تجافی و تنزیل از یک جهت مشترک‌اند و آن، نشأت گرفتن و نازل شدن چیزی از چیز دیگر است، ولی با این تفاوت که تجافی به معنای تخلیه و خالی شدن منبع و منشأ این شیء نازل شده از حقیقت نازل شده و از بین رفتن این حقیقت در موطن و منشأ اولیه است؛ مانند منبع آب وقتی که آب از منبع سرازیر می‌شود و مورد استفاده قرار می‌گیرد، منبع از آب خالی می‌شود. اما تنزیل لزوماً مفید این معنا نیست، بلکه تنزیل با این معنا نیز سازگار است که شیء در عین حال که در موطن و منشأ اولیه خود به نحو اعلی و اشرف موجود است، مرتبه پایین‌تری از آن به صورت تجلی و ظهور آن حقیقت بالا تحقق پیدا کند. بهترین نمونه و مثال برای مسئله‌ی تنزیل حالات نفس انسان است؛ انسان هنگامی که مطلبی را از عالم عقل و ذهن خود به صورت نوشته یا گفتار بیان می‌کند، در حقیقت این یک نوع تنزیل است. در این‌جا مطالب علمی بدون این‌که در عقل و ذهن محو و نابود شوند، در عالم نوشته و گفتار ظهور پیدا می‌کنند. به همین جهت از نظر حکیمان و عارفان اسلامی تجافی در جهان‌بینی اسلامی و در چینش عالم هستی راه ندارد و باطل است؛ از این‌رو حکیمان و عارفان اسلامی به تبعیت از قرآن کریم برای تبیین چگونگی تکوین و چینش عالم، از واژه تنزیل استفاده می‌کنند.[1] [1] . ر. ک: حسن زاده آملی، حسن، نصوص الحکم بر فصوص الحکم، ص 85، 215 و 325، تهران، رجاء، چاپ دوم، 1375ش.
تجافی و تنزیل از یک جهت مشترکاند و آن، نشأت گرفتن و نازل شدن چیزی از چیز دیگر است، ولی با این تفاوت که تجافی به معنای تخلیه و خالی شدن منبع و منشأ این شیء نازل شده از حقیقت نازل شده و از بین رفتن این حقیقت در موطن و منشأ اولیه است؛ مانند منبع آب وقتی که آب از منبع سرازیر میشود و مورد استفاده قرار میگیرد، منبع از آب خالی میشود. اما تنزیل لزوماً مفید این معنا نیست، بلکه تنزیل با این معنا نیز سازگار است که شیء در عین حال که در موطن و منشأ اولیه خود به نحو اعلی و اشرف موجود است، مرتبه پایینتری از آن به صورت تجلی و ظهور آن حقیقت بالا تحقق پیدا کند. بهترین نمونه و مثال برای مسئلهی تنزیل حالات نفس انسان است؛ انسان هنگامی که مطلبی را از عالم عقل و ذهن خود به صورت نوشته یا گفتار بیان میکند، در حقیقت این یک نوع تنزیل است. در اینجا مطالب علمی بدون اینکه در عقل و ذهن محو و نابود شوند، در عالم نوشته و گفتار ظهور پیدا میکنند. به همین جهت از نظر حکیمان و عارفان اسلامی تجافی در جهانبینی اسلامی و در چینش عالم هستی راه ندارد و باطل است؛ از اینرو حکیمان و عارفان اسلامی به تبعیت از قرآن کریم برای تبیین چگونگی تکوین و چینش عالم، از واژه تنزیل استفاده میکنند.[1] [1] . ر. ک: حسن زاده آملی، حسن، نصوص الحکم بر فصوص الحکم، ص 85، 215 و 325، تهران، رجاء، چاپ دوم، 1375ش.
- [سایر] در برهان علیت گفته می شود منظور از علت، علت تامه است و آن علتی است که با وجود آن معلول ضرورتاً به وجود می آید و نابودی معلول نشان دهنده نابودی علت است، در این صورت آیا علت و معلول در وجود به هم وابستگی متقابل پیدا نمی کنند؟ آیا علت می تواند وجودی مستقل از معلول داشته باشد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا انجام تجافی واجب است؟
- [سایر] رابطهی عرفان و شناخت نفس چیست؟
- [سایر] رابطهی دین و آزادی را بیان کنید.
