معنا و مفهوم «کمال» مانند مفهوم وجود بدیهی و روشن است که هر انسانی تصوری از آن در ذهن دارد؛ و تعاریفی که از آن ارائه می‌شود در حد شرح الاسم است. در هر صورت تعاریفی که از کمال بیان کردند بدین صورت است: 1. بی‌نقص بودن. 2. تام و تمام بودن. 3. کمال، وصفی است بالاتر از تمام، مثلاً تمام انسان آن است که اعضایش ناقص نباشد و کمال انسان آن است که بعضی از اوصاف حمیده را هم داشته باشد مثل علم و شجاعت.[1] 4. بدست آمدن غرض و هدف از چیزی. هنگامی چیزی را می‌توان گفت کامل شده است که فایده و هدفی که از آن چیز مورد انتظار است از او بدست آید.[2] اما این‌که چرا خداوند کمال مطلق و واجد همه کمالات است، یک دلیل ساده آن این است که خداوند واجب الوجود است و وجود عین ذات او است، و او به چیزی نیاز ندارد. اگر خداوند از کمالی برخوردار نباشد به معنای راه‌یابی عدم و نداری در ذات او است. در نتیجه، خداوند عین هستی نخواهد بود، بلکه ذات او از هستی و نیستی ترکیب یافته است و نیاز و نداری در ذات او راه می‌یابد. برای اطلاع بیشتر رجوع شود به پاسخ 12174(کمال مطلق). [1] . قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، ج‏6، ص: 147، دار الکتب الإسلامیة، چاپ ششم، 1371ش [2] . راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن‏، ص: 726، بیروت، دار القلم‏، چاپ اول، 1412ق
سلام؛ اولاً: کمال مطلق به چه معنا است؟ ثانیاً: چرا باید خداوند کامل مطلق باشد؟ قبول دارم که از ما کاملتر است در همه چیز، ولی شاید یکسری کمالات دیگری باشد که ما از آن خبر نداریم و در خداوند هم موجود نباشد و خودش هم در قرآن بیان نکرده است. ما که نمیتوانیم همه کمالات را احصا کنیم، پس از کجا آنقدر قاطع میگویم خداوند همه کمالات را دارد؟
معنا و مفهوم «کمال» مانند مفهوم وجود بدیهی و روشن است که هر انسانی تصوری از آن در ذهن دارد؛ و تعاریفی که از آن ارائه میشود در حد شرح الاسم است. در هر صورت تعاریفی که از کمال بیان کردند بدین صورت است:
1. بینقص بودن.
2. تام و تمام بودن.
3. کمال، وصفی است بالاتر از تمام، مثلاً تمام انسان آن است که اعضایش ناقص نباشد و کمال انسان آن است که بعضی از اوصاف حمیده را هم داشته باشد مثل علم و شجاعت.[1]
4. بدست آمدن غرض و هدف از چیزی. هنگامی چیزی را میتوان گفت کامل شده است که فایده و هدفی که از آن چیز مورد انتظار است از او بدست آید.[2]
اما اینکه چرا خداوند کمال مطلق و واجد همه کمالات است، یک دلیل ساده آن این است که خداوند واجب الوجود است و وجود عین ذات او است، و او به چیزی نیاز ندارد. اگر خداوند از کمالی برخوردار نباشد به معنای راهیابی عدم و نداری در ذات او است. در نتیجه، خداوند عین هستی نخواهد بود، بلکه ذات او از هستی و نیستی ترکیب یافته است و نیاز و نداری در ذات او راه مییابد.
برای اطلاع بیشتر رجوع شود به پاسخ 12174(کمال مطلق). [1] . قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، ج6، ص: 147، دار الکتب الإسلامیة، چاپ ششم، 1371ش [2] . راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ص: 726، بیروت، دار القلم، چاپ اول، 1412ق
- [سایر] اگر موجودی ناقص باشد چرا حتما نقص او باید دلیلی داشته باشد؟ آیا نمی شود موجود ناقصی دلیلی برای نقصش نباشد و از ابتدا این گونه بوده باشد؟ یعنی خدا حتما باید کمال مطلق باشد؟
- [سایر] با سلام؛ آیا خدا در قرآن به عالم مطلق بودن و خالی از ایراد و اشکال بودن خود اشاره کرده است؟
- [سایر] با عرض سلام و خدا قوت. من شنیدم که در قرآن در مورد اینکه حیات در هیچ سیاره ای جز زمین نیست و اینکه موجود زنده ای در هیچ جای جهان جز زمین وجود ندارد اشاره شده است. آیا این صحت دارد ؟ و در صورت درستی ، لطفا بخش هایی که در قرآن به این موضوع اشاره شده را برایم بنویسید. با تشکر فراوان.
