با توجه به اخبار و روایات متفاوتی که در این مورد وجود دارد، نمی‌توان پاسخی قطعی در این زمینه ارائه کرد: 1. «عَنْ رَسُولِ اللَّهِ (ص) قَالَ: إِنَّمَا کَانَ لَبْثُ‏ آدَمَ‏ وَ حَوَّاءُ فِی الْجَنَّةِ حَتَّی أُخْرِجَا مِنْهَا سَبْعَ سَاعَاتٍ مِنْ أَیَّامِ الدُّنْیَا حَتَّی أَهْبَطَهُمَا اللَّهُ مِنْ یَوْمِهَا ذَلِکَ»؛[1] رسول خدا(ص) فرمود: مدت اقامت آدم و حواء در بهشت تا آن‌گاه که بیرون رانده شدند، فقط 7 ساعت از روزهای دنیا بود که خداوند در همان روز اول آنان را به زمین فرود آورد. 2. «عن عبد الله بن سنان قال‏ سئل أبو عبد الله (ع) و أنا حاضر- کم لبث‏ آدم‏ و زوجه فی الجنة حتی أخرجتهما منها خطیئتهما فقال: إن الله تبارک و تعالی نفخ فی آدم روحه- بعد زوال الشمس من یوم الجمعة ثم برأ زوجته من أسفل أضلاعه، ثم أسجد له ملائکته و أسکنه جنته من یومه ذلک، فو الله ما استقر فیها إلا ست ساعات فی یومه»؛[2] عبد الله سنان می‌گوید در جلسه‌ای که من حاضر بودم از امام صادق(ع) در مورد مدت اقامت حضرت آدم و حوا(ع) در بهشت سؤال شد، امام فرمود خدای متعال روز جمعه بعد از زوال خورشید از روح خودش در آدم دمید پس از آن حوا را از پایین‌ترین دنده‌اش آفرید، پس از آن ملائکه بر او سجده کردند در همان روز آنان را ساکن بهشت نمود، به خدا سوگند در بهشت نماندند، مگر شش ساعت در همان روز. [1] . ابن بابویه، محمد بن علی،‏ خصال، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج ‏2، ص 397، جامعه مدرسین، قم، چاپ اول، 1362 ش.‏ [2] . عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، محقق، مصحح، رسولی محلاتی، هاشم،‏ ج ‏2، ص 10، المطبعة العلمیة، تهران، چاپ اول، 1380ق‏.‏
با توجه به اخبار و روایات متفاوتی که در این مورد وجود دارد، نمیتوان پاسخی قطعی در این زمینه ارائه کرد:
1. «عَنْ رَسُولِ اللَّهِ (ص) قَالَ: إِنَّمَا کَانَ لَبْثُ آدَمَ وَ حَوَّاءُ فِی الْجَنَّةِ حَتَّی أُخْرِجَا مِنْهَا سَبْعَ سَاعَاتٍ مِنْ أَیَّامِ الدُّنْیَا حَتَّی أَهْبَطَهُمَا اللَّهُ مِنْ یَوْمِهَا ذَلِکَ»؛[1] رسول خدا(ص) فرمود: مدت اقامت آدم و حواء در بهشت تا آنگاه که بیرون رانده شدند، فقط 7 ساعت از روزهای دنیا بود که خداوند در همان روز اول آنان را به زمین فرود آورد.
2. «عن عبد الله بن سنان قال سئل أبو عبد الله (ع) و أنا حاضر- کم لبث آدم و زوجه فی الجنة حتی أخرجتهما منها خطیئتهما فقال: إن الله تبارک و تعالی نفخ فی آدم روحه- بعد زوال الشمس من یوم الجمعة ثم برأ زوجته من أسفل أضلاعه، ثم أسجد له ملائکته و أسکنه جنته من یومه ذلک، فو الله ما استقر فیها إلا ست ساعات فی یومه»؛[2] عبد الله سنان میگوید در جلسهای که من حاضر بودم از امام صادق(ع) در مورد مدت اقامت حضرت آدم و حوا(ع) در بهشت سؤال شد، امام فرمود خدای متعال روز جمعه بعد از زوال خورشید از روح خودش در آدم دمید پس از آن حوا را از پایینترین دندهاش آفرید، پس از آن ملائکه بر او سجده کردند در همان روز آنان را ساکن بهشت نمود، به خدا سوگند در بهشت نماندند، مگر شش ساعت در همان روز. [1] . ابن بابویه، محمد بن علی، خصال، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 397، جامعه مدرسین، قم، چاپ اول، 1362 ش. [2] . عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، محقق، مصحح، رسولی محلاتی، هاشم، ج 2، ص 10، المطبعة العلمیة، تهران، چاپ اول، 1380ق.
- [سایر] حضرت آدم و حوّا چند وقت در بهشت بودند؟
- [سایر] در حالیکه آدم و حوا توبه کردند و توبه آنها نیز مورد قبول حضرت حق قرار گرفت پس چرا به جنت برنگشتند ؟
- [سایر] وقتی شیطان به آدم سجده نکرد، خدا او را از بهشت بیرون کرد. چطور شیطان توانست دوباره وارد بهشت شود و آدم و حوا را گول بزند؟
- [سایر] ویژگیهای حضرت آدم و حوا چه بوده است؟
- [سایر] حضرت آدم علیه السّلام و حوا چند فرزند داشتهاند؟
- [سایر] از اوصاف جنت این است که در آن هیچ لغو و بیهوده و وسوسه ای وجود ندارد . پس چگونه شیطان آدم و حوا را وسوسه کرد و آدم و حوا را فریب داد ؟
- [سایر] علت این که حضرت آدم زودتر از حوا خلق شده چیست؟
- [سایر] آیا خلقت حوّا از زوائد بدن حضرت آدم (علیهالسّلام) صورت گرفته است؟
- [سایر] بااین که انسان جایز الخطا می باشد چرا خداوند با اولین گناه آدم و حوا را از بهشت راند و در زمین جایشان داد؟
- [سایر] خداوند در قرآن می فرماید آدم و حوا با خوردن میوه ممنوعه، عورتشان بر آنها آشکار شد. حال آیا خداوند آدم و حوا را جاهل آفریده بود و آدم و حوا با خوردن میوه ممنوعه آگاه به معایب خود شدند؟
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید:(زَوجَتی فاطِمَةَ خالَعْتُها علی ما بَذَلَتْ هی طالِقٌ). (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است. )
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [امام خمینی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد،باید بگوید: "زوجتی فاطمة طالق" زن من فاطمه رها است، و اگر دیگری را وکیل کند،آن وکیل باید بگوید: "زوجة موکلی فاطمة طالق".
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).
- [آیت الله نوری همدانی] طلاق باید به صیغة عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغة طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد باید بگوید : زَوْجَتی فاطِمَهُ طالِقٌ یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند که آن وکیل باید بگوید : زَوْجَهُ مُوَکِلی فاطِمَهُ طالِقٌ .
- [آیت الله سبحانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید: زَوْجَتِی فاطِمَهُ طالِق یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: زَوْجَةُ مَوَکِّلِی فاطِمَةُ طالِق.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح و به کلمه (طالق) خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد باید بگوید: (زَوْجَتی فاطِمَة طالقٌ); یعنی: زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: (زَوْجَةُ مُوکِّلِی فاطِمَةُ طالِقٌ).
- [آیت الله بروجردی] طلاق باید به صیغهی عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید:(زَوْجَتی فاطِمَةَ طالِقٌ)؛ یعنی:زن من فاطمه رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، آن وکیل باید بگوید:(زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ طالِقٌ).