذیراً وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُون»؛[2] و ما تو را نفرستادیم مگر نگهدارنده همه مردم (از عصر خود تا انقراض نسلشان) و مژده دهنده (صالحان) و بیم کننده (بدکاران) باشی، اما بیشتر مردم نمیدانند.
1-3. «إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِکْری لِلْعالَمینَ»؛[3] این (قرآن) جز تذکری برای جهانیان نیست.
بنابر این، با توجه به این آیات و آیات مشابه، رسالت پیامبر اسلام(ص) تنها برای مردم مکه و عربستان نبوده، بلکه آن حضرت مأموریت جهانی داشتند. البته موفق نشدن در یک منطقه نمیتواند دلیلی بر تبلیغ نکردن و خودداری از ایفای مسئولیت در مناطق دیگر باشد. کسی که محتوای تعالیمش برای تمام مردم جهان است، هدف از بعثتش نجات جهانیان از جهل و خرافهپرستی است، تعالیم و آموزههایش را به مردم عرضه میکند. منتها مردم برخی از مناطق توفیق پذیرش آن تعالیم و آموزهها را که مطابق با خواست فطرت و سرشت انسانی است پیدا میکنند، و ملتی دیگر این سعادت نصیبشان نمیشود. به شهادت خود قرآن -که میفرماید: «إِنَّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّا کَفُوراً»؛[4] ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد (و پذیرا گردد) یا ناسپاس - وظیفه پیامبر راهنمایی بشر به سوی سعادت است، نه سلطه و تصرف مناطق جغرافیایی؛ لذا مسلمان نشدن مردم مکه مانع دعوت از مردم ایران، روم، حبشه و... نخواهد شد.
2. اما متن نامههای پیامبر اسلام(ص) به سران کشورهایی؛ مانند پادشاه حبشه، روم، ایران و... در کتابهای تاریخی وجود دارد. ما در این مقال سه نامه را به عنوان نمونه بیان میکنیم:
2-1. اولین نامه٬ نامهای است که از سوی پیامبر اسلام(ص) توسط دحیه کلبی به هرقل(امپراتور روم شرقی) ارسال شد. متن این نامه چنین است:
«بسم الله الرحمن الرحیم؛ من محمد بن عبدالله و رسوله الی هرقل عظیم الروم سلام علی من اتبع الهدی. اما بعد: فانی ادعوک بدعایة الاسلام، اسلم تسلم و اسلم یؤتک الله اجرک مرتین. فان تولیت فعلیک اثم الاریسین. و یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلی کَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا الله وَ لا نُشْرِکَ به شَیْئاً، وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً من دُونِ الله فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُون» ؛[5]
به نام خداوند بخشنده مهربان
از محمد بنده و فرستاده خدا به هرقل، بزرگ رومیان. کسی که پیرو راستی گردد گزند نمیبیند. اسلام بیاور تا سالم بمانی و اسلام بیاور تا خدا دوبار تو را پاداش دهد، و اگر از پذیرش دعوتم سر باز زدی، گناه رعایایت بر گردن تو خواهد بود. ای اهل کتاب! به سوی سخنی بیایید که میان ما و شما مشترک است. جز خداوند را نپرستیم و چیزی را شریک او قرار ندهیم، و بعضی از ما بعضی دیگر را به جای خدا ارباب نگیرد. پس اگر (از این پیشنهاد) سرباز زدند، بگویید: گواه باشید که ما مسلمان و تسلیم خداییم.
همانگونه که ملاحظه میشود در هیچجای این نامه نیامده است، اگر دعوت مرا نپذیرفتید با شما میجنگم و یا رسالتم در صورت نافرمانی نبرد با شما است. آنچه در این نامه ممکن است دستآویز دشمنان و مخالفان اسلام باشد جمله «اسلم تسلم» است که این جمله به معنای در امان ماندن از جنگ نیست، بلکه به معنای دخول در حریم امن الهی و بهرهمندی از رحمت گسترده خداوند در برابر عذاب و نقمت پروردگار است؛ به دو دلیل:
الف. قرآن میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّة...»؛[6] هان ای کسانی که ایمان آوردهاید، همگی داخل در سلم شوید.