- [سایر] با اینکه شیطان خداوند را به عنوان تنها قدرت تصمیم و اجرا قبول دارد، با وجود شنیدن حکم و تهدید الهی پس از عصیانش، نه تنها از تصمیم خود بر نمیگردد، بلکه خداوند را تهدید میکند. علت این امر چیست؟ البته در قرآن به کبر و استکبار شیطان به صراحت اشاره شده است. اما به نظر میرسد این مطلب نیاز به تامل بیشتر دارد؛ زیرا کبر زمانی است که موجود خود را برتر و صاحب قدرت بیشتر بداند، حال آنکه شیطان میداند و قبول دارد که خدا برتر است و با این وجود از حکم الهی سر پیچی مینماید.
- [سایر] سلام. با استفاده از معجزات ثابت میشود که قرآن کلام انسان نیست، ولی چگونه اثبات میکنید کلام خدا است، مثلاً چرا از جبرئیل نیست استدلالهایی که از آیات خود قرآن باشد را قبول ندارم؛ چون ممکن است برای انحراف ذهنها گفته شده باشد.
- [سایر] سلام باتوجه به مطلب قبلیم حکم من الان چیه؟ مسلمونم یا نه؟ من از اسلامی که دارم دوروبرم میبینم فقط قرآن رو قبول دارم.چیکار کنم؟تکلیفم چیه؟ نگید تو که هیچی رو قبول نداری چرا از من می پرسی! از شما میپرسم چون لااقل جملاتت و لهن صحبت کردنت با منطق جور درمیاد. توش خشونت ندیدم تا حالا.واسه اینکه تنها روحانی بودی که توی tv دیدم و حرفاش به دلم نشست.حس کردم شاید آخرین تلاشم واسه مسلمون موندن صحبت کردن باهات باشه.وظیفه ی روحانی ها در تمام ادیان شناسوندن دینشون پس ترو خدا اسلام رو به من بشتاسون .داره دینم نابود میشه.
- [سایر] به نام خدا سلام و خسته نباشید نماز و روزه هایتان مورد قبول حق تعالی ان شاء الله برای ما هم دعا بفرمایید حاج آقا بهترین راه برای تدبر در آیات قرآن چه می باشد؟ اخیرا تصمیم گرفتم پس از چندین بار شکست در حفظ قرآن ترجمه ی آن را ابتدا حفظ کنم نظر شما چیست؟ تا پیش از رمضان دایم دلم برایش تنگ می شد ولی اکنون که تنها 12 روز به پایان آن مانده عملا می بینم از آن استفاده نکرده ام برای این دوازده روز باقی مانده چه پیشنهادی دارید یا علی
- [سایر] به نام خدا سلام حاج آقا! پیشاپیش عید میلاد پیامبر و امام صادق مبارکتان باشد انشاءالله! حاج آقا! بنده یک دو سه ماهی است که اگر خدا قبول کند تا آنجا که در توان دارم نافلهها و نماز شب را خوانده و سعی در گفتن ذکر دارم! بی خیر و برکت هم مسلما نبوده حداقل اینکه توانستهام به کمک خدا آن هم پس از حدود 10 سال عادت زشت(...)را ترک کنم! ولی یک مشکل اساسی دارم! و آن اینکه هرگز نمیتوانم محض رضای خدا یک نماز با تمرکز خوانده و یا نیتی خالص برای خدا داشته باشم! حواسم همه جا میرود الا آنجا که باید! احساس میکنم مصداق همانهایی هستم که امام علی تاجرشان نامیده! هنوز هم گاهی کنترلم را ازدست داده و زود عصبانی میشوم! هنوز هم در خواندن قرآن کم حوصله بوده و هی امروز و فردا میکنم! از طرفی دیگر حاجتی بسیار مهم از خدا دارم! چند سالی میشود ولی اکنون دایما به شک میافتم که آیا اصلا این خواستهی من در چارچوب حکمت خدا هست یا نه! بارها نماز استخاره خوانده و حتی در اولین سفرم به مسجد جمکران از امام زمان کمک گرفتم که دل مرا به هر سویی که صلاح هست هدایت کند! الحق بر حاجتم مصرتر شدم ولی باز هم شک به سراغم آمده است! شما برای رهایی از این مسایل چه پیشنهادی دارید! چگونه باید خالص شد و چگونه باید در نماز تمرکز یافت! و... با تشکر یا علی!
