برای سعادت و خوشبختی[1] انسان در دنیا و آخرت، عوامل و موضوعات زیادی وجود دارد[2] که باید مراعات شود تا شخص بتواند به این خواسته دست یابد. در قرآن هم به برخی از آنها البته به صورت جداگانه و پراکنده اشاره شده است که می‌توان میانه‌روی در انفاق،[3] نیکی کردن به کسی که بدی کرده،[4] صبر و استقامت در کارها و هنگام بروز سختی‌ها[5] و استغفار[6] را نام برد. در روایات نیز به عوامل زیادی اشاره شده است که در ادامه به برخی از آنها اشاره می‌کنیم: پیامبر اسلام(ص) فرمود: 1. «إِنَّ مِنْ‏ سَعَادَةِ الْمَرْءِ الْمُسْلِمِ: أَنْ یُشْبِهَهُ وَلَدُهُ، وَ الْمَرْأَةُ الْجَمْلَاءُ ذَاتُ دِینٍ، وَ الْمَرْکَبُ الْهَنِی‏ءُ، وَ الْمَسْکَنُ الْوَاسِع‏»؛[7] از عوامل خوشبختی مرد مسلمان این است که فرزندش مثل او باشد و همسر متدیّن زیبارو داشته باشد و از مَرکَب خوب و خانه وسیعی برخوردار باشد. 2. «أَرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ نَشَرَ اللَّهُ عَلَیْهِ کَنَفَهُ وَ أَدْخَلَهُ الْجَنَّةَ فِی رَحْمَتِهِ حُسْنُ‏ خُلُقٍ‏ یَعِیشُ‏ بِهِ فِی النَّاسِ وَ رِفْقٌ بِالْمَکْرُوبِ وَ شَفَقَةٌ عَلَی الْوَالِدَیْنِ وَ إِحْسَانٌ إِلَی الْمَمْلُوکِ»؛[8] هرکس که این چهار صفت را داشته باشد، خدا او را در پناه خود قرار داده و وارد بهشت می‌کند: کسی که دارای اخلاق نیکویی باشد که با آن در بین مردم زندگی کند. به افراد رنج کشیده رحم کند. نسبت به پدر و مادرش مهربان باشد. و به بردگانش [زیردستاننش] نیکی کند. [1] . برای آگاهی از معنای سعادت و خوشبختی ر.ک: «سعادت و کمال انسان»، سؤال 91؛ «سعادت از منظر ملاصدرا»، سؤال 14580. [2] . ر.ک: «آموزه‌ها و مناسک دینی پلی برای رسیدن به سعادت»، سؤال 7081؛ «عمر طولانی و بر خورداری از سعادت»، سؤال 207؛ «نقش فلک در سعادت انسان‌ها»، سؤال 7473. [3] . اسراء، 29: «وَ لا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلی‏ عُنُقِکَ وَ لا تَبْسُطْها کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُواً»؛ هرگز دستت را بر گردنت زنجیر مکن، [و ترک انفاق و بخشش منما] و بیش از حدّ [نیز] دست خود را مگشای، تا مورد سرزنش قرار گیری و از کار فرومانی. [4] . فصلت، 34، «وَ لا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّیِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتی‏ هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذی بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ عَداوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمیمٌ»؛ هرگز نیکی و بدی یکسان نیست بدی را با نیکی دفع کن، ناگاه [خواهی دید] همان‌کس که میان تو و او دشمنی است، گویی دوستی گرم و صمیمی است. [5] . لقمان، 17، «یا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ اصْبِرْ عَلی‏ ما أَصابَکَ إِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ»؛ پسرم! نماز را برپا دار، و امر به معروف و نهی از منکر کن، و در برابر مصایبی که به تو می‌رسد شکیبا باش که این از کارهای مهمّ است. [6] . نوح، 10 – 12، «فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ إِنَّهُ کاَنَ غَفَّارًا. یُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَیْکمُ مِّدْرَارًا. وَ یُمْدِدْکمُ بِأَمْوَالٍ وَ بَنِینَ وَ یجَعَل لَّکمُ‏ْ جَنَّاتٍ وَ یجَعَل لَّکمُ‏ْ أَنهْاراً»؛ به آنها گفتم: «از پروردگار خویش آمرزش بطلبید که او بسیار آمرزنده است ... تا باران‌های پربرکت آسمان را پی در پی بر شما فرستد، و شما را با اموال و فرزندان فراوان کمک کند و باغ‌های سرسبز و نهرهای جاری در اختیارتان قرار دهد. [7] . حمیری، عبد الله بن جعفر، قرب الإسناد، ص 77، قم، مؤسسه آل البیت(علیهم السلام)، چاپ اول، 1413ق. [8] . شیخ صدوق، الخصال، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 225، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش.
