همان‌گونه که می‌دانید فلسفه وجودی پیامبران(ع) و اولیای الهی، تنها قیام مسلحانه در برابر مخالفان و ستم‌گران نبود، تا در صورت مهیا نبودن شرایط قیام، وجودشان عبث و بیهوده تلقی شود، بلکه فلسفه رسالت آنان ترویج توحید، اخلاق، معنویت، رشد فکری، و تعالی فرهنگ بود. اساساً یکی از رسالت‌های پیامبران(ع) بیدارگری انسان‌ها است. پیامبران در کنار معارفی که به آدمیان می‌آموزند، در پاره‌ای از امور مانند خداشناسی، تنها آنان را به فطرت خودشان فرا می‌خوانند و جز یادآوری کار دیگری نمی‌کنند. بدین جهت است که قرآن پیامبران را گاه معلم[1] و گاه تذکر دهنده می‌خواند: «فَذَکِّرْ إِنَّما أَنْتَ مُذَکِّرٌ»؛[2] ای رسول، تو خلق را (به حکمت های الهی) متذکر ساز که وظیفه پیامبری تو غیر از این نیست. امام علی (ع) در نهج البلاغه در ارتباط با برانگیخته شدن پیام آوران الهی می‌فرماید: آن زمان که بیشتر انسان‌ها عهد خدا را به امور باطل تبدیل نموده؛ به حق او جهل ورزیدند، ... شیاطین آنان را از معرفت خداوند باز داشتند، و رابطه بندگی ایشان را با حق بریدند. پس خداوند رسولانش را بر انگیخت‏.[3] حضرتش در جایی دیگر می‌فرماید: پیامبران آمدند تا دفینه‌های عقول را برای انسان‌ها برانگیزانند.[4] آنان آمدند تا مردم را آماده سازند که مردم خود به برقراری قسط و عدل برخیزند: «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط»؛[5] ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند. بنابر این، چه پیامبران و چه جانشینان آنها، اصلی‌ترین رسالتشان، دعوت مردم به توحید، اخلاق و معارف دین بود. البته، در این راستا اگر مستکبران و ستم‌گران که رسالت انبیا را در تعارض با اهداف استکباری خویش می‌دیدند و به مقابله با ندای توحید بر می‌خاستند، بدیهی بود که در صورت آماده بودن زمینه مناسب، پیامبران به حمایت از مردم ستم دیده اقدام کرده، و در برابرشان قیام می‌کردند. امامان(ع) که جانشینان پیامبران بودند نیز به همین وظیفه عمل می‌کردند. گاه با توجه به شرایط جامعه اگر زمینه قیام فراهم بود، قیام می‌کردند و بعضاً که چنین فضایی آماده و مهیا نبود، در آن صورت به رسالت و وظیفه اصلی خود که همان ترویج تعالیم دین بود می‌پرداختند. [1] آل عمران، 164. «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَی الْمُؤْمِنینَ إِذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَة». [2] . غاشیه، 21. [3] . شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صالح، صبحی، ص 43، خ 1، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق. «لَمَّا بَدَّلَ أَکْثَرُ خَلْقِهِ عَهْدَ اللَّهِ إِلَیْهِمْ فَجَهِلُوا حَقَّهُ ... اجْتَالَتْهُمُ الشَّیَاطِینُ عَنْ مَعْرِفَتِهِ وَ اقْتَطَعَتْهُمْ عَنْ عِبَادَتِهِ فَبَعَثَ فِیهِمْ رُسُلَه». [4] . همان. «وَ یُثِیرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُول‏» نهج البلاغه. [5] حدید، 25.
با وجود اینکه اکثر ائمه(ع) مجبور بودند سکوت کنند و شرایط قیام نداشتند (از جمله امام حسن که صلح کردند) و سایر ائمه که در زمان عباسیان بودند، آیا اساساً آمدن این همه امام -در حالیکه نتوانستند کاری انجام دهند- کار عبث نیست؟
همانگونه که میدانید فلسفه وجودی پیامبران(ع) و اولیای الهی، تنها قیام مسلحانه در برابر مخالفان و ستمگران نبود، تا در صورت مهیا نبودن شرایط قیام، وجودشان عبث و بیهوده تلقی شود، بلکه فلسفه رسالت آنان ترویج توحید، اخلاق، معنویت، رشد فکری، و تعالی فرهنگ بود.