- [سایر] پیشینیان علم را به سه دسته تقسیم کرده اند: 1. حکمت اولی که در باره کلیات عالم و مسئله وجود بحث می کند. 2. حکمت وسطی که شامل ریاضیات می شود. 3. حکمت سفلی که شامل علوم تجربی و طبیعیات است. شاید این تقسیم بندی اشتباه نباشد، اما ارزش گذاری که بر علم در این تقسیم بندی صورت گرفته جای سؤال های فراوان دارد. اول این که چگونه علمی که اگر اباطیل و اضافات و مکررات آن کنار گذاشته شود، شاید حتی صد صفحه کتاب را پر نکند، برتر از علمی می شود که برای ثبت واقعیت های یک ذره کوچک در آن مثل اتم شاید هزاران صفحه نیز کافی نباشد؟ و چگونه بافته های ذهنی بعضی به اصطلاح متفکر، در برابر علوم مختلف در باره رموز و اسرار کائنات و آفریده های عظیم خداوند و قوانین حاکم بین آنها، از نظر اهمیت، در درجه بالاتری قرار می گیرد؟ به گونه ای که یکی از فضلا در کتابش گفته: اگر حکمت اولی را به انسان تشبیه کنیم حکمت سفلی مانند سنگ مثانه است در وجود آن انسان. یعنی یک شیء بی ارزش و حتی اضافی و مزاحم. جالب است خداوند که اینها را می آفرید از بی ارزش بودن آن خبر نداشت. آنچه در مورد علم بشر صدق می کند محدود بودن کلیت علم بشر است. تقسیم بندی در درجه بعد صورت می پذیرد. و تازه علم بشر در مورد اول یعنی حکمت اولی بسیار محدود تر است و تشکیل می شود از اطلاعاتی که عقل بر بدیهی بودن خداوند می رساند و خبرهایی که خود خدا در مورد عوالمی که انسان امکان خبر دار شدن از آنها را نداشت به پیامبران ابلاغ نموده. و اکثر گستره علم قابل درک بشر، مربوط به قوانین حاکم بر عالم و اشیای موجود در آن می شود. به علاوه آیا احتمال ندارد آنان که برای پاسخ به سؤالات بشر در مورد حکمت سفلی دچار توهم بافی و جواب هائی به کلی غلط شده اند (منظور فلاسفه یونان باستان است که اعتقاداتی که در ابتدای مبحث علم ذکر شد غالبا از افاضات آنان است)، در مورد حکمت اولی نیز دچار همان اشتباهات شده باشند و بشریت را در تاریکی جهلی عمیق فرو برده باشند؟
- [سایر] سلام. اول اینکه روزتون مبارک باشه استاد گرامی دوم اینکه امروز موفق شدم همه 7308پیام و هم96 یادداشت موجود در سایت رو خوندم.حاج آقا خوش به حالتون که اینقدر عزیزید و همه دوستون دارن. خلاصه ای از پیامها تا جایی که یادم مونده(ای کاش در حین خوندن یادداشت میکردم): 1-چت بد،مضر و مخربه 2-برای شروع و نزدیکی به خدا باید از انجام واجبات و ترک محرمات شروع کنیم و یادمون باشه که اعتدال رو رعایت کنیم نه افراط و نه تفریط 3-از دست رفتن فرصتهای تدریجی ازدواج برای دختر خانمها به دو دلیل عمده اتفاق میفته1-علاقه های یک طرفه(توهم و علاقه سازی)2- روابط غیر رسمی 4-فقط به خواستگار رسمی فکر کنید ولاغیر 5-خانواده ها اصرار نداشته باشند که دخترانشون به ترتیب ازدواج کنند. 6-بستن بخت و ...خرافه است چون دست یافتن به علم سحر و جادو و ... به این راحتی نیست که افرادی (اغلب بی سواد یا کم سواد)به این تعداد زیاد مدعی داشتن چنین علم و قدرتی هستند. 7-برای امر ازدواج استخاره نکنیم. 8-(قابل توجه خودم)احترام پدرو مادر در هر شرایطی واجبه، در هر شرایطی.حتی اگر ظالم باشند.امام صادق (ع) میفرمایند اگر کسی نگاه خشم آلود به والدین ظالم خود کندخدا نماز و عبادت او را قبول نمیکند. 9-در توبه همیشه بازه و نباید به این موضوع شک کنیم.باید حواسمان به وسوسه های شیطان بعد از توبه باشه.از مرور خاطرات گناه به شدت بپرهیزیم. 10-بین کار بد و آدم بد به شدت فرق هست و خدا بی نهایت مهربونه و همیشه میشه به سمت اون برگشت ولی باید اون کار بدمون رو کنار بذاریم و به آغوشش برگردیم. حاج آقا امیدوارم حفظ امانت شده باشه اما هر جای نوشتارم ایراد داشت لطفاً خودتون اصلاحش بفرماییین. یه سوال:از صالح کوچولو چه خبر؟(یادداشت یه لحظه... مورخه 10 آبان 88) یا علی.