برای سعادت و خوشبختی[1] انسان در دنیا و آخرت، عوامل و موضوعات زیادی وجود دارد[2] که باید مراعات شود تا شخص بتواند به این خواسته دست یابد. در قرآن هم به برخی از آنها البته به صورت جداگانه و پراکنده اشاره شده است که میتوان میانهروی در انفاق،[3] نیکی کردن به کسی که بدی کرده،[4] صبر و استقامت در کارها و هنگام بروز سختیها[5] و استغفار[6] را نام برد.
در روایات نیز به عوامل زیادی اشاره شده است که در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنیم:
پیامبر اسلام(ص) فرمود:
1. «إِنَّ مِنْ سَعَادَةِ الْمَرْءِ الْمُسْلِمِ: أَنْ یُشْبِهَهُ وَلَدُهُ، وَ الْمَرْأَةُ الْجَمْلَاءُ ذَاتُ دِینٍ، وَ الْمَرْکَبُ الْهَنِیءُ، وَ الْمَسْکَنُ الْوَاسِع»؛[7] از عوامل خوشبختی مرد مسلمان این است که فرزندش مثل او باشد و همسر متدیّن زیبارو داشته باشد و از مَرکَب خوب و خانه وسیعی برخوردار باشد.
2. «أَرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ نَشَرَ اللَّهُ عَلَیْهِ کَنَفَهُ وَ أَدْخَلَهُ الْجَنَّةَ فِی رَحْمَتِهِ حُسْنُ خُلُقٍ یَعِیشُ بِهِ فِی النَّاسِ وَ رِفْقٌ بِالْمَکْرُوبِ وَ شَفَقَةٌ عَلَی الْوَالِدَیْنِ وَ إِحْسَانٌ إِلَی الْمَمْلُوکِ»؛[8] هرکس که این چهار صفت را داشته باشد، خدا او را در پناه خود قرار داده و وارد بهشت میکند: کسی که دارای اخلاق نیکویی باشد که با آن در بین مردم زندگی کند. به افراد رنج کشیده رحم کند. نسبت به پدر و مادرش مهربان باشد. و به بردگانش [زیردستاننش] نیکی کند. [1] . برای آگاهی از معنای سعادت و خوشبختی ر.ک: «سعادت و کمال انسان»، سؤال 91؛ «سعادت از منظر ملاصدرا»، سؤال 14580. [2] . ر.ک: «آموزهها و مناسک دینی پلی برای رسیدن به سعادت»، سؤال 7081؛ «عمر طولانی و بر خورداری از سعادت»، سؤال 207؛ «نقش فلک در سعادت انسانها»، سؤال 7473. [3] . اسراء، 29: «وَ لا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلی عُنُقِکَ وَ لا تَبْسُطْها کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُواً»؛ هرگز دستت را بر گردنت زنجیر مکن، [و ترک انفاق و بخشش منما] و بیش از حدّ [نیز] دست خود را مگشای، تا مورد سرزنش قرار گیری و از کار فرومانی. [4] . فصلت، 34، «وَ لا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّیِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذی بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ عَداوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمیمٌ»؛ هرگز نیکی و بدی یکسان نیست بدی را با نیکی دفع کن، ناگاه [خواهی دید] همانکس که میان تو و او دشمنی است، گویی دوستی گرم و صمیمی است. [5] . لقمان، 17، «یا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ اصْبِرْ عَلی ما أَصابَکَ إِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ»؛ پسرم! نماز را برپا دار، و امر به معروف و نهی از منکر کن، و در برابر مصایبی که به تو میرسد شکیبا باش که این از کارهای مهمّ است. [6] . نوح، 10 – 12، «فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ إِنَّهُ کاَنَ غَفَّارًا. یُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَیْکمُ مِّدْرَارًا. وَ یُمْدِدْکمُ بِأَمْوَالٍ وَ بَنِینَ وَ یجَعَل لَّکمُْ جَنَّاتٍ وَ یجَعَل لَّکمُْ أَنهْاراً»؛ به آنها گفتم: «از پروردگار خویش آمرزش بطلبید که او بسیار آمرزنده است ... تا بارانهای پربرکت آسمان را پی در پی بر شما فرستد، و شما را با اموال و فرزندان فراوان کمک کند و باغهای سرسبز و نهرهای جاری در اختیارتان قرار دهد. [7] . حمیری، عبد الله بن جعفر، قرب الإسناد، ص 77، قم، مؤسسه آل البیت(علیهم السلام)، چاپ اول، 1413ق. [8] . شیخ صدوق، الخصال، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 225، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش.