«سلم» و «سلام»، در لغت به معنای صلح و آرامش است. البته بعضی آنرا به معنای اطاعت تفسیر کردهاند.[7] از مفهوم این آیه چنین استفاده میشود که صلح و آرامش تنها در پرتو ایمان امکانپذیر است، و تنها با تکیه بر قوانین مادی هرگز جنگ و ناامنی و اضطراب از دنیا بر چیده نخواهد شد؛ زیرا عالم ماده، و علاقه به آن، همواره سرچشمه کشمکشها و تصادمها است، و اگر نیروی معنوی ایمان، آدمی را کنترل نکند، صلح غیر ممکن است.[8]
ب. «و اگر از پذیرش آن سر باز زدی، گناه رعایایت (کشاورزان) بر گردن تو خواهد بود».
صریح این نوشته پیامبر میگوید؛ اگر دعوتم را اجابت نکردی و مانع از رسیدن ندای توحید به مردم تحت حکومت خویش شدی، گناه شهروندانت بر گردن تو است؛ لذا بر اساس صریح قرآن مأموریت پیامبر دعوت مردم به آوردگاه صلح و صفا است، نه جنگ و خونریزی.
2-2. «بسم الله الرحمن الرحیم: من رسول الله الی النجاشی الاصحم ملک الحبشه. سلم انت. فانی احمد الیک الله الملک القدوس السلام المومن المهیمن و اشهد ان عیسی بن مریم روح الله و کلمته القاها الی مریم البتول الطیبه الحصینه فحملت بعیسی فخلقه الله من روحه و نفخه کما خلق آدم بیده و نفخه. انی ادعوک الی الله وحده لاشریک له و الموالاة علی طاعته و ان تتبعنی و تومن بالذی جاءنی، فانی رسول الله و بعثت الیک ابن عمی جعفر و نفرا معه من المسلمین. فذا جاءک فاقرهم، و دع التجبر. فانی ادعوک و جنودک الی الله، فقد بلغت و نصحت، فاقبلو نصحی. والسلام علی من اتبع الهدی»؛[9]
به نام خداوند بخشنده و مهربان
از محمد پیامبر خدا به نجاشی اصحم پادشاه حبشه. تو با ما در صلح هستی. من بر خدای ملک قدوس سلام مؤمن مهیمن درود می گویم و شهادت میدهم که عیسی پسر مریم روح خدا و کلمه او است که وی را به مریم دوشیزه پاکیزه القا کرد و عیسی را بار گرفت و خدا عیسی را از روح خود آفرید، چنانکه آدم را با دست و دمیدن روح خود در او آفرید. من تو را به خدای یگانه بیشریک و اطاعت از وی دعوت میکنم که پیرو من شوی و به خدایی که مرا فرستاده ایمان بیاوری که من پیامبر خدایم و پسر عمویم جعفر و جمعی از مسلمانان را به سوی تو فرستادهام و چون بیایند، آنها را بپذیر و از تکبر بر کنار باش که من تو را با سپاهت به سوی خدا میخوانم. من پیام خدا را ابلاغ کردم و اندرز دادم. اندرز مرا بپذیر و درود بر آنکه پیرو هدایت شد.
2-3. «بسم الله الرحمن الرحیم: من محمد رسول الله الی کسری عظیم فارس. سلام علی من اتبع الهدی و آمن بالله و رسوله و شهد ان لااله الا الله وحده لاشریک له و ان محمد عبده و رسوله. ادعوک بدعاء الله فانی رسول الله الی الناس کافة لانذر من کان حیا و یحق القول علی الکافرین. فاسلم تسلم. فان ابیت فان اثم المجوس علیک»؛[10]
به نام خداوند بخشنده و مهربان
از محمد فرستاده خدا به خسرو، بزرگ پارسیان. درود بر آنکه پیرو هدایت شود و به خدا و پیغمبر وی ایمان آورد و شهادت دهد که خدایی جز خدای یکتا نیست. من پیامبر خدا به سوی همه مردمم تا زندگان را بیم دهم و سخن حق بر کافران ثابت شود. اسلام بیاور تا سالم بمانی و اگر دریغ کنی گناه مجوسان به گردن تو است.