- [سایر] رابطهی عرفان و شناخت نفس چیست؟
- [آیت الله سیستانی] ایا ذکر تشهد در نماز جماعت وقت تجافی واجب است؟
- [سایر] انواع نزول و تفاوت انزال و تنزیل چیست؟
- [آیت الله سیستانی] آیا ذکر تشهد در نماز جماعت وقت تجافی واجب است؟
- [سایر] مقصود از تأویل قرآن در مقابل تنزیل چیست؟
- [آیت الله سبحانی] ازدواج معلول ذهنی جایز است؟
- [آیت الله مظاهری] در هر یک از چهار سوره والنّجم، اقرء، الم تنزیل و حم سجده یک آیه سجده وجود دارد، که اگر انسان بخواند یا به آن گوش دهد، بعد از تمام شدن آن آیه، باید فوراً سجده کند و اگر فراموش کرد، هر وقت یادش آمد باید سجده کند.
- [آیت الله بروجردی] در هر یک از چهار سورهی وَ النَّجم [نجم]، اِقرَأْ [علق] و الم تَنزیل [سجده] و حم سَجدِه [فصلت]، یک آیة سجده است که اگر انسان بخواند یا بشنود، بعد از تمام شدنِ آن آیه باید فوراً سجده کند و اگر فراموش کرد هر وقت یادش آمد باید سجده نماید.
- [امام خمینی] در هر یک از چهار سوره: (و النجم، اقرا، الم تنزیل و حم سجده ) یک آیه سجده است که اگر انسان بخواند یا گوش به آن دهد بعد از تمام شدن آن آیه باید فورا سجده کند و اگر فراموش کرد هر وقت یادش آمد باید سجده نماید.
- [آیت الله سیستانی] در هر یک از چهار سوره و(النجم) و (اقرأ) و (الم تنزیل) و (حم سجده) یک آیه سجده است که اگر انسان بخواند یا گوش دهد ، بعد از تمام شدن آن آیه باید فوراً سجده کند ، و اگر فراموش کرد هر وقت یادش آمد باید سجده نماید . و در شنیدن بدون اختیار سجده واجب نیست ، اگر چه بهتر سجده نمودن است .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در چهار سوره از قرآن مجید آیه سجده است (سوره های وَالنَّجم(53) اِقرَأْ(96) والم تنزیل(32) و حم سجده(41)) وهرگاه انسان آیه سجده را بخواند یا گوش کند باید فوراً به سجده رود، و اگر فراموش کرد هر زمان یادش آید سجده واجب است و اگر گوش ندهد بلکه آیه سجده به گوشش بخورد بنابر احتیاط واجب باید سجده کند.
- [آیت الله نوری همدانی] در هر یک از چهار سورة والنجم (53) و اقر ء(96) و الم تنزیل (32)وحم سجده (41)یک آیه سجده است ، که اگر انسان بخواند و یاگوش به آن دهد ، بعد از تمام شدن آن آیه ، باید فوراً سجده کند و اگر فراموش کرد ، هر وقت یادش آمد باید سجده نماید .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر در یک زمین جو و گندم و چیزی مثل برنج و لوبیا که زکات آن واجب نیست بکارد، چنانچه بر حسب معمول استفاده از هر دو جنس در موقع کشت منظور باشد، مخارج به نسبت مداخل تقسیم میشود، و اگر فایده یکی از آنها به قدری کم باشد که در موقع کشت منظور نباشد، مخارج از چیزی محسوب میشود که منظور باشد.
- [آیت الله وحید خراسانی] در هر یک از چهار سوره والنجم و اقرا الم تنزیل حم سجده فصلت یک ایه سجده است که اگر انسان بخواند یا گوش دهد بعد از تمام شدن ان ایه باید فورا سجده کند و اگر فراموش کرد هر وقت یادش امد باید سجده نماید مگر در حال نماز باشد که در این صورت باید به دستوری که در مساله و و گذشت عمل کند و اما اگر بدون اختیار ایه سجده را بشنود احتیاط مستحب این است که سجده کند
- [آیت الله خوئی] در هر یک از چهار سوره: (و النجم، واقرا، والم تنزیل، و حم سجده) یک آیه سجده است که اگر انسان بخواند یا گوش به آن دهد بعد از تمام شدن آن آیه باید فوراً سجده کند، و اگر فراموش کرد، هر وقت یادش آمد باید سجده نماید. و ظاهر این است که در شنیدن بدون اختیار سجدة واجب نیست اگرچه بهتر سجده نمودن است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر در یک زمین جو و گندم و چیزی مثل برنج و لوبیا که زکات آن واجب نیست بکارد چنان چه بر حسب معمول استفاده از هر دو جنس در موقع کشت منظور باشد مخارج به نسبت مداخل تقسیم می شود و اگر فایده یکی از آنها به قدری کم باشد که در موقع کشت منظور نباشد مخارج از چیزی محسوب می شود که منظور باشد.