یکی از مفاهیمی که از نگاه ارزشی در قرآن کریم و آموزه‌‌های دینی به صورت وسیعی انعکاس یافته، موضوع «هجرت» است. قرآن کریم در 24 مورد از هجرت سخن به میان آورده است، با تعابیر مختلفی؛ مانند «مهاجراً»، «مَنْ یُهاجِرْ»، «من هاجر»، «الذین هاجروا» و... همچنین در احادیث و روایات فراوانی به مسئله هجرت پرداخته شده است؛ مانند این‌که هرکس در حال هجرت برای خدا از دنیا برود، روز رستاخیز با اصحاب بدر محشور خواهد شد. و یا با هجرت خود برای فرزندانتان بزرگی و عظمت به ارث بگذارید. معنای هجرت این است که هر کس در راه خدا یعنی به جهت کسب خشنودی خدا مهاجرت کند، و به این منظور از خانه و کاشانه‏اش چشم بپوشد که هم از نظر اعتقادی و هم از نظر عملی پای‌بند به دین خدا باشد، خواهد دید که در زمین، نقاط بسیاری برای زندگی وجود دارد. هر نقطه‏ای را که موانع نمی‏گذارد او در آن نقطه دین خدا را اقامه کند، می‌توان با مهاجرت به نقطه‏ای دیگر این موانع را پشت سر گذاشت. مقام مهاجران در اسلام مقام فوق العاده پر ارجی است. هم خود پیامبر اسلام(ص) و هم مسلمانان بعد، همگی برای مهاجران احترام خاصی قائل بودند؛ چرا که آنها برای گسترش دعوت اسلام، به تمام زندگی خویش، پشت پا زدند و عده‌ای نیز جان خود را به خطر انداختند. از نظر اسلام، کسانی که در محیط کفر و شرک زندگی می‏‌کنند ولی در آنها آمادگی ایمان به خدا وجود دارد، در صورتی که نتوانند به وظایف ایمانی خود عمل کنند، باید آن محیط را ترک نمایند، مگر این‌که امکان هجرت وجود نداشته باشد. اگر کسی امکان هجرت داشته باشد و در عین حال در آن محیط زندگی کند معلوم است که ایمان درستی ندارد و نمی‌‏توان بر ایمان چنین شخصی اعتماد کرد. قرآن کریم این‌گونه افراد را ستمگران بر نفس خود می‌‏داند و به آنها وعده عذاب جهنم می‌‏دهد.
با سلام و با تشکر؛ با وجود این همه حدیث و روایت، آیا حدیث یا روایتی درباره مهاجرت وجود دارد؟
یکی از مفاهیمی که از نگاه ارزشی در قرآن کریم و آموزههای دینی به صورت وسیعی انعکاس یافته، موضوع «هجرت» است.
قرآن کریم در 24 مورد از هجرت سخن به میان آورده است، با تعابیر مختلفی؛ مانند «مهاجراً»، «مَنْ یُهاجِرْ»، «من هاجر»، «الذین هاجروا» و... همچنین در احادیث و روایات فراوانی به مسئله هجرت پرداخته شده است؛ مانند اینکه هرکس در حال هجرت برای خدا از دنیا برود، روز رستاخیز با اصحاب بدر محشور خواهد شد. و یا با هجرت خود برای فرزندانتان بزرگی و عظمت به ارث بگذارید.
معنای هجرت این است که هر کس در راه خدا یعنی به جهت کسب خشنودی خدا مهاجرت کند، و به این منظور از خانه و کاشانهاش چشم بپوشد که هم از نظر اعتقادی و هم از نظر عملی پایبند به دین خدا باشد، خواهد دید که در زمین، نقاط بسیاری برای زندگی وجود دارد. هر نقطهای را که موانع نمیگذارد او در آن نقطه دین خدا را اقامه کند، میتوان با مهاجرت به نقطهای دیگر این موانع را پشت سر گذاشت.
مقام مهاجران در اسلام مقام فوق العاده پر ارجی است. هم خود پیامبر اسلام(ص) و هم مسلمانان بعد، همگی برای مهاجران احترام خاصی قائل بودند؛ چرا که آنها برای گسترش دعوت اسلام، به تمام زندگی خویش، پشت پا زدند و عدهای نیز جان خود را به خطر انداختند. از نظر اسلام، کسانی که در محیط کفر و شرک زندگی میکنند ولی در آنها آمادگی ایمان به خدا وجود دارد، در صورتی که نتوانند به وظایف ایمانی خود عمل کنند، باید آن محیط را ترک نمایند، مگر اینکه امکان هجرت وجود نداشته باشد. اگر کسی امکان هجرت داشته باشد و در عین حال در آن محیط زندگی کند معلوم است که ایمان درستی ندارد و نمیتوان بر ایمان چنین شخصی اعتماد کرد. قرآن کریم اینگونه افراد را ستمگران بر نفس خود میداند و به آنها وعده عذاب جهنم میدهد.
- [سایر] سلام. آیا این حدیث از پیامبر(ص) یا ائمه(ع) نقل شده است که از شهرها و محیطهای کوچک، به شهرها و محیطهای بزرگتر مهاجرت کنید؟
- [سایر] سلام؛ آیا نگاه کردن به چهره عالم عبادت است؟ آیا حدیث یا روایتی در این زمینه وجود دارد؟
- [سایر] سلام؛ مسلمانی که مهاجرت به کشوری اسلامی شیعه میکند برای ماندن، اسلام چه حقوقی برایش گفته است، روایتی که از امام صادق(ع) داریم که فرمودند: اگر کسی 5 سال درکشوری بماند اهل آن کشور میشود درست است یا خیر؟! اگر درست است کسی که بماند همه شرایط شهروندی را دارا میشود؟
- [سایر] با سلام چرا پیامبر هجرت کرد؟ در مورد هجرت پیامبر منابعی رو معرفی کنید.