چنانکه ملاحظه میشود در این نامهها سخنی از تهدید و جنگ به میان نیامده است. [1] . انبیاء، 107. [2] . سباء، 28. [3] . انعام، 90. [4] . انسان، 3. [5] . طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 2، ص 649، دار التراث، بیروت، چاپ دوم، 1387ق؛ احمدی میانجی، علی، مکاتیب الرسول، ج 2، ص 390، دارالحدیث، قم، چاپ اول، 1419ق. [6] . بقره، 208. [7] . مهیار، رضا، فرهنگ أبجدی عربی- فارسی، متن، ص 58، بیجا، بیتا. [8] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 2، ص 81، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1374ش. [9] . تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)،ج 2، ص 652؛ مکاتیب الرسول، ج 2، ص 430. [10] . همان، ج 2، ص 654- 655؛ مکاتیب الرسول، ج 2، ص 316.
- [سایر] پیامبر اکرم(ص) چه کسانی(گروهی) را پس از فتح مکه نبخشیدند؟
- [سایر] بر اساس چه سندی قرآن کریم از زمان پیامبر اکرم(ص) متواتر است؟
- [سایر] آیا از نسل محمد بن عبدالوهاب کسی در عربستان باقی مانده است؟ اگر هست, آیا دارای پست و مقامی هست؟
- [سایر] با توجه به آیات 2 سوره فتح و 19 سوره محمد، چرا اهل سنت عصمت پیامبراکرم(ص) را فقط در دریافت وحی می پذیرند؟
- [سایر] قرآن در دیدگاه پیامبر اکرم(ص) و حضرت زهرا(س) چگونه توصیف شده است؟
- [سایر] رسول خدا(ص) شدیدترین خطاب به دوزخیان را کدام آیه از قرآن میداند؟
- [سایر] چرا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در فتح مکه بر ابوسفیان منت نهاده و او را آزاد گذاشت؟
- [سایر] پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) قبل از بعثت و در میان مردم مشرک عربستان، از چه دینی پی روی می کرده است؟
- [سایر] دعوت از خویشان توسط پیامبر اکرم(ص) چگونه بود؟
- [سایر] چرا زنان پیامبر اسلام (ص ) بعد از وفات پیامبر اکرم(ص ), نمی توانستند ازدواج کنند؟
- [آیت الله بهجت] دستور سجده سهو این است که بعد از سلام نماز فوراً نیت سجده سهو کند و پیشانی را به چیزی که سجده بر آن صحیح است بگذارد و بنابر احتیاط واجب بهنحو مأثور بگوید: (بسم اللّه و بِاللّه و صَلَّی اللّه عَلی محمّدٍ و آلِ محمّد) یا (بسم اللّه و باللّه اللّهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ)، ولی بهتر است بگوید: (بسم اللّه و باللّه السّلامُ عَلَیکَ اَیّهَا النَّبِیُّ و رَحْمَةُ اللّه وَ بَرَکاتُه)، بعد باید بنشیند و دوباره به سجده رود و یکی از ذکرهایی را که گفته شد بگوید و بنابر اظهر وقتی سر از سجده برداشت تشهد بخواند، سپس سلام بدهد.
- [آیت الله اردبیلی] (اَشْهَدُ أنْ لا إلهَ إلاَّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ) یعنی: (شهادت میدهم که هیچ معبودی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یگانه است و شریک ندارد.) (وَأشْهَدُ أنَّ مُحَمَّدا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ) یعنی: (شهادت میدهم که محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم بنده خدا و فرستاده اوست.) (أللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ) یعنی: (خدایا بر محمد و آل محمد رحمت فرست.) (وَتَقَبَّلْ شَفاعَتَهُ وَارْفَعْ دَرَجَتَهُ) یعنی: (و شفاعت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم را قبول کن و مقام آن حضرت را نزد خود بلند فرما.) (اَلسَّلامُ عَلَیْکَ أیُّهَا النَّبِیُّ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ) یعنی: (سلام بر تو ای پیامبر و رحمت و برکات خدا بر تو باد.) (اَلسَّلامُ عَلَیْنا وَعَلی عِبادِ اللّهِ الصّالِحینَ) یعنی: (سلام خداوند بر ما نمازگزاران و تمام بندگان نیکوکار او باد.) (اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ) یعنی: (سلام و رحمت و برکات خداوند بر شما باد.)