- [سایر] عوامل خوشبختی از نگاه قرآن و روایات چیست؟
- [سایر] در مورد عوامل ارادی و غیر ارادی در خوشبختی توضیحاتی بفرمایید .
- [سایر] عوامل هلاکت در احادیث؟
- [سایر] عوامل هلاکت در احادیث؟
- [سایر] عوامل و آثار فتنه در قرآن کریم؟
- [سایر] از دیدگاه قرآن عوامل و راههای شکوفائی فطرت چیست؟
- [سایر] از دیدگاه قرآن اسباب و عوامل دخول در جهنم چیست؟
- [سایر] عوامل طلاق ازدیدگاه قرآن چه چیزهایی می تواند باشد؟
- [سایر] عوامل مؤثر بر تحوّلات اخلاقی انسان از دیدگاه قرآن کداماند؟
- [سایر] در روایات است که یکی از عوامل فشار قبر بول است، در این مورد توضیحات بیشتری بدهید؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . همکاری و شرکت با مؤسسات فرهنگی بیگانگان و فِرَق ضاله که از عوامل مهم استعمار و تضعیف مسلمین و تقویت کفار بوده و هست جایز نیست.
- [آیت الله اردبیلی] قرض دادن از کارهای مستحبی است که در آیات قرآن و روایات درباره آن زیاد سفارش شده است. از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم روایت شده است که: (هر کس به برادر مسلمان خود قرض بدهد مال او زیاد میشود و ملائکه بر او رحمت میفرستند و اگر با بدهکار خود مدارا کند، بدون حساب و به سرعت از صراط میگذرد و کسی که برادر مسلمانش از او قرض بخواهد و ندهد، بهشت بر او حرام میشود.)(1)
- [آیت الله بهجت] بنابر احتیاط واجب مسجد را به طلا نباید زینت نمایند و همچنین نباید صورت چیزی را نقاشی کنند و بکشند، مخصوصاً چیزهایی که مثل انسان و حیوان روح دارد، که در غیر مسجد هم اشکال دارد، و احتمال دارد نماز خواندن در این مساجد هم مکروه باشد؛ ولی نوشتن قرآن و احادیث صحیحه در مسجد مانعی ندارد.
- [آیت الله اردبیلی] نماز جمعه در صورت فراهم بودن شرایط آن، یک واجب تخییری است؛ یعنی نمازگزار میتواند در روزهای جمعه یکی از نمازهای ظهر و یا نماز جمعه را به جا بیاورد، اگرچه نماز جمعه افضل است و در قرآن و روایات در مورد آن بسیار سفارش شده است.
- [آیت الله مظاهری] دادن قرآن به کافر مانعی ندارد مگر آنکه بیاحترامی به قرآن یا اسلام باشد.
- [آیت الله بروجردی] دادن قرآن به کافر حرام و گرفتن قرآن از او واجب است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] باید از دادن قرآن به کافر خودداری کنند، و اگر قرآن در دست اوست در صورت امکان از او بگیرند ولی چنانچه مقصود از دادن قرآن و یا داشتن قرآن تحقیق و مطالعه در دین باشد و نیز انسان بداند که کافری که محکوم به نجاست است با دست تر قرآن را لمس نمی کند اشکالی ندارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بیاحترامی به قرآن باشد، باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله مظاهری] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بیاحترامی به قرآن باشد باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله سبحانی] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بی احترامی به قرآن باشد، باید آن را آب بکشند.