- [سایر] هجرت از نفس به چه معنا است؟ با حدیث این موضوع را بیان کنید.
- [آیت الله سیستانی] آیا می شود به کشورهای غربی مهاجرت نمود؟
- [سایر] فرق بین یم و بحر چیست؟ قوم حضرت موسی (ع) چرا از مصر مهاجرت کردند و بعد از هجرت به کجا رفتند؟
- [سایر] دلایل گریه و عزای امام رضا علیه السلام قبل از هجرت به خراسان را بیان فرمائید؟
- [آیت الله خامنه ای] آیا برای یک شخص مسلمان مهاجرت به کشورهای غیر اسلامی جایز است؟
- [سایر] سلام ،خسته نباشبد ممنون از پاسخ شما به سوال کد 752222 منظور شما از روایات چه نوع روایتی است؟ منگر آخرالزمان جیزی جز قیامت نیست ؟مگر انسان میتواند تعیین کند جه وقت و چه روز آخرالزمان است؟ اگر ممکن است به طور مفصل و قابل درک پاسخ دهید. با تشکر
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر فرض شود که مکلف در محلی است که روز ان شش ماه و شب ان شش ماه است و می تواند هجرت کند به شهری که نماز و روزه را در وقت شرعی به جا اورد واجب است هجرت کند و اگر نمی تواند هجرت کند بنابر احتیاط واجب در هر بیست و چهار ساعت یک بار نمازهای پنجگانه را به جا اورد و قضای انها را نیز انجام دهد و باید روزه را قضا کند
- [آیت الله سیستانی] سلام کردن مستحب است . و در روایت است که سواره به پیاده ، و ایستاده به نشسته ، و کوچکتر به بزرگتر ، سلام کند .
- [آیت الله مکارم شیرازی] سلام کردن از مستحبات مؤکد است و در قرآن مجید و روایات اسلامی روی آن تأکید فراوان شده است و سزاوار است که سواره به پیاده و ایستاده به نشسته و کوچکتر به بزرگتر سلام کند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] احتیاط واجب آن است که صیغه طلاق مبارات را به طریق زیر بخوانند، اگر خود شوهر صیغه را می خواند و مثلاً اسم زن (فاطمه) است می گوید: (بارأْت زوْجتی فاطمة علی ما بذلتْ فهی طالقٌ) یعنی مبارات کردم(1) زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رها است (و اگر چیزی غیر مهر را می دهد باید آن را نام ببرد) و در صورتی که وکیل مرد بخواهد صیغه را بخواند می گوید: (بارأْت زوْجة موکلی فاطمة علی ما بذلتْ فهی طالقٌ) البته قبلاً باید زن مهر خود بلکه چیزی کمتر از آن را به شوهر در برابر طلاق مبارات بخشیده باشد. 1. یعنی از هم جدا شدیم.
- [آیت الله اردبیلی] اگر دو نفر همزمان به یکدیگر سلام کنند، بر هر یک واجب است =============================================================================== 1 وسائلالشیعة، چاپ آل البیت، باب 156 از (أبواب أحکامالعِشرة)،ح1 و 2 و 4 و 7،ج12،ص291 - 293. جواب سلام دیگری را بدهد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن (فاطمه) باشد، باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها، فَهِیَ طالِقٌ) یعنی: (طلاق مبارات دادم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست) و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها، فَهِیَ طالِقٌ) یعنی: (طلاق مبارات دادم زن موکّلم فاطمه را در برابر مهر او، پس او رهاست) و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (عَلی مَهْرِها)، (بِمَهرِها) بگوید، اشکال ندارد و اگر مالی را که زن بخشیده مقداری از مهر باشد، باید به جای (مَهرِها) بگوید: (عَلی هَذَا الْمِقْدارِ مِنْ مَهْرِها) و اگر مالی که زن بخشیده از مهر نباشد باید به جای آن بگوید: (عَلی ما بَذَلَتْ).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).
- [آیت الله نوری همدانی] اگر شوهر بخواهد صیغة طلاق خُلع را بخواند چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد ، پس از آنکه مِهر خود را به شوهر بخشید بدون فاصله شوهر می گوید : زَوْجَتی فاطِمَهُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ ‹یعنی زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم ، او رها است ›.
- [آیت الله مکارم شیرازی] قرض دادن از کارهای بسیار مستحب است و در آیات قرآن مجید و اخبار معصومین(علیهم السلام) درباره آن زیاد سفارش شده، از پیغمبراکرم(صلی الله علیه وآله) روایت شده که (هرکس به برادر مسلمان خود قرض دهد مال او زیاد می شود و ملائکه بر او رحمت می فرستند و اگر با بدهکار خود مدارا کند بدون حساب و به سرعت از صراط می گذرد و کسی که برادر مسلمانش از او قرض بخواهد و ندهد بهشت بر او حرام می شود) و نیز در روایتی آمده است که (ثواب صدقه ده برابر است و ثواب قرض هیجده برابر!)
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. یعنی از زنم فاطمه در مقابل مهر او جدا شدم پس او رهاست، و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةُ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی مهرها) (لمهرها) بگوید، اشکال ندارد.