- [آیت الله سبحانی] دستور سجده سهو این است که بعد از سلام نماز فوراً نیّت سجده سهو کند و پیشانی را به چیزی که سجده بر آن صحیح است بگذارد و بگوید: (بِسْمِ اللهِ و باللهِ وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّد وَ آلهِ یا بِسْمِ الله وَ بِاللهِ اَللَّهُمَّ صَلّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد) ولی بهتر است بگوید (بِسْمِ اللهِ وَ بِاللهِ اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیُّهَا النَّبِیُّ وَ رَحْمَة الله وَ بَرَکاتُه)، بعد باید بنشیند و دوباره به سجده رود و یکی از ذکرهائی را که گفته شد بگوید و بنشیند و بعد از خواندن تشهد سلام دهد. قضای سجده و تشهد فراموش شده
- [آیت الله بروجردی] دستور سجدهی سهو اینست که بعد از سلامِ نماز، فوراً نیت سجدهی سهو کند و پیشانی را به چیزی که سجده بر آن صحیح است بگذارد و بگوید:(بِسْمِ اللهِ وَ بِاللهِ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ) یا (بِسْمِ اللهِ وَ بِاللهِاَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ)ولی بهتر است بگوید:(بِسْمِ اللهِ وَ بِاللهِ اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیهَا النَّبی وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ)بعد باید بنشیند و دوباره به سجده رود و یکی از ذکرهایی را که گفته شد بگوید و بنشیند و بعد از خواندن تشهّد سلام دهد.قضای سجده و تشهّد فراموش شده
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . دستور سجده سهو این است که بعد از سلام نماز فوراً نیت سجده سهو کند، و پیشانی را به چیزی که سجده بر آن صحیح است بگذارد، و ذکر بگوید، و ذکر سجده سهو را به سه نحو می شود انجام داد. اول "بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ وَصَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّد وَآلِه". دوم "بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد". سوم "بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ السَّلاَمُ عَلَیْکَ اَیُّهَا النَّبِیُّ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکَاتُه"، و احتیاط اختیار قسم سوم است، بعد باید بنشیند و دوباره به سجده رود و ذکر را بگوید و بنشیند و بعد از خواندن تشهد سلام دهد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مستحب است در شب اول قبر، دو رکعت نماز وحشت برای میت بخوانند و دستور آن این است که: در رکعت اول بعد از حمد، یک مرتبه آیة الکرسی و در رکعت دوم بعد از حمد ده مرتبه "إنّا أنْزَلْناه" بخوانند و بعد از سلام نماز بگویند: اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَابْعَثْ ثَوَابَهَا إلی قَبْرِ فُلان و به جای کلمه فلان، اسم میت را بگویند.
- [آیت الله سبحانی] مستحب است در شب اول قبر، دو رکعت نماز لیلة الدفن برای میّت بخوانند و دستور آن این است که در رکعت اول بعد از حمد یک مرتبه آیة الکرسی و در رکعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سوره قدر (انّا أنزلناه) بخوانند و بعد از سلام نماز بگویند: اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد و آلِ مُحَمَّد و ابْعَثْ ثَوابَها إلی قَبْرِ فلان و به جای فلان، اسم میّت را بگویند.
- [امام خمینی] مستحب است در شب اول قبر دو رکعت نماز وحشت برای میت بخوانند. و دستور آن این است که در رکعت اول بعد از حمد، یک مرتبه آیة الکرسی و در رکعت دوم بعد از حمد، ده مرتبه سوره "انا انزلناه" بخوانند، و بعداز سلام نماز بگویند: "اللهم صل علی محمد و آل محمد و ابعث ثوابها الی قبر فلان" و به جای کلمه فلان، اسم میت را بگویند.
- [آیت الله بروجردی] مستحب است در شب اوّل قبر، دو رکعت نماز وحشت برای میت بخوانند و دستور آن اینست که:در رکعت اوّل بعد از حمد یک مرتبه (آیة الکرسی) و در رکعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سورهی (اِنّا اَنْزَلْناه) بخوانند و بعد از سلام نماز بگویند:(اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ابْعَثْ ثَوابَها اِلَی قَبْرِ فُلانَ)و به جای کلمه فلان اسم میت را بگویند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است به امید این که مطلوب پروردگار باشد در شب اول قبر دو رکعت نماز وحشت برای میت بخوانند، به این ترتیب که در رکعت اول بعد از حمد یک مرتبه (آیة الکرسی) و در رکعت دوم بعد از حمد ده مرتبه انا انْزلْناه بخواند و بعد از سلام نماز بگوید: (اللهم صل علی محمد و آل محمد و ابْعثْ ثوابها الی قبْر فلان) (و به جای فلان، اسم میت را بگوید).