اساساً یکی از رسالتهای پیامبران(ع) بیدارگری انسانها است. پیامبران در کنار معارفی که به آدمیان میآموزند، در پارهای از امور مانند خداشناسی، تنها آنان را به فطرت خودشان فرا میخوانند و جز یادآوری کار دیگری نمیکنند. بدین جهت است که قرآن پیامبران را گاه معلم[1] و گاه تذکر دهنده میخواند: «فَذَکِّرْ إِنَّما أَنْتَ مُذَکِّرٌ»؛[2] ای رسول، تو خلق را (به حکمت های الهی) متذکر ساز که وظیفه پیامبری تو غیر از این نیست.
امام علی (ع) در نهج البلاغه در ارتباط با برانگیخته شدن پیام آوران الهی میفرماید: آن زمان که بیشتر انسانها عهد خدا را به امور باطل تبدیل نموده؛ به حق او جهل ورزیدند، ... شیاطین آنان را از معرفت خداوند باز داشتند، و رابطه بندگی ایشان را با حق بریدند. پس خداوند رسولانش را بر انگیخت.[3]
حضرتش در جایی دیگر میفرماید: پیامبران آمدند تا دفینههای عقول را برای انسانها برانگیزانند.[4]
آنان آمدند تا مردم را آماده سازند که مردم خود به برقراری قسط و عدل برخیزند: «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط»؛[5] ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند.
بنابر این، چه پیامبران و چه جانشینان آنها، اصلیترین رسالتشان، دعوت مردم به توحید، اخلاق و معارف دین بود.
البته، در این راستا اگر مستکبران و ستمگران که رسالت انبیا را در تعارض با اهداف استکباری خویش میدیدند و به مقابله با ندای توحید بر میخاستند، بدیهی بود که در صورت آماده بودن زمینه مناسب، پیامبران به حمایت از مردم ستم دیده اقدام کرده، و در برابرشان قیام میکردند.
امامان(ع) که جانشینان پیامبران بودند نیز به همین وظیفه عمل میکردند. گاه با توجه به شرایط جامعه اگر زمینه قیام فراهم بود، قیام میکردند و بعضاً که چنین فضایی آماده و مهیا نبود، در آن صورت به رسالت و وظیفه اصلی خود که همان ترویج تعالیم دین بود میپرداختند. [1] آل عمران، 164. «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَی الْمُؤْمِنینَ إِذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَة». [2] . غاشیه، 21. [3] . شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صالح، صبحی، ص 43، خ 1، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق. «لَمَّا بَدَّلَ أَکْثَرُ خَلْقِهِ عَهْدَ اللَّهِ إِلَیْهِمْ فَجَهِلُوا حَقَّهُ ... اجْتَالَتْهُمُ الشَّیَاطِینُ عَنْ مَعْرِفَتِهِ وَ اقْتَطَعَتْهُمْ عَنْ عِبَادَتِهِ فَبَعَثَ فِیهِمْ رُسُلَه». [4] . همان. «وَ یُثِیرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُول» نهج البلاغه. [5] حدید، 25.
- [سایر] چرا معاویه، امام حسن(ع) را مسموم کرد؟ با اینکه امام حسن با او صلح کرده بود، ضرورتی نداشت او را مسموم نماید.
- [سایر] چرا امام حسن صلح کرد و امام حسین، قیام؟
- [سایر] اگر امام حسین(ع) جای امام حسن(ع) بودند، آیا صلح با معاویه را میپذیرفتند؟ و آیا ممکن است امام معصومی با تصمیم امام دیگر مخالفت کند؟ چون در برخی کتب تاریخی آمده که امام حسین درباره صلح امام حسن اعتراض کرده و تعابیر تندی را نیز به کار میبرند.
- [سایر] آیا بنی عباس، فرزندان ابن عباسی هستند که به امام حسن مجتبی(ع) خیانت کرده است، و یا از نسل آن ابن عباسی هستند که روایات بسیاری از ائمه نقل کرده است؟
- [سایر] قیام هایی در عصر امام رضا(ع) علیه خلافت عباسیان رخ داده است؟
- [سایر] آیا امام حسن مجتبی(ع) برای صلح با معاویه پول طلب نموده بود و امتیاز مالی درخواست کرد؟
- [سایر] شرایط سیاسی اجتماعی امام حسن مجتبی (ع) را ذکر کنید؟
- [سایر] چرا امام حسن (ع) در حالی که می توانستند علیه امویان قیام کنند، این کار نکردند و تنها امامی که قیام کرد امام حسین (ع) بود، دلایل آن حضرت برای قیام چه بود؟
- [سایر] اگر کفر معاویه بخاطر قتال با علی (ع) ثابت شود، پس چرا امام حسن (ع) با وی صلح نمود؟
- [سایر] چرا امام حسین(ع) مانند امام حسن(ع) صلح نکرد بلکه با یاران اندکش برضد یزیدیان جنگید؟